درک انواع خط و روند


روند و خط روند انواع روند ها

تحلیل تکنیکال چیست؟

از آنجایی که بازار ارزهای دیجیتال بسیار پرنوسان است، شما باید برای پیشبرد معاملات خود یک استراتژی داشته باشید. بسیاری از تریدرهای ارز دیجیتال برای ساخت استراتژی‌ به تحلیل تکنیکال روی می‌آورند. این نوع تحلیل با ارائه بینشی در مورد حرکات گذشته بازار ارزهای دیجیتال، به شما کمک می‌کند تا پیش‌بینی کنید قیمت‌ها در آینده به چه سمتی حرکت خواهند کرد.

به طور کلی، برای تصمیم‌گیری در مورد سرمایه‌گذاری دو روش اصلی وجود دارد:

  • تحلیل فاندامنتال: شامل بررسی شرایط مالی یک شرکت، شرایط شبکه یک ارز دیجیتال و پیگیری رویدادها و اخبار آن‌ (شامل ارائه برخی به‌روزرسانی‌ها، انتقال به شبکه اصلی، گردهمایی و …) است.
  • تحلیل تکنیکال: شامل جستجوی الگوها و روندها برای تعیین حرکت آینده قیمت، پیش‌بینی روند آتی قیمت و درک شرایط است.

قیمت یک دارایی منعکس‌کننده مجموع دانش کل فعالان بازار شامل تحلیل، دیدگاه‌ها و اقدامات آن‌هاست.

تحلیل تکنیکال چیست؟

برای درک نحوه استفاده از تحلیل تکنیکال در معامله ارزهای دیجیتال، باید از معنای آن آگاهی داشته باشید. تحلیل درک انواع خط و روند تکنیکال شامل استفاده از داده‌های واقعی قیمت در تلاش برای پیش بینی آینده بازار است. این کار شامل بررسی داده‌های آماری گذشته ارز دیجیتال موردنظر از جمله عواملی مانند حجم معاملات و حرکات قیمت است.

تحلیل تکنیکال یک روش معاملاتی است که برای ارزیابی سرمایه‌گذاری‌ها و شناسایی فرصت‌های معاملاتی در روند قیمت‌ها و الگوهای یافت شده در نمودارها به کار می‌رود. در واقع، تحلیل تکنیکال با نگاه به الگوها و ابزارهای تحلیل نمودار، نقاط قوت و ضعف ارز دیجیتال مورد نظر را یافته و بر اساس آن الگوهای آینده را پیش‌بینی می‌کند.

تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که فعالیت‌های معاملاتی و تغییرات قیمت در گذشته می‌توانند شاخص‌های ارزشمندی برای حرکات قیمت در آینده باشند.

تحلیل تکنیکال ممکن است با تحلیل فاندامنتال که بیشتر به امور مالی شرکت توسعه‌دهنده توجه دارد، در تضاد باشد.

تحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد؟

تحلیل تکنیکال بیشتر کمی و مبتنی بر معیارهاست. از آنجایی که تحلیل تکنیکال از مدل‌سازی ریاضی و آماری برای درک رفتار بازار و قیمت استفاده می‌کند، کاربردهای گسترده‌ای در معاملات ارزهای دیجیتال دارد.

تریدرهای دارایی‌های سنتی‌تر، از جمله سهام، کالاها، انواع ارزهای فیات، معاملات آتی و فارکس نیز از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند. فرآیند استفاده از تحلیل تکنیکال در هر یک از این موارد کاملاً مشابه استفاده از آن در مورد ارزهای دیجیتال است.

درک تحلیل تکنیکال

برخلاف تحلیل فاندامنتال که تلاش می‌کند ارزش یک سهم یا کالا را بر اساس نتایج تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل تکنیکال بر مطالعه قیمت و حجم معاملات متمرکز است. از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای بررسی دقیق عرضه و تقاضا که بر تغییرات قیمت، حجم معاملات و نوسانات اثرگذار است، استفاده می‌شود.

تحلیل تکنیکال را می‌توان برای هر کالای قابل معامله‌ای که داده‌های معاملاتی آن در گذشته در دسترس باشد، استفاده کرد. این کالا می‌تواند شامل سهام، معاملات آتی، مواد خام و فلزات، جفت ارزهای فیات، ارزهای دیجیتال و سایر اوراق بهادار باشد. تحلیل تکنیکال در بازار کالاها و فارکس که معامله‌گران بر حرکات کوتاه مدت قیمت تمرکز دارند، رواج زیادی دارد.

بنیانگذار تحلیل تکنیکال

همانطور که امروزه می‌دانیم، تحلیل تکنیکال اولین بار توسط چارلز داو (Charles Dow) و با عنوان نظریه داو در اواخر دهه ۱۸۰۰ ارائه شد. چندین محقق برجسته از جمله ویلیام پی. همیلتون (William P. Hamilton)، رابرت رئا (Robert Rhea)، ادسون گولد (Edson Gould) و جان مگی (John Magee) به شکل گیری بیشتر مفاهیم نظریه داو کمک کردند. امروزه، تحلیل تکنیکال تکامل یافته و شامل صدها الگو و ابزار تحلیلی است که طی سال‌ها تحقیق توسعه یافته‌اند.

تحلیل تکنیکال با این فرض انجام می‌شود که فعالیت‌های معاملاتی و تغییرات قیمت در گذشته می‌توانند شاخص‌های ارزشمندی برای حرکات قیمت در آینده باشند. تحلیل‌گران حرفه‌ای اغلب از تحلیل تکنیکال به همراه سایر ابزارها استفاده می‌کنند. معامله‌گران خرد ممکن است تنها بر اساس نمودارهای قیمت و آمار تصمیم بگیرند، اما تحلیلگران حرفه‌ای به ندرت تحقیقات خود را تنها به یکی از دو روش تحلیل فاندامنتال یا تکنیکال محدود می‌کنند.

تحلیل تکنیکال سعی دارد حرکات قیمت هر آیتم قابل معامله‌ای را که در معرض عرضه و تقاضا قرار دارد از جمله سهام، اوراق قرضه، معاملات آتی و جفت ارزها را پیش بینی کند. در واقع، برخی تحلیل تکنیکال را صرفاً مطالعه عرضه و تقاضا می‌دانند که در حرکات قیمت بازار منعکس شده است. تحلیل تکنیکال معمولاً در مورد تغییرات قیمت به کار می‌رود، اما برخی از تحلیلگران موارد دیگری غیر از قیمت، نظیر حجم معاملات یا قراردادهای باز را هم مورد بررسی قرار می‌دهند.

تحلیل تکنیکال

برخی تحلیلگران به غیر از قیمت، حجم معاملات یا قراردادهای باز را هم مورد بررسی قرار می‌دهند.

ابزارهای متداول در تحلیل تکنیکال

صدها الگو و ابزار وجود دارد که توسط محققان برای پشتیبانی از تحلیل تکنیکال تولید شده‌اند. همچنین، تحلیلگران تکنیکال انواع مختلفی از سیستم‌های معاملاتی را برای کمک به پیش بینی و معامله در زمان تغییرات قیمت ساخته‌اند. برخی از شاخص‌ها (اندیکاتورها) در درجه اول بر شناسایی روند فعلی بازار، مانند مناطق حمایت و مقاومت متمرکز هستند و برخی دیگر بر تعیین قدرت یک روند و احتمال ادامه آن تمرکز دارند. معروفترین شاخص‌های تکنیکال و الگوهای نمودار شامل خط روند، کانال‌ها، میانگین متحرک و شاخص‌های مومنتوم هستند.

به طور کلی، تحلیلگران تکنیکال انواع گسترده‌ای از شاخص‌های زیر را بررسی می‌کنند:

  • روند قیمت
  • الگوهای تشکیل شده در نمودار
  • شاخص‌های حجم معاملات و مومنتوم
  • اسیلاتورها
  • میانگین‌های متحرک
  • سطوح حمایت و مقاومت

تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال

تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال، در دو انتهای یک طیف قرار دارند. هر دو روش برای تحقیق و پیش‌بینی روند آینده قیمت استفاده می‌شوند و مانند هر استراتژی یا فلسفه سرمایه‌گذاری، هر دو طرفداران و مخالفان خود را دارند.

تحلیل فاندامنتال روشی برای ارزیابی سهام، کالا یا ارز دیجیتال از طریق تلاش جهت سنجش ارزش ذاتی آن است. تحلیلگران فاندامنتال همه چیز را بررسی می‌کنند، از اقتصاد کلی و شرایط صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکت‌ها. درآمد، هزینه‌ها، دارایی‌ها و بدهی‌ها از مهم‌ترین شاخصه‌ها برای تحلیلگران فاندامنتال هستند.

تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال

میان طرفداران تحلیل تکنیکال و فاندامنتال اختلافاتی وجود دارد

تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال از این جهت تفاوت دارد که قیمت و حجم معاملات تنها ورودی آن هستند. فرضیه اصلی این است که تمام فاندامنتال‌های شناخته شده در قیمت خلاصه می‌شوند. بنابراین، نیازی به توجه دقیق به آن‌ها نیست. تحلیلگران تکنیکال برای ارزیابی ارزش ذاتی یک سهم تلاش نمی‌کنند، بلکه در مقابل از نمودارهای سهام برای شناسایی الگوها و روندهایی استفاده می‌کنند که نشان می‌دهند آن سهم در آینده چگونه رفتار خواهد کرد.

آموزش تحلیل تکنیکال

فصل اول – پیش فرض‌ها

چارلز داو مجموعه مقالاتی را در مورد تئوری تحلیل تکنیکال منتشر کرد. نوشته‌های او شامل دو فرض اساسی است که همچنان به شکل چارچوبی برای معامله بر پایه تحلیل تکنیکال در آمده است.

  1. بازارها با مقادیر نشان‌دهنده عواملی که بر قیمت تأثیر می‌گذارند، کارا هستند.
  2. به نظر می‌رسد حرکات تصادفی قیمت بازار در قالب الگوها و روندهای قابل شناسایی حرکت می‌کنند که تمایل دارند با گذشت زمان تکرار شوند.

سه فرضیه در تحلیل تکنیکال

امروزه زمینه تحلیل تکنیکال بر اساس کارهای داو بنا شده است. تحلیلگران حرفه‌ای معمولاً سه فرضیه کلی را در این تحلیل می‌پذیرند:

  1. نمودار قیمت گویای همه چیز است: تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که همه چیز، از اصول شرکت تا عوامل گسترده بازار گرفته تا روانشناسی بازار، از قبل در نمودار قیمت موجود هستند. این نقطه نظر با فرضیه بازارهای کارا (EMH) که نتیجه مشابهی راجع به قیمت‌ها فرض می‌کند، سازگار است. تنها چیزی که باقی مانده، تحلیل تحرکات قیمت است که تحلیلگران تکنیکال آن را محصول عرضه و تقاضا برای یک سهام خاص در بازار می‌دانند.
  2. حرکات قیمت در روندها: تحلیلگران تکنیکال انتظار دارند که قیمت‌ها، حتی در حرکات تصادفی بازار، بدون توجه به تایم فریم‌های مشاهده شده، روندهایی را نشان دهند. به عبارت دیگر، قیمت بیش از حرکات نامنظم، احتمالاً به روند گذشته ادامه می‌دهد. بیشتر استراتژی‌های معاملات تکنیکال بر اساس این فرض است.
  3. تاریخ تمایل دارد خودش را تکرار کند: تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تاریخ تمایل به تکرار خودش دارد. ماهیت تکراری حرکت قیمت اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده می‌شود که بر اساس احساساتی مانند ترس یا هیجان قابل پیش بینی است. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودار برای تجزیه و تحلیل این احساسات و حرکات بعدی بازار برای درک روند استفاده می‌کند. در حالی که بیش از ۱۰۰ سال است که از انواع تحلیل تکنیکال استفاده شده، اما هنوز اعتقاد بر این است که در بازارهای امروزی هم کاربرد دارد، زیرا این تحلیل الگوهای حرکات قیمت را نشان می‌دهد که اغلب تکرار می‌شوند.

در فصل اول از مقاله‌های آموزش تحلیل تکنیکال توضیحات کامل‌تری درباره پیش فرض ها و تاثیر آن‌ها بر بازار صحبت رده‌ایم:

درک انواع خط و روند

خط-روند-یا-ترند-لاین-در-ارز-دیجیتال-trendline

‌اگر به دنبال یادگیری تحلیل تکنیکال برای بررسی و تحلیل چارت های قیمتی باشید، قطعا تاکنون نام خط روند به گوشتان خورده است. ترند لاین یکی از پرکاربرد ترین ابزار ها برای تحلیل چارت های قیمتی می باشد و توسط بسیاری از معامله‌گران استفاده می‌شود. یادگیری رسم خط روند یا ترند لاین و استفاده از آن برای خرید و فروش کار چندان پیچیده و دشواری نیست اما متاسفانه اغلب معامله‌گران در ترسیم آن کمی مشکل دارند و نمی‌توانند به خوبی از آن استفاده نمایند.

خط روند (Trendline) چیست؟

امروزه سبک‌های مختلفی از تحلیل تکنیکال در دنیا آموزش داده می‌شود که یکی از مهم‌ترین آنها پرایس اکشن می‌باشد. در این سبک تحلیلی، تریدر با استفاده از سقف‌ها و کف‌های ایجاد شده توسط قیمت می‌تواند خطوط حمایت و مقاومت مورب رسم نماید که در واقع به آن خط روند گفته می‌شود.

خط-روند-در-تحلیل-تکنیکال-ارز-دیجیتال

خط روند (Trendline)

انواع خطوط روند

خطوط روند دارای دو نوع مختلف up trend به معنی روند صعودی و down trend به معنی روند نزولی است و هر یک از آن‌ها دارای خصوصیات منحصر به فردی هستند. ترند لاین‌ها عموما دارای شیب‌های بیش تر از ۱۰ درجه می‌باشند و برای رسم آن‌ها حداقل به دو کف و یا دو سقف قیمتی نیاز است.

خط-روند-صعودی-و-نزولی

حط روند های صعودی و نزولی

بیشتر بخوانید : آموزش خطوط حمایت و مقاومت در معاملات ارزهای دیجیتال

خط روند صعودی

خط روند‌های صعودی دارای شیب مثبت بوده و از اتصال کف‌های تشکیل شده در روند قیمت می‌توان ترند لاین ترسیم کرد. هر چه میزان شیب خط روند صعودی، بیشتر و تند تر باشد نشان دهنده روند پرقدرت می‌باشد و به این معنی است که قدرت خریداران بسیار بیشتر از فروشندگان است و بالعکس.

خط روند نزولی

در خط روند‌های نرولی نیز شیب حرکت قیمت و ترند لاین منفی و رو به پایین می‌باشد. برای رسم ترند لاین‌های نزولی باید سقف های قیمت را به یکدیگر متصل کنیم تا بتوانیم ترند لاین نزولی را رسم کنید.

مزیت رسم خطوط در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟

معمولا با خط روند می‌توان روند بازار و جهت خرید و فروش معامله‌گران را به سادگی درک کرد. استفاده از آن در چارت قیمتی می‌تواند کمک‌های بسیار خوبی به معامله‌گران کند. به عنوان مثال یکی از راه‌هایی که معامله‌گران می‌توانند از طریق آن به سرعت به تغییر جهت و چرخش حرکت قیمت پی‌ببرند، شکسته شدن خط روند توسط قیمت می‌باشد. به طور کلی در روند‌ها در صورتی که قیمت بتواند ترند لاین اصلی خود را بشکند، امکان چرخش روند حرکتی بسیار بالا است.

بیشتر بخوانید : آموزش مقدماتی تریدینگ ویو (Trading view)

در ترند لاین های صعودی معمولا قیمت با نزدیک شدن و برخورد با خط ترند شروع به رشد و افزایش می کنند. علت اصلی این موضوع این است که در محدوده های قیمتی نزدیک به خط ترند، ریسک سرمایه گذاری و خرید بسیار کمتر است زیرا عمده معامله گران با رسیدن قیمت به این خط، از فروش خودداری می کنند درک انواع خط و روند و همین موضوع سبب کاهش میزان عرضه و افزایش تقاضا می شود. لذا احتمال بالا رفتن قیمت در نزدیکی این خط بالاتر می باشد.

همچنین در خط روند های نزولی نیز همین موضوع صادق است و قیمت با هر بار برخورد به ترند لاین نزولی تمایل بیشتری برای نزول پیدا می کند.

بیشتر بخوانید : ربات تریدر ارز دیجیتال و هر آنچه لازم است درباره آن بدانید!

نکاتی مهم درباره خط روند

برای این که بتوانید ترند لاین‌ها را به درستی در چارت قیمتی رسم کنید و به خوبی از آن ها در استراتژی های خرید و فروش خود استفاده نمایید لازم است به چندین نکته ذکر شده در توضیحات زیر توجه داشته باشید و همواره در زمان تحلیل و رسم ترند لاین به یاد داشته باشید.

نکته اول

اولین نکته مهمی که باید به خاطر داشته باشید این است که ترند لاین‌های ترسیم شده در تایم فریم‌های بالاتر از قدرت بیشتری برخوردار هستند و اعتبار زیادی دارند. به همین علت توصیه می‌شود پس از انتخاب تایم فریم معاملاتی خود، به تایم فریم بالاتر بروید و سعی کنید خط روند‌های مهم را ترسیم کنید و سپس در صورت رسیدن قیمت در تایم فریم پایین تر به آن، وارد معامله شوید.

به عنوان مثال اگر در بازار کریپتوکارنسی فعالیت می‌کنید و تایم فریم معاملات شما ۴ ساعته است، بهتر است برای رسم ترند لاین به یک تایم فریم بالاتر مانند روزانه بروید و این کار را انجام دهید. معمولا ترند لاین‌های تایم فریم بالا قدرت و اعتبار زیادی دارند و در صورت برخورد قیمت به آن معمولا واکنش‌های خوبی می‌دهد.

نکته دوم

یک نکته بسیار مهم در رابطه با خط روند این است که هر چه میزان شیب خط رسم شده نزدیک به ۴۵ درجه باشد منطقی تر و قابل اتکا تر می باشد. ترند لاین هایی که دارای شیب بسیار تند و نزدیک به ۹۰ درجه هستند معمولا چندان قابل ریسک کردن نیستند. لذا در ترسیم خطوط ترند در چارت قیمتی سعی کنید آنهایی را پیدا کنید که شیب منطقی و قابل اعتمادی دارند.

نکته سوم

در زمان رسم ترند لاین از انطباق اجباری آن خودداری کنید. برخی از معامله گران در زمان ترسیم ترند لاین سعی می‌کنند خط رسم شده را به اجبار به سایر کف ها یا سقف های قیمتی منطبق کنند. توجه داشته باشید که بهترین ترند لاین آن است که به وضوح دیده شود.

نکته چهارم

برای اینکه یک خط روند اعتبار داشته باشد باید حداقل قیمت به آن ۳ بار برخورد کند در غیر این صورت آن خط روند اعتبار ندارد.

خطوط روند

در بازارهای مالی، خطوط روند، خطوط موربی هستند که بر روی نمودارها ترسیم می شوند. آنها نقاط داده خاص را به هم متصل می کنند و تجسم حرکت قیمت و شناسایی روندهای بازار را برای چارتیست ها و معامله گران آسان تر می کند. خطوط روند یکی از اساسی ترین ابزارها در تحلیل تکنیکال محسوب می شوند. آنها به طور گسترده در بازارهای سهام، ارزهای فیات و بازارهای رمزارز استفاده می شوند. اساساً، خطوط روند مانند سطوح حمایت و مقاومت عمل می کنند، اما به جای خطوط افقی از مورب ساخته می شوند. به این ترتیب، آنها می توانند شیب مثبت یا منفی داشته باشند. به طور کلی، هر چه شیب خط بیشتر باشد، روند قوی تر است. خطوط روند به دو دسته اصلی، صعودی (روند صعودی) و نزولی (روند نزولی) تقسیم می شوند. در ادامه مفاهیم بیشتری در حوزه خطوط روند بیان می شود با ما همراه باشید.

فهرست مطالب:

انواع خط روند

درک جهت یک روند در نمودارها یکی از اساسی ترین راه ها برای افزایش احتمال انجام یک معامله موفق است زیرا تضمین می کند که نیروهای عمومی بازار به نفع شما کار می کنند. به طور کلی خطوط روند به دو دسته صعودی و نزولی تقسیم می شوند.

خطوط روند صعودی

خط روند صعودی

یک خط روند صعودی از موقعیت نمودار پایین تر به بالاتر ترسیم می شود. همانطور که در تصویر زیر نشان داده شده است که دو یا چند نقطه پایین را به هم متصل می کند. یک روند صعودی سیگنالی است که تقاضا برای دارایی، بیشتر از عرضه است و برای نشان دادن احتمال ادامه روند صعودی قیمت استفاده می شود. یک خط روند صعودی سطوح حمایتی را نشان می دهد که بعید است قیمت پایین تر از آنها کاهش یابد.

خط روند نزولی

خط روند نزولی

یک خط روند نزولی از موقعیت بالاتر به پایین تر در نمودار ترسیم می شود که دو یا چند نقطه بالای نمودار را به هم متصل می کند. خط روند نزولی نشان می دهد که عرضه بیش از حد برای اوراق بهادار وجود دارد. نشانه این است که فعالان بازار تمایل بیشتری به فروش یک دارایی نسبت به خرید آن دارند. خط روند نزولی سطوح مقاومتی را برجسته می کند که بالاتر از آن بعید است قیمت افزایش یابد.

توجه!

تفاوت این دو نوع خط در انتخاب نقاطی است که برای ترسیم آنها استفاده می شود. در یک روند صعودی، خطوط با استفاده از پایین‌ترین نقاط نمودار ترسیم می‌شوند یعنی پایین‌ترین کندل ها پایین‌ترین سطح را تشکیل می‌دهند. از سوی دیگر، خطوط روند نزولی با استفاده از بالاترین مقادیر ترسیم می‌شوند یعنی سقف‌های کندل استیک که بالاترین سطح را تشکیل می‌دهند.

نحوه استفاده از خطوط روند

روندهای صعودی و نزولی موضوعات داغ در میان تحلیلگران فنی و معامله گران هستند زیرا تضمین می کنند که شرایط اساسی بازار به جای مخالفت با موقعیت یک معامله گر، به نفع آن است. از خطوط روند برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده می شود. این بدان معناست که از خطوط روند برای شناسایی سطوحی در نمودار استفاده می شود که فراتر درک انواع خط و روند از آن قیمت یک دارایی حرکت دشواری خواهد داشت. این اطلاعات می‌تواند برای معامله‌گرانی که به دنبال سطوح ورودی استراتژیک هستند بسیار مفید باشد یا حتی می‌تواند برای مدیریت مؤثر ریسک، با شناسایی مناطقی برای انجام سفارش‌های توقف ضرر، استفاده شود. با نزدیک شدن قیمت به سطح حمایت یا مقاومت اصلی، دو سناریو مختلف ممکن است رخ دهد. قیمت از خط روند منعکس می‌شود و در جهت روند قبلی ادامه می‌یابد، یا از طریق خط روند حرکت می‌کند که می‌توان از آن استفاده کرد.

ترسیم خطوط روند معتبر

خطوط روند صرفاً خطوطی هستند که مجموعه‌ای از قیمت‌ها را به هم متصل می‌کنند تا به معامله‌گر ایده بهتری درباره اینکه قیمت یک سرمایه‌گذاری خاص به درک انواع خط و روند درک انواع خط و روند کجا می‌رود، می‌دهد. مشکل با فهمیدن اینکه از کدام قیمت ها برای ایجاد خط روند استفاده می شود، رخ می دهد. همانطور که می دانید قیمت های باز، بسته، پایین و بالا برای اکثر سهام به راحتی به دست می آید، اما در ایجاد خط روند از کدام یک از این قیمت ها باید استفاده کرد؟ هیچ کس، پاسخ مشخصی برای این سوال وجود ندارد. سیگنال های فنی تولید شده توسط الگوها/شاخص های فنی مختلف بسیار ذهنی هستند و خطوط روند نیز از این قاعده مستثنی نیستند. انتخاب نوع خط کاملاً تصمیم معامله گر است و هیچ دو معامله گر همیشه با استفاده از نقاط مشابه موافقت نمی کنند. برخی از معامله‌گران فقط قیمت‌های بسته شدن را به هم متصل می‌کنند در حالی که برخی دیگر ممکن است ترکیبی از قیمت‌های بسته، باز و بالا را انتخاب کنند. صرف‌نظر از قیمت‌هایی که به یکدیگر متصل می‌شوند، توجه به این نکته مهم است که هر چه قیمت‌های بیشتری خط روند را لمس کنند، این خط قوی‌تر و تأثیرگذارتر تصور می‌شود.

مهین پرداخت با تفکری نوین برای ارائه انواع خدمات ارزی در خدمت شما است.

روند و خط روند و 2 استراتژی

روند و خط روند و 2 استراتژی

روند و خط روند در تحلیل تکنیکال اولین آموزش و شاید آخرین آموزش تکنیکال باشد ! چرا ؟ چون اگر شما فقط همین یک آموزش را بیاموزید و عمیقا درک کنید به هیچ آموزش تحلیلی دیگری نیاز نخواهید داشت و 2 درک انواع خط و روند استراتژی عالی خواهید داشت .

روند و خط روند و 2 استراتژی

تعریف روند

به سمت و سو و جهت حرکت قیمت روند می گوییم . اگر عدد قیمت رو به فزونی و رشد بود روند ما صعودی است(UP TREND ) و اگر عدد قیمت رو به کاهش و نزولی بود روند ما نیز نزولی است ( DOWN TREND ) اما اگر قیمت مدتی در یک بازه ثابت نوسان کرد ما یک روند خنثی و یا SIDETREND دارید

روند و خط روند انواع روند ها

روند و خط روند انواع روند ها

روند و خط روند و 2 استراتژی

در روند صعودی کف ها یا دره ها بالاتر از دیگری شکل می گیرند و هرگاه کفی بالاتر از کف قبلی شکل گرفت نود درصد سقف یا قله ای بالاتر از قبلی هم شکل خواهد گرفت و این یعنی سیگنال خرید !!

در روند نزولی
سقف ها یا قله ها پایین تر از قله قبلی تشکیل خواهدشد و به پیروی از آن کف ها نیز پایین تر از کف قبلی ، پس اگر قله ای پایین تر از قله قبلی شکل گرفت روند نزولی هشدار داده است و امکان تغییر روند داریم و باید خارج شویم!! .

اما روند ساید
اگر حرفه ای بودیم :
در کف ها می خریم و در سقف ها خارج می شویم
اگر آماتور بودیم :
به محض تشخیص رنج شدن بازار خارج می شویم تا جهت بازار مشخص شود یا رومی روم یا زنگی زنگ . یا میریزه یا میره بالا !

چطوری از روند ها استفاده کنیم؟

برای رسم خط روند صعودی دره ها را به هم وصل می کنیم .تا زمانی که قیمت بالای این خط قرار دارد انتظار رشد قیمت را داریم و و در نتیجه می توان به خرید فکر کرد.اما اگر قیمت زیر این خط آمد روند نزولی می شود وانتظار افت را داریم و در نتیجه بفروشیم

روند و خط روند انواع روند ها

روند و خط روند انواع روند ها

روند و خط روند و 2 استراتژی

برای رسم خط روند نزولی قله ها را به هم وصل می کنیم .تا زمانی که قیمت پایین این خط قرار دارد انتظار افت قیمت را داریم و و در نتیجه می توان به فروش فکر کرد.اما اگر قیمت بالای این خط آمد روند صعودی می شود وانتظار رشد را داریم و در نتیجه می خریم

روند و خط روند انواع روند ها

روند و خط روند انواع روند ها

روند و خط روند و 2 استراتژی

انواع زمانی روند ها

از انواع روند صعودی نزولی و سایت بگذریم به دسته‌بندی روند ها بر اساس تاریخ محقق شدن روند کامل نمی‌توان غافل شد ، روندها به چند دسته تقسیم می شوند روند بلندمدت ، روند کوتاه مدت و روند میان مدت

در روند بلندمدت معمولا یک بازه ۶ ماه تا یک ساله و بالاتر را مد نظر قرار می دهیم

روند میان مدت یک بازه زمانی یک ماه تا ۶ ماه را مد نظر قرار می‌دهیم

و روند کوتاه‌مدت بازه زمانی یک زیر یک ماه را ما بازه زمانی کوتاه مدت

هر روند کوتاه مدت بخشی از یک روند بلندمدت است موج هایی که در روند کوتاه مدت تشکیل میشه در نهایت منجر به تشکیل یک موج بزرگ‌تر در روند میان مدت و موج هایی که در روند میان مدت تشکیل میشه در نهایت منجر به تشکیل یک موج بلند در تایم بلندمدت است

برای معامله گران بلند مدت حرکات قیمت در طی چند روز یا چند هفته اهمیت خاصی ندارد اما برای معامله گران میان مدت و کوتاه مدت رفتار قیمت بین چند هفته و چند روز بسیار مورد اهمیت است

در یک روند بلند مدت صعودی روندهای نزولی کوتاه‌مدت می توانند فرصت های ورود خوبی را برای معامله گران مهیا کنند

*ما با شکست خط روند نزولی وارد خرید می شویم وبا شکست خط روند صعودی همان حوالی خارج می شویم

* به طور کلی ما نزدیک خط روند صعودی دیدگاه خرید داریم و نزدیک خط روند نزولی دیدگاه فروش
* خط روند از مطمئن ترین استراتژی هاست ، فقط باید صبر کنید تا واکنش قیمت به خطوط انجام شود

*هر وقت قیمت به خط روند نزولی رسید منتظر شکست نشده و بلافاصله خارج می شویم ، اگر شکست دوباره وارد خریدمی شویم . ( فعلا ما مدیریت سرمایه را یاد نگرفتیم ! )

* خطوط روند ترسیم شده در دوره‌های زمانی بالاتر معمولا قدرت بیشتری دارند. به همین دلیل، بهتر است که همیشه از نمودارهای طولانی مدت، مثلاً نمودار هفتگی تحلیل خود را شروع کرده و به‌ صورت پله‌ای دوره زمانی نمودار را کاهش دهید.

*همیشه خط روندی را بیابید که بیشترین تعداد برخورد را داشته و ضمن این برخوردها از بدنه شمع‌های قیمتی نیز عبور نکرده باشد. همواره از ترسیم خط روندی که از بدنه شمع‌های قیمتی عبور کرده باشد، بپرهیزید. زیرا این‌گونه موارد فاقد هرگونه ارزش تحلیلی خواهند بود.

به طور خلاصه باید همیشه به دنبال خط روندی باشید که حداقل ۲ تا ۳ برخورد داشته و از بدنه شمع‌های قیمتی عبور نکرده باشد. به عبارت دیگر، هرچه خط روند ایده ال‌تر، اعتبار بیشتر و در نتیجه، بازدهی معاملاتی شما بیشتر خواهد بود.

روند و خط روند انواع روند ها

روند و خط روند انواع روند ها

خط روند Trend line چیست + آموزش رایگان کار با آن

خط روند Trend line چیست

خط روند یا همان ترند لاین (Trend line) روشی محبوب و کاربردی برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت (Support and Resistance) احتمالی در یک بازار به شمار می رود. متاسفانه اکثر معامله گران در بازارهای مالی نمی توانند خطوط روند را به شکل صحیحی ترسیم کنند. در ادامه این مطلب درباره خط روند و نحوه ترسیم صحیح آن صحبت خواهیم کرد. علاوه بر این روشی را به شما معرفی خواهیم کرد که از طریق آن می توانید سقف (top) و کف (bottom) بازار را شناسایی کنید، پس تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.

خط روند چیست؟

همانطور که از نام آن مشخص است، خط روند یا Trend line معیاری است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد و با توجه به جهت روند (صعودی یا نزولی) می تواند سطوح حمایت و مقاومت را به معامله گران نشان دهد. شما می توانید Trend line را به عنوان خط مورب افقی سطوح مقاومت و پشتیبانی نیز در نظر بگیرید، در حقیقت این خطوط به ما در شناسایی نقاط بالقوه افزایش عرضه و تقاضا که در نهایت باعث بالا و پایین شدن بازار می شوند، کمک می کنند.

برای مثال ترند لاین موجود در تصویر زیر در حالت صعودی (Uptrend) رسم شده است. با اتصال کف های قیمتی به یکدیگر می توانیم یک خط روند صعودی را ترسیم کنیم :

خط روند صعودی

در عکس بالا که مربوط به جفت ارز پوند-دلار در بازار فارکس (Forex) است، بازار در یک بازه زمانی بلند مدت چندین مرتبه با محدوده حمایت خط روند برخورد داشته است. در حقیقت این ترند لاین محدوده ای از حمایت را نشان می دهد که معامله گران در آن می توانند به دنبال فرصت های خرید باشند.

حال بهتر است ترند لاین موجود در حالت نزولی را نیز با یکدیگر بررسی کنیم. برای رسم خط روند نزولی سقف های قیمتی را باید به یکدیگر متصل کنیم :

خط روند نزولی

در تصویر بالا که مربوط به جفت ارز دلار استرالیا-دلار نیوزلند است، نمودار نزولی در یک بازه زمانی بلند مدت چندین بار ترند لاین را لمس کرده است. تفاوت این ترند لاین با مثال اول در این است که ترند لاین نزولی نشان دهنده محدوده مقاومت است به گونه ای که به معامله گران در شناسایی فرصت های فروش کمک خواهد کرد.

نحوه رسم صحیح خط روند

حال که مفهوم خط روند را به طور کامل درک کرده اید، بهتر است با نحوه ترسیم آن نیز آشنا شوید. اولین نکته مهم برای شروع این است که برای رسم خط روند به حداقل 2 نقطه از بازار (2 سقف قیمتی و یا 2 کف قیمتی) نیاز خواهید داشت. در حقیقت به محض شناسایی دومین کف یا سقف می توانید خط روند خود را ترسیم کنید. در نمودار زیر 2 نوسان رو به پایین بازار به صورت واضح نشان داده شده است.

نحوه رسم خط روند

توجه داشته باشید که در نمودار بالا 2 نقطه اصلی برای ترسیم ترند لاین وجود دارد. در حقیقت به محض گذر خط روند از این محدوده روند صعودی در قیمت سهام اتفاق خواهد افتاد. همانند نمودار زیر در چند هفته بعد، قیمت بار دیگر خط روند صعودی را لمس می کند. این ترند لاین یک ترند لاین حمایتی است که قیمت را به سمت درک انواع خط و روند بالا منتقل می کند :

رسم ترند لاین

خط روند صعودی که در نمودار بالا وجود دارد این سیگنال را برای معامله کنندگان ارسال می کند که این روند صعودی به احتمال قوی ادامه خواهد داشت. در حقیقت تریدرها با مشاهده خط روند صعودی، فرصت این را پیدا می کنند تا با خرید سهام از روند افزایش قیمت سود کسب کنند. به درک انواع خط و روند این شکل که با هر بار برخورد قیمت با این خط روند می توان انتظار افزایش قیمت را داشت. بنابراین می توان با خرید در پایین ترین نقطه و فروش در بالاترین نقطه به راحتی کسب سود کرد.

3 نکته مهم در ترسیم خط روند

برای اینکه خطوط روند را به شکل صحیح ترسیم کنید باید به 3 نکته کلیدی زیر توجه داشته باشید:

1- استفاده از تایم فریم بالاتر برای ترسیم خطوط روند :

بازه های زمانی یا همان تایم فریم های بالاتر همواره خطوط روند مطمئن تری را تولید می کنند. بنابراین سعی کنید ترند لاین خود را در بازه زمانی طولانی ترسیم کنید. به طور کلی بهتر است اگر شخصی معاملات بورس یا بازار فارکس را بر اساس چهارچوب زمانی روزانه انجام می دهد، ترند لاین را نیز بر اساس تایم فریم روزانه ترسیم کند.

در حقیقت هر چقدر ترند لاین طولانی تر باشد و برخورد قیمت با آن بیشتر باشد، از اعتبار بالاتری نیز برخوردار است. برای مثال خط روند در یک بازه زمانی 2 ساله به مراتب درک انواع خط و روند از خط روندی که در بازه زمانی 2 هفته ترسیم شده، اعتبار و اهمیت بیشتری دارد. نمودار زیر یک مثال بسیار عالی از خط روندی که در بازه زمانی روزانه ترسیم شده است را نشان می دهد.

trend line

در نمودار بالا که مربوطه به جفت ارز پوند انگلستان/فرانک سوییس است بعد از دومین نوسان رو به پایین (Swing Low) و ایجاد کف قیمتی دوم می توان ترند لاین را ترسیم کرد. همانطور که می بینید قیمت دو بار دیگر نیز خط روند را لمس کرده است و این نشان دهنده یک خط روند صعودی قدرمتند است. این مثال نشان دهنده این است که معامله کنندگان با توجه به خط روند حمایتی به دنبال خرید جفت ارز خواهند بود.

نمودار هفتگی نیز یکی دیگر از تایم فریم های مورد استفاده در ترسیم ترند لاین محسوب می شود که در شناسایی اهداف بالقوه در روندهای نزولی یا صعودی مبتنی بر تایم فریم روزانه کاربرد بسیاری دارد. در نمودار پوند انگلستان/فرانک سوییس زیر خواهید دید که ترند لاین هفتگی چگونه برای شناسایی اهداف بالقوه مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

ترند لاین نزولی

همانطور که در نمودار بالا مشاهده می کنید، ترند لاین هفتگی بر خلاف ترند لاین روزانه روند نزولی را نشان می دهد. بنابراین می توان با استفاده از دو خط روند ترسیم شده در این دو تایم فریم بهترین نقطه خرید یا فروش سهم را بدست آورد.

2- ترند لاین و همپوشانی (Overlap) :

اکثر نمونه های خطوط روند در سطح بالا یا پایین کندل های قیمتی دچار همپوشانی می شوند. ولی بهترین خط روند آن است که بیشترین تعداد برخورد را داشته و همچنین از بدنه کندل ها عبور نکرده باشد. در حقیقت یکی از مهم ترین سوالاتی که هنگام ترسیم ترند لاین برای معامله کنندگان پیش می آید این است درک انواع خط و روند که آیا می توان ترند لاین را در ناحیه بالا/پایین و بازشدن/بسته شدن شمع های قیمتی ترسیم کرد یا خیر!

جواب این سوال به ترند لاین بستگی دارد، در حقیقت پیدا کردن خط روندی که به طور کامل روند صعودی یا نزولی داشته باشد، کاری غیر ممکن است. علاوه بر این، خط روندی که کاملا مطابق با باز/بسته شدن شمع های قیمتی باشد نیز کار دشواری خواهد بود. برای مثال نمودار زیر را با دقت مشاهده کنید:

نحوه رسم خط روند

همانطور که در نمودار بالا مشخص است، ترند لاین به طور کامل با نقاط بالا یا همان بدنه اصلی هر کدام از کندل ها انطباق ندارد. البته این موضوع به معنی عدم اعتبار ترند لاین نیست بلکه نکته درک انواع خط و روند حائز اهمیت این است که نمودار هفتگی هرگز در بالای این سطوح بسته نخواهد شد.

ایده آل ترین حالت در ترسیم ترند لاین این است که ترند لاین بیشترین تعداد برخورد را داشته و در عین حال بدنه اصلی هیچ کدام از شمع های قیمتی را نیز قطع نکرده باشد. به عبارت دیگر اگر خط روند از بدنه کندل ها عبور کرده باشد، آنگاه می توان نتیجه گرفت که خط روند به احتمال خیلی زیاد از اعتبار کافی برخوردار نخواهد بود. همچنین می توانید در رسم خط روند سایه کندل ها را به دلخواه در نظر بگیرید. پیشنهاد می شود در چارت هایی با تایم فریم های 1 روزه و یا بیشتر حتما خط روند را از بالای سایه ها رسم کنید چرا که کندل ها در این چارت ها قدرت بیشتری دارند.

3- انطباق اجباری منحنی

انطباق اجباری منحنی متداول ترین مشکل تریدرها در زمان ترسیم ترند لاین محسوب می شود. این موضوع زمانی اتفاق می افتد که یک تریدر به اشتباه، وجود یک سطح را باور کرده و تلاش می کند تا آن را با نمودار قیمتی تطابق دهد. در حقیقت خط روندی خوب است که کاملاً واضح باشد و اگر به درستی با نمودار انطباق ندارد، بهتر است از استفاده از آن اجتناب کنید.

استفاده از خط روند برای شناسایی وارونگی بازار

خط روند اغلب برای شناسایی فرصت های خرید و فروش مورد استفاده تریدرها قرار می گیرد. البته شما می توانید از این روش برای یافتن نقاط وارونگی بازار نیز استفاده کنید. در حقیقت مادامی که بازار خط روند را به عنوان سطوح حمایت و مقاومت دنبال می کند و نمی تواند از آن عبور کند، امکان شناسایی فرصت های خرید و فروش وجود دارد. شاید این سوال برای شما پیش بیاید که اگر خط روند بازار شکسته شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟

در این حالت بازار دچار نوسان بسیار عمده ای می شود، برای مثال در نمودار زیر بازار ترند لاین حمایت را شکسته و دوباره همان خط روند را به یک سطح مقاومت جدید تبدیل کرده است :

شکست خط روند

در نمودار بالا مشاهده می کنید که روند قیمتی جفت ارز پوند انگلستان/فرانک سوییس در یک بازه زمانی ترند لاین را دنبال کرده است. اما بالاخره قیمت توانسته این ترند لاین را شکست دهد و از آن عبور کند. این ترند لاین صعودی که نقش حمایتی را بازی می کرد بعد از شکسته شدن نقش یک خط روند مقاوتی را بازی می کند. بنابراین زمانی که کندل در پایین خط روند صعودی (یا بالای خط روند نزولی) بسته شد، می توانید اقدام به خرید یا فروش سهام خود کنید و به راحتی کسب سود کنید. (و در صورتی که قطع نکرد روند گذشته ادامه دار خواهد بود و باز هم می توانید به سادگی کسب سود کنید.)

البته برای تشخیص شکست ترند لاین باید توجه داشته باشید که ترند لاین مورد هدف حداقل با 3 نقطه برخورد داشته باشد. به عبارت دیگر این روش در زمانی که ترند لاین واضح تر باشد، عملکرد بهتری خواهد داشت. شما همچنین می توانید از این استراتژی برای شناسایی وارونگی صعودی (Bullish Reversal) نیز استفاده کنید.

شکست خط روند نزولی

در نمودار بالا کاملاً مشخص است که ترند لاین نزولی بعد از شکست به سرعت نقش یک خط حمایتی را بازی می کند و نمی گذارد قیمت به پایین تر از آن نفوذ کند.

همانطور که مشاهده کردید، شما با استفاده از ترند لاین می توانید وارونگی های بازار را شناسایی کنید. این روش بدون شک یکی از بهترین متدهای پیش بینی تغییر جهت در تمامی بازارهای مالی محسوب می شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.