ترند در تحلیل تکنیال


راهنمای رسم خط روند (Trendline)

رسم خط روند

روند (Trend) اصطلاحی است در بازارهای مالی که تمایل کلی حرکت قیمت در یک بازار را مشخص می‌کند. در واقع روند از گرایش جامع قیمت حکایت دارد. شاید تشخیص روند، مهم‌ترین وظیفه و هدف یک تحلیلگر در تحلیل تکنیکال باشد. از این رو رسم خط روند بسیار اهمیت دارد. در این مقاله سعی شده تا با زبانی ساده روند قیمت و نحوه ترسیم خط روند آموزش داده شود.

خط روند چیست؟

خطوط روند (Trendlines) در بازارهای مالی، خطوط اُریبی هستند که بر نمودار ترسیم می‌شوند. این خطوط، نقاطی از داده‌ها را به هم متصل می‌کنند تا تشخیص روند بازار و تصور حرکات قیمت را برای تریدرها و چارتیست‌ها تسهیل ‌کنند.

خطوط روند یکی از اصلی‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال به حساب می‌آید. رسم خط روند به صورت گسترده‌ای در بازارهای سهام، ارز فیات، ابزار مشتقه و ارزهای دیجیتال به کار می‌رود.

خطوط روند اساساً شبیه به سطوح حمایت و مقاومت عمل می‌‌کنند، با این تفاوت که به جای خطوط افقی، از خطوطی مورب ساخته شده‌اند. از این رو می‌توانند شیبی مثبت یا منفی داشته باشد. معمولاً وقتی که شیب خط زیاد باشد، روند قوی‌تر خواهد بود.

رسم خط روند

می‌توانیم خطوط روند را به دو دستۀ اصلی تقسیم کنیم: روند صعودی (Uptrend) و روند نزولی (Downtrend). خط روند صعودی، همان‌طور که از اسمش برمی‌آید، از موقعیتی فروتر در نمودار، به جایگاهی بالاتر ترسیم می‌شود و دو یا چند نقطه را، همانند تصویر زیر، به هم متصل می‌سازد.

رسم خط روند

در تصویر بالا نمودار قیمت بیت کوین نمایش داده شده که خط سبز نمایانگر روندی صعودی است.

در مقابل، روند نزولی هم از جایگاهی فراتر به موقعیتی فروتر در نمودار رسم می‌شود و دو یا چند نقطه را به هم وصل می‌کند.

رسم خط روند

در تصویر بالا نیز خط قرمز نمایانگر روندی نزولی در قیمت بیت کوین است.

در نتیجه، تفاوت این دو نوع روند در انتخاب نقاطی است که برای ترسیم آنها استفاده می‌شود. رسم خط روند صعودی، با استفاده از پایین‌ترین نقاط نمودار انجام می‌شود (یعنی کف نمودار‌های شمعی در سطحی بالاتر تشکیل می‌شود). از طرف دیگر، رسم خط روند نزولی، با استفاد از بالاترین نقاط نمودار انجام می‌شود (یعنی سقف نمودار شمعی در سطحی پایین‌تر ایجاد می‌شود).

چگونه از خطوط روند استفاده کنیم؟

خط روند با توجه به فراز و فرود نمودار، قیمت روند غالب را اندکی به چالش می‌کشد، آن را می‌آزماید و با خود هم جهت می‌سازد. سپس برای پیش‌بینی سطوح مهم آینده امتداد می‌یابد. رسم خط روند ممکن است بارها انجام شود و مادامی که دچار شکست نشود، معتبر است.

با اینکه خطوط روند می‌توانند برای انواع داده‌های نموداری به کار بروند، اما معمولاً در نمودارهای مالی (بر اساس قیمت‌ بازار) مورد استفاده قرار می‌گیرند.

همچنین آنها اطلاعاتی از عرضه و تقاضا ارائه می‌دهند. خط روند صعودی، طبیعتاً بیانگر نیروی خرید فزاینده است (تقاضا بیشتر از عرضه است). خط روند نزولی نیز با افت پیوسته قیمت در ارتباط است ( عرضه بیشتر از تقاضا است).

حجم معاملات نیز می‌تواند در چنین تحلیل‌هایی منظور شود. به عنوان مثال اگر قیمت افزایش یابد اما حجم معاملات کاهش یابد یا نسبتا اندک باشد، ممکن است به اشتباه تصور شود که تقاضا در حال افزایش است.

همان طور که اشاره شد، از خطوط روند برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده می‌شود. این سطوح از مفاهیم اساسی و بسیار مهم تحلیل تکنیکال به شمار می‌روند. خط روند صعودی نمایانگر سطح حمایتی ست که بعید است قیمت به زیر آن برود. در مقابل، روند نزولی هم نشان‌دهندۀ سطح مقاومتی است که افزایش قیمت به بالای آن غیرمحتمل است.

به عبارت دیگر، هنگامی روند بازار غیرمعتبر است که سطوح حمایت و مقاومت به سمت پایین و بالا شکسته شوند. در بسیاری از موارد هنگامی که این سطوح اصلی در حفظ روند ناموفق باشند، بازار تمایل دارد جهت حرکت خود را تغییر دهد.

تحلیل تکنیکال همچنان عرصه‌ای ذهنی است و هر کس می‌تواند روش کاملاً متفاوتی برای رسم خط روند ارائه دهد. از این رو، ترکیب چندگانۀ تکنیک‌های تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال برای کاهش ریسک می‌تواند سودمند باشد.

رسم خط روند

ترسیم خطوط معتبر روند

از لحاظ فنی، خطوط روند می‌توانند هر دو نقطۀ روی نمودار را به هم متصل کنند. اما بسیاری از چارتیست‌ها اتفاق نظر دارند که استفاده از سه نقطه (یا بیشتر)، روند را معتبر می‌سازد. در برخی موارد استفاده از دو نقطه می‌تواند به معنی پتانسیل روند باشد و استفاده از سه نقطه نیز به عنوان آزمون اعتبار روند تلقی می‌شود.

در نتیجه هنگامی که قیمت، خط روند را در سه نوبت (یا بیشتر) لمس کند و نشکافد، روندی معتبر محسوب می‌شود. آزمون چندبارۀ خط روند ثابت می‌کند که روند مذکور صرفاً از نوسانات قیمت ناشی نشده است.

تنظیمات مقیاس در رسم خط روند

علاوه بر انتخاب تعداد نقاط کافی برای تشکیل روندی معتبر، لحاظ کردن تنظیمات مناسب نیز هنگام ترسیم خط روند حائز اهمیت است. تنظیمات مقیاس، مهم‌ترین بخش تنظیمات نمودار است.

مقیاس در نمودارهای مالی به نحوۀ نمایش تغییر قیمت مرتبط است. مقیاس عددی (Arithmetic) و مقیاس نیمه لگاریتمی (Semi-Logarithmic) رایج‌ترین مقیاس‌های موجود هستند. در نمودار عددی، تغییر قیمت بر حسب حرکات عمودی قیمت به موازات محور Y بیان می‌شود. حال آنکه در نمودار نیمه ‌لگاریتمی، تغییرات بر اساس درصد نمایش داده می‌شود.

برای مثال، در نمودار عددی، تغییر قیمت از 5 به 10 دلار همانند تغییر قیمت از 120 به 125 دلار است. اما در یک نمودار نیمه لگاریتمی افزایش 100% قیمت (از 5 به 10 دلار) مقدار بیشتری از نمودار را در مقایسه با افزایش 4% (120 به 125 دلار) اشغال می‌کند.

هنگام استفاده از خطوط روند باید به چه نکاتی توجه کنیم؟

هنگام ترسیم خط روند، توجه به تنظیمات مقیاس اهمیت دارد. هر نوع از نمودار ممکن است فراز و فرود متفاوتی در پی داشته باشد و در نتیجه به خط روندی متفاوت منجر شود.

انتخاب نقاطی که برای ترسیم خط روند به کار می‌روند، بر میزان نمایش دقیق چرخه‌های بازار و روند واقعی تأثیرگذار است و باعث می‌شود قدری ذهنی باشند.

برای مثال برخی از چارتیست‌ها خطوط روند را تنها بر اساس بدنۀ نمودار شمعی و بدون در نظر گرفتن فتیله‌ (Wicks) ترسیم می‌کنند و برخی دیگر ترجیح می‌دهند خطوط روند را با لحاظ کردن بالا و پایین فتیله‌ها ترسیم کنند.

در نتیجه اهمیت دارد از خطوط روند به همراه سایر ابزارهای نموداری و اندیکاتورهایی از قبیل ابرهای ایچیموکو، نوارهای بولینگر (BB)، مکدی (MACD)، شاخص RSI، و میانگین متحرک (MA) استفاده شود.

سخن پایانی

روند یک نمودار، گرایش کلی حرکت قیمت در یک نمودار را نشان می‌دهد که با اتصال دو یا چند نقطه به روی نمودار تشکیل می‌شود. اهمیت روند و تشخیص آن تا آنجا است که می‌توانیم آن را هدف اصلی تحلیلگر تکنیکال بدانیم.

روند‌ها سه دسته هستند: صعودی، نزولی و خنثی. خطوط روند در تمامی بازارهای مالی از جمله بازار رمزارزها به کار می‌روند. اهمیت دیگر خطوط روند در این است که می‌توان آنها را همچون سطوح مقاومت و حمایت در نظر گرفت.

برای ترسیم خط روند به یاد داشته باشید که با اتصال دو نقطه احتمال وجود روند تقویت می‌شود؛ حال آنکه با استفاده از سه نقطه اعتبار روند محرز می‌گردد. روندها آزمون می‌شوند و اگر دچار شکست نشوند اعتبارشان ثابت می‌شود.

اگر روند صعودی باشد، به معنی مازاد تقاضا است و اگر روند نزولی باشد، از افزونی عرضه بر تقاضا حکایت دارد. باید توجه داشته باشید که به تنهایی استفاده کردن از خطوط روند می‌تواند شما را دچار اشتباه کند. لذا پیشنهاد می‌گردد که همراه با آن از سایر ابزارها و اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال استفاده شود.

خط روند Trend line چیست + آموزش رایگان کار با آن

خط روند Trend line چیست

خط روند یا همان ترند لاین (Trend line) روشی محبوب و کاربردی برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت (Support and Resistance) احتمالی در یک بازار به شمار می رود. متاسفانه اکثر معامله گران در بازارهای مالی نمی توانند خطوط روند را به شکل صحیحی ترسیم کنند. در ادامه این مطلب درباره خط روند و نحوه ترسیم صحیح آن صحبت خواهیم کرد. علاوه بر این روشی را به شما معرفی خواهیم کرد که از طریق آن می توانید سقف (top) و کف (bottom) بازار را شناسایی کنید، پس تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.

خط روند چیست؟

همانطور که از نام آن مشخص است، خط روند یا Trend line معیاری است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد و با توجه به جهت روند (صعودی یا نزولی) می تواند سطوح حمایت و مقاومت را به معامله گران نشان دهد. شما می توانید Trend line را به عنوان خط مورب افقی سطوح مقاومت و پشتیبانی نیز در نظر بگیرید، در حقیقت این خطوط به ما در شناسایی نقاط بالقوه افزایش عرضه و تقاضا که در نهایت باعث بالا و پایین شدن بازار می شوند، کمک می کنند.

برای مثال ترند لاین موجود در تصویر زیر در حالت صعودی (Uptrend) رسم شده است. با اتصال کف های قیمتی به یکدیگر می توانیم یک خط روند صعودی را ترسیم کنیم :

خط روند صعودی

در عکس بالا که مربوط به جفت ارز پوند-دلار در بازار فارکس (Forex) است، بازار در یک بازه زمانی بلند مدت چندین مرتبه با محدوده حمایت خط روند برخورد داشته است. در حقیقت این ترند لاین محدوده ای از حمایت را نشان می دهد که معامله گران در آن می توانند به دنبال فرصت های خرید باشند.

حال بهتر است ترند لاین موجود در حالت نزولی را نیز با یکدیگر بررسی کنیم. برای رسم خط روند نزولی سقف های قیمتی را باید به یکدیگر متصل کنیم :

خط روند نزولی

در تصویر بالا که مربوط به جفت ارز دلار استرالیا-دلار نیوزلند است، نمودار نزولی در ترند در تحلیل تکنیال یک بازه زمانی بلند مدت چندین بار ترند لاین را لمس کرده است. تفاوت این ترند لاین با مثال اول در این است که ترند لاین نزولی نشان دهنده محدوده مقاومت است به گونه ای که به معامله گران در شناسایی فرصت های فروش کمک خواهد کرد.

نحوه رسم صحیح خط روند

حال که مفهوم خط روند را به طور کامل درک کرده اید، بهتر است با نحوه ترسیم آن نیز آشنا شوید. اولین نکته مهم برای شروع این است که برای رسم خط روند به حداقل 2 نقطه از بازار (2 سقف قیمتی و یا 2 کف قیمتی) نیاز خواهید داشت. در حقیقت به محض شناسایی دومین کف یا سقف می توانید خط روند ترند در تحلیل تکنیال خود را ترسیم کنید. در نمودار زیر 2 نوسان رو به پایین بازار به صورت واضح نشان داده شده است.

نحوه رسم خط روند

توجه داشته باشید که در نمودار بالا 2 نقطه اصلی برای ترسیم ترند لاین وجود دارد. در حقیقت به محض گذر خط روند از این محدوده روند صعودی در قیمت سهام اتفاق خواهد افتاد. همانند نمودار زیر در چند هفته بعد، قیمت بار دیگر خط روند صعودی را لمس می کند. این ترند لاین یک ترند لاین حمایتی است که قیمت را به سمت بالا منتقل می کند :

رسم ترند لاین

خط روند صعودی که در نمودار بالا وجود دارد این سیگنال را برای معامله کنندگان ارسال می کند که این روند صعودی به احتمال قوی ادامه خواهد داشت. در حقیقت تریدرها با مشاهده خط روند صعودی، فرصت این را پیدا می کنند تا با خرید سهام از روند افزایش قیمت سود کسب کنند. به این شکل که با هر بار برخورد قیمت با این خط روند می توان انتظار افزایش قیمت را داشت. بنابراین می توان با خرید در پایین ترین نقطه و فروش در بالاترین نقطه به راحتی کسب سود کرد.

3 نکته مهم در ترسیم خط روند

برای اینکه خطوط روند را به شکل صحیح ترسیم کنید باید به 3 نکته کلیدی زیر توجه داشته باشید:

1- استفاده از تایم فریم بالاتر برای ترسیم خطوط روند :

بازه های زمانی یا همان تایم فریم های بالاتر همواره خطوط روند مطمئن تری را تولید می کنند. بنابراین سعی کنید ترند لاین خود را در بازه زمانی طولانی ترسیم کنید. به طور کلی بهتر است اگر شخصی معاملات بورس یا بازار فارکس را بر اساس چهارچوب زمانی روزانه انجام می دهد، ترند لاین را نیز بر اساس تایم فریم روزانه ترسیم کند.

در حقیقت هر چقدر ترند لاین طولانی تر باشد و برخورد قیمت با آن بیشتر باشد، از اعتبار بالاتری نیز برخوردار است. برای مثال خط روند در یک بازه زمانی 2 ساله به مراتب از خط روندی که در بازه زمانی 2 هفته ترسیم شده، اعتبار و اهمیت بیشتری دارد. نمودار زیر یک مثال بسیار عالی از خط روندی که در بازه زمانی روزانه ترسیم شده است را نشان می دهد.

trend line

در نمودار بالا که مربوطه به جفت ارز پوند انگلستان/فرانک سوییس است بعد از دومین نوسان رو به پایین (Swing Low) و ایجاد کف قیمتی دوم می توان ترند لاین را ترسیم کرد. همانطور که می بینید قیمت دو بار دیگر نیز خط روند را لمس کرده است و این نشان دهنده یک خط روند صعودی قدرمتند است. این مثال نشان دهنده این است که معامله کنندگان با توجه به خط روند حمایتی به دنبال خرید جفت ارز خواهند بود.

نمودار هفتگی نیز یکی دیگر از تایم فریم های مورد استفاده در ترسیم ترند لاین محسوب می شود که در شناسایی اهداف بالقوه در روندهای نزولی یا صعودی مبتنی بر تایم فریم روزانه کاربرد بسیاری دارد. در نمودار پوند انگلستان/فرانک سوییس زیر خواهید دید که ترند لاین هفتگی چگونه برای شناسایی اهداف بالقوه مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

ترند لاین نزولی

همانطور که در نمودار بالا مشاهده می کنید، ترند لاین هفتگی بر خلاف ترند لاین روزانه روند نزولی را نشان می دهد. بنابراین می توان با استفاده از دو خط روند ترسیم شده در این دو تایم فریم بهترین نقطه خرید یا فروش سهم را بدست آورد.

2- ترند لاین و همپوشانی (Overlap) :

اکثر نمونه های خطوط روند در سطح بالا یا پایین کندل های قیمتی دچار همپوشانی می شوند. ولی بهترین خط روند آن است که بیشترین تعداد برخورد را داشته و همچنین از بدنه کندل ها عبور نکرده باشد. در حقیقت یکی از مهم ترین سوالاتی که هنگام ترسیم ترند لاین برای معامله کنندگان پیش می آید این است که آیا می توان ترند لاین را در ناحیه بالا/پایین و بازشدن/بسته شدن شمع های قیمتی ترسیم کرد یا خیر!

جواب این سوال به ترند لاین بستگی دارد، در حقیقت پیدا کردن خط روندی که به طور کامل روند صعودی یا نزولی داشته باشد، کاری غیر ممکن است. علاوه بر این، خط روندی که کاملا مطابق با باز/بسته شدن شمع های قیمتی باشد نیز کار دشواری خواهد بود. برای مثال نمودار زیر را با دقت مشاهده کنید:

نحوه رسم خط روند

همانطور که در نمودار بالا مشخص است، ترند لاین به طور کامل با نقاط بالا یا همان بدنه اصلی هر کدام از کندل ها انطباق ندارد. البته این موضوع به معنی عدم اعتبار ترند لاین نیست بلکه نکته حائز اهمیت این است که نمودار هفتگی هرگز در بالای این سطوح بسته نخواهد شد.

ایده آل ترین حالت در ترسیم ترند لاین این است که ترند لاین بیشترین تعداد برخورد را داشته و در عین حال بدنه اصلی هیچ کدام از شمع های قیمتی را نیز قطع نکرده باشد. به عبارت دیگر اگر خط روند از بدنه کندل ها عبور کرده باشد، آنگاه می توان نتیجه گرفت که خط روند به احتمال خیلی زیاد از اعتبار کافی برخوردار نخواهد بود. همچنین می توانید در رسم خط روند سایه کندل ها را به دلخواه در نظر بگیرید. پیشنهاد می شود در چارت هایی با تایم فریم های 1 روزه و یا بیشتر حتما خط روند را از بالای سایه ها رسم کنید چرا که کندل ها در این چارت ها قدرت بیشتری دارند.

3- انطباق اجباری منحنی

انطباق اجباری منحنی متداول ترین مشکل تریدرها در زمان ترسیم ترند لاین محسوب می شود. این موضوع زمانی اتفاق می افتد که یک تریدر به اشتباه، وجود یک سطح را باور کرده و تلاش می کند تا آن را با نمودار قیمتی تطابق دهد. در حقیقت خط روندی خوب است که کاملاً واضح باشد و اگر به درستی با نمودار انطباق ندارد، بهتر است از استفاده از آن اجتناب کنید.

استفاده از خط روند برای شناسایی وارونگی بازار

خط روند اغلب برای شناسایی فرصت های خرید و فروش مورد استفاده تریدرها قرار می گیرد. البته شما می توانید از این روش برای یافتن نقاط وارونگی بازار نیز استفاده کنید. در حقیقت مادامی که بازار خط روند را به عنوان سطوح حمایت و مقاومت دنبال می کند و نمی تواند از آن عبور کند، امکان شناسایی فرصت های خرید و فروش وجود دارد. شاید این سوال برای شما پیش بیاید که اگر خط روند بازار شکسته شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟

در این حالت بازار دچار نوسان بسیار عمده ای می شود، برای مثال در نمودار زیر بازار ترند لاین حمایت را شکسته و دوباره همان خط روند را به یک سطح مقاومت جدید تبدیل کرده است :

شکست خط روند

در نمودار بالا مشاهده می کنید که روند قیمتی جفت ارز پوند انگلستان/فرانک سوییس در یک بازه زمانی ترند لاین را دنبال کرده است. اما بالاخره قیمت توانسته این ترند لاین را شکست دهد و از آن عبور کند. این ترند لاین صعودی که نقش حمایتی را بازی می کرد بعد از شکسته شدن نقش یک خط روند مقاوتی را بازی می کند. بنابراین زمانی که کندل در پایین خط روند صعودی (یا بالای خط روند نزولی) بسته شد، می توانید اقدام به خرید یا فروش سهام خود کنید و به راحتی کسب سود کنید. (و در صورتی که قطع نکرد روند گذشته ادامه دار خواهد بود و باز هم می توانید به سادگی کسب سود کنید.)

البته برای تشخیص شکست ترند لاین باید توجه داشته باشید که ترند لاین مورد هدف حداقل با 3 نقطه برخورد داشته باشد. به عبارت دیگر این روش در زمانی که ترند لاین واضح تر باشد، عملکرد بهتری خواهد داشت. شما همچنین می توانید از این استراتژی برای شناسایی وارونگی صعودی (Bullish Reversal) نیز استفاده کنید.

شکست خط روند نزولی

در نمودار بالا کاملاً مشخص است که ترند لاین نزولی بعد از شکست به سرعت نقش یک خط حمایتی را بازی می کند و نمی گذارد قیمت به پایین تر از آن نفوذ کند.

همانطور که مشاهده کردید، شما با استفاده از ترند لاین می توانید وارونگی های بازار را شناسایی کنید. این روش بدون شک یکی از بهترین متدهای پیش بینی تغییر جهت در تمامی بازارهای مالی محسوب می شود.

ترند لاین یا خط روند

خط روند Trend line + نحوه ترسیم و استفاده از آن است

خط روند ، خطی است که جهت قیمت را به معامله گران نشان می دهد یعنی می گوید روند صعودی است ، نزولی است یا دامنه.

سادگی رسم یک خط روند به کشیدن قیمت شروع تا قیمت پایانی است .

ترند لاین موجود در تصویر زیر حالت صعودی (Uptrend) با اتصال کف های قیمتی به توانایی من در توان یک خط روند صعودی را ترسیم کنیم

ترند لاین صعودی

ترند لاین موجود در تصویر زیر حالت نزولی (downtrend) با اتصال سقف های قیمتی به توانایی من در توان یک خط روند نزولی را ترسیم کنیم

ترند لاین نزولی

نکته: به نقاط حداقلی یا حداکثر (مینیمم ها یا ماکزیمم ها) در اصطلاح پیوت (Pivot Point) گفته شده است.

پیوت

تقسیم بندی روندها (ترندها) از جهت حرکت

روندها دارای سه جهت کلی می باشند ۱: روند صعودی ۲: روند نزولی ۳: روند خنثی

۱: در روند صعودی قیمت بیشتر از آنکه تمایل به تضعیف داشته باشد ، تمایل به تقویت و بالا رفتن دارد. در روند صعودی معقول ترین کار خرید و باقی ماندن در بازار تا تشخیص انتهای روند صعودی است.

۲: در روند نزولی قیمت ب یشتر از آنکه تمایل به تقویت وجود داشته باشد تمایل به تضعیف و پایین آمدن دارد. در روند نزولی معقولترین کار فروختن و باقی ماندن در بازار تا تشخیص انتهای روند نزولی است. (در بازارهای یک طرفه فروختن به معنی بی معامله ماندن و نظاره کردن شما باشد)

۳: روند خنثی بیانگر قدرت برابر خریداران و فروشندگان در زمانی خاص است.

در روند خنثی یا باید تا زمان قدرت یکی از گروه خریداران یا فروشندگان نظاره گر باشد و یا از روند کوچک صعودی و نزولی بازار سود بگیرید.

انواع ترند لاین ها

رسم ترند لاین یا خط روند

اولین نکته مهم برای شروع این است که برای رسم خط روند حداقل 2 نقطه از بازار (2 سقف قیمتی و یا 2 کف قیمتی) نیاز داشت. در حقیقت به محض تشخیص دومین کف یا سقف می تواند خط روند خود را ترسیم کند.

برای ترسیم یک روند صعودی حداقل دو دره قیمت (حمایت) را به راحتی متصل کنید و تا زمانی که قیمت از امتداد این خط ترسیمی رد نشود روند صعودی می ماند.

برای ترسیم یک روند نزولی حداقل دو قله قیمت (مقاومت) را به راحتی متصل کنید و تا زمانی که قیمت از امتداد این خط ترسیمی رد نشود روند نزولی می ماند.

اعتبار یک روند برای تعداد دفعات برخورد با خط روند (ترند لاین) ، میزان زمان باقی مانده قیمت را در روند و شیب روند تعیین می کند.

رسم ترند لاین یا همان خط روند

نکات قابل توجه در هنگام ترند در تحلیل تکنیال رسم ترند لاین یا خط روند

1- استفاده از تایم فریم برای ترسیم خطوط روند:

سعی کنید ترند لاین خود را در بازه زمانی طولانی تر کنید.

به طور کلی بهتر است اگر شخصی شما معاملات را بر اساس چهارچوب زمانی روزانه انجام دهد ، ترند لاین را نیز بر اساس تایم فریم روزانه ترسیم کند.

در حقیقت هر چقدر ترند لاین طولانی تر باشد و با قیمت بیشتر شود ، از اعتبار بالاتری نیز لازم است. برای نمونه خط روند در یک بازه زمانی 2 ساله به مراتب از خط روندی که در بازه زمانی 2 هفته اعتبار بیشتری دارد .

2- ترند لاین و همپوشانی (همپوشانی):

اکثر نمونه های در سطح بالا یا پایین کندل های قیمتی همپوشانی می شوند.

ولی بهترین خط روند آن است که بیشترین تعداد برخورد را داشته است و همچنین از بدنه کندل ها عبور نکرده است.

یکی از متداول ترین سعالات در خصوص خط روند نقطه کشیدن آن است .

که آیا آن را از سایه بکشند یا از بدنه.

جواب این سوال را ب ترند لاین بستگی دارد ، در حقیقت پیدا کردن خط روندی که به طور کامل روند صعودی یا نزولی باشد دارد ، کاری غیر ممکن است.

علاوه بر این ، خط روندی که کاملا مطابق با باز / بسته شدن شمع های قیمتی نیز باشد دشواری خواهد بود.

ایده ال ترین حالت نقاطی است که بیشترین برخورد را داشته اند و بدنه ی کندل از انجا عبور نکرده باشد.

3.انطباق اجباری ترند لاین یا همان خط روند

انطباق اجباری به فرد متداول ترین مشکل تریدرها در زمان ترسیم ترند لاین ممکن است باشد.

این موضوع وقتی اتفاق می افتاده که یک تریدر به اشتباه ، وجود یک سطح را باور کرده و تلاش می کند تا آن را با نمودار قیمتی انطباق دهد.

در حقیقت خط روندی خوب است که کاملاً واضح باشد و اگر به درستی با نمودار انطباق ندارد ، بهتر است از آن استفاده نکنید.

نقاط برگشت در ترند لاین یا همان خط روند

نکته مهم اینجاست که ما میتوانیم از خط روند برای پیدا کردن نقاط واکنش و برکشت قیمت استفاده کنیم .

در زمانی که خط روند شما شکسته شد و بدنه کندل از خط عبور کرد میتواند نشان دهد که بازار دیگر به ان روند گرایشی ندارد و میل به تغییر روند دارد.

در چنین حالتی سطح حمایت خط ترند شکسته شده و به سطح مقاومتی تغییر شکل می دهد .

یکی از بهترین روش ها برای تشخیص برگشت روند ، شکست هایی است که بعد از حدعقل 3 برخورد اتفاق می افتند.

نحوه رسم خط روند (ترند لاین) (Trend Line) چگونه و درجه اهمیت آن تا چه حد می باشد؟

اگر به شکل زیر دقت کنید می بینید که روند صعودی مجموعه ای از روندهای کوچکتر می باشد که مجموع و اندازه روندهای نزولی، کوچکتر از روندهای صعودی می باشد. از همین رو روند غالب صعودی است. به بیانی دیگر شاهد آن هستیم که در روند صعودی مقاومت های جدید بالاتر از مقاومت های قبل از خود هستند اما قیمت در خطوط حمایت به حمایت قبل از خود نمی رسد. عکس این حالت برای روند نزولی تعریف می شود.


تا زمانی که در یک روند صعودی قرار داریم دره های قیمت (حمایت ها) نباید به قیمت پایین تر از حمایت قبلی برسد و در روند نزولی قله های قیمت (مقاومت ها) نباید به قیمت بالاتر از مقاومت قبلی برسد. این نکته مهمترین اصل تشخیص و بکارگیری روند می باشد. در صورتی که قله ها یا دره ها به موج قبل خود برسند در اصل بیان کننده این هستند که یا شیب روند غالب کم شده یا آن روند پایان یافته و روند معکوس جدیدی در پیش داریم.


برای ترسیم یک روند صعودی حداقل دو دره قیمت (حمایت) را به یکدیگر متصل می کنیم و تا زمانی که قیمت از امتداد این خط ترسیمی رد نشود روند صعودی می ماند.

برای ترسیم یک روند نزولی حداقل دو قله قیمت (مقاومت) را به یکدیگر متصل می کنیم و تا زمانی که قیمت از امتداد این خط ترسیمی رد نشود روند نزولی می ماند.

اعتبار یک روند را تعداد دفعات برخورد قیمت با خط روند (ترند لاین) ، میزان زمان باقی ماندن قیمت در روند و ترند در تحلیل تکنیال شیب روند تعیین می کند و در صورتی که هر کدام از سه پارامتر بالا بیشتر و بزرگتر باشد اطمینان کردن به روند غالب اهمیت بیشتری پیدا می کند.

خطوط روند (Trend) چیست؟

روند به معنای جهت گیری کلی حرکت قیمت است و زمانی تشکیل می شود که تغییرات نرخ به صورت مداوم در یک مسیر به وقوع می پیوندد. در صورتی که این مسیر صعودی باشد این روند را صعودی گویند و در صورتی که مسیر نزولی باشد این روند را نزولی گویند. نگاهی به نمودار زیر بیاندازید.

شکل1. روند صعودی یک نمودار

مشاهده این نکته که در شکل بالا، روند نمودار رو به بالا است، کار سختی نیست و به سادگی می توان از جهت بازار آگاهی یافت. اما مشاهده یک روند همیشه هم کار ساده ای نیست، به نمودار زیر توجه نمایید:

شکل 2. تصویری از یک روند نامشخص

در این نمودار، چندین روند رو به بالا و رو به پایین وجود دارد، اما یک نمایش واضح از اینکه روند بازار در چه جهتی است، وجود ندارد.

یک تعریف رسمی تر از خطوط روند

متاسفانه همیشه نمی توان روندها را به سادگی مشاهده نمود. به عبارت دیگر، تعریف کردن و تعیین یک روند، کاری واضح و آشکار نیست. در هر نمودار داده شده، احتمالا خواهید دید که قیمت ها تمایلی به حرکت در یک خط مستقیم در هر جهتی را ندارند، اما به جای آن دارای مجموعه ای از مقادیر حداکثر و حداقل هستند. در تحلیل تکنیکال، حرکت این مقادیر حداکثر و حداقل است که یک روند را تشکیل می دهد. برای مثال، یک روند رو به بالا به عنوان مجموعه ای از نقاط حداکثر و حداقل بالاتر تعریف می شود، در حالی که یک روند رو به پایین به عنوان مجموعه ای از نقاط حداکثر و حداقل پایین تر تعریف می شود.

شکل 3. یک روند صعودی

شکل 3 مثالی از یک روند رو به بالا است خط سبز A در نمودار، اولین نقطه حداکثر است که پس از سقوط قیمت از آن تعیین می گردد. نقطه B نقطه حداقل است که پس از سقوط از نقطه حداکثر تثبیت شده است. برای این که این نمودار روند رو به بالای خود را حفظ کند هر یک از نقاط حداقل متوالی نباید از پایین ترین نقطه قبل از خود، پایین تر بروند، در غیر این صورت روند حالت بازگشتی خواهد داشت.

با توجه به مفهوم فراکتال ها که در مطالب قبلی مورد بررسی قرار گرفت، در هر روندی نکته مهم آن است که نقاط حداکثر و حداقل فراکتالی در یک مسیر باشند، مثلا در روند صعودی، فراکتال های بالا و پایین همگی صعودی و در روند نزولی این فراکتال ها نزولی باشند. در شکل زیر اجزای یک روند را مشاهده می نمایید.

شکل4. اجزای یک روند

انواع روند به طور کلی روندها را بر اساس جهت حرکتشان به سه نوع تقسیم بندی می نمایند:

۱) رو به بالا (صعودی)

۲) رو به پایین (نزولی)

۳) روند جانبی یا افقی

۴) روندهای نامتعارف (UTL)

همان گونه که از اسامی آنها پیداست، هر وقت هر یک از نقاط اوج و یا دره های متوالی بالاتر از نقطه قبل باشند، روند رو به بالا نامیده می شود. اگر نقاط اوج و دره ترند در تحلیل تکنیال های متوالی پایین تر بیایند، روند رو به پایین نامیده می شود. اگر حرکت و تغییر کوچکی در نقاط اوج و دره های متوالی وجود داشته باشد، روند جانبی یا افقی نامیده می شود یا می گویند بازار در حالت سوینگ (بدون روند) قرار دارد.

اگر شما بخواهید واقعا فنی کار کنید، ممکن است حتی بگویید که روند افقی به دلیل نداشتن یک روند تعریف شده در هر یک از جهات بالا یا پایین به خودی خود یک روند حقیقی نیست. در هر حالت، بازار تنها می تواند به یکی از این سه روش تغییر کند: بالا، پایین و هیچ کدام که در ادامه تشریح می شود.

شکل 5. انواع روند

به طور کلی روندهای صعودی یا نزولی نشان دهنده حرکت شیب دار قیمت می باشند. به این صورت که قیمت می تواند در روند صعودی بر روی خطوط حمایت و در روند نزولی بر روی خطوط مقاومت شیب دار حرکت کرده و خود را به ترازهای بالاتر یا پایین تر برساند. همچنان که در نمودار زیر پیداست، یک روند صعودی توسط افزایش تدریجی و موزون قیمت بر روی خط حمایت شیب دار تشکیل می گردد.

شکل 6. روند صعودی در نمودار سهام ایران خودرو

نمودار زیر نشان دهنده یک روند نزولی قیمت است. این روند توسط کاهش تدریجی و موزون قیمت بر روی خط مقاومت شیب دار تشکیل می گردد.

روند

شکل 7. روند نزولی در نمودار سهام پارس خودرو

اهمیت روند

درک و شناسایی روندها بسیار مهم است چون شما را قادر می سازد تا بر طبق روندها معامله کنید و نه بر خلاف آنها. دو جمله مهم از زبان تحلیلگران تکنیکال که می گویند «روند دوست شماست» و «با روندها مخالفت نکنید»، نشان دهنده میزان اهمیت تحلیل روند برای تحلیلگران تکنیکال است.

طول روندها

روندها را بر اساس ترند در تحلیل تکنیال طول مدت آنها نیز طبقه بندی می نمایند. یک روند را می توان به عنوان یک روند کوتاه مدت، میان مدت و یا دراز مدت تقسیم بندی کرد. بر طبق اصطلاحات بازار سهام، یک روند اصلی (عمده) به طور کلی بلند مدت نامیده می شود و می بایست بیش از یک سال طول بکشد. یک روند میان مدت معمولا مربوط به یک دوره یک تا سه ماهه است و یک روند کوتاه مدت مربوط به زمانی کمتر از یک ماه است.

یک روند دراز مدت از چندین روند میان مدت تشکیل شده است که اغلب بر خلاف جهت روند اصلی حرکت می کند. اگر روند اصلی به سمت بالا باشد و حرکت اصلاحی آن ترند در تحلیل تکنیال رو به پایین باشد، حرکت اصلاحی قیمت را به عنوان یک روند میان مدت در نظر می گیرند. روندهای کوتاه مدت، اجزای تشکیل دهنده هر دو رونده بلند مدت و میان مدت هستند. نگاهی به شکل 8 بیاندازید تا طول هر یک از این سه روند را ببینید.

در هنگام تحلیل روندها، مهم است که نمودار به گونه ای رسم شده باشد که به بهترین شکل بازتاب دهنده روندی باشد که مورد تحلیل قرار می گیرد. برای کمک به شناسایی روندهای دراز مدت، تحلیل گران از نمودارهای روزانه و یا هفتگی در یک دوره پنج ساله استفاده می کنند تا ایده بهتری درباره روند دراز مدت بدست آورند.

نمودارهای روزانه بهترین کاربرد را در هنگام ترند در تحلیل تکنیال تحلیل روندهای میان مدت و کوتاه مدت دارند. این نکته نیز قابل یادآوری است که هر چه روند طولانی تر باشد، اهمیت آن نیز بیشتر است، برای مثال یک روند یک ماهه در مقایسه با یک روند پنج ساله از اهمیت خاصی برخوردار نیست.

شکل 8. انواع روند از نظر طول مدت

خط روند (Trend line)

خطی که چندین نقطه اوج (قله) یا حضیض (دره) را در یک روند به هم وصل کرده و در یک روند صعودی به عنوان سطح حمایت و در یک روند نزولی به عنوان سطح مقاومت عمل کند، را خط روند گویند.

ترسیم خط روند یک تکنیک ساده رسم نمودار است که یک خط را برای نمایش روند تغییرات در یک بازار به نمودار اضافه می کند. رسم یک خط روند به سادگی رسم کردن یک خط مستقیم است که از روند کلی نمودار مربوطه پیروی می کند.

هنگامی که روندی شکل می گیرد معمولا می توان خط حمایت (S) را در زیر روند صعودی و خط مقاومت (R) را بالای یک روند نزولی ترسیم کرد. شکست این خطوط به معنای پایان یک روند است و نشان از آغاز روندی معکوس دارد. به طور کلی این خطوط برای نمایش آشکار و واضح روند و همچنین برای شناسایی نقاط بازگشت روند مورد استفاده قرار می گیرند.

همان گونه که در شکل 9 می توانید ببینید، یک خط روند صعودی در نقاط پایین یک روند رو به بالا و از اتصال دره ها به یکدیگر رسم شده است. این خط نشان دهنده ناحیه حمایتی می باشد که همواره قیمت را در سطوح بالاتر نگاه داشته و در برابر سقوط بیشتر قیمت مقاومت می نماید. به این صورت یک خط روند صعودی کمک می نماید تا نقاط صعود مجدد قیمت را پیش بینی نماییم.

روند

شکل 9. تصویری از یک روند صعودی

به طور مشابهی، یک خط روند نزولی در نقاط بالای یک روند رو به پایین و از اتصال قله های متوالی به یکدیگر رسم می شود. این خط نشان دهنده ناحیه مقاومت قیمت می باشد که همواره قیمت را در سطوح پایین تر نگاه داشته و در برابر صعود بیشتر قیمت مقاومت می نماید. این چنین یک خط روند نزولی کمک می نماید تا نقاط نزول مجدد قیمت را پیش بینی نماییم.

شکل 10. تصویری از یک روند نزولی

بازگشت قیمت در روندی جدید

همان گونه که متوجه شده اید روندها نشان دهنده حرکت شیب دار قیمت می باشند؛ به این صورت که قیمت می تواند بر روی خطوط حمایت و مقاومت شیب دار حرکت کرده و خود را به تراز های بالاتر یا پایین تر برساند. برخی اوقات بازار به این خطوط عکس العمل نشان نداده و با شکست آنها، جهت حرکت خود را تغییر می دهد. معمولا شکسته شدن خط روند نشانه آغاز یک حرکت باز گشتی و همچنین شکل گیری روندی جدید است ضمن اینکه با شکسته شدن هر یک از خطوط روند (صعودی یا نزولی)، نقش آنها به عنوان حمایت و مقاومت تغییر می نماید که نمونه ای از آن را در زیر مشاهده می نمایید.

شکل 11. شکسته شدن خط روند و تعویض وظیفه آن

شکسته شدن خط روند نزولی که یک ناحیه مقاومت برای حرکت رو به پایین قیمت محسوب می شود باعث می شود همان خط به عنوان حمایت عمل نماید. معمولا با شکست هر خط روندی، روند جدیدی در جهت معکوس آن شکل می گیرد لذا می توان معامله جدیدی را طراحی نمود. برای مثال در تصویر 12 مشاهده می نمایید که با شکسته شدن خط روند صعودی، یک روند نزولی شکل گرفته است.

خطوط روند

شکل 12. شکسته شدن خط روند صعودی و شکل گیری یک روند نزولی. بر این اساس می توان معاملات جدیدی را طراحی نمود.

خطوط روند

شکل 13. شکسته شدن خط روند نزولی و شکل گیری یک روند صعودی. بر این اساس می توان معاملات جدیدی را طراحی نمود.

منبع: کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه نوشته دکتر علی محمدی



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.