اهمیت حد سود و حد ضرر
شما از یک مرورگر منسوخ شده استفاده می کنید. لطفا مرورگر خود را ارتقا دهید تا کیفیت را تجربه کنید.
- فیلم آموزشی مهندسی ذهن و روانشناسی معامله گری توسط سعید مرادیان
- دوره مربیگری پرایس اکشن به سبک ICT توسط مایکل هادلستون
- فیلم آموزشی تورم و معامله گری در فارکس توسط مهدی متین
- فیلم آموزشی اقتصاد کلان کاربردی در بازارهای جهانی با علی اسلامی
- فیلم آموزشی مفاهیم مدیریت سرمایه در بازارهای مالی با کمیل آزادیان
- فیلم آموزشی ارزهای دیجیتال و بلاکچین توسط نیکا پورمند
- کتاب صوتی ۴۵ سال در وال استریت با ترجمه همایون فرزانه
- فیلم آشنایی با مفاهیم بورس تهران توسط سعید نجفی
- فیلم آموزشی تحلیل تکنیکال مقدماتی توسط محمد رضوانی
- فیلم آموزش ایچیموکو توسط محمد رسول اسفندیاری
اصطلاحات تحلیل تکنیکال
واژه | لاتین | توضیحات |
روند | Trend | روند زمانی تشکیل میشود که تغییرات نرخ به صورت مداوم در یک مسیر به وقوع میپیوندد. در صورتیکه آن مسیر صعودی باشد این روند را صعودی گویند. و درصورتی که آن مسیر نزولی باشد این روند را نزولی گویند. در روند صعودی دارای کفها و سقفهای بالاتر و در روند نزولی کفها و سقفهای پایین تر داریم. |
خط روند | Trend line | خط روند از اتصال حداقل دو دره کف یا دو قله سقف به یکدیگر ساخته میشود. در روند صعودی از اتصال دره ها و در روند نزولی از اتصال قله ها. (هر چه تعداد نقاط اتصال بیشتر باشد خط روند معتبر تر است) |
روند نزولی | Down trend | به روندی نزولی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های پایین تر از قبل تشکیل میشود. |
روند صعودی | Up trend | به روندی صعودی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های بالاتر ساخته میشوند. |
کانال | Channel | محصور کردن نوسان قیمت در یک چهارچوب و کانال |
چارت | Chart | نموداری که در بازارهای مالی برای ثبت نوسان قیمت بکار می رود. که دارای دو بخش زمان و قیمت می باشد. |
ضرر | Loss | |
حد ضرر | Stop Loss | به میزان ضرری که شما برای یک معامله در نظر می گیرید. مثلا سهامی را خریده اید و برای خود مشخص می کنید که ضرر من در این خرید نهایت ده درصد خواهد بود یا مثلا ضرر من در این معامله فلان میزان خواهد بود و اجازه ضرر بیشتر نمی دهم و معامله را با ضرر می بندم. هدف از داشتم حد ضرر یا حد توقف زیان این است که از ضرر بیشتر جلوگیری کنید. |
هدف | Target | به معنای هدف می باشد. مثلا شما سهامی را در قیمت 200 تومان میخرید و پیش بینی می کنید که به قیمت 300 تومان خواهد رسید. این 300 تومان می شود هدف قیمتی یا تارگت شما. |
حد سود | Take Profit | به اختصار(TP=Take Profit) هم گفته می شود و به معنای این است هنگامی که وارد معامله ای می شویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید قیمتی را برای خارج شدن از آن معامله با سود در نظر بگیریم که به این قیمت حد سود یا تیک پروفیت گفته می شود. |
خرید | Long | به معنای ورود و بازکردن معامله خرید است (شخص در این معامله از افزایش قیمت ها نفع میبرد) |
فروش | Short | به معنای ورود و بازکردن معامله فروش است (شخص در این معامله از کاهش قیمت ها نفع میبرد) |
خرید | Buy | به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله فروش قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن short باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد) |
فروش | Sell | به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله ی خرید قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن Long باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد) |
اشباع خرید | Overbought | به بازاری اطلاق می شود که در آن سرعت افزایش بهای ارزیا سهام بیش از میزان معمول است وامکان تغییر حالت وجود دارد.(خریداران به نهایت قدرت رسیده اند) |
اشباع فروش | Oversold | به بازاری اطلاق می شود که در آن کاهش بهای ارز یا سهام با سرعتی بیش از میزان معمول صورت گرفته وامکان تغییر حالت وجود دارد.(فروشندگان به نهایت قدرت رسیده اند) |
ماشه (تریگر) | Trigger | به آرایشی از قیمت گفته میشود که شما بعد از رویت آن تصمیم می گیرد وارد معامله ی خرید یا فروش شوید. مثلا شکست خط روند، شکست یک محدوده مقاومتی یا حمایتی، فتح یا شکست قله یا دره قبلی و …. (تریگر به معنای خیلی ساده یعنی رویت شواهد و نشانه هایی برای ورود به یک معامله) |
حمایت | Support | به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع ریزش و ادامه سقوط قیمت می شود. در سطوح حمایت عرضه ها کاهش و تقاضا زیاد می شود |
مقاومت | Resistance | به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع افزایش و رشد قیمت می شود و سدی برای قیمت محسوب می شود. در سطوح مقاومت عرضه بر تقاضا پیشی می گیرد. |
پیوت | Pivot | پیوت یکی از تعاریف کلیدی تحلیل تکنیکال می باشد و به معنای نقاط چرخش و تغییر در نمودار قیمتی است در اصل به نقاطی اطلاق می شود که نمودار دچار تغییر مسیر می شود (به بیان ساده تر نقاطی که قله ها و دره های قیمتی را میسازد). پیووت ها دو نوع هستند مینور و ماژور. در پیوت مینور تغییر اندک و در نوع ماژور تغییر زیاد است. |
سووینگ | Swing | در لغت به معنای موج و چرخش می باشد و در اصطلاح بازارهای مالی یک واژه لاکچری هست مترادف با پیوت (high و low) |
های و لو | Lowو High | به همان قله ها و دره های قیمتی گفته می شود که نمودار دچار چرخش و تغییر مسیر شده. این چرخش ها می تواند در مقیاس کوچک (کم اهمیت) یا در مقیاس بزرگ (پر اهمیت) باشد. |
سوپلای و دیماند | Supply & Demand | سوپلای به معنی محل عرضه و دیماند در بازار به معنی محل تقاضا میباشد. |
پیوت لاین | Pivot line | خطوطی هستند که بر اساس محاسبات و فرمول های خاصی روی چارت بصورت افقی رسم می شوند و می توان از آنها برای خطوط حمایت و مقاومت استفاده کرد. پیوت لاین ها بر اساس نوع فرمولی که ساخته می شوند انواع مختلفی دارند از جمله : پیوت استاندارد، پیوت فیبوناچی، پیوت دیمارک، پیوت وودی و کامریلا نکته: پیوت لاین با نقاط پیوت که به معنای قله و دره هست تفاوت دارد. |
معامله | Trade | معامله کردن، تجارت کردن،دادوستد کردن یک محصول تجاری (کالا،سهام و ارز) |
معامله گر | Trader | تریدر به شخصی گفته مشود که اقدام به خرید و فروش در بازارهای مالی می کند. |
پولبک | Pullback | پولبک (در لغت یعنی برگشت به عقب) یا بوسه خداحافظی به برگشت قیمت به سطح مهم قبلی به منظور قدرت گرفتن برای ادامه حرکت گفته میشود (مثلا اگر خط روندی شکسته شود و قیمت بعد از کمی دور شدن از خط روند در حرکت اصلاحی خود به خط روندش سری بزند و برگردد به آن پولبک گفته میشود.) |
بازار خرسی | Bear Market | اصطلاحا به بازاری گفته میشود که نزولی و کاهشی است (خرس نماد بازار نزولی است) |
بیریش | Bearish | که از ریشه کلمه bear به معنی خرس اهمیت حد سود و حد ضرر است و یعنی بازار نزولی است |
بازار گاوی | Bull Market | اصطلاحا به بازار صعودی گفته میشود (گاو نر نماد بازار صعودی است) |
بولیش | Bullish | از ریشه کلمه bull به معنی گاو نر میآید و یعنی بازار صعودی است. |
شکست به بیرون | Break Out | اصطلاح تحلیل فنی که برای توصیف تغییرات قیمت بکار میرود هنگامی که قیمت از حمایت یا مقاومتی فرار می کند. |
معامله گری و مدیریت سرمایه
معرفی ما
فراچارت یک پایگاه آموزشی و اطلاع رسانی رایگان در زمینه بازارهای مالی می باشد. ما سعی داریم با فراهم آوردن یک بستر حرفه ای، دریچه کوچکی باشیم برای کمک به معامله گران و کسانی که در بازاهای مالی فعالیت می کنند.
حق نشر
لطفا هنگام برداشت از مطالب، با ذکر منبع به رشد و شکوفایی ما کمک کنید. استفاده از حاصل زحمات دیگران بدون اجازه و بدون ذکر منبع نه تنها مورد رضایت نویسندگان فراچارت نیست بلکه در نهایت باعث ترویج بی اعتمادی و ایجاد محیط ناسالم برای رقابت خواهد شد. ( توضیحات بیشتر )
استراتژی های حد سود و ضرر در بازار فارکس
حد سود و ضرر در بازار فارکس بسیار حائز اهمیت است. بنا براین باید به استراتژی های حد سود ضرر در بازار فارکس نیز توجه ویژهای داشته باشیم.
چون یکی از علل اصلی ضرر معاملهگران بی توجهی به حد سود و ضرر و ادامه دادن معامله بر خلاف جریان و روند است.
به خاطر دارم نخستین روزهایی که بازار فارکس را شروع کرده بودم، بارها شده بودم که معاملهای انجام میدادم و به سطح سود خوبی میرسید اما پس از مدتی همان معامله را با ضرر سنگین میبستم.
حتی در بعضی مواقع آن معاملات موجب از بین رفتن حساب معاملاتیم میشد.
برای من سوال بود حد سود و ضرر را در کدام رقم بگذارم که بالاترین و بهترین بازدهی را برایم به ارمغان بیاورد؟
چون کار بسیار چالش انگیزی بود و هیچگونه قاعده ثابتی نداشت.
امکان داشت زمانی که حد ضرری میگذاریم بازار همان رقم را بزند و برگردد. و یا بلعکس.
در نخستین معاملاتم به یاد دارم که در روند صعودی، طلا خریده بودم.
حد سود آن را ده دلار بالاتر تعیین کرده بودم.
آن معامله با سود بسته شد، اما اگر آن معامله را نمیبستم پنجاه برابر آن مبلغ سود نصیبم میشد.
استراتژی های حد سود و ضرر
روش اول، حد سود و ضرر باتوجه به حد مطلوبیت
” آن قدر که نیاز است ”
نخستین روشی که معاملهگران برای تعیین حد سود و ضرر انتخاب میکنند با توجه حد مطلوبیت آنان است.
برای مثال یک حساب ده هزار دلاری داریم، وارد یک پوزیشن طلا میشویم.
با خود میگوییم که اگر در این معامله پانصد دلار سود کنم کافیست.
و نمیخواهم بیش از دویست و پنجاه دلار ضرر کنم.
این ارقام هیچ اساس تحلیلی و علمی ای ندارند، صرفا حد مطلوبیت شما هستند و شما اینگونه دوست دارید.
یا امکان دارد در یک معاملهای نفت خریداری کرده و قصد داشته باشید در این معامله هزار دلار ضرر کنید و هزار دلار هم سود کنید.
این یکی هم بدون هیچ تحلیلی است.
به صورت کلی برای فعالیت در بازار های مالی باید با چند اصطلاح مدیریت ریسک آشنا باشید و آن ها را برای خود تعیین و مشخص کنید.
در زیر حائز اهمیت ترین آن ها را به اهمیت حد سود و حد ضرر شما میگوییم.
مطلوبیت و توانایی ریسک
هدف شما این است که در بازار فارکس کار کنید و پول به دست آورید.
قطعا اگر هدفی دیگر داشته باشید فعالیت شما در بازار بیهوده است.
چند سال قبل یکی از دوستان ثروتمند من وارد بازار فارکس شد.
او سرمایه فراوانی را وارد بازار کرد و قصد داشت خیلی سریع ثروتش را چند برابر کند.
از من برای مشاوره دعوت کرد و به دفترش رفتم.
یک دفتر فوق العاده داشت در مرکز نیویورک و کار اصلیاش صادرات و واردات کالاهای نایاب بود.
از او پرسیدم چه مقدار سرمایه وارد بازار کردی؟
پاسخ داد تقریبا یک میلیون دلار.
گفتم تجربه داری؟
با اکراه گفت اندکی.
بعد شروع کرد به صحبت کردن از ایده هایش درباره بازار فارکس :
من دیگه واقعا از کارکردن فیزیکی خسته شدم، وقتش شده که برم کنار ساحل هاوایی در ویلایم بنشینم و آنلاین پول دربیارم.
منم بهش گفتم موافقم، مشکلی با این مسئله ندارم. فقط بیا چند تا مسئله را با هم مشخص کنیم.
اول این که چه قدر میخواهی پول در بیاری؟
گفت فکر میکنم درآمد از بازار فارکس نامحدود باشد، ماهی هرچه قدر بخواهم میشود. مثلا صد هزار دلار.
گفتم برای این ۱۰۰ هزار تا حاضری چه قدر ضرر کنی؟
حاضری صد هزار تا ضرر کنی؟
گفت نه به هیچ وجه، این سرمایه کارم بوده و الان باید با این سرمایه زندگی کنم.
بعد بهش گفتم، تو توانایی ضرر کردن و ریسک کردن را داری، چون یک میلیون دلار در حسابت پول داری.
اما مطلوبیت آن را نداری.
یعنی حاضر نیستی برای صد هزار دلار سود، صد هزار دلار ضرر کنی.
پس ابتدا باید حد ریسک مطلوب را تعیین کنیم.
توانایی ریسک و مطلوبیت ریسک را بسنجیم.
ازش پرسیدم چه قدر از این پول را میتوانی ضرر کنی؟
گفت نهایتا پنجاه هزار دلار.
خب پس ما باید برای پنجاه هزار دلار برنامه ریزی کنیم.
حد ریسک در هر معامله
بعد از آن که حد مطلوبیت را شناسایی کردیم، باید ببینیم در هر معامله باید چه قدر از سرمایه خود را بگذاریم.
برای مثال ما یک حساب ده هزار دلاری داریم، و حد مطلوبیت ریسکمان هزار دلار است.
در نتیجه ما میبایست قسمتی از این ۱۰۰۰ دلار را در هر معامله ریسک کنیم.
برای مثال ما حد ریسک مان در هر معامله بین ده تا سی درصد حد ریسک مان باشد.
یعنی بین صد تا سیصد دلار.
در نتیجه هنگامی که قصد داریم معامله کنیم، حد ضرر خود را بین صد تا سیصد دلار میگذاریم.
ریسک به ریوارد ( نسبت ضرر به سود)
یک رقم دیگری که بسیار حائز اهمیت است که برای خودمان مشخص کنیم، ریسک به ریوارد است.
اگر در یک معاملهای حد ضرر خود را روی سیصد دلار گذاشتیم، حد سودمان باید چند باشد که این معامله منطقی شود؟
ریسک به ریوارد میشود : نسبت حد ضرر به حد سود.
به عنوان مثال ما طلا میخریم و حد ضررمان را روی سیصد دلار میگذاریم. حد سود خود را نیز روی ششصد دلار میگذاریم.
به این معنا که به ازای هر ۱ دلاری که ضرر میکنیم ۲ دلار احتمال سود داریم.
این به معنی ریسک به ریوارد ۱ به ۲ است.
حداقل در یک معامله ریسک به ریوارد میبایست ۱ به ۱ باشد، در حالت مطلوب ریسک به ریوارد ۱ به ۲ ، ۱ به ۳ و یا حتی بیشتر است.
در این حالت شما هم سطح ریسک خود را حفظ کردهاید و هم به ازای هر ۱ دلار ضرر خود چندین دلار کسب سود کرده اید.
روش حد سود و ضرر با توجه به مطلوبیت بیشتر به استراتژی معاملاتی افراد در بازار فارکس بستگی دارد و اساس تحلیلی ندارد.
به هدف، برنامه و سطوح مطلوبیت هر شخص بستگی دارد.
این روش اگر با سایر روش هایی که در این مقاله توضیح میدهیم ترکیب شود میتواند بازدهی و راندمان خیلی فوق العاده ای را داشته باشد.
روش دوم، حد سود و ضرر با توجه به مقاومت و حمایت
روش مرسوم دیگر برای حد سود و ضرر مشخص کردن در بازار فارکس با توجه به حمایت ها و مقاومت ها است.
همانطور که اطلاع دارید حمایت ها و مقاومت ها نواحی خیلی حساسی در قیمت هستند که معامله گران به آن اعداد و ارقام واکنش نشان میدهند.
به عنوان مثال اگر در طلا خط حمایت روی ۱۳۷۰ باشد، با شکست این رقم میتوان امیدوار بود که قیمت پایین تر برود چون سطح بسیار قوی ای را شکسته است.
به طور کلی با شکست حمایت و مقاومت قیمت جریان و روند خود را ادامه میدهد و ریزش و افزایش آن با شدت بیشتری پیگیری میشود.
یکی از روش های حد سود و ضرر تعیین کردن توجه به این سطوح حمایت و مقاومت است.
برای مثال ما در رقم ۱۳۷۵ طلا خریده ایم، روند طلا نزولی است و در رقم ۱۳۷۰ حمایت شده.
در نتیجه ما میتوانیم حد ضرر معامله خود را پایین تر از رقم ۱۳۷۰ بگذاریم.
به این دلیل که میدانیم با شکست این رقم جریان و روند نزولی ادامه پیدا میکند و دلیلی ندارد که در یک روند نزولی ما معامله خرید داشته باشیم.
برای همین معامله میتوان حد سود خود را با توجه به مقاومت گذاشت.
برای مثال طلا در رقم ۱۴۰۰ مقاومت شده است و یک سطح بسیار قوی در این ناحیه ساخته است.
در نتیجه ما حد سود خود را در محدوده و بازه این مقاومت میگذاریم، به این دلیل که فکر میکنیم با رسیدن به این رقم جریان و روند صعودی متوقف میشود و ما میتوانیم معامله خود را در این قیمت ببندیم.
دقت کردن به خطوط و نواحی حمایت و مقاومت در حد سود و ضرر گذاری بسیار حائز اهمیت، مرسوم و رایج است.
با ثبت نام از لینک روبر و معامله 10 لاتی 50 دلار هدیه ببرید،علاوه بر این شما از 30% بونوس رایگان فقط برای اولین واریز برخوردار خواهید شد.فقط از لینک روبرو این قابلیت وجود دارد.
با ثبت نام از لینک روبرو علاوه بر بونوس شما 1000 امتیاز کسب میکنید که میتوانید به دلار تبدیل کنید.
چرا از کیف پول پرفکت مانی استفاده کنیم؟
مزیت داشتن حساب پرفکت مانی
· داشتن حسابی با ذخیره (دلار،یورو،طلا،بیت کوین) با قابلیت تبدیل به هم
· موارد قابل استفاده پرفکت مانی:
1- فروشگاه ها( AliExpress ) 2-معاملات فارکس( FXTM )
3-دور زدن تحریم های اعمال شده امریکا بر بعضی کشورها
· قابل انتقال به کیف پولهای ویزاکارت،مسترکارت،وب مانی،پی پل
اسکریل کارت و. و برعکس از طریق سایت
· 4% سود سالیانه
· BANK WIRE(SWIFT) & برداشت نقدی & ایجاد صرافی خرید و فروش ارز
· داشتن حسابی مخفی با امنیت بالا در سوییس با نام خودتان
استاپ لاس و تیک پرافیت در فارکس
آیا تا کنون در شرایطی قرار گرفتهاید که چند استراتژی فارکس را امتحان کرده و متوجه شوید این استراتژیها برای شما مناسب نیستند یا بازدهی مورد انتظار شما را ندارد؟ یا پیش آمده که حس کنید جایی که استاپ لاس (حدضرر) و تیک پرافیت(حد سود) خود را قرار دادهاید، به درستی انتخاب نشده است؟ اگر تجربه معامله در بازارهای مالی را داشته باشید، مطمئناً درباره اهمیت استاپ لاس و تیک پرافیت مطالب زیادی را خواندهاید. دراین مقاله به بررسی تمایل تریدرها به نزدیکتر کردن حد سود یا تیک پرافیت و دورتر بردن حد ضرر یا استاپ لاس پرداخته و روشهای جلوگیری از این امر را بررسی میکنیم.
چرا تریدرها با استاپ لاس و تیک پرافیت مشکل دارند؟
اکثر کتابها و مقالاتی که درباره معاملات نوشته شدهاند، استفاده از حد ضرر یا استاپ لاس (stop loss) و جلوگیری از از دست دادن پول را همراه با حد ضرر شناور (trailing stop) توصیف میکنند که استفاده از آنها زیان تریدر را محدود خواهد کرد. در تئوری تمامی تریدرها با این استراتژیها موافق هستند؛ اما در عمل افراد کمی ضررهای خود را محدود میکنند.
ماهیت دقیق و دلیل استفاده از تیک پروفیت (Take profit) یا تارگت سود به گونهای مطرح میشود که برای بسیاری پیچیده و غیرقابل درک است. اکثر مواقع این سوال برای تریدر ایجاد میشود که چرا باید سطح قیمتی را برای بسته شدن یک پوزیشن مشخص کرد؛ در حالی است که ممکن است قیمت افزایش یافته و سود حاصله بیشتر شود؟ معمولا توصیه میشود که تیک پرافیت در مرحله اول معادل 1/3 یا 1/2 قرار داده شود. تریدرهای زیادی این توصیهها را مشاهده کرده و به آن عمل میکنند؛ در صورتی که در واقع تعداد کمی منطق پشت این اعداد را میدانند. تریدر در این شرایط از خود میپرسد که چرا باید تیک پرافیت را در چنین فاصلهای قرار داد؟ یا ممکن است شک کند که این فرایند را اشتباه انجام داده و در نتیجه همین مسئله قیمت به سطح تیک پرافیت نمیرسد.
در نتیجه این درگیریهای ذهنی، تریدر به زودی به این نتیجه خواهد رسید که نباید از قواعد غیر واضحی که توسط دیگران تعیین شده است تبعیت کند. موضوع اصلی این است که پیام پشت «محدود کردن ضرر» و «تعیین سود» اشتباه است، در نتیجه این موضوع واکنش تریدر نیزاشتباه خواهد بود.
چرا به استاپ لاس و تیک پرافیت نیاز داریم؟
واقعیت این است که تریدرهای کمی درباره دلیل اصلی استفاده از استاپ لاس و تیک پرافیت اطلاع دارند. مشکل این است که در مراحل اول، تریدر ماهیت یک معامله را درک نمیکند؛ در نتیجه تصور میکند که باید به نوعی یاد بگیرد که قیمت چه حرکاتی خواهد داشت. به محض اینکه این فکر در سر تریدر به وجود آید، تصور میکند که بازار دشمن اوست.
به زبان ساده یک تریدر را در نظر بگیرید که به این باور میرسد که متوجه جهت حرکت بازار و قیمت شده است؛ اما از آنجایی که اغلب موارد بازار تریدر را فریب میدهد، در جهت خلاف انتظار حرکت میکند. در نتیجه، حس فریب خوردن را به تریدر میدهد و در نهایت بازار را دشمن خود میبیند.
توصیه میکنیم که دیگر به دنبال پیدا کردن جهت بازار یا قیمت نباشید. نمودار را بررسی کنید و به خود بگویید که من این روند یا الگو اهمیت حد سود و حد ضرر اهمیت حد سود و حد ضرر را میبینم؛ اما نمیتوانم جهت قیمت را به صورت دقیق پیش بینی کنم. واقعیت این است که نمیتوان حرکت آینده قیمت را به صورت دقیق دانست. پذیرفتن این موضوع باعث میشود که دیگر به این فکر نکنیم که بازار حتما در یک جهت خاص حرکت خواهد کرد. در این حالت تریدر در صورت مشاهده یک الگوی خاص، از بازار انتظار ندارد که «حتما» در جهت خاصی حرکت کند.
بنابراین همیشه به ۲ سناریو معتقد خواهیم بود:
چارتهای قیمتی تقریبا سالهاست که جهت یکسانی را نشان میدهند. شاخص همیشه به صورت مشابهی معکوس شده و «الگوهای قیمتی» نیز عملکردی مشابه دارند. همچنین حرکت شاخصها بعد از برخورد به استاپ لاس مشابه است. الگوها و ساختارها به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه تکرار میشوند.
از حدود 100 سال پیش تاکنون، پیدا شدن الگوهای یکسان در نمودارها همواره ادامه دارد. حتی جنگها و شوکهای اقتصادی نیز این روند را متوقف نکرده است. امروزه نیز همان الگوهای قیمتی وجود دارند؛ اما مشکل اصلی این است که تا زمان تکمیل شدن یک روند، نمیتوان از به پایان رسیدن آن مطمئن بود.
بیایید این موضوع را با استفاده از یک مثال بررسی کنیم.
در این الگو مشاهده میکنید که روند صعودی است و نقطه 1 بالاتر از نقطه 0 قرار دارد.
اما در نقطه 2 روند معکوس میشود.
در نقطه 3 روند دوباره صعودی میشود.
در نقطه 4 یک سیگنال تایید کننده روند نزولی وجود دارد و الگو در آن قسمت به پایان میرسد.
این الگو بارها در چارتهای قیمتی متفاوت دیده شده است.
الگوی گفته شده به این صورت نیز ممکن است وجود داشته باشد.
بررسی یک مثال واقعی
تنها چیزی که میتوان از آن مطمئن بود این است که روند قیمتی یا تمام میشود یا تمام نمیشود. نمیتوان قبل از تمام شدن روند درباره شکل گیری آن مطمئن بود. اگر همواره معتقد باشیم که ممکن است سناریوی مورد انتظار ما به وقوع نپیوندد، پوزیشنهای معاملاتی که میزان ضرر آنها کم است را میبندیم.
ماهیت استاپ لاس و تیک پرافیت
تنها چیز قطعی که بازار میتواند به تریدر بدهد ساختارهای قیمتی و یا الگوهای قیمتی است که از سالی به سال دیگر تکرار میشوند و البته در هیچ زمانی نمیتوان با قطعیت گفت که آیا ساختار یا الگوی قیمتی کامل میشود یا خیر.
بر اساس این موضوع، تریدر در هر دو حالت از معامله خود مطمئن است؛ اگر الگو به صورت کامل اجرا شود، تیک پرافیت در سطح قیمتی مشخص شده اجرا میشود و بدین ترتیب تریدر سود کسب میکند. در سناریوی بعدی اگر الگو به پایان نرسد استاپ لاس در نقطهای که الگو متوقف میشود اجرا شده و بدین ترتیب ضرر تریدر محدود خواهد شد.
- حد ضرر یا استاپ لاس، نشان دهنده این واقعیت است که سناریوی مورد انتظار به نتیجه نرسیده است.
- حد سود یا تیک پرافیت، نشان دهنده این واقعیت است که سناریوی مورد انتظار به نتیجه رسیده است.
توجه داشته باشید که بدون داشتن تجربه و علم کافی در انجام معاملات، عمل کردن به استراتژیهای بازارهای مالی مشکل خواهد بود. تریدر باید در وهله اول یک الگوی قیمتی تکرار شونده را در نظر بگیرد و مشخص کند که در چه نقطهای در نمودار قیمتی این الگو اجرا شده و در چه نقطهای اجرا نشده است. بدین ترتیب میتوان متوجه شد که در زمان ورود به معامله امکان پیش بینی دقیق جهت حرکت قیمت وجود ندارد. به همین دلیل باید خود را برای هر دو سناریویی که پیشتر به آن اشاره شد آماده کنید.
نحوه تعیین حد ضرر
این سه سوال از مهم ترین سوالهایی هستن که جواب دادن به هریک از آنها فرق بین مبتدی بودن یا حرفهای بودن شما را مشخص میکند. این سه پرسش به ترتیب اهمیت نوشته نشدهاند بلکه به ترتیب توجه افراد مبتدی به آنها نوشته شدهاند و شاید یکی از اصلیترین دلایلی که افراد بعد از مدتی سرمایهگذاری در بازارهای مالی دچار ضرر و با از دست دادن سرمایه خود با ناراحتی مجبور به ترک آن میشوند، توجه نکردن به همین موضوع ساده باشد. کجا باید فروخت؟ کجا باید فروخت. و یا به اصطلاح تعیین کردن حد ضرر یکی از مهم ترین مواردی است که هر معاملهگر حرفهای قبل از ورود به سهم باید به طور خاص به این مهم توجه داشته باشد. زیرا این مورد تنها موضوعی است که باعث بقای شما در بازارهای مالی میشود و بقا در اینگونه بازارها چیزی نیس جز حفظ کردن ارزش سرمایه خودتان.
از نظر روانشناسی این در طبیعت انسانهاست که شکست را نپذیرند و با آن مخالفت کنند. برای همین، زمانی که قیمتها برخلاف انتظار آنها حرکت میکند سعی در پیدا کردن نشانههایی برای قانع کردن خود مبنی بر برگشت قیمت هستند این موضوع درمواردی که شخص در ضرر باشد بیشتر نمود پیدا میکند. نمونه دیگر از غیر حرفهای عمل کردن چنین است، براساس احساسات تصمیم گرفتن. در شرایط ضرر به دلیل فشار روانی که بر معاملهگر وارد میشود، حتی حدضرر خود را نیز تغییر میدهد. اما برای بیان واضحتر این موضوع که درنهایت مانند ربات عمل نکردن و پایبند نبودن به حد ضرر خود چقدر میتواند برایمان گران تمام شود و حتی در مواردی خساراتی جبران ناپذیر به ما وارد کند توجه شما را به جدول زیر جلب میکنم:
این جدول به ما نشان میدهد که به ازای درصدی ضرر چه مقدار باید سود کسب کنیم، تا تنها به سرمایه اولیه خود بازگردیم! درنتیجه برای بقاء داشتن در بازار بهتر است که قبل از وارد شدن به معامله برای خود حدضرر تعیین کنیم و تحت هر شرایطی به حدضرر خود عمل کنیم. مانند یک ربات، بدون احساس. اما آیا ضرر کردن تنها به معنای از دست دادن اصل سرمایه است؟
در بازارهای مالی ضرر کردن تنها به از دست رفتن اصل سرمایه شما ختم نمیشود بلکه کسب سود کم در بازه زمانی طولانی نیز نوعی ضررمحسوب میشود (هزینه زمان) همچنین از دست دادن سود کسب شده نیز نوعی ضرر است و باید از آن جلوگیری کرد.
در رابطه با زمان و از دست ندادن آن تماماً بستگی به دانش شما از علم تکنیکال دارد که بتوانید با استفاده از آن حداقل فاصله زمانی خرید تا شروع روند صعودی را بدست آورید یعنی بتوانید نقطه ورود را پیدا کنید. اما درخصوص از دست ندادن سودهای کسب شده و اصل سرمایه خودتان باید از حدضرر متحرک استفاده کرد. اجازه بدین با یک مثال توضیح بدهم. فرض کنید شما سهمی را با قیمت 400 تومان خریداری کردهاید و حدضرر خود را با تقبل 10% زیان 360 تومان در نظر گرفتهاید. حال سهم شما روند صعودی میگیرد و به مبلغ 480تومان میرسد. در اینجا شما حدضرر خود را به 456تومان انتقال میدهید. در این مثال حدضرر اول شما حدضرر ثابت و حدضرر دوم شما حدضرر متحرک نام دارد که باتوجه به رشد سهمِ شما بالاتر میآید. اما سوال اینجاست که چگونه باید حدضرر را تعیین کرد و به چه نکاتی باید توجه داشت؟
نحوه تعیین کردن حدضرر روشهای متفاوتی را دربرمیگیرد که با روحیات و شخصیت فرد معاملهگر رابطه مستقیم دارد بنابراین نمیتوان یک نسخه واحد برای تمام افراد پیچید اما به هرحال دارای نکاتیست که در ذیل به اختصار به آنها خواهیم پرداخت و توجه به آنها خالی از لطف نیست.
حجم خرید شما و محدوده تعیین کردن حدضرر نباید به نحوی باشد که بیشتر از دو تا سه درصد از کل سرمایه شما در خطر باشد.
جزءِ حدضررهای ثابت محسوب میشوند و معمولا در شروع معامله از آنها بهره میگیرند از جمله مهم ترین این نواحی کف و سقف تاریخی نمودار است. برای تعیین نواحی حمایتی رویه نمودار قیمت میتوان از نمودار تعدیل نشده و تایم فرمهای بالاتر نیز کمک گرفت که میزان معتبر بودن این نواحی و خطوط حمایت به چهار عامل بستگی دارد: 1- درگیری نمودار قیمت با حمایت 2- برگشت نمودار قیمت پس از برخورد با حمایت 3- بالا رفتن حجم معاملات در آن نواحی نسبت به گذشته 4- نزدیکتر بودن حمایت رسم شده به قیمت فعلی سهم. چهار عامل ذکر شده از جمله عواملی هستند که به حمایت رویه نمودار قیمت اعتبار بیشتری میبخشند و هرچه این اتفاقات بیشتر رویه حمایت رخ داده باشد برای تعیین حد ضرر قابل اتکاتر و معتبرتر هستند.
شکل 1: نمودار قیمت شرکت سرمایه گذاری غدیر که روی سقف تاریخی خود حمایت شده است.
شکل 2: درگیری زیاد و افزایش حجم معاملات در نمودار قیمت بانک اقتصاد نوین نشان از معتبر بودن حمایت دارد.
تنظیمات این اندیکاتور بستگی به خود فرد دارد اما معقول ترین آنها در تصویر 3 مشخص شده است. استفاده از این اندیکاتور برای تعیین کردن حد ضرر متحرک در بازارهای دارای روند بسیار مرسوم است.
شکل 3: درگیری نمودار قیمت شرکت فولاد خوزستان با ناحیه حمایت پارابولیک سار (ناحیه آبی مشخص شده در شکل3)
که با از دست رفتن آن نمودار روند نزولی به خود گرفته است.
بسته به نگاه سرمایهگذاری، فرد میتواند از میانگین های 100، 50 و 20 روزه استفاده کند. تقاطع هر یک ازمیانگینها توسط نمودار قیمت یا کراس رو به پایین هریک از آنها برای مثال 20 از 50 میتواند هشداری برای تغییر روند باشد و در تعیین کردن حد ضرر متحرک میتوان از آنها استفاده کرد.
شکل 4: مقاومت و حمایت میانگین 100 روزه در نمودار قیمت شرکت سرمایه گذاری دارویی تامین
شکل 5: کراس رو به پایین نمودار قیمت و میانگین 20 از 50 روزه در ناحیه A. در ادامه کراس رو به بالای
نمودار قیمت و میانگین 20 از 50 در ناحیه B.
براساس این استراتژی میتوان خط حمایتی کیجونسن –Kijun_Sen- یا برای افراد با قدرت ریسکپذیری کمتر حمایت تنکانسن –Tenkan_Sen- را به عنوان معیاری برای تعیین حد ضرر خود قرار دهند. به عنوان نکته در نظر داشت باشید که همپوشانی کیجونسن و سنکواسپنبی –Senkou Span B- فلت –Flat- یک ناحیه حمایتی بسیار قوی برای ما میتواند باشد. به شکل زیر دقت کنید:
شکل 6: در ناحیه A با از دست رفتن Tenkan_Sen و در ناحیه B با از دست رفتن Kijun_Sen روند نزولی و اصلاح قیمت اهمیت حد سود و حد ضرر داشتهایم.
در ادامه نمودار قیمت شرکت ملی صنایع مس ایران در محدوده هم پوشانی Kijun_Sen با Senkou_Span B حمایت شده است.
از نواحی فیبوناچی چه اصلاحی Retracement و چه گسترشی Extension نیز میتوان استفاده کرد اما مهمترین آنها سطوح 38.2%، 50%، 61.8%، 100%و %161.8 هستند.
شکل 7: واکنشها به سطوح گسترشی فیبوناچی در نمودار قیمت شرکت فولاد مبارکه اصفهان (Fib Extension)
شکل 8: واکنش ها به سطوح اصلاحی فیبوناچی در نمودار قیمت شرکت فولاد مبارکه اصفهان (Fib Retracement)
برای داشتن بقاء در بازارهای مالی تعیین کردن حدضرر و پایبند بودن به آن تحت هر شرایطی الزامی است. باید پس از فعال شدن حد ضرر بدون هیچ احساسی و مانند ربات عمل کرد.دقت کنید، حد ضرر باید در جایی باشد که اولا آستانه تحمل زیان شما، بیش از آن نباشد و سیستم مدیریت سرمایه شما رعایت شود، ثانیا روند حرکت قیمت پس از لمس حد ضرر شما، معکوس شود.(به دوره آموزشی پرایس اکشن رجوع شود.) نکته مهم تنها در حفظ اصل سرمایه نیست بلکه از دست دادن سود و حتی بدست آوردن سود در بازه زمانی کم نیز نوعی ضرر محسوب میشود، که برای جلوگیری از این قبیل اتفاقات در معاملات شما نکاتی در این مقاله ذکر شد. لذا باید خاطر نشان کرد که هریک از موارد ذکر شده برای راهنمایی شما عزیزان در تعیین کردن حد ضرر، خود جزئی از کل بودند. که برای آشنایی نحوه صحیحتر استفاده از آنها معاملهگر باید در رابطه با هریک مطالعاتی داشت باشد.
مدیریت و محاسبه پوزیشن در فارکس
یکی از اصطلاحاتی که در بین تریدرها و معامله گران به وفور شنیده می شود اصطلاح پوزیشن می باشد. برای آشنایی با این اصطلاح باید گفت که منظور از پوزیشن در فارکس معامله کردن می باشد که در بازار فارکس دو نوع پوزیشن وجود دارد، پوزیشن خرید و پوزیشن فروش. برای این که یک تریدر یک معامله پرسود داشته باشد باید از دانش و مهارت کافی برای مدیریت پوزیشن برخوردار باشد تا بتواند هم در پوزیشن خرید و هم در پوزیشن فروش بهترین عملکرد را داشته باشد.
مدیریت پوزیشن در فارکس
یکی از اصول اولیه که در رسیدن به موفقیت و کسب سود در بازار فارکس اهمیت زیادی دارد مدیریت پوزیشن می باشد. تریدر حرفه ای با مدیریت درست پوزیشن می تواند به سودهای مناسب و قابل توجهی دست یابد و اگر دچار ضرر هم بشود آن ضرر چندان قابل ملاحظه نخواهد بود. به همین خاطر معمولاً بهتر است تریدرهای تازه کار و تازه ورود به دنیای فارکس توصیه می شود قبل از هر چیز توانایی خود را در زمینه مدیریت پوزیشن بیفزاید تا بتوانند از ضررهای زیاد پیشگیری کنند.
محاسبه پوزیشن سایز در فارکس
پوزیشن سایز در بازار فارکس به معنای حجم سهام اندازه پوزیشنی است که یک تریدر قصد باز کردن آن را دارد. به طور کلی در هر معامله هرچه فاصله نقطه ورود با استاپ لاس بیشتر باشد ریسک بالاتر و هرچه فاصله کمتر باشد ریسک پایین تر می باشد. اما یک تریدر با کمک پوزیشن سایز می تواند بدون در نظر گرفتن فاصله نقطه ورود و استاپ لاس میزان ریسک در هر معامله را به اندازه دلخواه تغییر داد. به عنوان مثال فرض کنید که در یک معامله نقطه استاپ لاس با قیمت کنونی ۴ درصد فاصله داشته باشد و ما می خواهیم که حداکثر ۲ درصد از سرمایه مان را در این تریدر ریسک کنیم در نتیجه با محاسبه پوزیشن سایز به عدد ۵۰۰ دلار رسیده و روزه خود را از ۴ درصد به ۲ درصد کاهش می دهیم.
آموزش پوزیشن در فارکس
آموزش پوزیشن مبحث تقریباً پیچیده و مهم می باشد که به خاطر اهمیت فراوانی که دارد همواره مورد توجه تریدرها قرار می گیرد. بنابراین برای یک ترید تازه کار آموزش مباحث مربوط به پوزیشن و مدیریت ریسک یکی از نکات بسیار ضروری می باشد.
چگونه می توان تمامی پوزیشن های فارکس را بست؟
بسته شدن تمامی پوزیشن های فارکس زمانی اتفاق می افتد که یک تریدر در معاملات خود آن قدر ضرر کرده باشد که موجودی حساب او پایین تر از نرخ مشخص شده بروکر باشد. در چنین حالتی به اصطلاح کال مارجین گفته می شود و بروکر برای حفظ امنیت و جلوگیری از ضرر های بیشتر به طور خودکار تمامی پوزیشن های تریدر را مسدود می کند.
چگونه می توان یک پوزیشن را در فارکس به درستی باز کرد؟
در واقع روش های مختلفی برای باز کردن یک پوزیشن تعریف شدهاند و یک تریدر بر اساس نوع معامله و محاسبات و تحلیل هایی که انجام داده یک نوع پوزیشن را انتخاب می کند. بطور کلی برای باز کردن یک پوزیشن مناسب بعد از این که وارد پنجره تریدینگ شدید می توانید جفت ارزی را که می خواهید معامله کنید را انتخاب کنید سپس باید بر اساس مدیریت ریسک حد ضرر و حد سود خود را تایید کرده و سپس پوزیشن برای شما باز می شود.
چه زمانی باید یک پوزیشن را ببندید؟
خرید یا فروش ارز به طور خودکار باعث باز شدن پوزیشن معاملاتی می شود برای این که یک تریدر بتواند در معامله سود بدست بیاورد باید پوزیشن را ببندد. در واقع بستن پوزیشن معامله همان عمل عکس باز کردن آن می باشد به عنوان مثال اگر یک تریدر یک لات اونس طلا خریده باشد برای بستن پوزیشن باید یک لات اونس طلا فروخته شود. به این صورت که اگر در یک معامله قیمت های بازار به اهمیت حد سود و حد ضرر سطح حد سود یا حد ضرر نزدیک شود پوزیشن معاملاتی به صورت خودکار بسته می شود برای این کار باید قیمت Bid با دستورات حد ضرر یا حد سود برابر باشد و در پوزیشن های فروش هم باید حد ضرر یا حد سود با قیمت Ask یک یکسان باشد.
هنگام بسته شدن یک پوزیشن فارکس چه اتفاقی می افتد؟
در معاملات فارکس زمانی که یک پوزیشن بسته می شود به این معنا است که ریسک معامله تریدر به حد ضرر یا حد سود از پیش تعیین شده نزدیک شده است. بنابراین در صورتی که به خط سود نزدیک شده باشد با بسته شدن پوزیشن سود مشخصی از معامله نصیب تریدر خواهد شد و در صورتی که به خط ضرر نزدیک شده باشد با بسته شدن پوزیشن تریدر متحمل ضرر خواهد بود.
پوزیشن در دنیای مالی به چه معناست؟
بر اساس نظریه پردازان دنیای اقتصاد به تعداد واحدهای سرمایه گذاری شده در یک اوراق بهادار خاص توسط یک سرمایه گذار یا معامله گر پوزیشن معاملاتی اطلاق می شود که برای مشخص کردن اندازه و حدود پوزیشن معاملاتی عموماً باید اندازه حساب و تحمل ریسک سرمایه گذار در نظر گرفته می شود. بنابراین مدیریت ریسک یک موضوع بسیار مهم است در سرمایه گذاری می باشد چرا که در غیر این صورت ممکن است یک سرمایه گذار خیلی سریع با شکست مواجه شده و متحمل ضرر های قابل توجه می شود. بنابراین تعیین اندازه پوزیشن در سرمایه گذاری های مالی مفهوم بسیار مهم می باشد و تعیین اندازه آن در معاملات از جمله بازار فارکس اهمیت زیادی دارد چرا که با اندازه گیری صحیح پوزیشن اگر سطح قیمتی سهام هم پایین حد ضرر باشد سبب می شود تا سرمایه گذار بیشتر از محدودیت های تعیین شده متحمل ضرر نشود.
اهمیت محاسبه اندازه پوزیشن
محاسبه اندازه پوزیشن آنقدر اهمیت دارد که معمولاً تریدرهای حرفه ای اولین قدم در هر معامله ای تعیین اندازه ریسک در معامله می داند. برای اندازه ریسک در هر معامله اندازه پوزیشن و فاصله آن تا حد ضرر دو عامل تعیین کننده هستند. معمولاً توصیه می شود که از ریسک یکسانی در همه معاملات استفاده کنید و به همه آن ها فرصت برابر بدهید. معمولاً توصیه می شود که ریسک در معاملات یک تا سه درصد باشد چرا که ریسک بالای نیم درصد در واقع در بازاری که ریسک زیاد می تواند تاثیر جدی بر روی کل سرمایه شما بگذارد. یک نوع قمار محسوب می شود بنابراین در تعیین اندازه پوزیشن باید با دقت و فکر عمل کنید نه از روی احساسات و هیجان چراکه این اندازه گیری ها بر روی کل میزان سرمایه شما تاثیر گذار خواهد بود نه فقط یک معامله.
نحوه تعیین ریسک حساب
مهمترین عامل که در محاسبه و تعیین اندازه ریسک حساب معاملاتی تاثیر گذار و تعیین کننده می باشد این است که یک تریدر یا معامله گر تصمیم دارد چه مقدار از کل موجودی سرمایه خود را برای یک سرمایه گذاری در معامله در بازار های مالی به خطر بیاندازد. تریدرهای حرفه ای و خبره که به دنبال کسب سود زیاد در این بازار هستند گاهی اوقات برای کسب سود بیشتر ریسک زیاد را می پذیرد و درصد بالاتری از سرمایه شان را وارد معامله می کنند که در نتیجه موفقیت آمیز معامله سود کلانی هم نصیبشان می شود.
-
را هم بخوانید.
قانون دو درصد به چه دلیل است؟
یکی از قانون های اساسی علاوه بر پوزیشن در فارکس که در دنیای فارکس و تریدینگ که به آن تاکید زیادی می شود قانون ۲ درصد است. به این معنا که یک معامله گر نباید بیش از ۲ درصد از کل حساب خود را در یک معامله واحد به خطر بیندازد. به طور کلی قانون دو درصد یکی از استراتژی های مناسب برای سبک های سرمایه گذاری در بلند مدت می باشد و همچنین برای بازار هایی که دارای نوسانات کم هستند نیز مناسب می باشد. اما اگر تازه کار هستید و می خواهید با احتیاط بیشتر و محافظه کارانه تر عمل کنید می توانید به جای دو درصد یک درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازید تا در صورتی که در محاسبه خود دچار اشتباه شدید فقط همین یک درصد از کل حساب شما از بین برود.
-
را در این مورد بخوانید.
تعیین ریسک معامله
در معامله گری کسب سود و همچنین گاهی از دست دادن سرمایه بخش جدایی ناپذیر معامله می باشد. گاهی اوقات شاهد این هستیم که یک تریدر با وجود این که در محاسبات خود دچار اشتباه می شود اما باز هم موفق به کسب سود می شود که این امر به خاطر مدیریت صحیح ریسک، داشتن یک استراتژی معاملاتی و عمل به آن بر می گردد. بنابراین هر ایده و استراتژی معاملاتی باید دارای یک نقطه اعتبار باشد به این معنی که هر فردی بر اساس استراتژی معاملات فردی و تنظیمات خاصی که از آن پیروی می کند باید حد ضرر خود را تعیین کند که این حد ضرر ممکن است برای هر شخص متفاوت باشد و بر اساس عوامل مختلف از جمله نقاط حمایت و مقاومت شکل گرفته باشد. لذا برای تعیین ریسک معامله انتخاب استراتژی مناسب و همچنین تعیین حد ضرر بر اساس آن می باشد.
سوالات متداول در مورد پوزیشن در فارکس
- چند نوع پوزیشن وجود دارد؟
دو نوع پوزیشن خرید و پوزیشن فروش
مدیریت ریسک معامله
در پوزیشن خرید یا buy و یا پوزیشن long به معنی قرار گرفتن در سمت خرید بازار است.
دیدگاه شما