ROA یا بازده کل دارایی شرکت ها یک تکنیک بنیادی ساده
یک شاخص از چگونگی سودآوری شرکت وابسته به کل داراییهای آن شرکت می باشد.
ROA در واقع به ما اطلاع از توانایی مدیریت شرکت در رابطه با استفاده از داراییهای خود در جهت سود سازی به ما میدهد. میزان ROA هر شرکتی به صورت درصد محاسبه می شود. پس هر چه در صد این شاخص بالا تر باشد نشان دهنده سودآوری بیشتر از یک پایه دارایی ثابت می باشد. همین امر باعث می شود تا سرمایه گذاران یک شرکت باشاخص ROA بالاتر را بر شرکتی با شاخصه پایین تر ترجیح دهند.
در واقع ROA یک شرکت، از تقسیم درآمد خالص شرکت به کل دارایی های شرکت به دست می آید.
مقدار شاخص ROA در بورس شناخت دقیقی از سود خالص شرکت مورد نظر به سرمایه گذار میدهد. به عنوان مثال اگر درآمد خالص یک شرکت 20 میلیارد تومان باشد و دارایی های آن برابر با100 میلیارد باشد، شاخص ROA آن عدد 0.2 یا همان ۲۰ درصدی را به عنوان سود نشان می دهد.
این شاخص به شدت وابسته به صنعت و گروه می باشد. به همین دلیل زمانی که از این شاخص به عنوان مقیاسی برای محاسبه استفاده می شود بهتر است از شاخص های ROA سال های گذشته شرکت یا شرکت های مشابه هم صنعت یا هم گروه نیز استفاده شود و در هر صنعت این شاخص با سهام های موجود در آن صنعت مقایسه شود چونکه صنایع مختلف بورسی حاشیه سود های مختلفی دارند.
حال طریقه ی محاسبه ی دقیق یک سهم مثل فولاد را از سامانه کدال به شما آموزش میدهیم
ابتدا وارد سامانه کدال میشویم و از قسمت جستجو نماد مورد نظر مورد نظر را پیدا میکنیم سپس از گزارش ها و صورتهای مالی موجود آخرین صورت مالی را باز میکنیم سپس از قسمت سود و زیان باید سود و زیان خالص را بر جمع دارایی ها تقسیم کنیم که این قسمت در سربرگ صورت وضعیت مالی قرار دارد عدد به دست آمده شاخص roa میباشد.
بتای منفی سهم در بورس چیست؟
برای سرمایهگذاری مطمئن در هر نوع بازاری آشنایی با محاسبه ریسک امری ضروری به حساب میآید. در صورت شناختن ریسک میتوانید بدون استرس مشغول امور مهمی همانند تمرکز روی کار سرمایهگذاری خود شوید. در صورت نشناختن ریسک و روش اندازه گیری آن به شما توصیه میکنم وارد سرمایهگذاری نشوید زیرا سرمایهگذاری بدون آگاهی، میتواند صدمات مالی و زمانی جبران ناپذیری به شما وارد سازد. در این مقاله برای آگاهی دادن به شما درباره ریسک، انواع ریسک، اندازه گیری آن، به خصوص اندازه گیری بتای منفی سهم در بورس میپردازیم.
فهرست عناوین مقاله:
تعریف ریسک
همانطور که میدانید به انحراف معیار نرخ بازدهی ریسک گفته میشود. ریسک دارای تعاریف سادهتری نیز هست مثل اینکه وقتی کاری را انجام میدهید به چه احتمالی نتایج آن کار زیانبار از آب در خواهد آمد. شناختن ریسک با توجه به نوسانات اقتصادی کشور از تغییر نرخ بهره و روش های محاسبه بازده بورس نرخ ارز تا محصولات کشاورزی امر بسیار مهمی است.
اندازه گیری بتای منفی سهم در بورس: دسته بندی ریسک
ریسک دارای یک دستهبندی بزرگ است شامل ریسک سیستمی (کشوری) و ریسک غیرسیستمی (وابسته به سازمانها) تفاوت این دو ریسک در عوامل ایجاد آنها، عوامل کنترل کننده آنها، روش اندازهگیری مقدار ریسک آنها و… میتواند باشد. در کنترل ریسک سیستمی خیلی کاری از دستتان بر نخواهد آمد زیرا ناشی از تحولات گسترده اقتصادی است و تحت تاثیر اوضاع سیاسی کشور قرار خواهد گرفت یعنی هر چقدر اوضاع سیاسی یک کشور ناپایدارتر باشد ریسک افراد برای سرمایهگذاری در آن کشور بیشتر است. ریسک انواعی دارد مثل ریسک اعتباری، ریسک نقدینگی، ریسک عملیاتی، ریسک نرخ بهره، ریسک تورم و ریسک مالی. روشهای اندازه گیری ریسک برای اندازه گیری از فرمول خاص و شاخص های خاصی استفاده میکند مثل شاخص بتا (که مفصلاً درباره آن بحث خواهیم کرد)، انحراف معیار، نیم انحراف معیار، واریانس، نیم واریانس، متوسط قدر مطلق انحرافات و ارزش در معرض خطر.
سایر روشهای محاسبه ریسک
محاسبه انحراف معیار: اندازه گیری کردن ریسک کل یک سهام به وسیله یک پرتفوی است و فرمول آن به شرح زیر است:
به طور کلی دو روش اندازهگیری داریم که یکی روش قدیمی و دیگری روش نوین است. اندازه گیری بتای منفی سهم در بورس جز روش نوین است.
روش قدیمی اندازهگیری شامل روشهایی مثل آنالیز گپ، تحلیل سناریو، آنالیز دیرش و ریسک اوراق مشتقه است. این روشها در گذشته بسیار مناسب و کاربردی بودند اما با توجه به معادلات پیچیده امروزی و تعداد شاخصهایی که باید مورد بررسی واقع شوند دیگر کاربردی ندارند.
روش آنالیز گپ: روشی ساده است که تمرکز آن روی تغییرات نرخ است در این روش میزان نرخ درآمد به نرخ بهره در یک بازه زمانی خاص پیشبینی میشود. در نظر گرفتن بازه زمانی خاص در این روش اندازهگیری خصوصیتی منفی برای این روش به حساب میآید زیرا به قیمت واقعی دارایی و بدهی در غیر بازه مشخص شده توجه نمیشود.
تحلیل سناریو: در این روش متخصصان روی انواع سناریوهایی که امکان دارد به وجود بیاید فکر خواهند کرد و پیشبینی میکنند در صورت وقوع هر کدام از سناریوها چه مقدار ریسکی افراد را تهدید میکند. مشکل این روش این است که با توجه به محدودیت ذهن و قابل پیشبینی نبودن نوسانات اقتصادی خیلی اوقات این پیشبینیها کامل و یا دارای صحت کامل نخواهند بود.
شاخص بتای منفی سهم در بورس: ریسک اوراق مشتقه که میدانید از زیر مجموعه اوراق بهادار هستند و به منظور کاهش ریسک در سرمایهگذاریهای پرخطر به وجود آمدند گرچه بعضی از منفعت طلبان (به اسم بورسباز شناخته میشوند) امروزه برای افزایش دادن میزان منفعت خود از آنها استفاده میکنند گرچه کاربرد این اوراق مشخص است اما خود وجود این اوراق در حین عرضه و تقاضا میتواند باعث ریسک بالا در سرمایهگذاریهای دیگر شود. شاخصهای اندازه گیری کردن ریسک این اوراق را در ادامه میخوانید:
پارامتر دلتا: تغییراتی که به ازای تغییر در اوراق اصلی نسبت به قیمت اوراق مشتقه بهوجود بیاید.
پارامتر گاما: تغییر در پارامتر دلتا به ازای تغییری در اوراق اصلی
پارامتر رو: تغییرات به ازای تغییر در نرخ بهره قیمت مشتقه
پارامتر وگا: تغییرات به ازای تغییر در حجم
پارامتر تتا: شاخص اندازه گیری ریسک به ازای تغییر به ازای زمان
روشهای جدید اندازه گیری ریسک شامل تئوری پورتفولیو (نظریه سبد سهام مدرن) و ارزش در معرض ریسک میشود.
تئوری پورتفولیو: یک نوع تئوری کاهشدهنده ریسک است و به وسیله آن در سهام پول نقد و اوراق بدهی سرمایهگذاری میکنند. واژه پرتفولیو سبد سرمایهگذاری معنی میشود. این روش بسیار پیچیده است اما به طور ساده در روش های محاسبه بازده بورس روش های محاسبه بازده بورس این روش چند گزینه پیش پای خریدار گذاشته میشود که به طور تقریبی انتخاب خریدار از پیش مشخص است و به همین گونه ریسک کاهش پیدا میکند.
شاخص بتای منفی سهم در بورس: ارزش در معرض ریسک (سرمایه در معرض خطر) که امروزه کاربرد گستردهای در اندازه گیری ریسک دارد و به دو روش پارامتری و غیرپارامتری آن را محاسبه میکند.
۱- فرض روش پارامتری برای اندازه گیری توزیع نرمال داشتن بازده دارایی و خطی بودن رابطه بین ریسک بازار و ارزش دارایی است. و با این فرمول حساب میشود: Var=M.ZaQT80.5
VAR= ارزش در معرض ریسک، M= ارزش بازار دارایی، a = سطح اطمینان، Q = انحراف معیار، T= طول دوره زمانی محاسبه بازده
این شاخص برای پیشبینی سود/ ضرر سهام سرمایهگذار مناسب است چون حتی اگر سرمایهگذار زیان ببیند از پیش با تخمین خسارت، آماده جبران خسارتها شده است و میتواند به تعهدات خود در قراداد عمل کند. استفاده از این معیار برای تعیین کفایت سرمایه در بانکها الزامی است.
۲- روش غیرپارامتری: سادهترین روش آن روش تاریخی است. این روش رفتار بازدهی و سود مالی را مشابه همان رفتار گذشته آنها در نظر میگیرد و نتایج بازده جدید کاملا شبیه نتایج با شاخصهای پیشین است سپس با فرمول تئوری پرتفوی آن را محاسبه میکند و ریسک را اندازه میگیرد.
تفاوت روش غیرپارامتری و پارامتری در این است که اندازه گیری انحراف معیار در روش پارامتری با فرمول تاریخی است.
اندازه گیری بتا منفی سهم در بورس و آشنایی با آن
همانطور که گفته شد شاخص بتا یکی از معیارهای سنجش ریسکپذیری یک سهام است. شاخص بتا، شاخصی آماری است که بازه شاخص بازار را از طریق بازده سهام میسنجد و میتوان گفت روش اندازهگیری ریسک سیستمی در اوراق بهادار است. این ریسک را هم همانند دیگر ریسکهای سیستمی (کشوری) با متنوعسازی میتوان ذرهای و نه کامل کاهش داد. به دست آوردن این شاخص به سرمایهگذار کمک میکند دید گستردهتری از ریسکی که احتمالا پیشرو دارد پیدا کند. شاخص بتا نرمال یک در نظر گرفته میشود، هر مقداری که بیشتر از یک به دست بیاید به این معنی است که ریسک بالایی برای سرمایهگذاری دارد و متعاقباً مقادیر کمتر از یک دارای ریسک کمتری هستند. شاخص بتای منفی سهم در بورس در ادامه بحث خواهد شد. به داراییهایی که شاخص بتا آنها بیشتر از یک محاسبه شود دارایی پرخطر گفته میشود و به داراییهایی که شاخص بتا آنها کمتر از یک محاسبه شود دادههای تدافعی میگویند.
پیشنهاد میکنیم مقاله نکات طلایی مدیریت ریسک و سرمایه گذاری را جهت کسب دانش بیشتر برای تصمیم گیری دقیق و وارد شدن به معاملات مطالعه کنید.
شاخص بتا از طریق دادههای ریسک سیستمی یا مجموعهای از دارایی مالی نسبت به ریسک پرتفوی بازار محاسبه میشود. ضریب بتا معادله با شیب خطی است که نوسان قیمت را در مقایسه با بازار کل مجموعه نشان میدهد.
فرمول اندازهگیری شاخص بتا
اندازه گیری شاخص بتای منفی سهم در بورس: در فرمول بتا همانطور که مشاهده فرمودید محاسبه بازدهی سهم و بازدهی بازار همزمان انجام میشود. بازه زمانی داده های مورد نیاز برای حساب شاخص بتا ۹۰ روزه هستند در ابتدا برای محاسبه کردن ضریب بتا باید دادههای روزانه سهام و دادههای کل بازار را از طریق سایتهای معتبر به دست آورد. یک سایت معتبر برای استخراج دادههای مورد نظرتان میتواند سایت مرکز پردازش اطلاعات ایران به نام Fipiran یا www.tsetmc.com باشد.
اگر خودتان قصد محاسبه شاخص بتا را دارید میتوانید از نرمافزار اکسل استفاده کنید در غیر این صورت از طریق نرم افزارها و سایتهای آنلاین به راحتی میتوانید این محاسبه را انجام دهید.
روش محاسبه قدم به قدم اندازه روش های محاسبه بازده بورس گیری شاخص بتای منفی سهم در بورس
با توجه به تابع کواریانس میزان آن را بین دو متغیر حساب کنید با تابع واریانس واریانس بازده بازار را حساب کنید و پس از تمام این مراحل کواریانس و واریانس را به هم تقسیم کنید در انتها ضریب بتا بهدست خواهد آمد.
در صورتیکه محاسبه شاخص بتا به صفر منجر شود به این معنی است که با نوسانات بازار این سهم تغییر نخواهد کرد. یعنی با این شاخص هیچ ارتباطی بین نوسان بازار و تغییر این سهم پیدا نشده است. اگر پاسخ محاسبه شاخص بتا منفی از آب دربیاید یعنی رفتار سهم دقیقاً برعکس رفتار بازار عمل میکند مثلاً اگر بازار ۱۰ درصد رشد کند ارزش این سهم ۱۰ درصد افزایش مییابد.
با شناخت تحولات بازار میتوانیم متوجه شویم که سهام شاخص بتای منفی چه رفتاری دارد.
زمانی که بازار با پیشرفت گروههای زیادی همراهی پیدا میکند و به بیان دیگر رشد مثبت دارد همیشه صنایعی هم هستند که رشد خلاف بازار دارند پس دچار افت قیمت میشوند. شما باید این سهام ها را شناسایی کنید و وقتی بازار به سمت منفی شدن پیش رفت (شاخص بتای منفی سهم در بورس) و ریزش کرد شما می دانید سهامهایی که پیش از این در مثبت بودن بازار منفی بودند حالا در افت بازار با استقبال روبرو میشوند.
پس بهتر است وقتی بازار در حال افت است به سمت سهم بتای منفی برویم تا ریسک سرمایهگذاری خود را کم کنیم. به طور خلاصه با توجه به شاخص بتا و دادههایی که از بازار به دست میآورید انتخاب میکنید در کدام سهام سرمایهگذاری کنید. زمانی که بازار مثبت بود روی سهام شاخص مثبت و زمانی که بازار منفی شد سرمایهگذاری روی شاخص بتای منفی بهتر است.
سایر رفتارهای شاخص بتا
اگر ضریب بتا= ۰.۵ محاسبه شود به این معنی است که نوسانات آن سهم کمتر از نوسانات بازار است.
اگر ضریب بتا ۰.۵ باشد با ۲۰ درصد رشد بازار سهام مد نظر ۱۰ درصد رشد خواهد داشت و یا اگر بازار ۳۰ درصد کاهش پیدا کند قیمت سهم ۱۵ درصد کم خواهد شد.
ضریب بتا کوچکتر از صفر (ضریب بتای منفی): نشان میدهد نوسانات سهم برعکس رفتار نوسانات بازار است. اندازه گیری شاخص بتای منفی سهم در بورس بهعنوان مثال اینگونه است که ضریب بتا ۱- بشود پس با ۲۰ درصد رشد بازار سهام مد نظر ۲۰ درصد کاهش قیمت و یا اگر بازار ۱۵ درصد کاهش پیدا کند قیمت سهم ۱۵ درصد افزایش خواهد یافت.
گفتیم که در روش پرتوفیلو یا سبد خرید انتخابهایی به خریدار ارائه میگردد عرضهداران نیز با توجه به نکاتی که درباره شاخص بتا گفته شد برای کاهش ریسک خود در بازار مثبت اغلب سبد را با گزینه دارای شاخص بتا مثبت پر میکند و برعکس. برای انتخاب در سبدها برای ریسک کمتر انتخاب سهم مثبت حتی اگر کوچک باشد عقلانیتر است.
برای اینکه ضریب بتای سهم را محاسبه کنید باید ابتدا از سایتهای معتبر که قبلاً درباره آنها صحبت شد دادهها را پیدا کنید و طبق جدول های بالا مرتب کنید و با استفاده از فرمول زیر جدول بازدهی روزانه سهم و شاخص را حساب کنید اگر منفی شد شما به شاخص بتای منفی سهم در بورس رسیدید.
ضریب بتای منفی سهم در بوس و سبد سهام
با میانگینگرفتن از تک تک سهمهای سبد سهام آن را به دست میآوریم مثل:
در مثال فوق مشاهده میکنید که ضریب بتا این سبد ۱.۵ به دست آمده است.
جمع بندی
در این مقاله شما با انواع ریسک و دلایل آنها آشنا شدید. به طور خلاصه درباره انواع شاخصهای اندازه گیری ریسک صحبت کردیم و مفصلاً به نحوه اندازهگیری شاخص بتا پرداختیم. این شاخص امروزه کاربرد زیاد دارد. شما میتوانید با استفاده از سایتهای معتبر دادههای بازار را استخراج نمایید و به تنهایی با استفاده از فرمولی که در اختیار شما قرار گرفت شاخص بتا را محاسبه کنید. شاخص بتا نرمال را یک در نظر بگیرید مقادیر به دست آمده بالاتر از یک شامل سهام هایی دارای ریسک پرخطر و مقادیر به دست آمده شاخص بتا کمتر از یک مربوط به سهامهایی با ریسک تدافعی و ایمنتر برای سرمایهگذاری است. شاخص بتای منفی سهم در بورس به معنی این است که به رفتار بازار نگاه کنید و بدانید رفتار این سهم معکوس آن پیش میرود. اگر به تنهایی قادر به حساب مسائل ریاضی این شاخص نبودید میتوانید از وبسایتهای آنلاین و نرم افزارهایی که به این منظور ساخته شدهاند استفاده کنید.
امیدوارم از این مقاله حداکثر استفاده را برده باشید و با این مفاهیم مهم برای کاهش ریسک سرمایهگذاری آشنایی کافی پیدا کرده باشید. برای آشنایی بیشتر با دیگر مفاهیم بورس مطلب دیگر سایت را مشاهده کنید.
نگاهی به بازده و ریسک در سرمایهگذاری
بازده و ریسک دو روی سکه سرمایه گذاری در بورس هستند. وقتی دارایی خود را در صنعت یا بنگاه اقتصادی هزینه میکنید، باید پیشبینی قابل قبولی نسبت به بازده و ریسک سرمایه گذاری خود داشته باشید. این پیشبینی به شناخت شما از حوزه انتخاب شده بستگی دارد. در یک سرمایه گذاری مطمئن، همواره بازدهی مثبت بر ریسک و احتمال ضرر میچربد اما قدم اول برای تخمین بازده و ریسک در سرمایه گذاری، آشنایی با معنا و مفهوم این دو واژه مهم است.
در این مطلب عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
منظور از بازده چیست؟
بازده تعریف روشنی دارد. سود یا ضرری است که برای صرف دارایی در شغل یا بازاری نصیب سرمایهگذار میشود. به عنوان مثال شما در مهرماه ۲۰ میلیون تومان وارد بازار بورس میکنید و در آبان ماه پول شما ۲۱ میلیون تومان است.
۱ میلیون اضافه شده؛ بازده سرمایه گذاری شما است. اما اگر پول شما در آبان ماه ۱۹ میلیون تومان باشد؛ بازده شما منفی ۱ میلیون بوده است.
بازده به دو نوع مختلف تقسیم میشود. بازده انتظاری و بازده واقعی. بازده انتظاری، عددی است که سرمایهگذار برای سود خود متصور است و بازده واقعی، عددی است که به دست میآورد.
معمولا بازده و ریسک رابطهای مستقیم دارند. مثلا اگر سرمایه خود را به بانک بسپارید، سود ثابتی به عنوان بازده پول به شما پرداخت خواهد شد. سود ثابتی که ممکن است در درازمدت حتی از تورم سالیانه کشور کمتر باشد اما در این صورت شما مطمئن خواهید بود که اصل پول شما حفظ میشود.
اما با وارد شدن در بازار بورس یا سرمایه گذاری در بازارها و صنایع دیگر، ریسک سرمایهگذاری شما افزایش پیدا میکند و بازده انتظاری نیز بیشتر خواهد شد.
تعریف ریسک در سرمایه گذاری
تعریف ریسک وابستگی زیادی به تعریف بازده دارد. اختلاف میان بازده انتظاری و بازده واقعی همان ریسک در سرمایه گذاری است:
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
بیشتر سرمایهگذاران بر این باور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. با افزایش ریسک در یک تصمیمگیری مالی، اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی بیشتر خواهد بود و با کاهش ریسک، این اختلاف کاهش مییابد.
ایجاد تعادل مناسب بین ریسک و بازده، مهمترین تصمیمگیری مالی به شمار میآید.
انواع ریسک و عوامل ایجاد کننده ریسک در سرمایه گذاری
در یک تقسیم بندی کلی ریسک به دو نوع سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیمبندی میشود. ریسک سیستماتیک، ریسکی است که از عوامل بازار ناشی شده و بر یک سرمایهگذاری (مثلاً قیمت سهام شرکتها) تاثیر دارد و مدیریت آن از دست مدیران شرکتها خارج است.
اما ریسک غیرسیستماتیک، به ریسکی گفته میشود که ناشی از عوامل کلان حاکم بر یک بازار نیست و به ساختار یک شرکت یا بنگاه اقتصادی مربوط میشود.
برای مثال ساختار سرمایه شرکت، نوع محصول (کالا یا خدمات)، تصمیمگیری در شرایط مختلف و مولفههایی از این قبیل، تاثیراتی روی سهام آن شرکت میگذارند که همگی در تقسیمبندی ریسک غیرسیستماتیک قرار میگیرند.
شناخت انواع ریسک میتواند سرمایه گذار را به پیشبینی آینده خود مسلطتر کند.
ریسک نرخ ارز
نرخ ارز، ارزش برابری یک واحد پول خارجی به پول داخلی است؛ یعنی ارزش خرید یا فروش یک واحد پول خارجی به پول رایج یک کشور را نرخ ارز گویند.
نرخ ارز در کشورها به طور متناوب در حال تغییر است و همین موضوع میتواند روی میزان هزینهها، تولید، فروش و سود شرکتهایی که واردات و صادرات دارند، به شدت تاثیرگذار باشد.
وقتی نرخ ارز رشد میکند شرکتهایی که وارد کننده هستند باید مواد اولیه مورد نیاز خود را با قیمت بالاتری تهیه کنند، در نتیجه حاشیه سود آنها کم خواهد شد.
در مقابل شرکتهایی که به صادرات میپردازند، میتوانند از این موقعیت استفاده کرده و کالا یا خدماتشان را با نرخ بالاتری به فروش برسانند و به این طریق حاشیه سود خود را افزایش بدهند.
ریسک نرخ ارز ناشی از تغییر در بازده سهامها در نتیجه نوسانات نرخ ارز خارجی است.
ریسک نوسان نرخ بهره
در تبلیغات تلویزیون بسیار شنیدهاید که به طور مثال اوراق مشارکت ۵ ساله یک طرح خاص با سود ۲۰% از طریق بانکها پذیرهنویسی میشوند.
سرمایهگذار وقتی چنین تبلیغی را میبیند با خود تحلیل روش های محاسبه بازده بورس میکند که اگر به طور مثال سود بانکی که در حال حاضر ۲۰% است، به ۲۵% تغییر کند، برای او به صرفه است که پولش را در بانک سرمایهگذاری کند تا اوراق مشارکت بخرد.
به طور مشابه اگر میزان سود بانکی به ۱۵% کاهش پیدا کند منطقی است که پول را در اوراق مشارکت سرمایهگذاری کند. به این تغییراتی که در سود بانکی پیش میآید روش های محاسبه بازده بورس و باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت میشود ریسک نوسان نرخ بهره میگویند. بنابراین هنگامی که یک سرمایهگذار اوراق مشارکت ۵ ساله مذکور را میخرد این ریسک نوسان نرخ بهره را قبول میکند؛ زیرا وقتی نرخ بهره در بازار کاهش یابد ارزش اوراق مشارکت بیشتر میشود و با افزایش نرخ بهره ارزش این اوراق کمتر میشود. تاثیر نرخ بهره بر سهام عادی کمتر از اوراق مشارکت است.
ریسک بازار
به ریسکی که از تغییرات بازده به واسطه نوسانات کلی بازار به وجود میآید، ریسک بازار گفته میشود. ریسک بازار به واسطه موارد مختلفی مانند جنگ، تغییرات اقتصادی، رکود اقتصادی و … به وجود میآید و سهام همه شرکتها و تمامی انواع اوراق بهادار تحت تاثیر تبعات آن قرار میگیرد.
این ریسک عموماً قابل پیشبینی نیست و در اثر عواملی که خارج از کنترل مدیران شرکتها است به وجود میآید.
ریسک تورمی
معنی این ریسک کاهش قدرت خرید به دلیل وجود تورم است و به گونهای با نوسانات نرخ بهره رابطه مستقیمی دارد. این ریسک تمامی اوراق بهادار از جمله سهامها را تحت تاثیر قرار میدهد.
ریسک تورمی یعنی وقتی شما در جامعهای تورمی زندگی میکنید، قدرت خریدتان کاهش مییابد؛ لذا تقاضا در بازار کمتر شده و باعث کاهش ارزش سهامهای موجود میشود.
به عبارت کلیتر تغییرات عمومی قیمتها ریسک قدرت خرید است. در جامعهای که میزان تورم بالا باشد، از قدرت خرید مردم کاسته میشود.
به بیان دیگر تورم باعث کاهش میزان تقاضا و تاثیر در قدرت خرید کلی مردم میشود. این ریسک نیز از کنترل مدیران شرکتها خارج و وابسته به شرایط اقتصادی جامعه است.
ریسک نقدینگی
نبود اطمینان درباره عامل زمان و ابهام قیمتی بالاتر، باعث ایجاد ریسک نقدینگی میشود. این ریسک با افزایش عواملی که گفته شد (زمان و ابهام قیمت) نیز افزایش مییابد.
وقتی نقدینگی موجود در بازار کاهش یابد، در واقع افرادی که در بازار هستند تمایل به خرید ندارند و خریدار در بازار کم میشود، این امر موجب ایجاد اختلاف در قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش سهام شرکتها میشود.
در نتیجه روش های محاسبه بازده بورس قدرت تقاضا کم میشود و ریسک سرمایهگذاری بالا میرود. به این ریسک که به علت کاهش نقدینگی بازار در میزان تقاضا ایجاد میشود، ریسک نقدینگی میگویند.
ریسک نقدینگی میتواند از رشد بازار جلوگیری کرده و باعث افت بازار (یا در اصطلاح ریزش بازار) شود.
ریسک تجاری
ریسکی که به دلیل انجام تجارت و کسب و کار در یک صنعت منحصر به فرد به وجود میآید، را ریسک تجاری مینامند.
برای مثال شرکت فولاد مبارکه در صنعت خود با ریسک تغییر قیمت فولاد جهانی مواجه است و اگر قیمت فولاد جهانی کاهش پیدا کند، قیمت محصول این شرکت نیز کاهش پیدا میکند و باعث کاهش سودآوری و در نتیجه کاهش ارزش سهام این شرکت میشود. با مطالعه و کسب اطلاعات کافی در مورد صنعت خاصی که قصد سرمایهگذاری در آن را دارید، میتوان تا حدی از این ریسک جلوگیری کنید.
ریسک مالی
یکی از منابع تامین مالی شرکتها، دریافت وام از بانکها، موسسات مالی و سایر نهادهای مربوطه است. زمانی که شرکتی با دریافت وام سعی در تامین مالی خود میکند، در حقیقت بدهیهای خود را در سمت راست ترازنامه افزایش داده است.
حال اگر شرکت نتواند خدمات یا محصولات خود را در زمان مناسب به فروش برساند، در نتیجه امکان بازپرداخت بدهیهای خود را در موعد مقرر نخواهد داشت؛ زیرا با کمبود نقدینگی مواجه شده است.
عدم بازپرداخت به موقع، موجب کاهش اعتبار شرکت نزد مراکز اعطاکننده وام برای دریافت تسهیلات بعدی خواهد شد که امکان تامین مالی آتی را از محل دریافت وام کاهش و احتمال ورشکستگی شرکت را افزایش میدهد.
کنترل ریسک در بازار سرمایه
در بازار سرمایه میتوان ریسک هر سهم را شناخت و محاسبه کرد. از طرف دیگر، میشود با مدیریت صحیح پورتفوی و انتخاب سهم درست، ریسک را پایین آورد و جلوی بازده منفی را گرفت.
ریسک هر سهم را میتوان با استفاده از رابطه زیر محاسبه کرد:
Ϭ = [Σ (ri – r̅)/n ] ۱/۲
در این فرمول، ri معرف بازده واقعی، ̅ r نماد میانگین بازده و n تعداد دورههای مورد مطالعه است.
برای نمونه تصور کنید بازده یک سهم در ۶ سال مالی گذشته به شرح زیر است:
حال ریسک این سهم را در سالهای مختلف با هم محاسبه میکنیم:
(ri – r̅)
Σ (ri – r̅)
(ri – r̅)/n
[Σ (ri – r̅)/n ] ۱/۲
به ترتیب از راست به چپ بازدهها (ri) را جمع و به تعداد سال (۶) تقسیم میکنیم تا میانگین بازده این سهم در این ۶ سال به دست آید که برابر مقدار ۱۱٫۳۳% است
سپس در ستون بعدی تکتک بازدهها را از بازده میانگین (r̅) کسر کرده و هرکدام را به توان ۲ میرسانیم.
در ستون بعدی مجموع آنها را محاسبه و در ستون بعد به تعداد آن یعنی عدد ۶ تقسیم میکنیم. در ستون آخر از عبارت به دست آمده جذر میگیریم و عدد حاصلشده همان انحراف معیار یا ریسک سهم مورد نظر ما در بازه ۶ سال گذشته است.
رابطه کوواریانس و محاسبه ریسک سهام
کوواریانس بین دو عدد، به معنای رابطه و همبستگی بین دو عدد است. مثلاً وقتی کوواریانس دو عدد مثبت است آن دو عدد با هم رابطه مستقیم دارد و با افزایش یکی، دیگری هم افزایش و با کاهش یکی، دیگری نیز کاهش روش های محاسبه بازده بورس مییابد.
کوواریانس منفی به معنای رابطه عکس بین آن دو عدد است و با کاهش یکی، دیگری افزایش مییابد و بالعکس. کوواریانس صفر (۰) بین دو عدد به معنای این است که این دو عدد هیچ رابطه و همبستگی باهم ندارند و در صورت تغییر یکی، دیگری تحت تأثیر قرار نمیگیرد.
از این قاعده آماری میتوان به منظور مدیریت ریسک سبد سهام خود بهره جست. به این ترتیب که مجموع سبد سهامی تشکیل دهیم که بسته به نوع سیاستگذاری ما، اجزای آن دارای کوواریانس منفی یا صفر باشند تا در برابر ریسک سیستماتیک، ریسکی تعدیلشده با بازدهی مورد قبول داشته باشیم.
محاسبه ریسک سبد سهام
فرض کنید سبدی داریم متشکل از ۲ سهم A و B که به ترتیب انحراف معیار (ریسک) هرکدام برابر Aϭ و Bϭ و وزن نسبی WA و WB (سهم هرکدام از سهمها در تشکیل سبد سهام مثلا نسبت ۵۰% سهم A و ۵۰% سهم B) و ضریب همبستگی ρ باشند.
ریسک سبد سهام ما از رابطه زیر محاسبه میشود:
Ϭp = (WA ۲ . ϭA ۲ + WB ۲ . ϭB ۲ + ϭ ۲ A ϭB ρ) ۱/۲
توجه داشته باشید که شاید نتوانیم میزان ریسک سهمها را تغییر دهیم اما با انتخابی درست، میتوانیم میزان ریسک سبد را به حداقل برسانیم. در اینجا ضریب ρ از اهمیت برخوردار است هر چه ضریب همبستگی ( با کوواریانس اشتباه نگیریم، کوواریانس میزان همبستگی بین دو سهم است اما ρ ضریب همبستگی بین آن دو است که عددی بین ۱- تا ۱+ است. کوواریانس بین دو سهم با استفاده از همین ضریب محاسبه میشود) به ۱- نزدیکتر باشد ریسک سبد کمتر میشود.
در سال ۱۹۵۲ هنری مارکوییتز از مدلی به نام مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای سخن گفت که بعدها توسط افرادی ازجمله ویلیام شارپ تکامل یافت و بهعنوان مدلی برای محاسبه بازده و ریسک اوراق بهادار پرمخاطره نامگذاری شد که به اختصار آن را به نام مدل CAPM میشناسیم.
این مدل با محاسبه ضریب B نسبت به مقایسه ریسک دارایی با ریسک سیستماتیک بازار اقدام میکند. به عبارتدیگر میزان حساسیت بازده دارایی به بازده بازار را محاسبه میکند و با استفاده از رابطه زیر به دست میآید.
فرض کنید ضریب B برای دارایی خاصی ۱٫۵ تعیین شود، این یعنی زمانی که بازده بازار ۴+ % باشد بازده دارایی به میزان ۱٫۵ برابر آن یعنی ۶+% است و زمانی که بازده بازار ۱- % است، بازده دارایی ۱٫۵- % است.
مدل دیگر، مدل قیمتگذاری آربیتراژ (APT) است. آربیتراژ به تنهایی در اقتصاد به معنای استفاده از تفاوت قیمت یک کالا در دو بازار یا حتی در یک بازار در دو بازهی زمان متفاوت است.
مدل قیمتگذاری آربیتراژ بازدهی را به صورت یک رابطه خطی با چند متغیر کلان اقتصادی مورد بررسی قرار میدهد که بنا به عقیده تعدادی از اقتصاددانان استفاده از این روش بر روش CAPM ارجحیت دارد.
چراکه روش CAPM تنها ضریب B را مورد بررسی قرار میدهد درحالیکه روش (APT) با مطالعه متغیرهای کلان اقتصادی نسبت به ارزیابی بازده و ریسک دارایی اقدام میکند.
سخن آخر
مفاهیم بازده و ریسک همیشه در انجام سرمایهگذاریها، مورد بررسی سرمایهگذاران قرار میگیرد و نمیتوان آنها را جدا از هم در نظر گرفت. تصمیمگیری برای یک سرمایهگذاری مطمئن، همیشه بر اساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، معنی پیدا میکند. شناخت این دو متغیر مهم در سرمایه گذاری امری ضروری است. در این مقاله، مفاهیم بازده و ریسک در سرمایه گذاری را بررسی کردیم و نحوه محاسبه ریسک سبد سهام را شرح دادیم.
شاخص قیمت
شاخص قیمت یکی از مهم ترین و اصولی ترین شاخص های شناخته شده در بورس و فرابورس می باشد که نشان دهنده روند (ترند) عمومی تغییرات قیمت انواع سهام موجود در بازار بورس است. این شاخص، بر خلاف شاخص کل، سود تقسیمی شرکت ها را در خود لحاظ نمی کند.
فرق اساسی بین شاخص قیمت و شاخص کل در این است که شاخص قیمت تنها قیمت سهام شرکت های بورسی را محاسبه می کند در صورتی که شاخص کل سود پرداختی سالانه را نیز مورد محاسبه قرار می دهد.
مفهوم شاخص:
شاخص در واقع به عددی گفته ی شود که میانگین ارزش مجموعه ای از اقلام را بر اساس درصدی از میانگین آنها و در یک دوره زمانی مشخص بیان می کند.
در بورس تهران، ۸ شاخص مهم مورد بررسی قرار می گیرند که دارای جایگاه بالایی در تحلیل های سرمایه گذاران می باشند:
- شاخص کل قیمت
- شاخص قیمت و بازده نقدی
- شاخص بازده نقدی
- شاخص صنعت و شاخص مالی
- شاخص سهام آزاد شناور
- شاخص بازار اول و بازار دوم
- شاخص ۵۰ شرکت برتر
- شاخص ۳۰ شرکت بزرگ تر
در ادامه به شرح این شاخص ها پرداخته می شود.
شاخص کل قیمت:
با توجه به گفته های قبلی شاخص نشان دهنده سطح عمومی قیمت و یا بازدهی گروهی از سهام می باشد که آن سهام در بازار بورس داد و ستد می شوند.
لذا می توان گفت که شاخص کل قیمت نشان دهنده سطح عمومی قیمت تمام سهام های موجود در بازار مذکور به شمار می رود.
با توجه به این که شاخص یک عدد می باشد و واحد اندازه گیری خاصی برای آن در نظر نگرفته اند، لذا برای تفسیر و تحلیل آن یک سال را به عنوان سال پایه معرفی می نمایند و تمام ارقام مربوط به آن سال را ارقام مبنا در سال پایه در نظر می گیرند.
سپس با تغییراتی که به وجود می آید، قیمت سهام را در سال های آتی نسبت به همان سال پایه بررسی می نمایند و با استفاده از آن، روند صعود و یا نزول آن را مشخص می کنند که فرمول آن به صورت زیر می باشد:
۱۰۰× | ارزش جاری بازار سهام در زمان محاسبه | = مقدار شاخص کل |
ارزش جاری بازار سهام در تاریخ مبدا |
شاخص قیمت مصرف کننده:
شاخص قیمت مصرف کننده (Consumer Price Index)، که به اختصار به آن (CPI) می گویند، معیاری برای سنجش میانگین وزنی قیمت های یک سبد یا پرتفوی می باشد.
این شاخص با در نظر داشتن تغییرات قیمت هر کدام از سهم های موجود، اقدام به محاسبه می کند که این تغییرات برای ارزیابی روند های آینده به کار برده می شود.
نکته: این شاخص در واقع یکی از متداول ترین آمار و ارقام برای شناسایی دوره های تورم یا کاهش نرخ تورم به شمار می رود.
شاخص قیمت مصرف کننده در ایران:
کل این بخش به دو زیر بخش تقسیم می شود که به صورت زیر قابل توضیح است:
- شاخص بهای کالا ها و خدمات مصرفی در نقاط شهری
- شاخص بهای کالا ها و خدمات مصرفی خانوار ها در نقاط روستایی
کاربرد شاخص قیمت مصرف کننده:
این شاخص در واقع یکی از شاخص هی اقتصادی می باشد که به طور وسیعی از آن استفاده می گردد و پر کاربرد ترین وسیله برای ارزیابی موارد زیر می باشد:
- اندازه تورم
- میزان اثر بخشی سیاست های اقتصادی دولت
- راهنمایی برای تصمیم گیری های سرمایه گذاران
- شاخصی ضمنی برای عوامل اقتصادی، از جمله خرده فروشی، درآمد های ساعتی یا هفتگی و…
- یافتن قدرت خرید مصرف کنندگان
- تنظیم سطح صلاحیت افراد برای انواع خاصی از کمک های دولتی
- تنظیم دستمزد بر اساس هزینه زندگی برای کارگران داخلی
همچنین شاخص قیمت مصرف کننده، هزینه سبد کالا و خدمات را در سراسر کشور به صورت ماهانه نشان می دهد که این کالا ها و خدمات به هشت گروه اصلی زیر تقسیم می گردند:
- مسکن
- پوشاک
- حمل و نقل
- آموزش و ارتباطات
- سایر کالا ها و خدمات
- تفریح
- مراقبت های پزشکی
- غذا و نوشیدنی
موسسه مشاوران مطالعه مقاله بازگشت ارز حاصل از صادرات را به شما عزیزان پیشنهاد می نماید.
شاخص قیمت و بازده نقدی
شاخص قیمت و بازده نقدی:
این شاخص که به شاخص TEDPIX معروف می باشد، دارای فرمولی مشابه با فرمول شاخص قیمت است با این تفاوت که در مخرج آن علاوه بر قیمت سال ۱۳۶۹، سود نقدی پرداختی آن سال نیز مورد محاسبه قرار می گیرد.
این دو مولفه نشان دهنده بازدهی کل بورس اوراق بهادار تهران می باشند که سود حاصل از سرمایه گذاری های بازار بورس از دو محل زیر به دست می آید:
- سود نقدی مصوب شده در مجامع شرکت ها
- سود به دست آمده از افزایش قیمت سهام
شاخص بازده نقدی:
شاخص بازده نقدی سود مصوب مجامع را محاسبه می کند که این سود به سود نقدی معروف می باشد و از تمامی سود های پرداختی توسط شرکت های بورسی، ناشی می گردد.
زمانی که این شاخص نزولی شود، یعنی سود کمتری در مجامع تقسیم می شود و بایستی سرمایه گذار یا معامله گر سبک معامله گری خود را اصلاح نماید.
شاخص صنعت و شاخص مالی:
شرکت های موجود در بورس، بر اساس حوزه فعالیت خود دسته بندی می شوند. لذا می توان گفت که دو دسته اصلی شرکت های تولیدی و خدماتی هستند که بیش از ۶۰ درصد شرکت های موجود در بورس در دسته شرکت های تولیدی قرار دارند.
شرکت هایی که در دسته اول قرار می گیرند، در زمره شاخص صنعت قرار دارند و همچنین شرکت های خدماتی که جز شرکت های تامین سرمایه و مشاوره مالی می باشند حوزه دوم را تشکیل می دهند.
بنابراین شرکت های دسته اول، جز شاخص صنعت و شرکت های دسته دوم جز شاخص مالی محسوب می شوند.
شیوه محاسبه هر دو شاخص بر اساس میانگین موزون شرکت های فعال در آن زمینه می باشد و همانند شاخص کل قیمت محاسبه می گردند و تنها تفاوت آنها در تعداد شرکت های موجود می باشد.
موسسه مشاوران مطالعه مقاله حسابداری رفتاری را به شما عزیزان پیشنهاد می نماید.
شاخص سهام آزاد شناور
شاخص سهام آزاد شناور:
شاخص سهام آزاد شناور (TEFIX)، به تغییرات آن بخش از سهام یک شرکت گفته می شود که توسط سرمایه گذاران خرد مورد معامله قرار می گیرند.
نحوه محاسبه آن، مشابه نحوه محاسبه شاخص کل قیمت می باشد که تفاوت آن در تعداد سهامی است که به عنوان ضریب قیمت مورد محاسبه قرار می گیرد.
برای درک بهتر این موضوع باید گفت که برخی از شرکت ها مالکیت اصلی سهام آنها بر عهده شرکت ها و اشخاص حقوقی می باشد که سهامدار اصلی آن سهام شناخته می شود و این سهام جز سهام فعال مورد معامله در بازار محسوب نمی شود.
در واقع شناوری سهام، به درصدی از سهام یک شرکت اشاره دارد که تحت مالکیت سرمایه گذاران حقیقی می باشد و احتمال خرید و فروش آن در آینده نزدیک وجود دارد. این درصد در سایت سازمان بورس قابل مشاهده است.
شاخص ۵۰ شرکت برتر:
سازمان بورس به صورت هر سه ماه یا هر فصل، یک بار فهرست ۵۰ شرکت برتر بورسی را ارائه می کند که بالا ترین درجه نقدشوندگی را دارند که بر اساس شاخص ۵۰ شرکت برتر ارائه می شود.
نحوه محاسبه این شاخص، مشابه شاخص کل قیمت می باشد که در آن فقط ۵۰ شرکت وجود دارد.
شاخص ۳۰ شرکت بزرگ تر:
معیار بزرگی در سازمان بورس اوراق بهادار، ارزش روز یک شرکت می باشد که برای محاسبه آن از رابطه زیر استفاده می گردد:
قیمت پایانی سهام × تعداد کل سهام شرکت = ارزش روز یک شرکت
این ۳۰ شرکت بزرگ تر، شامل شرکت هایی است که در صدر جدول شرکت های بورس قرار دارند و میانگین وزنی آنها برآورد می گردد.
نکته: نحوه محاسبه شاخص آن همانند شاخص کل قیمت می باشد.
در زمان رکود بازار و زمانی که شاخص روند خاصی را در پی نگرفته است، می توان با انجام معاملات بلوکی در سهامی که جز ۳۰ شرکت بزرگ تر هستند، رقم شاخص تغییر قابل توجهی داشته باشد.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله ضرورت مشاور مالی در کسب و کار را به شما پیشنهاد می کنیم.
نحوه محاسبه شاخص بورس
در این مقاله از دلفین وست قصد داریم به نحوه محاسبه شاخص بورس بپردازیم. در انتخاب سهام از طرف سرمایهگذار، میزان بازدهی سهام یک از فاکتورهای مهم در تصمیمگیری است. اینکه آیا سهام یک شرکت ارزش سرمایهگذاری دارد یا خیر، با درنظر گرفتن معیاری به نام شاخص در بورس مشخص میشود. شاخصهای مختلفی در بورس وجود دارد که از طریق فرمول به خصوص خود محاسبه میشوند. در این مقاله قرار بر معرفی روش محاسبه شاخص بورس و فاکتورهای دخیل در آن است.
محاسبه شاخص بورس
نحوه محاسبه شاخص بورس در گروی یک فرمول اولیه است.
در این فرمول براین اساس که چه شاخصی را محاسبه میکنیم، ارزش جاری بازار مربوط به آن را جایگزاری می-کنیم. برای مثال، نحوه محاسبه شاخص مالی به این صورت است که ارزشی که شرکتهای مالی در بازار ایجاد کردهاند را در دو زمان مبدأ و محاسبه را در فرمول قرار میدهیم، و در نهایت شاخص مالی را برحسب درصد خواهیم داشت.
شاخص کل بورس چگونه محاسبه میشود؟
شاخص کل بورس باید میزان بازدهی سهام را با درنظر گرفتن نوسانات قیمتی و میزان سود نقدی شرکتها بیان کند. از این رو فرمول فوق را با ازودن کمی جزئیات کاملتر میکنیم.
همانطور که میدانید، شاخص کل تمام شکتها را درنظر میگیرد. بنابراین i در فرمول، نشاندهنده تعداد است. در این فرمول p_(it ) قیمت سهام شکت iام در زمان t، q_it تعداد سهامی که شرکت iام در زمان t منتشر کرده است و RD_t پایه شاخص قیمت و بازده نقدی در زمان t است.
نحوه محاسبه شاخص قیمت
میدانیم که شاخص قیمت تنها فاکتور تغییرات قیمتی را مدنظر دارد. این تفاوت بین شاخص قیمت و شاخص کل است. بنابراین در مخرج فرمول شاخص قیمت، فاکتور R که نماد سود یا بازرده نقدی است وجود ندارد. بنابراین فرمول محاسبه شخص نقدی به صورت زیر خواهد بود.
نحوه محاسبه شاخص شناور آزاد
میدانیم که اصلاح سهام شنا آزاد، به بخشی از سهام شرکتها فته میشد که مدم عادی آن ا د اختیا دارند و میتوان براساس آن آما بهینهای از وضعیت بورس اوراق بهادار ارائه داد. در محاسبه این شاخص معیارهای مختلفی دخیل هستند، به همین جهت میتوان گفت، در بین شاخصها پیچیدهترین روند محاسبه را دارد. معیارهای زیر در این محاسبات دخیل هستند و هر شش ماه، بازنگری و به روز رسانی میشوند.
- حذف شرکتهای تازه پذیرفتهشده
- ارزش بازار و نقدشوندگی
- نظر کمیته بازنگری شاخص
در نهایت پس از اعمال معیارهای یاد شده فرمول شاخص به شکل زیر درخواهد آمد.
در این فرمول، P_j قیمت هر سهم، Q_j تعداد سهام منتشرشده، F_j درصد سهام شناور آزاد هر شرکت و B_t عدد مبنا برای شاخص است.
تعمیم فرمول اصلی به کل شاخصها
نحوه محاسبه شاخص بورس از یک فرمول واحد پیروی میکند. همان فرمولی که برای محاسبه شاخص کل از آن استفاده میشود. تنها موردی که باید درنظر گرفت، مواردی است که در هر شاخص اهمیت دارد. برای مثال در محاسبه شاخص ۳۰ شرکت بزرگتر، طبیعی است که سقف تعداد شرکتها که در فرمول با n مشخص شده-است، ۳۰ خواهدبود. همین موضوع برای شاخص ۵۰ شرکت فعالتنیز وجود دارد. بنابراین فرمول محاسبه شاخص بورس در بین تمامی شاخصها قابل تعمیم است.
سخن پایانی
شاخصهای بورس، معیارهای خوبی برای تحلیل بازار هستند. این شاجنبههای مختلفی ا زبازار را درنظر گرفته و آمار و ارقام مخصوص به هریک را ارائه میدهند. به عنوان سرمایهگذار خوب است با نحوه محاسبه آنها آشنا باشید. این محاسبات در کنار سایر روشهای موجود، تحلیل تکنیکال را سادهتر میکنند. برای آشنایی بهتر با موارد یادشده خوب است از یک دوره آموزشی مثل بورس از صفر کمک بگیرید، تا به تمام نکات این موضوع اشراف پیدا کنید.
دیدگاه شما