تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری در چیست؟
سرمایه گذاری و معامله گری موضوع بسیار مهمی است که فعالان بازار بورس باید آن را به دقت بررسی کنند.
وحید بلالی؛ بازار: در ادامه آموزش های مفاهیم بورسی سایت تحلیل بازار به موضوع تفاوت «معامله گر یا سرمایه گذار؟ سرمایه گذاری» و «معامله گری» می رسیم، این دو موضوع با یکدیگر تفاوت های اساسی دارند که هر فعال بازار بورس باید آن را فرابگیرد.
سرمایه گذاری چیست؟
سرمایه گذاری عبارت است از آوردن سرمایه یا قرض گرفتن سرمایه برای مشارکت در پروژه های متعدد. به این منظور سرمایه گذار از ابزارهای متنوع و یا از کلاس های دارایی متعدد بهره می برد، اهداف سرمایه گذاری می تواند شامل خرید سهام شرکت ها، صندوق های سرمایه گذاری مشترک، صندوق های سرمایه گذاری قابل معامله در بورس یا اوراق قرضه باشد. این نوع از سرمایه گذاری در حالت کلی دراز مدت است چرا که وقتی سرمایه گذاری می کنید باید صبر کنید تا کار شما توسعه پیدا کرده و به نوعی شریک آن کسب و کار محسوب می شوید.
سرمایه گذاری نیاز به زمان دارد و به نوسان های روزانه قیمت سهام کاری ندارد، سرمایه گذار نباید نگران نوسان قیمت ها باشد، در دنیای سهام ممکن است قیمت یک سهم در یک روز به ناحیه منفی ۱۰ درصد برسد اما ارزش واقعی آن هیچ تفاوتی نکند.
یک سرمایه گذار همیشه باید در ابتدا با دیدگاه بنیادی ارزش موضوع سرمایه گذاری را به دقت بررسی کند، برای این کار می تواند ترازنامه های شرکت را در سامانه کدال مورد بررسی قرار دهد، دوره های تجاری را مطالعه کرده و به نظرات تحلیلگران مراجعه کرده و از نظرات تخصصی صندوق های سرمایه گذاری، کارشناسان بورسی، مشاوران بورسی، سایت معامله گر یا سرمایه گذار؟ های تخصصی بورس بهره کسب کند.
در سرمایه گذاری دو عامل شما را ثروتمند خواهد کرد: ابتدا بررسی ارزش بنیادی سهم و بررسی تحولات اقتصادی اعم از نرخ تورم، ارزش قیمت دلار و تاثیر بر شرکت می توان امیدوار بود سرمایه به مقدار غیرقابل باوری رشد کند، معامله گر یا سرمایه گذار؟ اساسا بورس در خدمت افرادی است که نگاه بلندمدت به بورس دارند و نوسان های روزانه هیچ تاثیر منفی بر این نوع افراد نداشته و می توانند با خیال راحت سرمایه خود را چند برابر ببینند.
معامله گری چیست؟
معامله گری عبارت است از خرید و فروش با دید کوتاه مدت برای کسب منفعت از نوسان قیمت ها. این تعریف مسلما کامل نیست و ابهام دارد. استفاده از کوتاه مدت ابهام را بیشتر کرده و این که کوتاه مدت چه زمانی است می تواند مورد بحث قرار بگیرد. زیرا معاملات را می توان در بازه های زمانی متفاوتی انجام داد، در بازار برخی از نوسان گیران در ظرف چند ثانیه یا چند دقیقه خرید و فروش می کنند و از سوی دیگر افرادی هستند که بر روی روندها کار می کنند و با حرکت بر روی روندهای مختلف به دنبال سوددهی هستند، به عنوان نمونه یک روز بر روی گروه دارویی سوار شده و با گرفتن سود دلخواه و پیش از آن که بازار این گروه به سمت منفی برسد این گروه را ترک کرده و سوار بر گروه دیگر می شوند، این گونه افراد به دنبال اخبار مختلف بنیادی سهام می گردند و برای رسیدن به اخبار خاص هزینه زیادی را انجام می دهند.
باید به این نکته توجه ویژه ای شود که بازه های زمانی نسبی هستند، ممکن است دوره ای برای یک فعال بورسی کوتاه مدت و برای دیگری طولانی باشد. بنابراین عنصر زمان تنها عامل موثر جدا کردن سرمایه گذار از معامله گر نیست، پس عامل موثر چیست؟ عامل موثر کسب منفعت از نوسان قیمت ها است. در معامله گری هدف آن است که از تغییر قیمت ها سودی به دست بیاید و این تمام ماجرای معامله گری است، به همین دلیل یک معامله گر بیشتر از آنکه عوامل بنیادی را بررسی کند به دنبال عوامل تکنیکال یک سهم است. معامله گران حرفه ای معتقدند همه چیز در قیمت لحاظ شده و حتی عوامل بنیادی منفی نیز در تحلیل تکنیکال دیده می شود، البته در ایران این نگاه هنوز مورد نقد بوده زیرا در کشور ما عوامل بنیادی می توانند به یک باره صعود گروهی نمادها را موجب شوند.
در بازارهای دوطرفه معامله گر می تواند هم از صعود قیمت ها منفعت کسب کند هم از نزول قیمت ها، کسب سود از بازار دوطرفه نیز یک تفاوت مهم سرمایه گذار و معامله گر است، همچنین یک معامله گر می تواند بر روی اوراق بدهی، اختیار تبعی سهام، صندوق های قابل معامله در بورس، بازار آتی، بازار گواهی سپرده طلا و سکه در بورس کالا سود کسب کند که سرمایه گذار به این سمت نمی روند.
ناحیه خاکستری بین معامله گری و سرمایه گذاری
آیا نمی توان مدلی بین سرمایه گذاری و معامله گری پیدا کرد؟ چرا اما توضیح کمی سخت است، خصوصا اگر بخواهیم از عبارتی چون «معامله گری بر اساس ارزش» یا «سفته بازی بنیادی» استفاده کنیم. در این روش معامله گر از کاهش غیرمنصفانه قیمت دارایی های مختلف با دیدی میان مدت استفاده می کند و تا مادامی که بازار از این قیمت گذاری غیرمنصفانه دست نکشیده و اصلاح قیمت ها رخ نداده در بازار می ماند، مثال واضح این واقعیت بررسی بازار بورس ایران در سال 98 و رشد حبابی برخی شرکت های کوچک بوده که برخی از آنان بیش از 10 برابر رشد کرده اند، در این روش از تحلیل تکنیکال و محاسبه حدضرر و حد سود استفاده می شود، جالب است بدانید دو شخصیت معروف بورسی جهانی به نام آندره کوستولانی و جس لیورمور از این روش استفاده می کردند.
این روش در بازار بورس ایران نیز به شدت باب شده و بسیاری از کدهای حقوقی و برخی از کدهای حقیقی از این روش برای کسب سودحداکثری استفاده می کنند.
عناصر مشترک تمام مدل ها
معامله گران، سرمایه گذاران و سفته بازان بنیادی به هر حال باید برای معاملات خود یک زمان بندی مشخصی داشته باشند، باید گفت که هر چه بازه انجام معاملات کمتر باشد زمان بندی از اهمیت بیشتری برخوردار است، همه بورس بازان باید برای خود یک سناریوی خروج از معاملات را داشته باشند که دو جنبه در آن لحاظ شده باشد: ابتدا زمانی که شرایط به نحوی پیش نرفته که انتظار داشته اند و دوم سود مورد نظر محقق نشده است.
حداقل وجه مشترک تمام روش های سفته بازی معامله گر یا سرمایه گذار؟ در بازارهای مالی از دید تخصصی داشتن یک استراتژی برای معاملات است، امکانات آموزشی زیادی برای این کار وجود دارد، می توان از آن بهره برد. در این باره بیشتر خواهیم نوشت.
تفاوت سرمایه گذار و معامله گر
اولین قدم در راه موفقیت در بورس این است که عوامل منجر به موفقیت را کاملاً بشناسیم و بدانیم که چه مراحلی را باید طی کرد تا به آنجا رسید و بعد نقشه راهی برای گذر از این وادی ترسیم نماییم. بعد از آن قدم بعدی که اغلب نادیده گرفته می شود این است که شما تشخیص دهید به عنوان سرمایه گذار در بورس حضور دارید یا به عنوان معامله گر. این مسئله بسیار مهم و نقش آفرین است به این دلیل که تفکر و استراتژی های معاملاتی این گروه به طور کامل با هم متفاوت است و عدم تشخیص خود در یکی از این دو گروه باعث می شود نحوه تجزیه و تحلیل و معاملات شما دچار نوعی سردرگمی شود که منجر به عدم موفقیت در معاملات خواهد شد. در ادامه با مروری بر تفاوت سرمایه گذار و معامله گر با نت نوشت همراه باشید.
تفاوت سرمایه گذار و معامله گر
یکی از اشتباهات رایج مردم در بورس همین عدم تفکیک و تفاوت سرمایه گذار و معامله گر از هم است. به طور مثال شما سهامی را از نظر یک سرمایه گذار تجزیه و تحلیل می کنید ولی در زمان ورود و خروج از نظر یک معامله گر عمل می کنید به این معنا که این سهم یک سرمایه گذاری بلند مدت است و در آن صورت سوددهی خوبی نصیب شما می شود ولی شما بدون توجه به این مسئله متوجه می شوید در کوتاه مدت هیچ اتفاق خاصی در سهام نیفتاده است و اشتباهاً آن را می فروشید بدون توجه به این که آن شرکت از دیدگاه سرمایه گذاری تحلیل شده است و با شما با دیدگاه یک معامله گر با آن برخورد کرده اید. و بعد هم سهام رشد کرده است و شما خارج از بازار فقط نظاره گر سودهای دست نایافته خواهید بود.
در ادامه بررسی تفاوت سرمایه گذار و معامله گر باید گفت بنابراین قدم دوم درک صحیح از رفتار سرمایه گذاران در مقابل رفتار معامله گران است و تشخیص و انتخاب یکی از دو گروه به عنوان شیوه معاملاتی شما و انجام نحوه تجزیه و تحلیل شخص هر گروه برای ورود و خروج به سهام.
در بعضی از اوقات شما می توانید خود را جزء هر دو گروه ببینید به این شکل که چند درصد از پرتفوی (سبد سهام) خود را به سهام هایی که از نظر سرمایه گذاری تحلیل شده اند اختصاص می دهید و چند درصد دیگر را به سهام هایی که از نظر معامله گری تحلیل شده اند را اختصاص می دهید.
ولی نکته مهم درباره تفاوت سرمایه گذار و معامله گر این است که در موقع فروش و در طول نگهداری سهام دقیقاً باید بر اساس همان شیوه ای که سهام را تحلیل کرده اید ( از دیدگاه سرمایه گذار یا معامله گر) خرید کرده اید رفتار نمایید و مواظب باشید شیوه انتخاب این سهام ها با یکدیگر تداخل نماید.
راهنمای آشنایی با مفهوم معامله گر/ معامله گر مبتدی با حرفه ای چه تفاوتی دارد؟
امروزه سرمایه گذاری به عنوان یکی از با اهمیت ترین اصول حفظ ارزش پول، شناخته میشود. از زمان گذشته تا حال، انجام معامله به روش مبادله کالا به کالا صورت می گرفته و همین امروز هم به گونه های مختلف انجام می گیرد. در بازارهای مالی انواع متنوعی از تریدرها وجود دارند. در این مقاله قصد داریم با مفهوم معامله و معامله گر آشنا شده و تفاوتهای یک معامله گر حرفه ای با مبتدی را بررسی کنیم.
معنی لغوی معامله گر
در لغت معامله گر به کسی می گویند که معامله را در هر بازاری انجام میدهد. در عرف شایع در بازار، تریدر فردی است که مدت زمان معامله هایش کوتاه بوده و سودی که به دست می آورد، بیش از افزایش و کاهشهای قیمت در بازار است. شاید در نگاه اول این کار راحت باشد، ولی این کار در حقیقت به بررسی،تحلیل و مهارت زیادی به منظور شناخت بازار هدف، نیاز دارد. فهم روند بازار در دوره های زمانی کوتاه مدت، از ریسک فراوانی در معامله برخوردار است.
معامله گر با سرمایه گذار چه فرقی دارد؟
مسئله مهمی که به عنوان تفاوت بین سرمایه گذاران و معامله گران شناخته می شود، مسئله زمان است. همانگونه که گفتیم مدت زمان حضور تریدر در معاملات، کوتاه است. معمولا مدت زمان حضور معاملهگران در یک معامله، کوتاه مدت و یا میان مدت میباشد. از طرفی دیگر سرمایهگذار دید بلندمدتی به بازار داشته و خود را درگیر نوسانات کوتاه مدت بازار نمیکند؛ میتوان اینطور گفت که اساس تحلیل سرمایه گذار، بنیادی یا فاندامنتال میباشد. سرمایهگذاران فاندامنتالیست، اعتقاد دارند که قیمت یک سهم در هر نقطهای هم که باشد، نهایتا آن قیمت، به ارزش ذاتی خود خواهد رسید. پس بررسی و تحقیق درباره ارزش ذاتی سهام، یکی از تحلیل های میباشد. این در حالیست که اگر قیمت لحظهای یک سهم از قیمت ارزش ذاتی کمتر باشد، آن سهم ارزنده است.
معامله گر مبتدی با حرفه ای چه فرقی دارد؟
در این قسمت تصمیم داریم به برخی از خصوصیات یک تریدر حرفهای معامله گر یا سرمایه گذار؟ اشاره کنیم:
. توانایی کنترل هیجان و احساس
از جمله مهمترین فرقها بین معامله گر حرفه ای با معامله گر مبتدی، برخورداری از کنترل هیجان در زمان انجام معامله است. همانگونه که وارن بافت میگوید: “اگر نتوانید احساساتتان را کنترل کنید، سرمایه خود را هم نمیتوانید کنترل کنید” اگر بتوانید به برنامه معاملاتی خود در هنگام انجام معامله پایبند باشید، میزان خطاهای شما بسیار کم می شود. بنابریاین مقایسه میزان سود شما بعد از یک بازه زمانی بلندمدت نیز به طور کامل مشهود است.
. برخورداری از برنامه ریزی معاملاتی
اگر بخواهیم یکی از مهم ترین فرقها بین یک تریدر حرفهای با مبتدی را ذکر کنیم، بدون تردید وجود برنامه ریزی معاملاتی، همان است. چرا ریشهای؟ زیرا در صورتی که برنامه ریزی معاملاتی مناسب و کاملی داشته باشید، میزان ضرر و مدیریت سرمایه شما مطابق با آن صورت می گیرد. از مزایای برنامه ریزی قوی، میتوان به فیلترکردن سهام و یا ارزهای مختلف اشاره کرد. به نحوی که بعد از استفاده از تحلیلهای بنیادی، تکنیکال و رفتارشناسی (پرایس اکشن) مناسب ترین سهام و ارزها در اختیار شما قرار گرفته و خیال شما از بابت این موارد آسوده شود.
. پیشگیری از حرص و ترس
معاملهگر حرفهای آگاه است که چه هنگامی به یک معامله ورود کند و چه زمانی از آن خارج شود. این آگاهی موجب میشود تا حرص و یا ترس از میان برود.
. مشخص کردن میزان ضرر
تعیین حد ضرر قبل از واردشدن به یک معامله، یکی از تفاوتهای مهم بین یک تریدر حرفهای با مبتدی محسوب میشود. حد ضرر به معنای قیمتی است که در صورت ریزش سهم ورسیدن به آن قیمت، بدون هیچ حرف و حدیثی آن معامله بسته شود. هرقدر یک تریدر به میزان ضرر مقید باشد، علامتی برای پختگی و حرفهای بودن آن است.
. مدیریت ریسک و سرمایه
مدیریت سرمایه نخستین گام برای نیل به موفقیت در بازارهای مالی است. این مسئله را همیشه در نظر داشته باشید که ” در بازارهای مالی، حفظ سرمایه خیلی مهمتر از به دست آوردن سود است” این عبارت به معنای این نیست که سود بی اهمیت است. ولی در صورتی که هدف اساسی شما از معاملهگری، به دست آوردن سود باشد، امکان دارد دچار فعالیتهای خطرناکی شوید؛ در این موقعیت نه تنها سودی به دست نمی آید، بلکه سرمایه اولیه شما هم احتمالا از بین می رود. اینجا جاییست که صحبت از مدیریت ریسک به میان میآید. همانگونه که ذکر شد، هنگامی که به دست آوردن سود معامله گری را هدف اساسی خود بگذارید، در حقیقت ریسک معاملاتی خود را افزایش داده و در بعضی موقعیت ها به خطای معاملاتی دچار می شوید.
به روز نگه داشتن دانسته ها
تریدینگ شغلی است که دائما در حال تغییر و تحول است. یک معاملهگر موفق به صورت مداوم بازار را بررسی و تحلیل می کند و در هر لحظه علم و دانستنی های خود را به روز میکند. او بایستی بتواند همواره تسلط نسبی به بازار داشته و تغییرات موجود را زیر نظر بگیرد.
انواع معامله گر و سرمایه گذار در بازارهای مالی را بشناسیم
معامله گران در بازارهای مالی را میتوان به روشهای مختلفی تقسیم بندی کرد. در این مقاله به بررسی انواع معامله گر و چگونگی رفتار معاملاتی آنها میپردازیم.
با در نظر داشتن معیار طبقهبندی رابرت کیوساکی در کتاب ۴ ربع نقدینگی (Cashflow Quadrant)، افراد با توجه به نحوه کسب درآمد به ۴ دسته تقسیم میشوند که این ۴ دسته عبارتاند از: کارمند، خویشفرما، صاحب کسب و کار (کارفرما) و سرمایهگذار؛ که دو دسته اول تمرکز بیشتری بر امنیت کاری و دو دسته دوم تمایل به آزادی عمل بیشتر در کار خود دارند. افراد درون هر یک از این دستهها به طور جداگانه بسته به پارامترهای مختلف تقسیم میشوند که یکی از این تقسیمبندیها درون دسته سرمایهگذاران اتفاق معامله گر یا سرمایه گذار؟ میافتد.
سرمایه گذاری
در بازارهای مالی، سرمایهگذاری به در معرض ریسک گذاشتن سرمایه و دارائی فرد به منظور دریافت بازدهی مالی گفته میشود. سرمایهگذاران با استفاده از روشهای مختلف برای بدست آوردن کسب بازدهی و به انجام رساندن اهداف مالی مهم نظیر ایجاد درآمد برای دوران بازنشستگی، پشتیبانی مالی یک مؤسسه نظیر ساخت یا پشتیبانی از مدارس و مؤسسات آموزشی و یا به سادگی افزایش ثروت در طول زمان تلاش میکنند.
ابزارهای سرمایهگذاری بسیار متفاوتی برای رسیدن به اهداف یک سرمایهگذار وجود دارد که از بین آنها میتوان به بورس، اوراق قرضه، ETF ها، معاملات آتی، تبادلات بینالمللی، طلا، نقره، برنامههای بازنشستگی و املاک اشاره کرد. سرمایهگذاران میتوانند از زوایای مختلف فرصتها را بررسی کرده و در نهایت به یک استراتژی با کمترین ریسک و بیشترین بازدهی برسند. سرمایهگذاران حرفهایتر به طور کلی جذب بازارهائی میشوند که سرعت نقدشوندگی بالائي در کنار معامله گر یا سرمایه گذار؟ نوسانات جذاب داشته باشند.
انواع معامله گر
تا اکنون، به هر فرد که سرمایه خود را بخاطر کسب سود بیشتر در معرض ریسک قرار دهد، سرمایهگذار گفته میشد؛ ولی با توجه به میزان زمان درگیری سرمایه اصلی فرد در معامله، میتوان دستهبندی متفاوتی از انواع سرمایهگذار ارائه کرد که در ادامه به معرفی و توضیح هر کدام پرداخته میشود:
سرمایهگذار (Investor, Position Trader)
سرمایهگذار در این طبقهبندی به آن دسته از معاملهگران اطلاق میشود که به معاملاتی با هدف دریافت سود بلندمدت وارد میشوند. بدین جهت به سرمایهگذاران، معاملهگران “خرید و نگهداری” (Buy & Hold Trader) نیز گفته میشود. به طور کلی، یک سرمایهگذار معاملاتی در بازه زمانی ۱ سال به بالا انجام میدهد و به هدف شکار حرکتهای بزرگ وارد بازار میشود. همچنین ریسک معاملات این افراد بسیار کم میباشد.
نوسانگیر (Swing Trader, Speculator)
با کاهش میزان زمان معامله، نوع جدیدی از معاملهگری معرفی میشود که به دنبال شکار نوسانات موجود درون بازار میباشد که اصلاحاً به آنها نوسانگیر گفته میشود. با کاهش زمان معامله، این افراد ناچار به تحمل ریسک بالاتری در معاملات خود هستند که همین امر موجب میشود برای دسته سرمایهگذار همانند افراد قمارباز معامله گر یا سرمایه گذار؟ به نظر برسند؛ ولی در اصل Speculator ها با تسلط به تحلیل بازار و مدیریت ریسک و سرمایه خود اقدام به معامله میکنند و همین امر باعث میشود که در صورت رعایت استراتژی اصولی، موفقیت سریعتری نسبت به سرمایهگذاران داشته باشند. بازه معاملاتی یک Speculator معمولاً بین یک هفته تا ۱ سال میباشد.
اسکالپر (Scalp Trader)
با افزایش تمایل برای انجام سریع معاملات، افراد به معاملاتی بسیار سریع در بازه چند ساعت تا ۱ هفته روی میآورند که این امر در بازارهای بینالمللی با عمق و سرعت بیشتر تا چند ثانیه هم کاهش مییابد. این دسته از معاملهگران اصطلاحاً Scalper نامیده میشوند. یک اسکالپر، در صورت رعایت استراتژی اصولی، میتواند مسیر موفقیت مالی را بسیار سریعتر از سایر افراد طی کند؛ ولی در این مسیر ریسک بسیار بیشتری را متحمل شده که این امر باعث افزایش فشار روانی بر روی این دسته از معاملهگران میشود و به همین دلیل اکثراً اسکالپرها در کنار استراتژی تحلیل و معاملاتی خود، یک روتین آمادهسازی روانی قبل و بعد از معاملات را نیز رعایت میکنند.
تیپ شخصیتی و نوع معامله گری
با توجه به دستهبندی ذکر شده، میتوان مشاهده کرد که هر فرد بسته به تیپ شخصیتی خود اقدام به معامله در بازههای زمانی مختلف میکند. ولی چیزی که در بین همه آنها به طور مشترک یک امر حتمیست، لزوم تبعیت همه افراد از استراتژی تحلیلی و معاملاتی اصولی و تدوین شده براساس تیپ شخصیتی هر خویش است. میتوان گفت فارغ از نوع دسته معاملاتی، توجه و رعایت این استراتژی میتواند ضامن بقا و موفقیت مالی انواع معامله گران در بازارهای مالی باشد.
R. Kiyosaki, Cashflow quadrant. Scottsdale, AZ: Plata Publishing, 2011.
تفاوت معاملهگر با سرمایهگذار در بازار بورس
فعالان بازار بورس را میتوان به دو دسته معاملهگر و سرمایهگذار تقسیم نمود. در این مطلب قصد داریم به بررسی آنها بپردازیم:
سرمایهگذاران – کسانی هستند که سهام شرکتها را با هدف دریافت سود سالیانه شرکتها و اکثرا به دید بلندمدت خریداری میکنند. گرچه رشد قیمت سهامی که خریدهاند نیز برای این اشخاص دارای اهمیت میباشد اما هدف اصلی سرمایهگذاران، دریافت سود سالیانه است و به نوسانات قیمت سهام اهمیت زیادی نمیدهند.
این دسته افراد عقیده دارند فقط باید سرمایهگذاری کرد. استدلال آنها این است که معاملهگری و خرید و فروش سهام در دفعات مکرر، فقط باعث پرداخت بیشتر کارمزد به کارگزار میشود و چون در نوسانگیری درصد خطاها و اشتباهات بیشتر است، برایند خرید و فروشها در نهایت باعث متضرر شدن شخص میگردد.
معاملهگران – کسانی هستند که سهام شرکتها را با هدف استفاده از نوسانات قیمت سهام خریداری میکنند. ممکن است این افراد نیز به دلایلی سهام خریداری شده را در زمان برگزاری مجمع شرکت نگهداری کنند و از سود سالیانه بهره ببرند اما هدف اصلی آنها تنها معاملهگری و خرید و فروشهای مکرر به قصد کسب سود است.
این دسته افراد نیز عقیده دارند دوران سرمایهگذاری (که از آن به عنوان سهامداری نیز یاد میشود) به پایان رسیده و فقط باید به فکر نوسانگیری بود. استدلال و دلایل این دسته از افراد این است که با نوسانگیری میتوان سودهای سریعتری بدست آورد ولی سهامداری صبر زیادی میطلبد. همچنین این دسته از افراد عقیده دارند معاملهگری (نوسانگیری) فعالیتی هیجانآور و پرجنب و جوش میباشد ولی سهامداری اینطور نیست.
به نظر شما حق با کدام دسته از این افراد است؟ شما از کدام دسته هستید؟ ترجیح میدهید در گروه نوسانگیران (معاملهگران) قرار گیرید یا در دسته سرمایهگذاران ؟
حتما در بخش دیدگاه نظرتان را مطرح کنید و از سایرین نیز دعوت نمایید در این نظرسنجی شرکت کنند.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
سایر مطالب: سرمایه گذاری در بورس چیست , شروع ترید (معامله یا تریدینگ در ارز دیجیتال و بازارهای مالی) , فرق نوسان گیری با سهامداری
به اشتراک بگذارید:
شجاعالدین جهاندیده
در بورسینس با مقالات آموزشی، دورههای آنلاین و کتابها و. به شما کمک میکنیم درآمد بیشتری داشته باشید و سود بیشتری از سرمایهگذاری کسب کنید. *** در توئیتر فالو کنید: https://twitter.com/jahandide
16 نظر
من فارغ از اینکه کدام بهتره مجبورم معامله گری کنم،چون فعلا شغلی ندارم و نمیتونم ۸ سال یا ۵ سال منتظر بمونم این حرف درست و کلیشه ایه ک سهم و بخر بنداز معامله گر یا سرمایه گذار؟ برا ۱۰ ساله ولی مساله اینجاس آیا هر کسی این قدر پول اضافی دارد بنظر من ک خیر،من پول اضافی ندارم پس معامله گری وو ترجیح میدم ضمنا معامله گری هم اگه مهارتش باشه در بلندمدت همونقدر حتی بیشتر سود میده فرض کن تو ۱۰ درصد سود در ۱۰ روز کسب کنی با معامله دوباره سودو هم اضافه کن میشه سود مرکب ضمنا هر سهمی ک تو بلندمدت دهها برابر نمیشه خیلی سهما رشد کمی می کنن ضمنا بعضیا هم ک رشدهای عجیبی کردن برگشتن ب قیمتهای چندسال قبل پس حتی سهامدار هم باید نقطه خروجو بلد باشه
سلام، به نظر من سرمایه گذار بودن یا معامله گر بودن بستگی به شخصیت آدم داره اگر شخصیت هیجانی و ریسک پذیری دارین معامله گری بهتره ولی اگه ریسک گریز و آدم آینده نگری هستید سرمایه گذاری توی بورس بهتره.
یه نکته هم به نظرم باید گفته می شد و اینه که توی بورس ایران سود سهام از قیمت سهم کم میشه و چند ماه بعد به فرد پرداخت میشه که این خودش باعث بی تفاوتی نسبت به سود گرفتن افراد میشه و همین ویژگی باعث افزایش میل معامله گری میشه تا میل سرمایه گذاری
سلام، به نکته خوبی اشاره کردید
سلام
من علاقه مندم که سرمایه گذاری بلند مدت رو تجربه کنم ولی به چه صورت میتونم در مورد سهم ها و شرکتهای با بنیاد قوی که بشه طولانی مدت سرمایهگذاری کرد اطلاعات کسب کنم و اونارو شناسایی کنم؟
امکان داره چند مثال بزنید.
ممنونم
سلام وقت بخیر
بحث مفصلی هست
آموزشهای مرتبط با تحلیل بنیادی رو در اینترنت جستجو کنید
سلام من بیشتر از نظر سوال دارم
اول اینکه من ادم صبوری نیستم و به خاطر اون استرس و جذابیت معامله گری و رسیدن به سود میخوام وارد بورس شم
اما برای من تازه کار یسیری مسایل سخته بااین که مسایل بورس رو تا حدودی دنبال میکنم اما نمیدونم الان برای شروع از صفر از کجا بدونم چه سهامی ارزش خریدن داره من فقط قیمت روی تابلو رو می بینم و از کجا بدونم بصرفه است یانه .چون ما توی شرکت ها نیستیم و نمیدونیم تولیدشون خرید داره مشکلی نداره یا چیز دیگه.
دوما اینکه چطور خرید کنم
من میخوام با خیلی خیلی کم شروع کنم پایین ترین حد خرید.پس باید شخصا اینکار را انجام بدم چون مبلغم کمه اما چطوری .
ممنون میشم راهنمایی ای کنید که عملی باشه
سلام
برای اینکه از کجا بدونید کدوم سهم رو باید بخرید باید تحلیلگری رو یادبگیرید. الان براتون مبهمه چون این مهارت رو ندارید.
برای خرید سهام به هرمقدار ، کافیه از یه کارگزار کدمعاملاتی و دسترسی معاملات آنلاین ر بگیرید (اکثر کارگزاری ها دارن) برای دریافت کدمعاملاتی این راهنما رو بخونید: https://www.bourseiness.com/30198/agah-express-stock-exchange-code
بعد از دریافت کدمعاملاتی و دسترسی داشتن به معاملات آنلاین، میتونید از هرجا که هستید (با حداقل 100 هزارتومان) با اینترنت سهام خریدوفروش کنید
باز سوالی هست بپرسید همینجا
باسپاس از شما
سلام درامد نوسان گیری بهتر است یا سرمایه گذاری
نوسان گیری ریسک بیشتری داره، زمان بیشتری میخواد و با خصوصیت شخصی هرکسی هم سازگار نیست
سرمایه گذاری زمان کمتری میبره
با این شرایط خود شما باید انتخاب کنید
اغلب افراد ترکیبی از این دو روش رو پیش میگیرن
بنظر بنده ترکیبی از این دو رویکرد میتونه مفید باشه
البته بستگی به شخصیت هر فرد داره مثلا کسی که رویکردی نزدیک به سرمایه گذار بودن داره تا نوسان گیر میتونه 90% سرمایشو درگیره سرمایه گذاری و 10% سرمایشو اختصاص به نوسان گیری با دید کوتاه مدت و میان مدت بکنه در این صورت هم به میل درونی خودش(سرمایه گذار بودن) پاسخ داده و از جو بازار کمتر پیروی میکنه چون درصد زیادی از سرمایشو به سرمایه گذاری اختصاص داده .از سوی دیگر هم میتونه باعث بشه که حوصله اش به واسطه اون 10% که به نوسان گیری اختصاص داده سر نره و دست به معاملات بی حساب کتاب و بی رویه در بازار نزنه از طرفی میتونه مهارتهای یه سرمایه گذار و یک نوسانگیر رو در خودش تقویت کنه و با استفاده صحیح هر کدام در وقت خودش سودش را حد اکثر کنه
این رویه میتونه بر عکس هم باشه و فردی مقدار زیادی از سرمایشو درگیر نوسان گیری و مقدار کمتری را به سرمایه گداری اختصاص بده ولی خب نسبت به هر رویکردی که داریم بهتر است اصل اول در سرمایه گذاری یعنی حفظ اصل سرمایه رو مورد توجه قرار بدیم سپس بستری برای افزایش آن فراهم کنیم
بنطر من چون ایران یک کشور تورمی هست رویکرد نوسانگیری بیشتر جلوه میکنه اما همانطور که بزرگان سرمایه گذاری بیان میکنن که بازار در بلند مدت هیچگاه اشتباه نمیکند پس بهتر است برگی در باد نبوده و با رویکرد بلند مدت و سرمایه گداری به قضیه بگذریم چون هم از جو بازار و استرسهای ناشی از اون در امانیم هم باید سرمایه گذاری را از کسانی یاد بگیریم که در این کار خبره بوده و راهی که ما میخواهیم طی کنیم آنها چند دهه پیش طی کردن و بدانیم که دیدگاه ها و رویکردهای آنان همیشه راهگشا و صادق خواهد بود
سلام
دیدن یک نمایش یا فیلم سینمایی دو دسته تماشاگر دارد یکی تماشاگران معمولی ودیگری منتقدان فیلم اگه تماشاگر معمولی نباشد دیگه فیلم و یا نمایشی ساخته نمیشه . اگه منتقد نباشه باعث خلاقیت در خلق اثار جدید ویا اصلاح و رفع نواقص فیلم معنی پیدا نمی کنه. حال در عالم بورس ما دو نوع سرمایه داریم یکی سرمایه مادی شرکت مثل ساختمان و املاک ودستگاه و مواد اولیه و… ودیگری سرمایه انسانی ودر راس ان مدیر عامل و یا رئیس شرکت . سرمایه گذار ها معمولا ارزش ذاتی شرکت و میزان سرمایه (سرمایه مادی) و سود خوب (احتمالی) سهم را در نظر میگیرند و سپس خرید میکنند و منتظر می مانند تا موقع مجمع و تقسیم سود. معمولا در فواصل تشکیل مجمع چندان پیگیر وضعیت شرکت نیستند . در صورتی که مدیریت خوبی بر شرکت حاکم باشد این گروه از سهامداران می توانند با سرمایه خود باعث ترقی خوب شرکت را فراهم اورند(به دلیل فراقت مدیر از دخالت و اعتراضات سهامداران). ولی معامله گران را می توان ناظران دقیق و هر روزه بر روی عملکرد مدیران شرکت دانست . معامله گران با کوچکترین تغییر منفی در شرکت و یا با کوچکترین ضعف مدیریتی در اداره شرکت با بالا و پایین بردن ارزش سهم همه را متوجه عملکرد مدیر می کنند معامله گران به نظر من حکم افراد منتقد فیلم را دارند. نگاهی به وضع نماد شسپا بکنید در سومین روز عرضه اولیه به خاطر یک اتش سوزی می بینیم که نماد از نفس می افتد و …شاید کارشناسان شرکت گزارش کنند علت مثلا خرابی شیر فلکه ویا پیچ و تسمه بود ولی معامله گران واقعیت امر را بهتر ورسا تر بیان می کنند (در عالم مدیریت وسلیه مقصر نیست بلکه عدم نظارت و کنترل توسط مسولان علت …) . ولی سخن کوتا کنم من خودم معامله گری را برای خودم مناسب تر می بینم چون فکر می کنم حتی اگر سود هر سهم زیاد باشد با تورمی که در کشور است اصلا نمی صرفه که صبر کنم تا مجمع(یک سال). ولی معا مله گری هر چند که چند باری ضرر داشته باشد ولی باز چنانچه در خرید و فروش مهارت پیدا شود سودش بهتر و نقد تره .
دیدگاه شما