مارتینگل و نکات مثبت آن


بپذیریم که ما هم مثل هر معامله گری ممکن است اشتباه کنیم

چگونه یک سیستم مدیریت مالی حرفه‌ای برای ترید طراحی کنیم؟

دلیل اینکه بسیاری از معامله گران پول خود را در بازارهای جهانی از دست می دهند به دلیل کم تجربگی است که منجر به غفلت از عملکرد مدیریت مالی و مدیریت ریسک در تجارت می شود.

مدیریت مالی و مدیریت ریسک دو مقوله گره خورده به یکدیگر می باشند که شما به عنوان معامله گر بازارهای جهانی باید در هر دو زمینه مدیریت ریسک و سرمایه خبره شوید، به عنوان مثال وقتی از شما سوال شود:

حاضر به ریسک کردن ریسک کردن چند درصد از کل سرمایه اکانت خود در یک ترید هستید؟ همزمان مدیریت مالی و مدیریت ریسک در این سوال نهفته است.

ما در این مقاله کاربردی ترین نکات و استراتژی های مدیریت مالی و مدیریت ریسک را به شما عزیزان تقدیم می کنیم زیرا یکی از مهمترین نکاتی که تفاوت بین یک معامله گر حرفه ای و یک معامله گر کال مارجین شده را رقم می زند رعایت نکات مدیریت مالی و مدیریت ریسک است.

اهمیت عملکرد مدیریت مالی و مدیرت ریسک در معاملات

ایجاد ستاپ های معاملاتی بعد از مدتی تمرین و کسب تجربه برای شما آسان خواهد شد، اما یکی از مهم‌ترین فاکتورهایی که یک تریدر سوده و یک تریدر ضررده را در کوتاه مدت و بلند مدت می سازد سیستم مدیریت مالی و مدیریت ریسک اوست.

رعایت کردن مدیریت مالی شما را به قله های موفقیت و ثروت سازی در بازارهای مالی میرساند و رعایت نکردن مدیریت مالی باعث کال مارجین شدن قطعی شما خواهد شد، پس با دقت نکات زیر را مطالعه فرمایید و با توجه به نکات گفته شده در این مقاله یک سیستم مدیریت مالی شخصی متناسب با سیستم معاملاتی خودتان تنظیم کنید و به آن پایدار باشید.

ابتدا این نکته را به خاطر داشته باشید

اگر تازه کار خود را شروع کرده اید ، باید خود را به خوبی آموزش دهید! نگرش شما نسبت به تجارت در بازارهای مالی باید مانند سایر حرفه مارتینگل و نکات مثبت آن ها باشد. این همان چیزی است که به موفقیت شما کمک خواهد کرد.

توصیه می شود مهارت های معاملاتی جدیدی را که یاد میگیرید، ابتدا با استفاده از حساب معاملاتی آزمایشی توسعه دهید . مدتی از این طریق معامله کنید تا استراتژیهای مختلف معاملات را همراه با نحوه کار در بازارهای مختلف درک کنید.

هرچه بیشتر یاد بگیرید و استراتژی های مدیریت مالی را در بازارهای جهانی اتخاذ کنید ، برای شما و نتایج هدف شما بهتر است.

در ضمن ما با سیستم‌های انتقام جویانه مدیریت مالی مارتینگل و آنتی مارتینگل و چیزهای عجیب غریب و منسوخ شده کاری نداریم. ما در این مقاله 2 تکنیک محبوب و کاربردی را به شما خواهیم گفت.

میانگین کم کردن برای سهمی که در ضرر هستیم کار درستی است؟

میانگین کم کردن

در ابتدا باید این نکته را خاطر نشان کنم که میانگین کم کردن با خرید پله‌ای بسیار متفاوت است. زیرا میانگین کم کردن زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت سهم در حال افت و حد ضرر شما فعال شده باشد. فعال شدن حد ضرر به این معنا است که تحلیل انجام شده نادرست بوده و قیمت سهم نه تنها رشد نکرده بلکه کاهش هم داشته است. متاسفانه بسیاری از سرمایه گذاران به امید اینکه روزی قیمت سهم دوباره رشد می‌کند و آنها از زیان خارج می‌شوند سهم‌شان را همچنان نگه می‌دارند. پس می‌توان این طور نتیجه گرفت که با فعال شدن حد ضرر باید از سهم بیرون بیایید و در قیمت‌های پایین‌تر – آن هم در صورت داشتن شرایط بنیادی خوب – وارد سهم شوید. در این آموزش به سراغ پاسخ این پرسش می‌رویم که چه زمانی باید میانگین خریدمان را کم کنیم؟

آیا میانگین کم کردن همواره کار درستی است؟

جواب این سوال را با بله یا خیر نمی توان داد.!

این که میانگین کم کردن خوب است یا بد بستگی به استراتژی معاملاتی معامله گر دارد.

اگر معامله گر تکنیکالی سهم را بررسی و با دید کوتاه مدت خرید میکند.

میانگین کم کردن می تواند ضرر جبران ناپذیری را به بار بیاورد.

ولی برای معامله گری که سهم را بر اساس بنیادش خرید می کند میانگین کم کردن اتفاقی مثبت محسوب می شود. میانگین کم کردن ممکن است برای سرمایه گذارانی که افق زمانی سرمایه گذاری طولانی دارند خوب کار کند اما برای نوسان گیران یا تحلیل گران تکنیکال می تواند راهی خوب برای از دست دادن سرمایه باشد.

بعضی از بزرگترین ضررهای معامله گری که در تاریخ بورس جهان رخ داده است به همین مارتینگل و نکات مثبت آن علت بوده است که معامله گر موقعیت از دست رفته ای را به طور امیدوارانه ای ادامه داده است و با میانگین کم کردن به دنبال کاهش ضرر خود بوده است. در نهایت این اقدام او نه تنها باعث از بین رفتن سرمایه اش می شود بلکه موقعیت خرید سهم های زیادی را هم از دست می دهد. در نهایت نیز با ضرری هنگفت از معامله خارج می شود و سرمایه ٬ زمان و اعتماد به نفسش در معامله گری را از دست می دهد.

برای معامله گرانی که تحلیل گر بنیادی هستند میانگین کم کردن می تواند برای کسب سود بیشتر موثر باشد.

برای درک بهتر این موضوع مثال زیر را در نظر بگیرید:

میانگین کم کردن

فرض کنید سهم X دارای بنیاد مناسبی است و تحلیل گر بعد از برسی به این نتیجه می رسد که قیمت واقعی سهم باید ۴۰۰ تومان باشد ولی در حال حاضر قیمتش ۲۵۰ تومان است. سهم را با دید یک ساله خرید میکند. حالا حتی اگر قیمت سهم کاهش پیدا کند باز هم او سهم را می خرد و میانگین خریدش را کمتر می کند. و ریسک جدی تهدیدش نمی کند.ولی برای معامله گری که بر اساس تحلیل تکنیکال سهمش را می خرد این جریان متفاوت است و میانگین کم کردن بعد از ضرر می تواند برایش بسیار گران تمام شود. زیرا این کاهش قیمت می تواند به خاطر از دست رفتن حمایتی مستحکم باشد و قیمت سهم بیش از پیش کاهش پیدا کند.

چه زمانی باید میانگین خریدمان را کم کنیم؟

میانگین کم کردن (averaging down) در شرایطی کاربرد دارد که پس از خرید یک سهم، قیمت آن افت کند و سرمایه‌گذار در قیمت پایین‌تری آن سهام را دوباره خریداری می‌کند. در این صورت میانگین قیمت خرید تمام شده سهم برای او کاهش خواهد یافت و طبیعتا اگر سهم رشد کند، خیلی زودتر سرمایه گذاری به سود می‌رسد.ابتدا باید توجه کنید که اگر کف بنیادی دقیق و مطمئنی برای سهم ندارید نیمی از خرید را انجام دهید و الباقی را برای میانگین‌گیری احتمالی نگهداری کنید. اگر قیمت بالا رفت که سود کردید. اما اگر افت کرد، هم استرس کمتری دارید و هم امکان میانگین‌گیری وجود دارد. میانگین‌گیری حتما باید با در نظر گرفتن نسبت قیمت به درآمد و همچنین کف بنیادی سهم انجام شود. با فرض خرید در ۲۹۰ و اینکه کف بنیادی سهم ۲۲۰ تومان است، خرید در ۲۶۵ تومان کار درستی نیست. چون اگر قیمت ۲ روز مثبت باشد به محدوده خرید شما برمی‌گردد، اما اگر بخواهد تا کف بنیادی حرکت کند خرید در ۲۶۵ تومان زیان دیگری به شما وارد خواهد کرد.

فرض کنیم این سهم در یک گروه با نسبت قیمت به درآمد ۴٫۵ قرار گرفته و ۶۰ تومان هم سود دارد. بنابراین، نسبت ۴ یعنی قیمت ۲۴۰ تومان از جهتی به کف بنیادی ۲۲۰ نزدیک است و از نسبت قیمت به درآمد گروه هم کمتر است. در نتیجه، خرید در ۲۴۰ به این دو دلیل توجیه خواهد داشت. اما خرید در ۲۶۵ به دلیل دور بودن از کف بنیادی و برابری با نسبت قیمت به درآمد گروه، منطقی نخواهد بود.

نتیجه بحث بالا این است که پس از تعیین مولفه‌های درست برای خرید سهم و طی کردن دقیق فرآیند انتخاب، بررسی و تصمیم‌گیری در مورد سهم‌، اگر قیمت از کف بنیادی دور است نیمی از خرید را انجام دهید. بعد اگر افت کرد، در جایی که سهم، نسبت قیمت به درآمد کمتری از گروه داشت و به کف بنیادی نزدیک شده بود، میانگین بگیرید. اما اگر قیمت به کف بنیادی نزدیک است می‌توانید کل خرید را هم انجام دهید.

تشخیص زمان ورود و خروج

یکی از موضوعاتی که باید در معاملات بورس در نظر داشت، زمان صحیح ورود به یک سهم است، پیش از خرید هر سهم باید با مطالعه روندها یا عملکرد مالی و بنیادی سهم انتظار خود را از یک سهم مشخص کرد و با توجه به آن زمان صحیح ورود را تعیین کرد. معمولا خرید سهم آسان‌تر از فروش آن است چرا که بعد از خرید اگر روند صعودی باشد، معامله‌گر نسبت به آینده سهم طمع کرده و به دنبال سودآوری می‌ماند و همین موضوع موجب می‌شود که نه تنها سود مدنظر خود را نبرد بلکه حتی در نهایت به زیاندهی نیز برسد. در روندهای نزولی نیز سهامدار به دنبال بازگشت سهم و سودآوری است کما اینکه سهم روز به روز از ارزشش کمتر می‌شود و به ضرر سهامدار افزوده می‌گردد.
اما داشتن استراتژی خرید و فروش و داشتن سود و حدضرر موجب خواهد شد که بدون توجه به روند بازار معامله‌گر پس از گرفتن سودمدنظر از سهم خارج شود. باید این نکته را پذیرفت که قرار نیست تمام سودهای بازار برای ما باشد و البته نسبت به هیچ سهمی تعصب نداشت.

بپذیریم که ما هم مثل هر معامله گری ممکن است اشتباه کنیم

به عنوان یک معامله گر باید بپذیریم که ممکن است ما نیز اشتباه کنیم. تمام معامله گران بزرگ دنیا اشتباه داشته اند ولی فرق آن ها با معامله گران مبتدی در پذیرفتن اشتباه است. معامله گران مبتدی وقتی ضرر میکنند به جای فروش سهم میخواهند به بازار اثبات کنند که رئیس کیست! این بازار است که اشتباه حرکت می کند و تحلیل آنها درست است. با این توهم تمام سرمایه شان را از دست می دهند و در نهایت بازار ٬ جهت حرکت باد ٬ توییت ترامپ و افزایش گاز های گلخانه ای را در ضررشان مقصر میدانند اما خودشان و تحلیل شان را نه.!

اینکه آیا شما عجولانه یک سهام را خریداری کرده اید یا اینکه یکی از سهام های طولانی مدتتان که اتفاقا سود زیادی هم از آن کسب می کردید ناگهان به سمت شکست پیش رود حقایقی است که بهترین کار پذیرش آن هاست.

شاید با خود بگویید “چقدر خوب، من همیشه سعی خواهم کرد میانگین کم کنم و زودتر به سود برسم”. اما عجله نکنید، این روش معایب خاص خودش را دارد و اگر به درستی انجام نشود میتواند بزرگترین زیان را نصیب معامله گر کند. قبل از آنکه به اشکال این روش بپردازیم، اجازه بدهید منشاء این روش را ذکر کنیم که قطعا خالی از لطف نخواهد بود.

روش مارتینگل و مارتینگل و نکات مثبت آن میانگین کم کردن قیمت خرید

روش مارتینگل در ابتدا برای شرط بندی‌ها انجام میشد و خوب به ظاهر یک راه زیرکانه برای قماربازها بود تا همیشه در شرط بندی ها سود کنند و هیچ گاه متحمل ضرر نشوند
در روش مارتینگل فرد قمارباز (معامله گر) در یک رشته شرط بندی حاضر می شود نه فقط در یک شرط بندی! یعنی او چندین شرط بندی را پشت سرهم انجام می‌دهد به طوریکه بعد از هر باخت، میزان شرط بندی خود را دو برابر حالت قبل می کند تا جایی که بالاخره در یک شرط بندی ببرد و از این بازی با سود خارج شود. برای روشن شدن چگونگی کارکرد این روش به مثال زیر توجه کنید.
فرض کنید که در یک بازی شرط بندی که موضوع آن انداختن یک سکه است شرکت می‌کنیم، به طوریکه اگر شیر بیاید معادل میزان شرط بندی می‌بریم و اگر خط بیاید میزان شرط بندی را می‌بازیم. فرض کنید این بازی را با n تومان شروع می کنیم. در مرحله اول یا سکه شیر می‌آید و ما برنده می‌شویم و پولمان می شود 2n تومان یا خط می‌آید و n تومان می‌بازیم. اگر باختیم، در مرحله بعدی میزان شرط بندی را دو برابر می کنیم، یعنی 2n تومان وسط میگذاریم. در این مرحله اگر ببریم آنگاه سود ما در کل n تومان خواهد بود زیرا در این مرحله 2n تومان برده و در مرحله قبل n تومان باخته بودیم. بنابراین سود خاص ما n تومان خواهد بود. حال فرض کنید اگر دوباره در این مرحله ببازیم، برای مرحله بعدی میزان شرط بندی را دوباره دو برابر می کنیم، یعنی 4n تومان. حال اگر برنده شویم آنگاه باز هم در کل n تومان سود کرده ایم:
باخت در مرحله اول و دوم 3n تومان
سود از مرحله سوم 4n تومان
سود کل: 4n-3n=n تومان

این مراحل اگر N بار هم رخ دهد باز در نهایت ما در بار N ام مقدار n تومان سود کرده ایم، البته اگر سرمایه ما تمام نشده باشد!
روش مارتینگل توسط یک آمریکایی ابداع شد و بعد از آن توسط معامله‌گران مختلفی با روش‌های گوناگون اجرا شد. طبق این روش شما سرمایه اولیه خود را که برای سرمایه گذاری در بورس معیین کرده اید به قسمت‌های نامساوی (از توان‌های عدد 2) تقسیم می‌کنید و خرید خود را در قیمت‌های مختلف بر مبنای این ضرایب انجام می‌دهید. برای مثال فرض کنید شما 1 عدد سهم را باقیمت 100 تومان خریداری کرده اید و قیمت آن 30% افت کرده و به 70 تومان می‌رسد.

میانگین کم کردن

بر اساس روش مارتینگل شما باید در این قیمت 2 عدد سهم جدید خریداری نمایید. با این کار میانگین قیمت کل خرید شما به 80 تومان کاهش می‌یابد. حال اگر قیمت سهم به‌ جای رشد مجدداً افت نماید و به 50 تومان برسد، طبق روش مارتینگل این بار شما باید 2 برابر خرید قبلی یعنی 4 سهم را در این قیمت خریداری کنید. با این کار میانگین قیمت تمام‌ شده هر سهم شما به 63 تومان کاهش می‌یابد. در واقع انگار شما 7 سهم را در قیمت 63 تومان خریده اید و حال قیمت به 50 تومان رسیده است و این در حالی‌ است که قیمت فعلی سهم در حال حاضر 50% نسبت به قیمت خرید اولیه شما کاهش پیدا کرده است. اگر سهم فقط 26% رشد نماید کل خرید شما سودآور خواهد شد. این روش مشابه همان روش میانگین کم کردن خرید است و میتواند زودتر شما به سود برساند.

مزیت روش میانگین کم کردن چیست؟

مزیت روش میانگین کم کردن این است که ما در صورت افت سهم، از نظر زمانی دچار ضرر نمیشویم. در واقع هنگامی‌ که قیمت سهم از قیمت خرید اولیه ما افت میکند و فاصله می‌گیرد، می‌توان با اجرای این روش، قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه ما، وارد سود شویم، نه اینکه صبر کنیم تا قیمت سهم به قیمت خرید اولیه برسد و ما تازه از زیان خارج شویم. چه‌ بسا که ممکن است در مواردی قیمت سهم پس از افت به‌ راحتی به قیمت‌های قبلی برنگردد و زمان بسیار طولانی طول بکشد و از نظر زمانی برای ما توجیه نداشته باشد و ما مجبور شویم در نهایت با ضرر از معامله خارج شویم. از طرف دیگر در صورت رشد سهم پس از میانگین کم کردن، به دلیل اینکه حجم خرید ما بیشتر شده است، سود بسیار بیشتری خواهیم کرد.

عیب میانگین کم کردن در چیست؟

قطعا روش مارتینگل یا روش‌هایی مشابه که بر اساس میانگین کم کردن خرید می‌کنند یک ایراد بزرگ دارند. توجه به این نقطه ضعف میتواند دیدگاه شما را به کلی تغییر بدهد. این روش توسط معامله‌ گران بزرگی اجرا شده است و هر کدام از آن‌ها با توجه به سیستم‌های معاملاتی خود و استراتژی‌هایشان آن را شخصی سازی کرده اند. طبق این روش شما میتوانید دفعات متعددی این کار را انجام دهیم و هرچقدر که قیمت سهم افت میکند میانگین قیمت خرید خود را به آن نزدیک کنید. اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که سرمایه ما محدود است و ما نمی‌توانیم تا ابد بر روی خرید قبلی خود 2 برابر خرید جدید انجام دهیم و با گذشتن چند مرحله از این کار، حجم خرید و سرمایه مورد نیاز برای آن به‌ شدت افزایش پیدا می‌کند. فرض کنید در هشت مرحله بخواهید میانگین خرید را به این روش کم کنید. اگر در مرحله اول 10 میلیون تومان از یک سهم را خریده باشید، در مرحله هشتم باید 1 میلیارد و 280 ملیون تومان پول داشته باشید. مضاف بر اینکه در طی هفت مرحله قبلی شما 1 میلیارد و 270 میلیون تومان تاکنون از این سهم خریداری کرده اید. می‌بینید که چگونه تصاعدی مبلغ مورد نیاز برای خرید بیشتر خواهد شد.

حالا چگونه عیب بزرگ روش میانگین کم کردن خرید را بر طرف کنیم👇

میانگین کم کردن

در ابتدا باید بگوییم که این ایراد بزرگ کاملا مرتفع نخواهد شد بلکه میتوان آن را مدیریت کرد. برای انجام این کار باید مراحل خرید برای میانگین کم کردن را به تعداد مشخصی محدود کرد تا بتوان از عهده انجام آن برآمد.برای مثال میتوان پس از افت قیمت سهم، در سه مرحله میانگین خرید را کاهش داد. بدین‌ صورت که سرمایه خود را به ۴ قسمت نامساوی بر اساس ضرایب توان 2 تقسیم کنید و در هر مرحله، آنها را خرج کنید. برای مثال اگر کل سرمایه شما 60 ملیون است باید آن را به قسمت های 4، 8، 16 و 32 ملیون تقسیم کنید. سپس با 4 ملیون شروع کنید و میتوانید با عبور از حد ضرر در مرحله اول 8 در مرحله دوم 16 و در مرحله آخر 32 میلیون سهم را خریداری کنید.
این روش زمانی بسیار کاربردی است و میتواند فایده داشته باشد که شما آموزش های تکنیکالی و بنیادی و روانشناسی لازم را دیده باشید و سهمی را که انتخاب کرده اید، سهم با ارزشی باشد

پرسش‌های کلیدی در مورد میانگین کم کردن

در مورد زمان و قیمت مناسب برای میانگین کم کردن باید نکته‌های زیر را در نظر گرفت:

۱- ارزش ذاتی سهم چقدر است؟

۲ – حمایت معتبر سهم چه قیمتی است؟

۳ – آیا صنعتی که سهم در آن قرار گرفته، مورد توجه بازار است یا خیر؟

۴ – کف بنیادی سهم کجا است؟

نتیجه گیری

روش میانگین کم کردن در بورس میتواند در بسیاری از مواقع مفید باشد و به ما کمک کند تا زود تر از ضرر خارج شویم و بیشتر سود کنیم. اما در اتخاذ این روش نکات زیادی وجود دارد که باید آن را در نظر بگیریم:

  • روی سهمی میانگین کم کنید که به لحاظ بنیادی مورد تایید باشد
  • زمانی میانگین خرید را کم کنید به لحاظ تکنیکالی مناسب باشد
  • مراحل کم کردن میانگین را به سه مرحله محدود کنید

کلام آخر اینکه سرمایه خود را مدیریت کنید و تنها بخشی از سرمایه کلی خود را برای یک مارتینگل و نکات مثبت آن سهم و میانگین کم کردن قیمت آن در نظر بگیرید. همیشه باید در پرتفوی شما سهامی از گروه های مختلف وجود داشته باشد. برای افراد مبتدی، میانگین کم کردن دامی است که آنها را به سمت تک سهم شدن می‌کشاند، مراقب این دام باشید.

شرط بندی لابوچر بهترین استراتژی تصاعدی برای سود در سایت های بت

یکی از استراتژی شرط بندی هایی که کاربران می خواهند در مورد آن اطلاعات کافی داشته باشند شرط بندی لابوچر است. این یک مسیر و یک راه در شرط بندی های بازی های کازینویی می باشد. که کاربران بسیاری از آن چه در قمارهای حضوری و چه در سایت های شرط بندی از آن استفاده می کنند.

از آن جایی که تعداد زیادی از کاربران به خصوص کاربران تازه وارد از این روش اطلاعی ندارند. به همین دلیل تصمیم گرفتیم که در این مورد تحقیقاتی انجام دهیم و نتیجه آن را در اختیار شما دوستان عزیز قرار دهیم. از این رو در مورد این که این استراتژی از کجا به وجود آمده است و هم چنین چطور و در چه مواردی می توان از آن استفاده کرد نیز به طور کامل تحقیق و بررسی انجام داده ایم و نتیجه آن را تحت این مقاله در اختیار شما قرار دادیم.

شرط بندی لابوچر

شرط بندی لابوچر چگونه است؟

از اولین سوالاتی که در ذهن کاربران ایجاد می شود این است که شرط بندی در لابوچر چیست و چه کاربردی دارد یا این که این ترفند را به چه صورت می توان انجام داد؟ در پاسخ این سوالات باید بگوییم که این یک استراتژی و ترفند برای شرط بندی و قمار بازی است که هم در نوع حضوری آن کاربرد دارد و هم در نوع آنلاین می توان از آن استفاده کرد. این روش یک راه مدیریت سرمایه در کازینو همانند استراتژی های فیبوناچی و مارتینگل می باشد. البته تفاوت های بسیاری با این روش ها دارد. در واقع روش لابوچر بسیار سخت تر می باشد اما نتیجه بهتری را هم برای کاربران به همراه دارد. این روش نیاز به تمرین و تکرار دارد تا بتوانید به خوبی آن را انجام دهید و نتیجه بگیرید.

در ادامه این داستان می خواهیم بگوییم که اصل این روش از کجا آمده است. جالب است بدانید که لابوچر اسم یکی از بزرگ زادگان در کشور ایتالیا بوده است. او که علاقه وافری به قمار بازی و شرط بندی داشته است. به صورت مداوم نیز مشغول قمار بازی بوده است. از این رو پس از مدتی از یک روش خاص برای انجام شرط بندی هایش استفاده می کرد. با استفاده از این روش پس از مدتی نتیجه قمارهایش بسیار عالی می شد. از این رو پایه گذار روش به حساب می آید. امروزه کاربران بسیار زیادی از این راه برای شرط بندی های خود استفاده می کنند. اگر شما هم جزو افرادی هستید که می خواهید در مورد این روش اطلاعات بیشتری کسب کنید بهتر است که این مقاله را تا انتها مطالعه کنید تا بتوانید این استراتژی را یاد بگیرید.

این استراتژی در کدام بازی ها کارایی دارد؟

در بازی های شرط بندی و کازینویی آنلاین ترفندها و مهارت های مختلفی وجود دارد که کاربر با یاد گرفتن آن ها می توانند نتیجه خوبی به دست بیاورند. بسیاری از بازی های آنلاین ترفندهای مخصوص به خود را دارند. در واقع به این صورت نیست که از یک ترفند بتوان برای همه بازی ها استفاده کرد. اما این استراتژی را می توان برای اکثر بازی های کازینویی آنلاین استفاده کرد. شاید جالب باشد که بدانید خود شخص لابوچر از این روش برای بازی رولت بیشتر استفاده می کرده است. اما این استراتژی برای بازی های کازینویی که شانس پیروزی در این بازی ها پنجاه پنجاه می باشد کاربری است.

در واقع بهتر است بگوییم که شرط بندی لابوچر برای بیشتر بازی ها کاربرد بسیار عالی دارد. از این رو با یک بار یادگیری این روش می توانید از آن برای بیشتر بازی های کازینویی خود استفاده کنید و سود خوبی هم به دست بیاورید. به همین دلیل است که افراد بسیاری یاد گرفتن این استراتژی را یکی از دغدغه های اصلی خود می دانند. زیرا می دانند با یادگیری این ترفند می توانند در بیشتر بازی ها برد خوبی را تجربه کنند.

این استراتژی در کدام بازی ها کارایی دارد؟

آموزش شرط بندی لابوچر به همراه فیلم

در این قسمت می خواهیم این ترفند عالی را به شما آموزش دهیم. در ابتدا باید بدانید که به چه صورت می توانید از این ترفند استفاده کنید و روش انجام آن را مرحله به مرحله یاد بگیرید. برای انجام این ترفند در شروع باید مشخص کنید که تا چه مقدار می خواهیم از این بازی سود کسب کنید. یک مبلغی را مد نظر بگیرید و سپس به بخش های کوچک تر تقسیم کنید. یعنی برای مبلغ مشخص شده بتوانید یک زنجیره ای از اعداد را برای خود مشخص کنید. مثلا اگر می خواهید از یک بازی ۱۰ دلار سود کنید. باید این ده دلار را به بخش های کمتری مانند ۱-۱-۱-۲-۲-۲-۱ تقسیم کنید. این تقسیم بندی و این مقدار سود را هر کاربری با توجه به شرایط خودش باید تعیین کند. اما باید به بخش های بسیار کوچک تبدیل شود.

سپس بعد از مشخص کردن این زنجیره هر بار برای شرط بندی باید عدد آخری سمت چپ و راست را با هم جمع کنید تا مبلغ شما برای شرط به دست بیاید. در این ترفند اگر برنده شدید دو عددی که از آن ها استفاده کردید را خط می زنید و سپس نوبت به اعداد بعدی می رسد. به این صورت که زنجیره بالا پس از این که یک بار برنده شدید به این زنجیره جدید ۱-۱-۲-۲-۲ تبدیل می شود. برای دست های بعدی هم باید اعداد آخری از سمت چپ و راست را با هم جمع کنید یعنی اعداد ۲ و ۱، اما یک نکته مهم اگر در این ترفند بازنده شدید نباید اعدادی که با هم جمع کردید را از زنجیره خارج کنید. بلکه آن را به سمت راست زنجیره اضافه کنید. در همین مثال اگر در دست اول بازنده شدید یعنی زنجیره را به ۱-۱-۱-۲-۲-۲-۱-۲ تغییر دهید.

بررسی مزایا و معایب این استراتژی شرط بندی

پس از این که در قسمت قبلی آموزش شرط بندی لابوچر را به خوبی یاد گرفتید. باید بدانید که این روش چه نکات مثبت و منفی دارد. هر روشی برای خودش نیز دارای معایب و مزایایی می باشد. با شناخت کامل این قسمت ها می توانید این روش را به درستی و در زمان مناسب استفاده کنید. در ابتدا بهتر است با نکات منفی این استراتژی آشنا شوید. یکی از مهم ترین معضلات این ترفند به این صورت است که اگر یک کاربر به صورت پیاپی باخت داد ممکن است که موجودی کاربر صفر شود. از این رو بهتر است که سرمایه خود را به بخش های کوچک تری تقسیم کنید تا بتوانید چرخه بازی و شرط بندی خود را طولانی تر کنید. این مورد مهم ترین نکته منفی این استراتژی به حساب می آید.

اما بهتر است که با نقاط مثبت و مزایای این روش هم آشنا شوید. ترفند لابوچر از جمله برترین استراتژی است که می توانید در بازی های آنلاین و حضوری کازینویی محصوصا بازی پوکر و بازی انفجار از آن استفاده کنید. البته تا زمانی که خود کاربر از قانون و مقررات آن پیروی کند و آن ها را زیر پا نگذارد. از دیگر مزایای این روش این است که شما مانند مارتینگل بعد از هر باخت مبلغ شرط را دو برابر نمی کنید. از این رو می توانید چرخه خود را طولاتی تر ادامه دهید. به همین دلیل بیشتر می توان از این روش استفاده کرد. افراد بیشتری مایل هستند از این استراتژی برای شرط بندی های خود استفاده کنند.

بررسی مزایا و معایب این استراتژی شرط بندی

منظور از لابوچر معکوس چیست؟

روش دیگری که امروزه بیشتر معروف شده است لابوچر معکوس است. اما در این بخش می خواهیم روش شرط بندی لابوچر با لابوچر معکوس چه تفاوت هایی دارد. در قسمت های پیشین به شما گفتیم که این متد به صورتی عمل می کند که شما باید بعد از باختن میزان شرط را افزایش دهید. اما در مورد روش معکوس آن که امروزه بسیار استفاده می شود به نوعی دیگر باید عمل کرد. در واقع این روش ریسک بیشتری دارد. اما یادتان باشد که برابر این ریسک می توانید مبلغ بالاتری هم برنده شوید.

در واقع در روش معکوس شما باید بر عکس لابوچر معمولی مراحل را بگذرانید. به صورتی که بعد از هر برد شرط خود را افزایش دهید. برای کنترل زنجیره هم باید بعد از هر برد مجموع شرط را به انتهای زنجیره خود اضافه کنید. این روش که اخیرا معروف شده است کاربران بیشتری مارتینگل و نکات مثبت آن را به خود جذب کرده و افراد بیشتری از این روش استفاده می کنند. زیرا کاربران از این روش و متد توانسته اند سود بهتری کسب کنند.

آیا استراتژی labouchere توسط حرفه ای ها هم استفاده می شود؟

در نهایت آخرین مسئله ای که برای کاربران مطرح می شود این است که آیا کاربران حرفه ای هم از استراتژی شرط بندی لابوچر استفاده می کنند؟ در پاسخ باید بگوییم که بله افراد بسیاری و به خصوص کاربران حرفه ای از این روش برای شرط بندی های خود استفاده می کنند. زیرا با چند بار استفاده از این روش دیده اند که توانسته اند سودهای بسیار خوبی کسب کنند.

سوالات متداول

  1. روش شرط بندی لابوچر چیست؟

یکی از استراتژی هایی است که افراد در بازی های کازینویی می توانند از آن استفاده کنند.

در این مورد در مقاله به صورت مفصل صحبت کردیم.

بله اکثر قماربازان حرفه ای از این روش استفاده می کنند؛ زیرا نتیجه خوبی می توانند از آن کسب کنند.

استراتژی مارتینگل نحوه استفاده از استراتژی Martingale در بزور و با تهدید

استراتژی مارتینگل نحوه استفاده از استراتژی Martingale در بزور و با تهدید

نحوه استفاده از استراتژی Martingale در بزور و با تهدید

استراتژی مارتینگل Martingale یا “شرط خودرا دو برابر کنید” می‌تواند بـه شـما کمک کند بیشتر وقت خودرا بـه دست بیاورید ؛ اما درصورت از دست دادن می‌تواند فاجعه بار باشد.

استراتژی مارتینگل نحوه استفاده از استراتژی Martingale در بزور و با تهدید

1- از یکی از پایین ترین جدول هاي‌ حداقل شرط بندی شروع کنید. این بـه شـما این امکان را می‌دهد کـه با کمترین میزان سرمایه گذاری از استراتژی خود آسان باشید.

2- با هر دست باخت ؛ شرط خودرا دو برابر کنید تا پول از دست رفته را پس بگیرید. این همان چیزی اسـت کـه بـه عنوان “پیشرفت معکوس” ؛ “استراتژی مارتینگل” یا “استراتژی شرط بندی مضاعف” شناخته می‌شود.

نام بردن از هر استراتژی دیگری بـه اندازه محبوب The Martingale دشوار اسـت. این بدان معنا نیست کـه بسیار کارآمد اسـت اما برای پیشنهادات متوسط ​​بوکی ها اغلب استفاده میشود.

این یک استراتژی شرط بندی “پیشرونده” تلقی می‌شود و بنابر این بازیکنان باید آماده سرمایه گذاری هاي‌ مالی قابل توجهی باشند. بوکی ها مارتینگل و نکات مثبت آن طبق معمولً بـه محدود کردن شرط بندی بازیکنان متوسط ​​نمی‌پردازند و بنابر این ؛ تنها مسئله در استفاده موفقیت آمیز از این استراتژی میزان بودجه موجود اسـت. و این دلیل ان اسـت.

ماهیت استراتژی این اسـت کـه شرط بندی را در هر باخت ضرب در 2 کنید و پس از یک برد ان را بـه اندازه اصلی برگردانید.ارزیابی این کـه درصورت پنج ضرر پشت سر هم ؛ اندازه 10 دلار اولیه 160 دلار می‌شود ؛ کار سختی نیست. و بـه همین دلیل ضروری اسـت کـه بـه همان اندازه پول در حساب خود داشته باشید.

استراتژی مارتینگل نحوه استفاده از استراتژی Martingale در بزور و با تهدید

استراتژی مارتینگل

برای شرط بندی موفقیت آمیز با استفاده از این استراتژی ؛ باید نتایج با شانس 2 «احتمال پیروزی 50٪» را انتخاب کنید.

بیایید ببینیم شرط بندی مارتینگل چگونه کار میکند:

اول شرط بندی 10 دلار ؛ ضرر کردیم.

شرط دوم 20 دلار ؛ ضرر کردیم.

شرط سوم 40 دلار ؛ ضرر کردیم.

شرط چهارم 80 دلار ؛ ما برنده شدیم.

شرط پنجم 10 دلار ؛ ما برنده شدیم.

از نظر تئوری ؛ اگر نتایج با احتمال پیشبینی 2 انتخاب شود ؛ برنده ها اغلب اتفاق می افتند. اما وقتی 7 یا 8 شرط بندی پشت سر هم از دست رفت چه باید کرد؟ این سیر حوادث کاملاً ممکن اسـت. شرط بندی 10 دلاری شروع شده با هشت بار تلاش بـه 1280 دلار تبدیل میشود.

آیا شـما آماده هستید کـه این همه ی ریسک کنید؟ اما ناخوشایندترین قسمت همه ی این‌ها این اسـت کـه برنده ها همیشه بـه اندازه شرط اول برابر هستند. شركتهای سازنده كتاب بـه خوبی از این امر آگاه هستند و طبق معمولً در مراجعه كنندگان با استفاده از این سیستم تداخلی ندارند.

بـه عنوان یک جنبه مثبت این استراتژی ؛ می‌توان توجه داشت کـه هنگام پیوستن بـه سیستم Martingale ؛ لازم نیست کـه کاملاً در مورد ورزش آگاهی داشته باشید.

نکات استراتژی مارتینگل

با تعیین محدودیت «مثلا 100 دلار» و نگه داشتن شرط هاي‌ کوچک ؛ میتوانید بـه طور کلی همان شانس پیروزی را بدست آورید. هر وقت بـه 110 دلار رسیدید از میز دور شوید. دو نتیجه احتمالی عبارتند از 1» برنده شدن 10 دلار و 2» از دست دادن 100 دلار ؛ با 80٪ + احتمال فاصله گرفتن از یک برنده. دور ماندن.

17 اپلیکیشنی که درآمد دلاری در سال 2022

17 اپلیکیشنی که درآمد دلاری در سال 2022 17 اپلیکیشنی که درآمد دلاری در سال 2022 17 اپلیکیشنی کـه درآمد دلاری درسال 2022 17 اپلیکیشنی کـه درآمد دلاری درسال .

پیش‌بینی مسابقات تنیس از طریق مدل گلیکو

پیش‌بینی مسابقات تنیس از طریق مدل گلیکو پیش‌بینی مسابقات تنیس از طریق مدل گلیکو پیش‌بینی مسابقات تنیس یکی از ورزش‌هاي‌ پرطرفدار درکتاب‌سازان اسـت. بـه دلیل جلسات منظم، شرط .

شباهت های پوکر و شرط بندی ورزشی !

شباهت های پوکر و شرط بندی ورزشی ! شباهت های پوکر و شرط بندی ورزشی شباهت های پوکر و شرط بندی ورزشی احتمالاً تعداد زیادی از شـما با سابقه .

مدیریت فراز و نشیب های حساس شرط بندی

مدیریت فراز و نشیب های حساس شرط بندی مدیریت فراز و نشیب های حساس شرط بندی مدیریت فراز و نشیب های حساس شرط بندی ورزشی از کسب هر نوع .

نحوه انتخاب بهترین جوایز شرط بندی ورزشی آنلاین

نحوه انتخاب بهترین جوایز شرط بندی ورزشی آنلاین نحوه انتخاب بهترین جوایز شرط‌ بندی ورزشی آنلاین نحوه انتخاب بهترین جوایز شرط‌ بندی ورزشی آنلاین _ شرط بندی آنلاین در .

محبوب ترین روش های پرداخت برای شرط بندی ورزشی در سال 2022

محبوب ترین روش های پرداخت برای شرط بندی ورزشی در سال 2022 محبوب ترین روش های پرداخت برای شرط بندی ورزشی در سال 2022 محبوب ترین روش های پرداخت برای شرط بندی ورزشی .

اندیکاتور CCI چیست و آموزش کار با آن

اندیکاتور CCI چیست و آموزش کار با آن

اندیکاتور CCI برای اولین بار توسط دونالد لمبرات ایجاد شده که در حوزه تحلیل تکنیکال فعال بود. هدف وی از ایجاد چنین اندیکاتوری مشاهده تغییرات روند طولانی مدت بازار بود اما در حال حاضر می توان از این روند در تمامی بازه های زمانی و بازارها نظیر ارز دیجیتال و بورس، استفاده کرد. اما اینکه چگونه می توان از این اندیکاتور استفاده کرد را در این مقاله به صورت کامل توضیح خواهیم داد. برای آشنایی بیشتر تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.

اندیکاتور CCI چیست؟

اندیکاتور CCI چیست؟

این اندیکاتور مخفف عبارت Commodity Channel Indicator است که همان اندیکاتور نوسان یا همان اسیلاتور است که برای تحلیل تکنیکال بازار استفاده می شود. با استفاده از این اندیکاتور می توان بین دو کران بالا و پایین محدوده ای را مشخص کرد و بعد از آن یک اندیکاتور یک روند ساخته و مابین این دو حد نوسان ایجاد می کند. این شاخص همچنین براساس شتاب روند بوده که با توجه شدت قدرت روند اخیر قیمت حرکت می کند. به صورت کلی اندیکاتورهای تکانه به ما شتاب روند را نشان می دهد.

منظور از تکانه نرخ سرعت گیری قیمت یا یک دارایی است که در اصطلاح به آن سرعت تغییر قیمت نیز گفته می شود. بنابراین زمانی که یک معامله گر براساس اندیکاتورهای شتاب، معامله می کند، بر مبنای افزایش سرعت تغییر قیمت تصمیم گیری می کند. در واقع اندیکاتور CCI با این هدف استفاده می شود که فرد را مطلع کند تا مشخص کند قیمت یک دارایی سرمایه ای بیشتر از ارزش واقعی اش بوده و مارتینگل و نکات مثبت آن با قیمتی بالاتر معامله می شود. بالعکس این شرایط نیز وجود دارد که ارزش یک دارایی کمتر از ارزش واقعی آن بوده و می توان پیش فروش کرد.

البته یک معامله گر این انتظار را دارد که شرایط بازار در روند پیش خرید و یا پیش فروش نبوده و روند قیمتی اصلاح شود. به عنوان مثال زمانی یک سهم با قیمتی بالاتر از ارزش ذاتی آن فروخته شود و معامله گر تصمیم به فروش آن سهم داشته باشد. اغلب سرمایه گذاران برای بررسی شرایط پیش فروش یا پیش خرید از نسبت P/E استفاده می کند. البته این نکته را در نظر داشته باشید که تشخیص اینکه یک سهم بالاتر از ارزش واقعی اش فروخته شود یا خیر، کاملا وابسته به طرز فکر تحلیل کننده بستگی دارد. چرا که معامله گران و تحلیلگران بازارهای مارتینگل و نکات مثبت آن مالی از ابزارهای متفاوتی برای تحلیل روند بازار استفاده می کنند.

برای تشخیص اینکه یک سهام در حال معامله بیشتر از ارزش واقعی یا کمتر از آن است، اندیکاتور RSI پیشنهاد می شود. از این اندیکاتور می توان برای ارزیابی روند قیمت نیز استفاده می شود. قدرت روند در یک بازار به قدرت گاوها و خرس ها در بازار مالی در یک بازه زمانی مشخص برمی گردد. به صورت کلی روند یک بازار می تواند صعودی، نزولی و یا در میانه باشد استفاده از اندیکاتورها قدرت تشخیص روند بازار را به معامله گران می دهد که وارد معامله شوند یا خیر.

لمبرت با ایجاد اندیکاتور CCI، تغییرات دوره ای در کالاها را بررسی می کند. اما می توان از این اندیکاتور برای شاخص ها و صندوق های قابل معامله یا ETFها نیز استفاده کرد. البته از این اندیکاتور می توان در تمام بازارهای مالی استفاده کرد و محدود به بازار کالا نیست. شاخص CCI در ابتدا برای بررسی تغییرات بلندمدت بازار مورد استفاده قرار گرفت اما بعد از آن سرمایه گذاران برای تمامی بازارها در تمام چارچوب های زمانی مورد استفاده قرار گرفت.

شاخص CCI قیمت فعلی بازار را با متوسط قیمت در یک دوره زمانی معین مقایسه می مارتینگل و نکات مثبت آن کند. این شاخص در مقادیر بالاتر و پایین تر از صفر نوسان می کند و این احتمال وجود دارد مثبت یا منفی شود.

چگونه می توان اندیکاتور CCI را محاسبه کرد؟

چگونه می توان اندیکاتور CCI را محاسبه کرد؟

برای محاسبه شاخص CCI، اولین فاکتوری را که باید در نظر گرفت، تعیین تعداد دوره هایی است که با این شاخص تحلیل می شود. به صورت میانگین از 20 دوره برای محاسبه CCI استفاده می شود. استفاده از دوره های کمتر موجب می شود که شاخص ناپایدارتر بوده و نوسان بیشتری داشته باشد. با در نظر گرفتن دوره های بیشتر، خطای تحلیل کمتر خواهد شد.

با یک مثال به محاسبه این اندیکاتور می پردازیم. فرض کنید شاخص کانال را برای 20 دوره محاسبه می کنید، ابتدا باید قیمت بالا و قیمت پایین و قیمت بسته شدن را برای 20 دوره محاسبه کرده و در نهایت قیمت نمونه را محاسبه کنید. در نهایت 20 دوره میانگین متحرک قیمت نمونه را به جمع کردن 20 قیمت نمونه آخر تقسیم آن بر 20 حساب کرده و انحراف از میانگین را با کم کردن میانگین متحرک از قیمت نمونه برای 20 دوره آخر محاسبه کرد.

شاخص CCI مطابق با فرمول زیر محاسبه می شود:

PRICE: قیمت یک دارایی

MA: میانگین متحرک دارایی

D: انحراف معیار

مزایای اندیکاتور CCI

• تغییرات مسیر حرکت قیمت یک دارایی را بررسی می کند.

• به سرمایه گذار کمک می کند تا نقاط اشباع خرید و فروش را در روند سهم شناسایی کند.

• این شاخص زمانی که بازار گاوی است، مثبت بوده و زمانی که بازار خرسی بوده، منفی است. تنها زمانی این شرایط وجود ندارد که سهم واگرایی است.

در ادامه می توانید نمونه ای از واگرایی در شاخص CCI را مشاهده کنید. در تصویر زیر می توانید واگرایی مثبت در اندیکاتور CCI را مشاهده کنید که در آن سهم تغییر روند داده و صعودی شده است. واگرایی اندیکاتور CCI از قوی ترین سیگنال های موجود در اندیکاتورها محسوب می شود.

مزایای اندیکاتور

همان طور که در تصویر مشاهده می کنید روند صعودی است، در صورتی که در اندیکاتورها همان روند نزولی است. بنابراین در اندیکاتور واگرایی منفی وجود داشته و بعد از آن سهم نزولی شده است. در واگرایی مثبت هم سهم در حالت نزولی بوده ولی اندیکاتور CCI روند صعودی داشته و همان طور که در نمودار مشخص است که روند سهم صعودی شده است.

بازه های زمانی چندگانه برای استراتژی CCI

از طریق این شاخص می توان در بازه های زمانی مختلف، به بررسی تحلیل تکنیکال پرداخت و با استفاده از نمودار بلندمدت می توان روند غالب ایجاد کرد و نمودار کوتاه مدت نیز به دلیل عقب گرد و نقاط ورود به روند بورس قابل استفاده است. معامله گرانی که حرفه ای هستند از بازه های زمانی چندگانه استفاده می کنند. این نوع استراتژی برای انجام معاملات استفاده می شود. در آموزش اندیکاتور استفاده از عبارت های طولانی مدت و کوتاه مدت به دوره های زمانی مربوط می شود که معامله گر علاقه دارد که زمان بیشتری را در سهم بماند.

زمانی که مقدار CCI از 100+ بیشتر باشد، نشان دهنده روند صعودی در بازار است و باید سیگنال های خرید در نمودار کوتاه مدت را بررسی کنید. این روند تا زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که نمودار CCI بلندمدت زیر 100- باشد. زمانی که از نمودار روزانه استفاده می شود، معامله گران زمانی خرید انجام می دهند که مقدار CCI به بالای 100- و در نهایت به زیر 100- حرکت می کند. در نهایت مقدار CCI به بالای 100+ حرکت کرده و دوباره به مقدار کمتر از 100+ حرکت می کند.

استفاده از اندیکاتور CCI به همراه MACD و استراتژی Parobolic SAR

در راستای آموزش کار با اندیکاتور CCI، بهتر است به بررسی استراتژی پیچیده تری از این اندیکاتور بپردازیم که این استراتژی برای افراد مبتدی و حرفه ای در بازار بورس مناسب است. کاربران مبتدی می توانند با استفاده از این قوانین ساده به سرعت استراتژی را درک کنند. معامله گران حرفه ای قادر به بهبود سیستم معاملاتی خود هستند و می توانند کارایی بیشتری داشته باشند.

مناسب ترین بازه زمانی که می توان برای معاملات استفاده کرد، H4 است که باز شدن سفارشات فروش با استفاده از این استراتژی تحت شرایط زیر قابل انجام است:

1. عبور هیستوگرام MACD از خط قابل مشاهده باشد.

2. خروج CCI از منطقه خرید بیش از حد و حرکت به زیر سطح 100+

3. زمانی که تغییرات موقعیت Parabolic وجود داشته باشد و بالای نمودار قرار گرفته باشد.

کلام آخر

با توجه به مطالبی که در این مقاله بیان شد، تمامی استراتژی ها و شاخص هایی که در تحلیل تکنیکال استفاده می شود، هیچ گاه فاقد خطا نبوده، بنابراین در مورد اندیکاتور CCI این خطا نیز وجود دارد اما با تنظیم معیارهای استراتژی و مشخص کردن دوره اندیکاتور، می توان عملکرد بهتری در مورد ابزارها داشت. البته این احتمال وجود دارد در این نوع سیستم ها، موقعیت های مناسب در معاملات بازار سرمایه را از دست بدهند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.