بازده سرمایهگذاری را چگونه محاسبه کنیم؟
تعریف بازده سرمایهگذاری بازده سرمایهگذاری همان سود یا زیانی است که از طریق سرمایهگذاری حاصل میشود. افراد برای کسب سود سرمایهگذاری و افزایش دارایی خود، وارد بسترهای مالی میشوند. آنها با خرید داراییهای متنوع اقدام به سرمایهگذاری میکنند. اما برخی از شیوههای سرمایهگذاری سود مشخصی دارند. یعنی یک سود تضمینی برای این سرمایهگذاریها وجود دارد.
تعریف بازده سرمایهگذاری
بازده سرمایهگذاری همان سود یا زیانی است که از طریق سرمایهگذاری حاصل میشود. افراد برای کسب سود سرمایهگذاری و افزایش دارایی خود، وارد بسترهای مالی میشوند. آنها با خرید داراییهای متنوع اقدام به سرمایهگذاری میکنند. اما برخی از شیوههای سرمایهگذاری سود مشخصی دارند. یعنی یک سود تضمینی برای این سرمایهگذاریها وجود دارد. این در حالی است که در گزینههای دیگر سرمایهگذاری، هیچ سودی تضمین نمیشود. افراد مختلف با توجه به انتظارات و اهداف متفاوت خود اقدام به سرمایهگذاری میکنند.
اما در مقابل بازده سرمایهگذاری، مفهومی به نام ریسک نیز وجود دارد. میتوان چنین گفت که ریسک و بازده دو عنصر همیشگی و جداییناپذیر در بازارهای مالی هستند. هر چه میزان بازدهی که از دارایی انتظار داریم بیشتر باشد، سرمایهگذاری در آن نیز ریسک بیشتری خواهد داشت. اما همیشه اینطور نیست و موارد استثنا نیز وجود دارد.
انواع بازده سرمایهگذاری
بازده سرمایه گذاری در گرو عوامل متعددی است. در میان این عوامل میتوان به نسبتهای مختلف اشاره کرد. منظور مواردی مانند نسبتهای نقدینگی، اهرمی، سودآوری و فعالیت و همچنین انواع ریسک و نوسانهای قیمتی است. در مجموع دو نوع بازده در بازارهای مالی وجود دارد که ماهیت متفاوتی با یکدیگر دارند. این دو بازده عبارتاند از:
- بازده تحقق یافته
- بازده مورد انتظار
بازده تحقق یافته در مقابل بازده مورد انتظار
بازده تحققیافته که از آن با نام Realized Return یاد میشود، به بازدهی گفته میشود که به دست آمده است. یعنی همان سود سرمایهگذاری که به واقعیت پیوسته است.
اما بازده مورد انتظار یا Expected Return بازدهی است که افراد سرمایهگذار انتظار دارند که آن را به دست آورند و هنوز محقق نشده است. سرمایهگذاران با توجه به چنین بازدهی روی یک دارایی سرمایهگذاری میکنند. اما هیچ اطمینان و تضمینی پشت این بازده وجود ندارد. چرا که ممکن است هیچگاه تحقق پیدا نکند.
البته بازه زمانی سرمایهگذاری نیز در تحقق بازده مورد انتظار موثر است. یعنی اگر بازه سرمایهگذاری بلندمدت باشد، احتمال تحقق بازده مورد انتظار بیشتر خواهد شد. مثلا شاید بازده سرمایهگذاری در یک دارایی خاص در یک ماه برابر یک درصد و در یک سال برابر ۳۵ درصد باشد.
اجزای بازده سرمایهگذاری
بازده را میتوان به دو بخش سود دریافتی و سود (زیان) سرمایه تقسیم کرد.
سود دریافتی
سودی که از محل جریانهای نقدی دورهای سرمایهگذاری به دست میآید را میتوان مهمترین بخش بازده سرمایهگذاری قلمداد کرد. این سود به شکل بهره یا سود تقسیمی در اختیار سرمایهگذاران قرار میگیرد. باید این امر را در نظر گرفت که میان جریانهای نقدی و قیمت اوراق بهادار ارتباطی وجود دارد. همچنین میزان این سود نیز منفی نخواهد شد.
لازم به ذکر است که میزان سود دریافتی در مجمع عمومی عادی و توسط هیات مدیره تعیین میشود و سهامداران نیز باید آن را تایید کنند. این بازده سرمایهگذاری به سود نقدی سهام یا Dividend Yield معروف است. میزان سود پرداختی هر شرکت به ازای هر سهم، توسط این بازده مشخص میشود.
سود یا زیان سرمایه
اما دومین بخش بازده سرمایهگذاری سود یا زیان سرمایه است که با سهام عادی، اوراق مشارکت و یا سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت هم مرتبط است. این بخش از بازده در پی افزایش یا آموزش بورس و محاسبه بازده کاهش قیمت دارایی و اختلاف میان قیمت خرید و قیمت فعلی پدید میآید.
با توجه به اینکه قیمت فعلی دارایی چقدر است، اختلاف حاصل میتواند مثبت یا منفی باشد. اختلاف مثبت، به سود سرمایهگذاری و اختلاف منفی به زیان منجر خواهد شد. بازده سرمایهگذاری در اوراق بهادار از مجموع این دو بخش حاصل میشود
فرمول بازده کل
بازده کل اوراق بهادار = سود دریافتی + سود یا زیان سرمایه
بازده کل
همانطور که در بخش قبلی گفتیم، بازده کل یا همان Total Return متشکل از سود دریافتی و تغییرات قیمتی است. یعنی برای محاسبه بازده کل در یک دوره زمانی باید مجموع هر گونه وجوه نقدی دریافتی و تغییرات قیمت دارایی در طول دوره مذکور را به دست بیاوریم. سپس عدد حاصل را بر قیمت دارایی در زمان خرید تقسیم کنیم.
اما فرمول اصلی بازده کل به این شکل است:
متغیرهای این معادله عبارتاند از:
CFt:جریانهای نقدی در طی دوره t
PE: قیمت در پایان دوره t (قیمت فروش)
PB:قیمت در ابتدای دوره t (قیمت خرید)
PC: تغییر قیمت در طول دور که از طریق تفاضل PE و PB حاصل میشود.
جریانهای نقدی در اوراق مشارکت و همچنین اوراق بدهی از طریق پرداخت بهره حاصل میشوند. این جریانها در سهام عادی به کمک سود تقسیمی نقدی یا سهام جایزه، حق تقدم ناشی از افزایش سرمایه و یا تجزیه سهام ایجاد میشوند. مفهوم بازده سرمایهگذاری کل معیاری برای محاسبه سود سرمایهگذاری است و از این رو حائز اهمیت است.
به عنوان مثال اینطور در نظر بگیرید که سهامداری ۱۰۰۰ برگه سهم یک شرکت را با قیمت ۵۰۰۰ ریال خریداری میکند. فرض کنید سال آینده کل سهام را به قیمت ۱۰ هزار ریال بفروشد. سود تقسیمی سهم مذکور در این بازه یکساله برابر با ۵۰ ریال است. طبق فرمول بالا کل بازده سهام برابر با ۱۰۱ درصد خواهد بود.
بازده نسبی
برخی از مواقع پیش میآید که نیاز به بازده مثبت داریم؛ به همین دلیل از بازده نسبی استفاده میکنیم. این بازده همیشه عددی بزرگتر از یک را نشان میدهد و از اعداد منفی در معادله چشمپوشی میکند. در فرمول این بازده، مجموع جریانهای نقدی و قیمت فروش بر قیمت خرید تقسیم میشوند.
PE: قیمت در پایان دوره t (قیمت فروش)
PB:قیمت در ابتدای دوره t (قیمت خرید)
CFt:جریانهای نقدی در طی دوره t
اگر بخواهیم بازده نسبی مثال قبل را به کمک این فرمول محاسبه کنیم، حاصل برابر با ۲۰۱ درصد خواهد بود.
جمعبندی
تمام افراد با هدف کسب سود در داراییهای مختلف سرمایهگذاری میکنند. بهرهای که از این عمل حاصل میشود، بازده سرمایهگذاری نام دارد. بازده معمولا دو بخش دارد. بخش اول آن، شامل وجه نقدی است. این وجه درآمد مستقیم حاصل از سرمایه گذاری است. بخش دوم مربوط به سود یا زیانی است که سرمایهگذار در پی تغییر قیمت فروش یا خرید، آن را کسب میکند.
در مورد سهام، سود سرمایهگذاری به قیمت روزانه دارایی بستگی دارد. هرچه بازده یک سهم بیشتر باشد، سرمایه گذاری با ریسک بالاتری همراه خواهد بود. به همین دلیل است که پیش از ورود به هر سهمی به منظور سرمایهگذاری، ابتدا لازم است که میزان پذیرش ریسک و انتظار خود از سرمایهگذاری را مشخص کنیم.
بازده چیست؟
سود یا پاداش حاصل از هر نوع سرمایهگذاری، بازده نامیده میشود. این مفهوم نیز همانند ریسک برحسب درصد بیان شده و کیفیت آن، معمولاً بر مبنای دوره زمانی حصول، عملکرد سایر داراییها در مدت مشابه و شاخصهای پولی، ارزیابی میگردد. بازدهی سرمایهگذاران بازار سهام، از دو طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه، حاصل میشود. به منظور تعیین درصد بازدهی بهینه، معیار مشخصی وجود ندارد زیرا، همانگونه که در بالا اشاره شد؛ محاسبه بازدهی مطلوب میتواند تابعی از افق سرمایهگذاری، ماهیت دارایی، ریسک، هزینههای معاملاتی، نرخ بهره، درصد تورم و… باشد.
به عبارت دیگر، نحوه ارزیابی بازدهی اوراق دارای درآمد ثابت با سهام موجود در بورس که سود مقرر شدهای برای آنها وجود ندارد؛ کاملاً متفاوت است.
برای مثال اگر نرخ تورم کشور را ۲۰ درصد فرض کنیم، کسانی که در اوراق مشارکت با سود ۲۵ درصد سرمایهگذاری کنند؛ علاوه بر حفظ ارزش پول خود در مقابل تورم، ۵ درصد نیز بازده واقعی داشتهاند. اما زمانی که کارشناسان مالی به ارزیابی عملکرد بازار سرمایه میپردازند، علاوه بر موارد فوق، معمولاً تمرکز اصلی آنها بر مقایسه عملکرد بورس، با سایر بازارهای سرمایهگذاری نظیر ارز و طلا در مدت مشابه میباشد.
بازده در طرف مقابل ریسک بوده و به گونهای، نتیجه تقبل ریسک است. در واقع سرمایه گذاران به منظور دستیابی به بازدهی معقول حاضر میشوند تا درصد ریسک احتمالی مشخصی را تحمل کنند. واژه بازده، الزاماً به کسب سود تعبیر نمیشود و این موضوع به اشتباه در ذهن برخی سرمایه گذاران نقش بسته است. مثبت یا منفی بودن بازدهی، طبیعت سرمایهگذاری است و سود و زیان هر دو، پاداش معاملاتی ما محسوب میشوند. در یک کلام میتوان گفت، کسب بازدهی انگیزه تمام افراد از ورود به دنیای سرمایهگذاری است.
انواع بازده در بازار سهام
در معاملات سهام و بازار مالی، بازده به دو دسته کلی مورد انتظار و واقعی تقسیم میشود.
بازده مورد انتظار؛ پیش از ورود به معامله تعیین شده و بیانگر انتظارات سوددهی، از موقعیت معاملاتی مذکور است. به منظور تعیین بازده مورد انتظار خود از هر موقعیت معاملاتی سهام، باید به متدهای تحلیلی مختلف مسلط باشیم. برحسب تحلیل شرایط بنیادی و گزارشات مالی منتشره از سوی شرکتها، در مورد سود تقسیمی پایان سال، سناریوهایی در نظر میگیریم. سپس وضعیت نموداری سهم را بر اساس اصول و روشهای تکنیکالی بررسی نموده و اهداف قیمتی آینده آن، مشخص خواهند شد. در نهایت بازدهی تقریبی مورد انتظار با توجه به ریسک و حجم معامله، از مجموع پتانسیل سوددهی آتی سهم محاسبه میشود.
بازده واقعی؛ پس از خروج و بر اساس سود قطعی کسب شده از موقعیت معاملاتی، قابل محاسبه میباشد. به بیان ساده، مجموع اختلاف قیمت خرید و فروش سهم، سود نقدی و بعضاً درآمد حاصل از حق تقدمهای سهام، نشان دهنده بازده واقعی شما است. تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار، بیانگر سطح کیفی سرمایهگذاری طی دوره مذکور است.
بسیاری از کارشناسان سرمایهگذاری توصیه میکنند که حین انجام محاسبات تعیین بازده مورد انتظار، رویکرد محافظه کارانهای داشته باشید. زیرا موجب میشود که با داشتن دیدگاهی واقع بینانه، درصد خطا کاهش یافته و از شناسایی سودهای موهومی جلوگیری شود.
نحوه تعیین بازده یک موقعیت معاملاتی
همانگونه که توضیح داده شد؛ برای محاسبه بازده واقعی باید پس از فروش سهام، مجموع سود حاصل شده از این موقعیت معاملاتی را محاسبه نمایید؛ تا درصد بازده نسبت به سرمایه کل مشخص شود. در همین راستا و به منظور درک عمیق مطلب، توجه شما را به یک معامله فرضی جلب میکنیم:
سرمایه گذار الف با دارایی ۵۰ میلیون تومانی خود، در بازار سهام تهران مشغول فعالیت است. وی در ابتدای سال تصمیم میگیرد؛ با افق سرمایهگذاری یکساله، روی سهام شرکت ایران خودرو سرمایهگذاری نماید. طبق تحلیل نموداری، پیش بینی میشود این سهم تا پایان سال، حداقل یک رشد قیمت ۲۰ درصدی را تجربه کند. همچنین نتایج تحلیل بنیادی نشان دهنده این است که شرکت وضعیت سوددهی فوق العادهای داشته و بر اساس سیاستهای مدیریتی فعلی، تقسیم سود نقدی ۲۰۰ تومانی به ازای هر سهم در پایان سال مالی، بسیار محتمل است.
حداکثر ریسک قابل تحمل برای این سرمایه گذار در موقعیت معاملاتی مذکور، ۱۵ درصد نسبت به کل سرمایه میباشد. اگر نقطه ورود مد نظر، در ناحیه قیمتی ۱۰۰۰ تومانی بوده و طبق استراتژی معاملاتی در صورت افت قیمت تا محدوده ۸۰۰ تومان، سرمایه گذار با پذیرش زیان از معامله خارج شود؛ با انجام محاسبات مربوط به تعیین حجم بر اساس مدیریت سرمایه مشخص میشود که این شخص مجاز است حداکثر ۳۷۵۰۰ سهم از این شرکت را خریداری کند.
۵۰/۰۰۰/۰۰۰ × ۱۵% = ۷/۵۰۰/۰۰۰
۱۰۰۰ – ۸۰۰ = ۲۰۰
۷/۵۰۰/۰۰۰ ÷ ۲۰۰ = ۳۷۵۰۰
تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار
طبق تحلیل فوق و با توجه به مقادیر سود مورد انتظار ناشی از رشد قیمت و تقسیم سود نقدی سهام، مجموع بازدهی احتمالی این موقعیت معاملاتی بر اساس حجم حدوداً ۳۰ درصد میباشد، که نشان دهنده شرایط ایدهآل معامله مذکور از لحاظ قوانین مدیریت سرمایه است.
۲۰۰ (سود نقدی احتمالی سهم) + ۲۰۰ (مقدار افزایش قیمت احتمالی سهم) = ۴۰۰ (مجموع بازده مورد انتظار به ازای هر سهم)
۳۷۵۰۰ × ۴۰۰ = ۱۵/۰۰۰/۰۰۰
اما پس از گذشت یک سال، قیمت سهم به ۱۱۰۰ تومان میرسد (افزایش قیمت ۱۰ درصدی). از طرف دیگر، گزارشات مالی شرکت در سامانه کدال نیز بیانگر این است، که سود نقدی شرکت ایران خودرو در پایان سال مالی مذکور، صرفاً ۵۰ تومان است! پس از انجام محاسبات سود و زیان مشخص میشود؛ این سرمایهگذار مجموعاً در این معامله، ۱۱.۱درصد بازدهی کسب کرده است.
۱۰۰ (سود نقدی سهم) + ۵۰ (مقدار افزایش قیمت سهم) = ۱۵۰ (مجموع بازده واقعی به ازای هر سهم)
۳۷۵۰۰ × ۱۵۰ = ۵/۶۲۵/۰۰۰
با توجه به اختلاف قابل ملاحظه بازده واقعی و مورد انتظار (حدوداً یک سوم)، افق زمانی و مقدار ریسک معامله، به این نتیجه میرسیم؛ که مثال فوق موقعیت معاملاتی چندان پرسودی نبوده است! اما در این قسمت ذکر دو مورد ضروری است.
همانطور که خودتان میدانید، خرید و فروش سهام در بازار بورس شامل کارمزد ۱.۵ درصدی میباشد، که جهت سهولت محاسبات، از در نظر گرفتن آن چشم پوشی کردیم. نکته بعدی این است، که معمولاً فرآیند پرداخت سود نقدی سهام شرکتها، به سرعت و عیناً در پایان سال انجام نمیشود و مسلماً طولانیتر شدن دوره پرداخت، تأثیر منفی بر بازدهی معاملات دارد. در نتیجه اگر موارد مذکور را نیز در نظر بگیریم؛ سرمایه گذار «الف» بازدهی واقعی کمتری خواهد داشت. چنین نتایج معاملاتی، میتواند ناشی از پیش بینیهای بسیار خوشبینانه، ضعف روش تحلیل یا استراتژی معاملاتی، ریسکهای سیستماتیک و… باشد. بسیاری از این عوامل، به مرور زمان و پس از کسب تجربه سرمایهگذاری در بازار، قابل اصلاح و اجتناب خواهند بود. در واقع کسب بازدهی مناسب تا حد زیادی، نتیجه مهارت شما در معاملهگری است، زیرا توانستهاید موقعیتهای معاملاتی خود را در تمام مراحل، از لحظه ورود تا خروج به گونهای مدیریت کنید، که بهترین نتیجه ممکن حاصل شود.
تا اینجا سعی شد، مفاهیم ریسک و بازده در بازار سهام و جزئیات مربوط به آنها شرح داده شوند. در مطالب آتی، رابطه ریسک و بازده و نسبتهای کاربردی در مدیریت سرمایه را توضیح خواهیم داد.
نحوه محاسبه شاخص کل بورس چگونه است؟
در حال حاضر در بازار سهام در حدود ۸۰۰ نماد وجود دارد، بدون شک پیگیری داده های مربوط به معاملات این نمادها در طول یک روز و یا هر بازه زمانی دیگری، به خصوص از این جنبه که در تمام روزهای غیرتعطیل هفته، معاملات در حال انجام است و بحث بررسی یک یا دو روز نیست، کار نشدنی ایی محسوب میشود، لذا استفاده از روش های فرموله کردن برخی اطلاعات مورد نیاز برآمده از داده های مربوط به معاملات نمادها ضرورت پیدا میکند.
شاخص کل بورس
شاخص کل، نمائی از وضعیت کلی بازارها را نشان میدهد و از این جنبه مانند یک دماسنج عمل میکند، گرچه این دماسنج را وقتی کنار تک تک نمادها قرار میدهیم به برخی تناقضات بر خواهیم خورد که در ادامه به این موارد نیز اشاره خواهیم کرد.
در نتیجه تا به اینجا میدانیم که در بازار سهام برای رصد تغییرات قیمت کلیه نمادها، از یک معیار به نام شاخص کل استفاده میشود، البته شاخص کل قیمت، شاخص هم وزن، شاخص قیمت و بازده نقدی، شاخص صنعت و شاخص مالی، شاخص سهام آزاد شناور، شاخص بازار اول و بازار دوم، شاخص ۵۰ شرکت برتر، شاخص ۳۰ شرکت برتر و شاخص بازده نقدی از انواع دیگر شاخص هایی هستند که در بورس تهران قابل استفاده اند.
شاخص ها نماگرهایی هستند که وظیفۀ مشخص کردن شرایط عمومی قیمت یا بازدهی در میان گروهی از شرکت های پذیرفته شده در بورس هستند.
تناقضات بررسی شاخص
برخی معتقدند این شاخص، نمایانگر وضعیت کلی بازار نیست و میتوان با معاملات دست کاری شده شاخص سازی کرد. نکته آن است که وقتی از یک شاخص به عنوان برآیند مجموعه ای از داده های صحبت میکنیم، قطعا باید قبل از مراجعه به نتایج از نحوه محاسبه آن اطلاع داشته باشیم،
اطلاع از نحوه محاسبه است که میتواند در بررسی نتایج دید و درک صحیحی به ما داده و در نتیجه منجر به استفاده صحیحی از آن نتیجه نیز گردد، بسیاری ایراداتی به شاخص کل وارد میکنند و این درحالی است که کافی است که از نحوه محاسبه ان اطلاع داشته باشند و در این حالت رویکرد صحیحی به استفاده به جا از این شاخص خواهند داشت.
شاخص ها مانند آینه ای هستند که تصویری از یک جامعه آماری به شما نشان میدهند که برای شما بررسی تک تک اعضای آن جامعه میسر نیست، حال نکته آن است که این آینه تصویری دقیقا مشابه با جمع تک تک اعضای جامعه را به شما نشان نمیدهد و شما پیش از استفاده از نتایج شاخص ها باید از این حقیقت اطلاع داشته باشید.
طراحی سایر شاخص ها، به خصوص شاخص هم وزن نیز دقیقا برای همین مسئله انجام شد. در این شاخص، همه نمادهای پذیرفته شده در بورس وزنی برابر در محاسبه شاخص کل دارند.
چند نکته در رابطه با شاخص کل
توجه داشته باشید که افزایش شاخص کل همواره به معنای سودآوری یکسان و همزمان تمامی نمادهای بورسی نیست. در حالت کاهش شاخص هم همین مفهوم برقرار است.
در واقع سبد سهام شما ممکن است هیچ ارتباطی با شاخص کل نداشته باشد و حتی همواره در جهت عکس شاخص حرکت کند. لذا مجدد به نکته ای که پیش از این در متن اشاره کردیم باز میگردیم، اگر شاخص کل وضعیت مناسبی داشته باشد، شاید این وضعیت مناسب هیچ ربطی به سهامی که شما بررسی میکنید یا در سبد خود دارید نداشته باشد. اگر دچار این اشتباه میشوید دلیل آن است که درک صحیحی از جزئیات محاسبه شاخص کل ندارید.
در نظر بگیرید که شاخص کل تشکیل شده از تمامی نمادهای بازار است، اما پرتفو شما دربرگیرنده تمام نمادهای بازار نیست، لذا از یک سو میتوان این گونه تعبیر کرد که هرچقدر پرتفو متنوع تری داشته باشید استفاده از شاخص کل در رابطه با پرتفو شما معنی دار تر خواهد بود.
گرچه موضوع متنوع سازی پرتفو نیز خود معقوله ای جدی و خارج از این بحث است و به طور کوتاه و خلاصه، پرتفویی که در این حد متنوع شده باشد که تعداد سهام آن بالا برود نیز بسیار غیربهینه بوده و استراتژی صحیحی برای سرمایه گذاری نخواهد بود.
فرمول محاسبه شاخص کل بورس
روش محاسبه شاخص کل بورس ماهیتی ساده دارد و از تقسیم ارزش جاری بازار سهام در هر لحظه بر ارزش جاری بازار سهام در تاریخ مبداء ضرب در صد به دست میآید. لازم به ذکر است که ارزش جاری هر شرکت از ضرب تعداد سهام هر شرکت در قیمت سهام آن و ارزش جاری بازار نیز از جمع ارزش جاری شرکت های پذیرفته شده به دست میآید.
بورس تهران از فروردین ماه ۱۳۶۹ اقدام به محاسبه و انتشار شاخص کل قیمت خود با نام تپیکس (TEPIX) نمـوده است. این شـاخص ۵۲ شـرکت که در آن زمـان کـل شرکت هــای پذیرفته شده در بورس را شـامل میشدند، در برمیگرفت. این شاخص با استفاده از فرمول زیر محاسبه میگردد:
شاخص قیمت بورس تهران تمامی شرکت های پذیرفته شده در بورس را در بر میگیرد و در صورتی که نماد شرکتی بسته باشد یا برای مدتی معامله نشود، قیمت آخرین معامله آن در شاخص لحاظ میگردد.
همان گونه که از فرمول مشخص است، تعداد سهام منتشره شرکت ها معیار وزن دهی در این شاخص است که این امر منجر به تأثیر بیشتر شرکت های بزرگ در شاخص میشود و این دقیقا نکته ای است که پیش از این در محاسبه جزئیات فرمول شاخص کل اشاره کردیم که باید به آن دقت کرد.
عملا در این فرمول شرکت های کوچک وزن کمتری دارند، به بیان بهتر، حرکت قیمتی کمتری از شرکت های بزرگ تاثیر بیشتری از حرکت قیمتی بزرگتری از شرکت های کوچک دارد، لذا شما در بازار می بینید که ممکن است صنعتی که عمدتا از شرکت های کوچک تشکیل شده است، برای یک هفته تغییرات قیمتی مهمی را به سمت مثبت یا منفی ببیند ولی شاخص کل تغییر جدی نداشته باشد و حال تنها یک روز معامله شدن نمادهای بزرگ تاثیر جدی بر شاخص داشته باشد، یا بسته بودن نمادهای بزرگ عملا می تواند باعث عدم حرکت های جدی در شاخص کل شود.
شاخص قیمت و بازده نقدی یا همان شاخص درآمد کل با نماد TEDPIX از فروردین ۱۳۷۷ در بورس تهران محاسبه و منتشر شده است. تغییرات این شاخص نشان گر بازده کل بورس است و از تغییرات قیمت و بازده نقدی پرداختی، متأثر میشود.
این شاخص کلیۀ شرکت های پذیرفته شده در بورس را دربردارد و شیوه وزن دهی و محاسبۀ آن همانند شاخص کل قیمت است و تنها تفاوت میان آن ها در شیو ی تعدیل است. شاخص قیمت و بازدهی نقدی بورس تهران با فرمول زیر محاسبه میشود:
مخرج این کسر، پایه شاخص قیمت و بازده نقدی در زمان t که در زمان مبدا برابر با یوده، میباشد. این تعدیل به شرح فرمول زیر خواهد بود که DPS درآن سود نقدی پرداختی شرکت iام در زمان t+1 است و D پایه شاخص کل قیمت و مابقی متغیرها به شرح توضیحات قبل است:
نحوه محاسبه بازده سبد و کارمزد سبدگردان
برای بیشتر افرادی که سرمایه گذاری در بورس را به کمک شرکتهای مشاوره سرمایه گذاری و سبدگردانی بورس انجام میدهند، نحوه محاسبه بازده سبد و کارمزد سبد گردان اهمیت دارد. در این مطلب مجله آرکا، به تفصیل در مورد فرمول محاسبه بازده سبد گردانی اختصاصی و نحوه محاسبه کارمزد سبدگردان توضیح داده میپردازیم. در این نوشته قصد داریم، با یک مثال در مورد یک سبد فرضی این محاسبات را انجام دهیم چرا که خیلی از سرمایه گذاران در مورد نحوه محاسبات دارای ابهام هستند.
محاسبه بازده سبد اختصاصی
در اینجا ذکر کردیم، که از بازده پول وزنی ( Money Weighted Rate of Return ) برای محاسبه بازده سبد اختصاصی استفاده میگردد. فرمول محاسبه بشرح زیر است:
- MWRR= بازدهی سبد اختصاصی در دورۀ t
- E= ارزش سبد اختصاصی در پایان دورۀ t
- B= ارزش سبد اختصاصی در ابتدای دورۀ t
- C= جریان نقدی jام سبد اختصاصی در دورۀ t (افزایش سرمایه سرمایهگذار طی دوره به عنوان جریان نقدی ورودی و برداشت وی از سبد اختصاصی بهعنوان جریان نقدی خروجی تلقی میشود. جریان نقدی ورودی با علامت مثبت و جریان خروجی با علامت منفی خواهدبود)
- t= زمان باقیمانده (به روز) از تاریخ وقوع جریان jام سبد اختصاصی تا پایان دورۀ t
- T= طول کل دورۀ زمانی مورد نظر t (به روز)
برای مثال فرض کنید، یک سرمایه گذار با انعقاد قرارداد با سبدگردان آرکا، در تاریخ اول فروردین 1399 مبلغ یک میلیارد تومان در اختیار سبدگردان قرار داده است. بر اساس توافق مقرر شده، کارمزد ثابت سبدگردان بورس ، یک درصد سالانه باشد و کارمزد متغیر آن به اینصورت است، که تا بازده 25 درصد سالانه، صفر و تا بازده 40 درصد سالانه نسبت به مابه التفاوت کارمزد متغیر 20 درصد محاسبه میشود؛ و در صورت کسب بازده بالاتر از 40 درصد کارمزد متغیر 25 درصد از بازده مازاد کسب شده باشد. به این نحوه محاسبه کارمزد اصطلاحا روش پلهای گفته میشود. به صورت خلاصه، توافق سرمایه گذار و سبدگردان آرکا بشرح زیر است:
بازده کارمزد متغیر سبدگردان تا 25 درصد صفر تا 40 درصد 20 درصد نسبت به مازاد 25 درصد مازاد بر 40 درصد 25 درصد نسبت به مازاد 40 درصد کارمزد ثابت سبدگردان 1 درصد سالانه فرض کنید در تاریخ 31 خرداد 1399، ارزش روز پرتفوی سبد اختصاصی، برابر با 1 میلیارد و 300 میلیون تومان است و سرمایه گذار درخواست کرده تا 300 میلیون تومان از سبد اختصاصی برداشت نماید. در تاریخ 30 آبان ماه، ارزش سبد اختصاصی برابر با 1 میلیارد و 500 میلیون تومان بوده و سرمایه گذار مبلغ 500 میلیون تومان بهعنوان آورده جدید به حساب سبد خود واریز نموده است. در پایان سال 1399 ارزش سبد اختصاصی سرمایه گذار مبلغ 1 میلیارد و 900 میلیون تومان است. همچنین میانگین ارزش روزانه سبد اختصاصی طی کل سال معادل 1 میلیارد و 500 میلیون تومان است.
با مفروضات بالا محاسبه بازده پول وزنی سبد فوق بشرح زیر خواهد بود:
- 1.900.000.000 : ارزش پایانی سبد اختصاصی
- 1.200.000.000=1.000.000.000-300.000.000+500.000.000 : خالص آورده سرمایه گذار
- 700.000.000=1.900.000.000-1.200.000.000 = سود سبد اختصاصی
محاسبات بالا مربوط به صورت کسر در فرمول بالا است. حالا باید مخرج کسر را محاسبه کنیم تا بتوانیم بازده پول وزنی را محاسبه کنیم.
(A*(B/C C B A تاریخ مبلغ تعدیل شده کل دوره آموزش بورس و محاسبه بازده قرارداد(روز) تعداد روز مانده تا پایان قرارداد واریز ( برداشت) 1,000,000,000 366 366 1,000,000,000 1399/01/01 223,770,492- 366 273 300,000,000- 1399/03/31 336,065,574 366 246 500,000,000 1399/08/30 1,112,295,082 مبلغ تعدیل شده آورده سرمایه گذار * واریزیها با علامت مثبت و برداشتها با علامت منفی در محاسبه منظور می گردد. بازده پول وزنی سبد فوق عبارت است از تقسیم سود سبد بر مبلغ تعدیل شده آورده سرمایه گذار:
63% = 700.000.000/1.112.295.082 : بازده پول وزنی سبد
محاسبه کارمزد سبدگردان
همانطور که ذکر شد کارمزد سبدگردان بورس از دو قسمت کارمزد ثابت و کارمزد متغیر تشکیل میگردد:
15.000.000= 1%* 1.500.000.000 : کارمزد ثابت سبدگردان
کارمزد متغیر بشرح زیر محاسبه می گردد:
مبلغ کارمزد ضریب کارمزد متغیر نحوه محاسبه مبلغ شرح A 1,112,295,082 مبلغ تعدیل شده آورده B 700,000,000 کل سود سبد C=A*25% 278,073,770 25 درصد بازده D=A*40% 444,918,033 40 درصد بازده 33,368,852 20% E=D-C 166,844,262 مازاد 25 درصد تا 40 درصد 63,770,492 25% F=B-D 255,081,967 بازده مازاد بر 40 درصد 97,139,344 جمع کارمزد متغیر سبدگردان جمع کارمزد سبدگردان برابر است با جمع کارمزد متغیر و کارمزد ثابت :
112.139.344= 15.000.000+97.139.344 : جمع کارمزد سبدگردان
خالص بازده سبد اختصاصی
عملا با کسر کارمزد سبدگردان، بازده واقعی سبد اختصاصی که نصیب سرمایه گذار میشود، کاهش مییابد در مثال فوق بازده سبد اختصاصی که نصیب سرمایه گذار میشود بشرح زیر است:
53%= 1.112.295.082/ (700.000.000-112.139.344) : خالص بازده پول وزنی سرمایه گذار
نرخ بازده چیست و ROR چگونه محاسبه می شود؟ — به زبان ساده
«نرخ بازده» (Rate of Return) نشاندهنده سود یا ضرر خالص یک سرمایهگذاری در طی دوره معینی از زمان است. نرخ بازده به صورت درصدی از هزینه اولیه بیان میشود. در زمان محاسبه نرخ بازده، شما درصد تغییرات را از ابتدای دوره تا انتهای آن مشاهده خواهید کرد. نرخ بازدهی را میتوان برای گستره متنوعی از داراییها مانند سهام، اوراق قرضه، املاک و حتی آثار هنری بکار برد. به صورت کلی، میتوان ROR را برای هر دارایی که در نقطهای از زمان خریداری شده و در زمان دیگری در آینده، نقدینگی بوجود آورده است، استفاده کرد.
نرخ بازده چیست؟
نرخ بازدهی نشاندهنده میزان سود یا زیان تعلقگرفته به یک سرمایهگذاری در طی دورهای معین از زمان است. در واقع، نرخ بازدهی، میزان سود و ضرر را نسبت به سرمایه و هزینه اولیه انجامشده میسنجد. منفی بودن ROR نشاندهنده ضرر و مثبت بودن آن نشاندهنده سود است.
فرمول محاسبه ROR
نرخ بازدهی به صورت استاندارد و به شکل زیر محاسبه میشود.
- ارزش فعلی :ارزش فعلی سرمایهگذاری
- ارزش اصلی: ارزش سرمایهگذاری
مثال نرخ بازدهی
فرض کنید آقای «ط» دکه فروش خشکبار افتتاح کند. او برای افتتاح این دکه ۵۰ میلیون تومان سرمایهگذاری میکند و روزانه ۱ میلیون تومان فروش داشته باشد که سالانه معادل ۳۰۰ میلیون تومان است. در سادهترین حالت، نرخ بازدهی سرمایهگذاری آقای ط در یکسال برابر ۶۰۰ درصد است. مورد بسیار مهمی که باید بخاطر داشته باشید این است که هرچه ریسک سرمایهگذاری بیشر باشد، سود آن بالاتر خواهد بود و برعکس.
برای مثال، سرمایهگذاری در اوراق قرضه ریسک کمتری در مقایسه با سرمایهگذاری در رستوران دارد. پشتوانه اوراق قرضه، دولت است و پشتوانه سرمایهگذاری در رستوران الزاماً دارای اعتبار بیشتری نیست. به همینصورت، ریسک سرمایهگذاری در رستوران بسیار بالاتر است و برای جذب سرمایهگذار باید سود بیشتری را پیشنهاد دهد.
روشهای جایگزین سنجش بازدهی
از دیگر روش های جایگزین سنجش بازدهی میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
- نرخ بازدهی داخلی
- بازدهی بدهی
- بازدهی دارایی
- بازدهی سرمایهگذاری
- بازدهی مبلغ سرمایهگذاری شده
اهمیت نرخ بازدهی
در دنیای واقعی، برای محاسبه بازده حقیقی حاصل از سرمایهگذاری، باید تورم و مالیات وضع شده، دوره زمانی سرمایهگذاری و هر میزان سرمایه اضافه شده در این دوره را در نظر بگیرید. اگر سرمایهگذاری خارجی باشد، نرخ تبدیل ارز نیز بر بازدهی آن تاثیرگذار خواهد بود.
چگونه نرخ بازده مورد انتظار را محاسبه کنیم؟
نرخ بازده بخش مهمی از نظریه مالی و عملیات تجاری به شمار میرود که شامل مدلهای مهمی مانند مدل قیمتگذاری نوعی قرارداد اختیار معامله و نظریه سبد سرمایهگذاری مدرن است. ROR را میتوان از طریق هر دو روش احتمال و بازده تجربی، محاسبه کرد. نرخ بازده انتظاری از ضرب نتایج محتمل با احتمال رخ دادن آنها و سپس جمع این نتایج، بدست میآید. مجموع بدست آمده نشاندهنده ارزش انتظاری یک سرمایهگذاری بخصوص با در نظر داشتن بازده انتظاری آن در شرایط گوناگون است.
- «R»: بازده انتظاری در یک سناریو مشخص
- «P»: احتمال نشاندهنده کسب بازده در آن شرایط به شمار میرود.
- «n» :نیز نشان دهنده شرایط گوناگون است.
- «ER»: نشاندهنده بازده مورد انتظار است.
این توزیع احتمال می تواند پیوسته یا گسسته باشد. به متغیر گسسته تنها میتوان مقادیر معینی را اختصاص داد. در صورتیکه در توزیع پیوسته متغیر میتواند هر مقداری را درون بازهای معین اختیار کند. نرخ بازده میتواند هر متغیر تصادفی حاوی مقادیری باتوجه به بازه داده شده باشد. تخمین بر پایه دادههای تجربی است که تعیین نرخ بازده دقیق را با دشواری مواجه میکند.
مثال و محاسبات
در ادامه، برای درک بهتر مثالی مطرح شده است. برای مثال، سرمایهگذاری قصد سرمایهگذاری در دو دارایی را دارد. درصد کسب سود در سرمایهگذاری «الف» ۶ نتیجه محتمل و درصد کسب سود در سرمایهگذاری «ب» ۴ نتیجه محتمل را به همراه دارد.
$$0.075=(0.15)\times 0.35+(0.12)\times 0.25+(0.08) \times 0.15+(0.05)\times0.3+(-0.03)\times0.1+(-0.07)\times0.05
$$- محاسبه نرخ بازدهی دارایی ب
با تحلیل نتایج، در مییابیم انتخاب سرمایهگذاری در دارایی ب ارجحیت دارد زیرا نرخ بازدهی آن در مقایسه با دارایی الف بیشتر است. بنابراین، سود بیشتری برای سرمایهگذار به همراه خواهد داشت.
سرمایهگذاری پورتفوی
پورتفوی یا سبد سرمایهگذاری از چندین سرمایهگذاری تشکیل شده است. فرض کنید یک سرمایهگذار از ۳ دارایی برای سرمایهگذاری استفاده کرده باشد.
انواع دارایی وزن نرخ بازدهی دارایی اول ۰٫۱۵ ۹٫۱٪ دارایی دوم ۰٫۳۰ ۴٫۵٪ دارایی سوم ۰٫۴۵ ۶٫۷٪ نرخ بازدهی پورتقوی به صورت زیر محاسبه میشود.
نقاط مثبت نرخ بازده مورد انتظار چه هستند؟
در ادامه، به تعدادی از نقاط مثبت نرخ بازده مورد انتظار اشاره شده است.
- نرخ بازده در پروژههای سرمایهگذاری امکان مقایسه بین میزان ریسک و بازده انتظاری را بوجود میآورد.
- سرمایهگذاران میتوانند با استفاده از آن تخمین بزنند که با بکارگیری آن به چه میزان سود تقریبی دست پیدا میکنند.
- ROR امکان سرمایهگذاری بلندمدت را با امکان تخمین دستیابی به سود برای افراد و شرکتها بوجود میآورد.
کاستیهای نرخ بازدهی انتظاری چیست؟
باید در هنگام بکارگیری روش ROR، کاستیهای زیر را مدنظر داشته باشید.
- در پروژههای سرمایهگذاری، فرایند نرخ بازده از سود حسابداری استفاده میکند و جریان نقدینگی را مد نظر قرار نمیدهد.
- با اینکه ارزش زمانی پول یک عنصر مهم در تصمیمگیریهای پیرامون مخارج مالی به شمار میرود، در روش ROR نادیده گرفته میشود.
- ROR تنها به بازده انتظاری توجه میکند و مدت زمان پروژه سرمایهگذاری را مدنظر قرار نمیدهد.
- به علت امکان وقوع نوسانات اقتصادی یا بازاری ضمانتی مبنی بر دریافت بازده وجود ندارد. همچنین، محتمل است سرمایهگذار با ضرر مواجه شود.
مثال های بیشتر نرخ بازدهی
در ادامه، برای درک بهتر نرخ بازدهی، به مثالهای بیشتری اشاره شده است.
مثال اول نرخ بازده
سرمایهگذاری، در سال ۱۳۹۷، ۱۰۰۰ سهم ۵ هزارتومانی را خریداری کرده است و یکسال بعد، در سال ۱۳۹۸، قصد داشته که آنها را به قیمت ۱۰ هزار تومان بفروشد. نرخ بازده را برای سرمایهگذاری ۵ میلیون تومانی این سرمایهگذار، محاسبه کنید.
همانطور که میدانیم، محاسبه به صورت زیر انجام میشود.
100 × ( ارزش اصلی ÷ ( ارزش اصلی ــ ارزش فعلی )) = نرخ بازده
۱۰۰٪ = نرخ بازدهی
مثال دوم نرخ بازده
خانم «ج» در سال ۱۳۷۰، واحد مسکونی را به قیمت ۱۰ میلیون تومان در حاشیه شهر تهران خریداری کرده بود. در گذر زمان، با احداث مراکز تجاری، ارزش منطقه مورد نظر از لحاظ اقتصادی افزایش پیدا کرد که منجر شد قیمت خانه خانم ج، بسیار زیاد شود. به دلیل تغییر شغل، خانم ج قصد داشت که در سال ۱۳۹۰، منزل خود را به فروش برساند. خانم ج، موفق شد قیمتی معادل ۷۵ میلیون تومان را برای فروش واحد مسکونی خود تعیین کند. نرخ بازده این سرمایهگذاری را محاسبه کنید.
با جایگذاری ارقام محاسبه به شکل زیر انجام خواهد شد.
100 × ( ارزش اصلی ÷ ( ارزش اصلی ــ آموزش بورس و محاسبه بازده ارزش فعلی )) = نرخ بازده
۶۵۰٪ = نرخ بازدهی
توجه داشته باشید که در این مثال، نرخ بازدهی تنها با در نظرگرفتن قیمت دارایی محاسبه شده و مواردی مانند نرخ تورم و میزان استهلاک، در نظر گرفته نشدهاند.
معرفی فیلم آموزش تجزیه و تحلیل مالی طرح های امکان سنجی با COMFAR III
برای یادگیری تجزیه و تحلیل مالی در نرمافزار کامفار، میتوانید به دوره آموزشی تدوین شده توسط «فرادرس» مراجعه کنید. این دوره ۴ ساعته در درس به مرور مهمترین سرفصلها میپردازد. دوره پیشرو برای دانشجویان مهندسی صنایع و مدیریت و سایر علاقهمندان به انجام تجزیه و تحلیل مالی، مناسب به شمار میرود. در درس اول، با نحوه نصب نرمافزار و مطالعات طرحهای توجیهی آشنا میشوید. درس دوم به ورود دادهها در نرمافزار کامفار اختصاص یافته است. گزارشگیری و تحلیل گزارشهای مالی اختصاص یافته است. در درس چهارم، تحلیل حساسیت و بررسی خطاها را میآموزید.
- برای مشاهده فیلم آموزشتجزیه و تحلیل مالی طرح های امکان سنجی با COMFAR III +اینجا کلیک کنید.
سخن پایانی
ROR یکی از معیارهای مهم سنجش بازدهی سرمایهگذاری بکارگیری نرخهای بازدهی است. ROR همچنین معیاری است که درآمد خالص یک شرکت را نسبت به میزان آن میسنجد و سوددهی آنرا بررسی میکند. نرخ بازده مورد انتظار نیز یکی از مفاهیم بسیار کاربردی در مدیریت مالی به شمار میرود. این نرخ به بازده تخمینزدهشده دریافتی پس از سپریشدن دورهای معین از زمان، اشاره میکند.
اگر نرخ بازده سرمایهگذاری، مثبت باشد، سرمایهگذاری مناسب خواهد بود و انجامدادن آن همراه با سود است و برعکس. اگر نرخ بازده، منفی باشد، بهتر است سرمایهگذار از انجام آن صرفنظر کند. هرچه این نرخ بالاتر باشد، سرمایهگذاری با سود بیشتری همراه خواهد بود. یکی از موارد مهم این است که در هنگام بکارگیری نرخ بازده، ارزش زمانی پول را مدنظر قرار دهید. برای خریدهایی ساده، مانند خرید سهام، نیازی به محاسبه ارزش زمانی پول نخواهید داشت اما باید ارزش زمانی پول را برای داراییهایی مانند املاک – با احتمال مستهلک شدن در گذر زمان – مدنظر قرار دهید.
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند:
دیدگاه شما