تعریف اهرم عملیاتی چیست؟


اهرم مالی چیست؟ بررسی کاربرد اهرم مالی در بورس

همواره درصد قابل توجهی از آحاد جامعه به دنبال مسیری برای سرمایه‌گذاری و حفظ ارزش پول خود در مقابل تورم هستند. بازارهای سرمایه‌گذاری بسیاری وجود دارند که افراد بنا به دانش مالی و توانایی‌های خود می‌توانند در آن‌‎ها فعالیت ‌کنند. همچنین ابزارهای متنوعی در این بازارهای مالی وجود دارند که فرآیند سرمایه‌گذاری و حفظ ارزش پول را برای سرمایه‌گذاران مهیج‌تر و تسهیلات بیشتری را برای شخص فراهم می‌کنند.

یکی از این ابزارهای پرطرفدار در بازارهای مالی، اهرم مالی است. افراد با استفاده از اهرم مالی قادر به سودسازی بیشتر در فرآیندهای سرمایه‌گذاری هستند. علاوه بر افراد حقیقی، شرکت‌ها و ارگان‌های حقوقی نیز تحت شرایط تعریف شده‌ای قادر به استفاده از این ابزارها در پروسه فعالیت‌های مالی خود هستند. به منظور آشنایی بیشتر با اهرم مالی در بازارهای مالی، به خصوص بازار بورس، در این مقاله با ما همراه باشید.

اثر اهرمی چیست؟

نظریه اثر اهرمی، برای نخستین بار توسط پژوهشگری به نام Black مطرح شد. او عقیده داشت تغییرات ساختار سرمایه یا تغییر نسبت بدهی به دارایی (نسبت اهرمی) یک شرکت، در میزان نوسان سهام آن شرکت اثر می‌گذارد. تئوری اثر اهرمی به رابطه منفی بازده سهام با ریسک سهام اشاره دارد. طبق این تئوری، هر چه بازده یک سهام بیشتر شود، میزان نوسانات آن کمتر می‌شود. همچنین هر چقدر میزان بازده کمتر باشد، میزان نوسانات بیشتر می‌شود. توجه داشته باشید که در این نظریه، نوسانات نسبت به کاهش و افزایش بازده سهام، نامتقارن هستند. به زبان ساده، شوک‌های منفی نسبت به شوک‌های مثبت اثر بیشتری دارند.تعریف اهرم عملیاتی چیست؟

اهرم مالی چیست؟

اهرم مالی در اصل به معنی یک ابزار یا یک بدهی برای بالا بردن سود یک سرمایه‌گذاری است. یک شخص یا یک شرکت در فرایند سرمایه‌گذاری علاوه بر دارایی‌های خود قادر است با بهره گرفتن از ابزار مالی یا به اصطلاح استفاده از اعتبار یا قرض گرفتن پول، پروسه سرمایه‌گذاری خود را گسترده‌تر و در نهایت سود بیشتری برای خود خلق کند.

افراد از سالیان دور در معاملات و خرید و فروش‌های مرسوم خود از اهرم مالی استفاده می‌کردند. به عنوان مثال بسیاری از مردم در بازار ملک از ابزار اهرم مالی به منظور تامین سرمایه برای خرید ملک استفاده و طی شرایط مشخص برای بازپرداخت این مبلغ به بانک یا ارگان‌های مربوطه اقدام می‌کنند. در نظر داشته باشید که میزان این اعتبار یا اهرم مالی هر چه قدر که بیشتر باشد آن شخص یا شرکت قدرت بیشتری در فرایند سرمایه‌گذاری خود خواهد داشت. اما در نقطه مقابل میزان ریسک سرمایه‌گذاری نیز بیشتر خواهد شد.

افراد و شرکت‌های حقوقی نیز از اهرم مالی در بازارهای مالی مانند بازار بورس استفاده می‌کنند. مثلا در این بازار، شرکت‌ها با استفاده از اهرم مالی، منبع مالی جدیدی برای پیشبرد اهداف و برنامه‌های مالی خود تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ تامین می‌کنند و به شکل راحت‌تری به برنامه‌ریزی‌های خود رسیدگی می‌کنند. هر قدر این اهرم مالی در شرکت‌ها بیشتر یا به اصطلاح بزرگ‌تر باشد، به سرمایه‌ کمتری نیاز دارد.

استفاده از اهرم‌های مالی منجر می‌شود که سود یا ضرر آینده شرکت‌ها بر پایه کمتری صورت بگیرد اما در عوض نسبت بالاتری را خلق کند. به عنوان مثال: شرکتی را در نظر داشته باشید که 5 میلیارد تومان سرمایه دارد. در صورتی که بتواند برای برنامه‌های مالی خود از وام 15 میلیاردی استفاده کند، اکنون 20 میلیارد تومان برای سرمایه‌گذاری و پیشبرد اهداف خود خواهد داشت.

اهرم مالی در شرکت‌های بورسی

همان‌طور که در بخش قبلی اشاره کردیم اهرم مالی به عنوان یکی از بهترین گزینه‌ها به منظور تامین منبع مالی جدید شرکت‌های بورسی است. مزیت استفاده از اهرم مالی برای این شرکت‌ها به جای استفاده از افزایش سرمایه و تشویق مردم برای مشارکت این است که دیگر نیازی به انتشار سهام جدید یا تقسیم سود بین سهامداران نیست. البته در نقطه مقابل باید در نظر داشت که در این مسیر اگر برنامه‌ریزی‌های شرکت در مسیر پیشبرد اهداف مالی محقق نشود، ممکن است بدهی‌های سنگینی برای شرکت ایجاد شود که در این صورت شرکت‌ با چالش‌های جدید رو به رو خواهد شد.

اهرم‌های مالی با این که باعث افزایش سود در فرآیند سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی‌ مالی افراد و شرکت‌های بورسی می‌شوند در مقابل میزان ریسک موجود در این پروسه را چند برابر می‌کنند. یعنی هرچه یک شرکت برای برنامه‌های مالی و پیشرفت‌ امور خود از اهرم مالی بیشتری استفاده کند، در واقع میزان ریسک مالی و چالش‌های اقتصادی بیشتری را تقبل خواهد کرد.

بنا به توضیحاتی که ارائه شد زمانی که تحلیل‌گران قصد بررسی و ارزیابی سهام یک شرکت را دارند، فرآیند استفاده از اهرم مالی شرکت برای پیشبرد امور خود، از پرامتر‌های مهم برای خرید سهام آن شرکت محسوب می‌شود. در صورتی که یک شرکت از میزان کمتری از اهرم مالی برای فعالیت‌های اقتصادی خود استفاده کند، سهام آن نیز گزینه مناسب‌تری برای سرمایه‌گذاری خواهد بود.

کاربرد اهرم مالی در معاملات اعتباری

باید در نظر داشته باشید که بخش زیادی از معاملاتی که در بازار سرمایه صورت می‌گیرد با استفاده از همین اهرم‌های مالی یا اهرم بدهی است. این فرآیند بیشتر زمانی دیده می‌شود که در زمان تثبیت بازار سرمایه‌گذاران به دنبال کسب سود بیشتری هستند و در این شرایط با واجد شرایط بودن‌شان برای استفاده از این اهرم‌های بدهی اقدام می‌کنند. افراد در این مسیر می‌توانند از بهترین کارگزاری‌های بورس بسته‌های اعتباری یا وام‌های قرض‌الحسنه دریافت کنند و در بازار به معاملات خود سر و سامان بدهند و از طرف مقابل سود بیشتری کسب کنند. باید در نظر داشته باشید که برای استفاده از اعتبار و اهرم‌های بدهی در بازار سرمایه باید دارای دانش بورسی بالایی باشید تا در هر شرایطی و با وجود هیجانات در بازار، قادر به مدیریت این سرمایه باشید. (برای مدیریت سود خود می توانید روش مارتینگل در بورس را مطالعه کنید.)

به عنوان مثال در سال 1392 در بازار سرمایه شاخص به یک باره شروع به ریزش کرد و سرمایه‌گذاران بسیاری که در این بازه زمانی از اهرم مالی استفاده می‌کردند، دچار ضرر و زیان‌های سنگینی شدند یا همین یک سال اخیر که شاخص بورس درگیر ریزش و اصلاح بود، کسانی که از اهرم مالی استفاده می‌کردند با چالش‌های بسیاری برای تسویه آن رو به رو شدند.

این اتفاقات تلخ در برخی از افراد تاثیرات بدی گذاشت و سبب شد فکر کنند بازار سرمایه به هیچ عنوان بستر مناسبی برای سرمایه‌گذاری نیست! در صورتی که این برداشت از پایه اشتباه است و در صورت داشتن دانش کافی در این بازار قادر به کسب سود ایده‌آلی خواهید بود. در همین راستا سازمان بورس نیز قوانین جدیدی را به تصویب رساند که به وسیله آن‌ها شرایط استفاده و بازپرداخت اهرم‌های بدهی برای سرمایه‌گذاران آسان‌تر شود.

کاربرد اهرم مالی در قراردادهای مشتقه

بازار مشتقه از بخش‌های مختلفی نظیر بازار اختیار معامله، آتی و… تشکیل شده است. در این بازار نیز افراد قادر به استفاده از اهرم مالی هستند. برای نمونه افراد می‌توانند از اهرم‌های مالی در بازار آتی استفاده کنند. در این بازار قراردادهای هر دارایی در ابتدا، اهرمی برابر 10 دارند و با توجه به شرایط بازار و وجوه تضمین در آن، ممکن است این مقدار متغیر باشد.

برای مثال اگر شخص در بازار آتی قصد خرید 1 کیلو زعفران را داشته باشد، با در نظر گرفتن این که مقدار قرارداد آتی زعفران برابر با 100 گرم است، این شخص باید 10 قرارداد آتی را خریداری کند که برای اخذ ۱۰ قرارداد آتی زعفران این فرد باید به میزان ۱۰ برابر وجه تضمین اولیه قراردادهای آتی، وجه نقد به حساب عملیاتی واریز کند. با فرض این که وجه تضمین اولیه قراردادهای آتی زعفران ۲۰۰ هزار تومان باشد، ‌این فرد باید ۲ میلیون تومان پرداخت کند.

وجه لازم = تعداد قرارداد * وجه تضمین اولیه

۲،۰۰۰،۰۰ = ۱۰ * ۲۰۰،۰۰۰

نسبت اهرمی و فرمول محاسبه آن

نسبت‌های اهرمی یک نوع ابزار مالی هستند که با استفاده از آن‌ها می‌توان بدهی‌های به وجود آمده در یک سازمان را نمایش داد. با استفاده از نسبت‌های اهرمی می‌توان گفت که شرکت‌ها تا چه میزان نیازها و خواسته‌های مالی خود را از تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ طریق سایر منابع مالی یا وام‌ و بدهی، تامین می‌کنند. به طور کلی نسبت‌های اهرمی 4 نوع هستند:

  1. نسبت بدهی = مجموع بدهی‌ها تقسیم بر مجموع دارایی‌ها
  2. نسبت سرمایه = مجموع دارایی‌ها تقسیم بر مجموع سرمایه
  3. نسبت بدهی – سرمایه = مجموع سرمایه تقسیم بر کل بدهی‌ها
  4. توان پرداخت بهره = هزینه بهره تقسیم بر سود قبل از بهره و مالیات

سخن آخر

همان‌طور که در بخش مقدماتی مقاله اشاره کردیم، افراد به منظور حفظ ارزش پول می‌توانند در فعالیت‌های مالی مختلفی شرکت کنند و در همین مسیر به سرمایه‌گذاری هم مشغول شوند. فرایند سرمایه‌گذاری در هر بازاری با کسب سود و احتمال ضرر همراه است. البته هر شرایطی سرمایه‌گذاران همیشه به دنبال کسب سود بیشتری در بازارهای سرمایه‌گذاری هستند. در همین راستا در بورس ابزارهای مالی متنوعی وجود دارد که افراد و شرکت‌ها با استفاده از آن‌ها قادر به خلق سود بیشتری برای خود و شرکت‌ها هستند. اهرم مالی یکی از این ابزارهای بسیار پرطرفدار است که افراد حقیقی از آن در روند معاملات و سرمایه‌گذاری‌های خود استفاده و در صورت خوب بودن شرایط و استراتژی‌های معاملاتی به سودهای کلان و قابل قبولی دست پیدا می‌کنند. شرکت‌ها هم با استفاده از این اهرم‌های مالی به منبع جدید مالی برای فعالیت‌های اقتصادی و پیشبرد اهداف خود دست پیدا می‌کنند.

در نهایت هم باید توجه داشته باشید که استفاده بیش از حد از اهرم مالی در هر فرایند اقتصادی، به معنای بالا بردن میزان ریسک در آن فرایند است. به عنوان مثال سهام شرکت‌های بورسی که برای فعالیت‌های مالی خود از اهرم‌های مالی زیادی استفاده می‌کنند، برای سرمایه‌گذاری گزینه مناسبی نیستند چرا که ممکن است امور مالی این شرکت‌ها به دلیل بدهی‌های سنگین (اهرم بدهی) درگیر چالش‌های زیادی شود.

اگر به حوزه بورس علاقه‌مندید، می‌توانید برای آموزش مفاهیم دیگر بورسی مانند معاملات الگوریتمی، نسبت p به e و نحوه محاسبه آن، اوراق مشتقه، اوراق سلف و بسیاری از اصطلاحات دیگر، به بلاگ آکادمی بورس مراجعه کنید.

اهرم عملیاتی

اهرم عملیاتی عبارت است از درصد تغییرات سود عملیاتی نسبت به درصد تغییرات فروش (با یک درصد تغییر در فروش، سود عملیاتی چقدر تغییر می¬کند) و فرمول محاسبه آن به شرح زیر است:

S – VC = هزینه¬های متغیر – فروش = (DOL) درجه اهرم عملیاتی

(S-VC) - FOC سود عملیاتی و

DOL × فروش ∆% = سود عملیاتی ∆%

اهرم مالی عبارت است از درصد تغییرات سود خالص نسبت به درصد تغییرات سود عملیاتی (با یک درصد تغییر در سود عملیاتی، سود خالص چقدر تغییر می¬کند) و فرمول محاسبه آن به شرح زیر است:

(S-VC) - FOC = سود عملیاتی = (DFL) درجه اهرم مالی

FFC - (S-VC) – FOC هزینه های ثابت مالی - سود عملیاتی و

DFL × سود عملیاتی ∆% = سود خالص ∆%

اهرم مرکب عبارت است از درصد تغییرات سود خالص نسبت به درصد تغییرات فروش (با یک درصد تغییر در فروش، سود خالص چقدر تغییر می¬کند) و فرمول محاسبه آن به شرح زیر است:

S-VC = هزینه¬های متغیر– فروش = (DCL) درجه اهرم مرکب

FFC - (S-VC) – FOC هزینه های ثابت مالی - سود عملیاتی و

DCL × فروش ∆% = سود خالص ∆%

اهرم مرکب ترکیبی از اهرم¬های مالی و عملیاتی است؛ به عبارت دیگر:

DCL = DOL × DFL = اهرم مالی × اهرم عملیاتی = اهرم مرکب

روش مهم ديگرى که براى تجزيه و تحليل بخش عملياتى صورت سود و زيان به‌کار مى‌رود محاسبه تأثيرات تغيير در سطح فروش بر رقم سود قبل از بهره و ماليات (EBTT) است. يکى از راه‌هاى انجام دادن اين‌کار محاسبه درجهٔ اهرم عملياتى (operating leverage) است که به‌صورت ”درصد تغييرات سود قبل از بهره و ماليات تقسيم بر درصد تغييرات توليد“ تعريف مى‌شود. با استفاده از درجه اهرم عملياتي، درصد تغييراتى که در سود قبل از بهره و ماليات به ازاء يک درصد تغيير در فروش رخ مى‌دهد (البته در نتيجه يک درصد تغيير در توليد) محاسبه مى‌شود. اهرم عملياتى نقش مهمى در محاسبه پيش‌بينى سود قبل از بهره و ماليات و محاسبه ريسک شرکت دارد.

کاربرد اهرم عملیاتی

محاسبه اهرم عملياتى

از معادلهٔ M مى‌توان درجه اهرم عملياتى را به‌صورت زير محاسبه کرد:

O L | T = T ( P - V ) / T ( P - V ) - F

اين معادله نشان مى‌دهد که در ازاء سطوح مختلف توليد و فروش، درجه اهرم عملياتى تابعى از سطح فروش است. مخرج اين معادله دو ويژگى مهم دارد: ۱. درجه اهرم عملياتى در نقطه سربه‌سر عملياتى بى‌نهايت مى‌شود؛ ۲. به‌دليل هزينه‌هاى ثابت عملياتي، درجه اهرم عملياتى عددى غير از يک است.

تعریف اهرم عملیاتی چیست؟

اهرم عبارت است از وجود هزینه های ثابت در فهرست هزینه های شرکت.می توان گفت که اهرم ها به دلیل وجود هزینه های ثابت در واحد تجاری به وجود می آیند و واحد تجاری را با مخاطرات و ریسک زیادی روبرو می کنند.
هزینه های ثابت عملیاتی مانند استهلاک و هزینه های ثابت مالی مانند بهره.

الف : اهرم عملیاتی
ب : اهرم مالی
ج : اهرم مرکب

الف : اهرم عملیاتی :

از هزینه های ثابت عملیاتی ناشی می شود . مانند : تبلیغات ، استهلاک اموال و دارایی ها ، بیمه و .
اهرم عملیاتی نشان می دهد که با تغییر 1% در فروش سود عملیاتی (سود قبل از بهره و مالیات EBIT) چه میزان یا چند درصد تغییر تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ خواهد کرد. به معیاری که این تغییرات را می سنجد اهرم عملیاتی می گویند.

Q(Su-Vu) CM
__________ = DOL ____ = OL
Q(Su-Vu) - Foc P

1
____ = OL
MS%

ب : اهرم مالی (DFL یا FL):

FL درصد تغییرات در تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ سود خالص نسبت به درصد تغییرات در سود عملیاتی را بررسی می کند. درجه اهرم مالی نشان دهنده ی درصد تغییرات سود خالص و سود عملیاتی می باشد:

EBIT Q(Su-Vu)-Foc
_____________ = _____________ = DFL
P Q(Su-Vu)-Foc-FFc

معیاری برای سنجش تاثیر هزینه های ثابت مالی و عملیاتی در سود خالص و بازده سهامداران است به عبارتی رابطه بین فروش و سود خالص و سود هرسهم را بررسی می نماید:

Q(Su-Vu)
_____________ = DCL
Q(Su-Vu)-Foc-FFc

این وبلاگ به منظور ارایه اطلاعات تخصصی حسابرسي ،حسابداري مالی و حسابداري مدیريت به دانشجویان و علاقمندان علم حسابداری و مدیریت تهیه و تنظیم گردیده است.
turkmen student iran

اهرم مالی چیست؟ چگونه با اهرم بیشتر سود کنیم.

یکی از مهم ترین دغدغه ای که هر شخص با آن مواجه است، کسب درآمد و پیشرفت در مسائل مالی است که برای رسیدن به آن همواره به این می اندیشد که سرمایه خود را کجا قرار دهد و کدام روش سرمایه گذاری بهترین بازدهی را برایش ایجاد میکد؟ برای رسیدن به این هدف بازارها و ابزارهای بسیاری در حوزه مالی و سرمایه گذاری وجود دارد که اهرم مالی نیز یکی از این ابزارهاست. در واقع اهرم مالی یکی از ابزارهای کسب سود بیشتر از سرمایه گذاری است که به هر میزان که درجه این اهرم نیز بیشتر می شود بر میزان ریسک سرمایه گذاری نیز افزوده میشود. اما چگونه این اهرم منجر به کسب سود بیشتر برای اشخاص و شرکتها میشود و منظور از افزایش ریسک سرمایه گذاری چیست؟

اهرم مالی چیست؟

اهرم مالی یا Leverage نوعی ابزار مالی برای افزایش بازدهی در یک سرمایه گذاری است. در واقع استفاده از اهرم مالی یعنی استفاده از بدهی در یک سرمایه گذاری مشخص. یک شرکت یا سرمایه گذار می‌تواند به غیر از دارایی‌ها و سرمایه‌اش، بدون اینکه سرمایه گذار جدیدی اضافه شود، از طریق قرض گرفتن (ایجاد بدهی) سرمایه و فعالیت‌های مالی خود را افزایش دهد.

اهرم مالی سالیان زیادی است که در بخش‌های مختلف بازارهای مالی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در بازار ملک و مسکن افراد برای خرید خانه، زمین و سایر موارد از وام یا قرض استفاده می‌کنند. هرچه میزان وام و قرض دریافتی بیشتر باشد، فرد می‌تواند سرمایه بیشتر را خریداری نماید در مقابل تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ ریسک بیشتری را برای بازپرداخت وام و قرض متحمل خواهد شد. در سایر بازارهای مالی نیز افراد برای استفاده از فرصت‌های سرمایه گذاری و کسب سود از وام و اعتبار استفاده می‌کنند. دریافت اعتبار برای خرید سهام و اوراق بهادار نیز نوعی دیگر از استفاده از اهرم مالی است.

شرکت‌ها نیز برای اجرای طرح‌های جدید و تأمین منابع مالی از تسهیلات و اعتبار استفاده می‌کنند و اهرم مالی خود را افزایش می‌دهند. به عنوان مثال یک شرکت میتواند 10 میلیارد تومان سرمایه داشته باشد که دارایی های خود شرکت محسوب میشود. این شرکت میتواند 30 میلیارد تومان دیگر نیز از بانک تسهیلات دریافت کند یا اوراق بدهی منتشر کند که در مجموع 40 میلیارد تومان برای سرمایه گذاری در عملیات های خود خواهد داشت. بنابراین هر مقدار سود کسب کند یا زیان متحمل شود از قِبَل 40 میلیارد تومانی خواهد بود که تحد مدیریت شرکت است.

اهرم مالی در شرکت‌های بورسی

همان‌طور که اشاره شد شرکت‌ها برای تأمین منابع مالی جدید می‌توانند به جای افزایش تعداد سرمایه گذاران، از اهرم مالی استفاده کنند. یکی از مزیت‌های استفاده از اهرم مالی نسبت به انتشار سهام جدید و دعوت سرمایه گذاران، در این است که سودهای افزایش یافته از محل سرمایه‌گذاری‌های جدید، بین تعداد زیادی از سهامداران توزیع نمی‌شوند. البته باید در نظر بگیریم که اگر برنامه‌های توسعه‌ای شرکت طبق پیش‌بینی‌ها و سودی که مدنظر بوده محقق نشود، ممکن است بدهی بسیار زیادی از محل اهرم مالی برای شرکت ایجاد شود که شرکت را ناگزیر سازد تا از محل سود سهامداران این بدهی‌ها را تسویه کند.

از آنجاییکه نرخ بازدهی و میزان ریسک نسبت مستقیم با هم دارند و هر چه بازدهی بالاتر رود بر میزان ریسک سرمایه گذاری نیز افزوده میشود، استفاده از اهرم مالی هم که سبب می‌شود افراد یا شرکت‌ها بازدهی‌های بالاتری کسب کنند، سبب بالا رفتن ریسک سرمایه‌گذاری آن‌ها نیز می‌شود. هر چه استفاده از اهرم مالی بیشتر باشد ،‌افراد ریسک بیشتری را نیز باید بپذیرند. لذا زمانی که از اهرم برای سرمایه گذاری استفاده می‌شود و سرمایه گذاری مطابق با پیش‌بینی‌ها پیش نرود، زیان احتمالی بسیار بزرگ‌تر از زمانی می‌شود که از اهرم استفاده نشده است. اهرم سود و زیان بالقوه را بسیار بیشتر می‌کند.

بنابراین توجه به اهرم مالی شرکت‌ها برای بررسی تحلیلی آن‌ها بسیار مهم است؛ نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام میتواند میزان استفاده شرکت از بدهی را مشخص کند. استفاده تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ از بدهی یا اهرم مالی بیشتر برای یک شرکت الزاما به معنی استفاده غیربهینه از منابع مالی شرکت نیست بلکه میزان بازدهی حقوق صاحبان سهام است و بازدهی دارایی های آن شرکت است که مشخص میکند یک شرکت در کسب سود برای سهامداران و به ازای هر ریال دارایی خود چگونه عمل میکند.

مهم ترین نکته در تحلیل شرکتهایی که از اهرم مالی در ترکیب مالی خود استفاده میکنند، مقایسه بازده حقوق صاحبان سهام با نرخ بدهی ای است که شرکت با آن تامین مالی شده است. اگر نرخ حقوق صاحبان سهام شرکت که از تقسیم سود خالص به حقوق صاحبان سهام بدست می آید بیشتر از نرخ بدهی شرکت باشد استفاده از بدهی بیشتر تا میزانی مشخص میتواند به سودآوری بیشتر شرکت کمک کند. به همان میزان نیز ریسک سرمایه گذاری شرکت نیز بالاتر می رود زیرا همانطور که گفته شد اگر در میزان برآورد سود کسب شده یا ROE برآوردی تغییری ایجاد شود که مطابق انتظارات بالا نباشد میتواند منجر به زیان دهی بیشتر از معمول شود.

به طور مثال همان شرکتی را تصور کنید که تنها 10 میلیارد تومان سرمایه دارد که از آورده سهامداران تامین شده است. فرض کنید بازدهی این شرکت در عملیات آن برای یک سال 30 درصد باشد بنابراین میتوان انتظار داشت در انتهای سال مالی سرمایه شرکت 13 میلیارد تومان خواهد بود.

حالت اول: این شرکت 30 میلیارد تومان تسهیلات 20 درصد از بانک الف دریافت میکند که میبایست در انتهای سال بازپرداخت کند. بنابراین در این حالت شرکت در ابتدای سال 40 میلیارد تومان دارد که بخشی از آن را همراه با نرخ بهره ای مشخص بازپرداخت میکند و مابقی سود شرکت خواهد بود. در مجموع شرکت با نرخ بازدهی 30 درصد گفته شده در انتهای سال 52 میلیارد تومان خواهد داشت (1.3*40) که باید 36 میلیارد تومان آن را برگرداند که 30 میلیارد تسهیلات با نرخ 20 درصد است(1.2*30) و مابقی را در صورت های مالی خود به عنوان سرمایه خود شرکت شناسایی کند که 16 میلیارد تومان خواهد بود که 3 میلیارد تومان بیشتر از میزانی است که شرکت بدون اهرم مالی بود.

حالت دوم: شرکت 30 میلیارد تومان تسهیلات با نرخ 35 درصد دریافت میکند. در این حالت در انتهای سال شرکت باید 40.5 (1.35*30) میلیارد تومان را به بانک به عنوان اصل و سود تسهیلات دریافتی بازپرداخت کند. با سرمایه گذاری صورت گرفته مجموعا به 52 میلیارد تومان دست یافته که در نهایت 11.5 میلیارد تومان برایش باقی می ماند که کمتر از حالتی است که شرکت هیچ اهرم مالی ای استفاده نکرده بود.

بنابراین میتوان نتیجه گرفت هرگاه نرخ بازدهی حقوق صاحبان سهام یا همان ROE شرکتی بیشتر از میزان نرخ بهره پرداختی باشد میزان سودآوری شرکت نیز بیشتر خواهد بود و برعکس.

درجه اهرم مالی چیست؟

بسیاری از تحلیل گران از درجه اهرم مالی (degree of financial leverage) برای بررسی‌های تحلیل شرکت‌ها استفاده می‌کنند. DFL به حساسیت سود هر سهم (EPS) نسبت به نوسانات درآمد عملیاتی نیز گفته می‌شود. بدین معنی که هرچقدر اهرم مالی بالاتر باشد، نوسان سود سهم نیز بیشتر است.

فرمول محاسبه درجه اهرم مالی به صورت زیر است.

اهرم مالی در قراردادهای مشتقه

بازار مشتقه شامل بازارهای مختلفی از جمله قراردادهای اختیار معامله و آتی است. از اهرم مالی در بازارهای مشتقه نیز می‌توان استفاده کرد.

به عنوان مثال در بازار آتی سرمایه گذاران از اهرم مالی برخوردارند. عموما در این بازار، ‌قراردادهای هر دارایی در شروع، اهرم 4 یا 5 دارند؛ اما با توجه به شرایط بازار و تغییر وجوه تضمین این میزان تغییر خواهد کرد.

برای مثال اگر کسی بخواهد از بازار قراردادهای آتی ۱ کیلو زعفران بخرد، با توجه به اینکه اندازه قرارداد آتی زعفران ۱۰۰ گرم است، باید ۱۰ قرارداد آتی بخرد. برای اخذ ۱۰ قرارداد آتی زعفران این فرد باید به میزان ۱۰ برابر وجه تضمین اولیه قراردادهای آتی، وجه نقد به حساب عملیاتی واریز کند. با فرض اینکه وجه تضمین اولیه قراردادهای آتی زعفران ۲۰۰ هزار تومان باشد؛ ،‌این فرد باید ۲ میلیون تومان پرداخت نماید.

وجه لازم = تعداد قرارداد * وجه تضمین اولیه

۲،۰۰۰،۰۰۰ = ۱۰ * ۲۰۰،۰۰۰

در مقابل اگر فرض کنیم که قیمت یک گواهی سپرده زعفران پوشال در بازار بورس که برابر با ۱ گرم زعفران است، برابر با ۱۰،۰۰۰ تومان باشد، این فرد برای خرید ۱ کیلو زعفران باید ۱،۰۰۰ واحد گواهی خریداری می‌کرد و به وجه نقدی معادل ۱۰ میلیون تومان نیاز داشت.

وجه لازم = قیمت گواهی سپرده * مقدار گواهی سپرده

۱۰،۰۰۰،۰۰۰= ۱۰،۰۰۰ * ۱،۰۰۰

در واقع این فرد به جای پرداخت 10 میلیون تومان برای خرید 1 کیلوگرم زعفران 2 میلیون تومان پرداخت میکند. در واقع میزان سرمایه گذاری این شخص 10 میلیون تومان است اما میزان سود و زیان سرمایه گذاری با توجه به مبلغ پرداختی شخص که 2 میلیون تومان است محاسبه میشود.

چگونه اهرم بازار آتی را محاسبه نماییم؟

برای محاسبه اهرم بازار آتی، کافی است ارزش قرارداد را تقسیم‌بر وجه تضمین اولیه قراردادها نماییم.

در مثال فوق میزان اهرم بازار آتی 5 است. یعنی به ازای هر 1 درصد بازدهی (سود یا زیان) که شخص در حالت بدون اهرم سرمایه گذاری میکرد بدست می آورد، 5 برابر (5درصد) بازدهی در بازار های مشتقه بدست می آورد.

اهرم مالی برای انجام معاملات اعتباری

همواره بخشی از معاملات صورت گرفته در بازار سرمایه با استفاده از اهرم مالی یا همان اهرم بدهی انجام شده است. این بخش از معاملات توسط خریدارانی صورت می‌پذیرد که با تثبیت رونق بازار، به دنبال استفاده از فرصت رشد سریع قیمت‌ها هستند. افرادی که همچنان معتقد به بازدهی بالای بازار تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ سرمایه هستند و می‌خواهند با گرفتن منابع مالی از کارگزاری‌ها (گرفتن اعتبار) کسب سود بیشتری کنند. با توجه به ناپایدار بودن این منابع و ریسک بالایی که این قسمت از بازار به خریداران تحمیل می‌کند، معاملات انجام شده با ضررهای بسیار زیادی پایان می‌یابند. به‌عنوان مثال استفاده از اهرم مالی در نیمه نخست سال 99 باعث شد تا بسیاری از سهامداران حقیقی و حقوقی بیش از میزان سرمایه خود، سود کسب کنند و به تبع آن، شاخص کل بورس نیز بیش از حد معمول بالا رفت. در ادامه همان سال (نیمه دوم سال 99) وضعیتی مشابه اما در مسیر نزولی مشاهده شد. در این سال سهامدارانی که از این اهرم‌های مالی در زمان نامناسب و نزول بازار استفاده کردند، زیان‌های سنگینی را متحمل شدند؛ به عبارت دیگر در زمان‌هایی که بازار سرمایه با هیجان و رشد زیادی همراه است، همراهی یک اهرم مالی همانند خرید اعتباری بر میزان هیجانات افزوده و نگرانی بابت اضافه جهش (overshoot) در بازار به وجود می‌آید.

لذا این تجارب تلخ باعث شکل‌گیری تصور اشتباه درباره مناسب نبودن بازار سرمایه برای سرمایه گذاری می‌شود. در این راستا سازمان بورس به‌عنوان نهاد ناظر در سال‌های اخیر تلاش فوق‌العاده‌ای در جهت قانونمند کردن اعطای اعتبارات در شبکه کارگزاری‌ها به ویژه رعایت نسبت‌های کفایت سرمایه و اخذ وثایق کافی از مشتریان کرده است اما هنوز هم ضرورت مدیریت حجم منابع اعتباری در کل شبکه کارگزاری احساس می‌شود.

نتیجه‌گیری

همان‌طور که توضیح دادیم اهرم مالی ابزاری برای استفاده بیشتر از فرصت‌های سرمایه گذاری در بازار سرمایه و کسب سودهای بالاتر است. با توجه به اینکه اهرم مالی موقعیت‌های سودآوری را افزایش می‌دهد در عین حال ریسک سرمایه گذاری را نیز افزایش می‌دهد؛ بنابراین همواره باید در نظر داشته باشیم استفاده از اهرم مالی همان‌طور که می‌تواند منجر به کسب سود بیشتری شود می‌تواند احتمال ضرر را هم بیشتر کند. بدین‌صورت که در زمانی که از اهرم در سرمایه گذاری‌هایمان استفاده کنیم و برآورد ما برای کسب سود با واقعیت منطبق نشود، زیان احتمالی ما بسیار بیشتر از حالتی می‌شود که از اهرم استفاده نکرده بودیم.

اهرم مالی چیست و چه کاربردی دارد؟

بسیاری از شرکت‌ها از اهرم مالی در جریان فعالیت‌های تجاری روزمره خود استفاده می کنند. اهرم مالی یک نوع روش تامین مالی از محل استقراض است و ممکن است شرکت‌ها و افراد مختلف بسته به صنعت و حوزه‌ای که در آن فعالیت می‌کنند به نوعی از آن استفاده کنند. در حالی که صاحبان مشاغل نوپا ممکن است در تعهد بدهی‌ها تردید کنند، اما استفاده از اهرم مالی برای افزایش درآمد و ارزش دارایی می‌تواند در دراز مدت نتیجه دهد. این روش علیرغم مزایای زیادی که دارد معایبی نیز دارد. در این مطلب قصد داریم بیشتر در خصوص مفهوم اهرم مالی صحبت کنیم و نحوه محاسبه، مزایا و معایب استفاده از آن را بررسی کنیم.

financial leverage محک طعم جدیدی از حسابداری (نرم افزار حسابداری فروشگاهی،نرم افزار حسابداری شرکتی،نرم افزار حسابداری تولیدی)

فهرست مطالب

اهرم مالی چیست؟

اهرم مالی چیست؟

اهرم مالی استفاده از بدهی برای به دست آوردن دارایی‌های اضافی یا تامین مالی پروژه‌ها است. برای ایجاد بدهی، افراد یا مشاغل وام می‌گیرند. در مقابل، وام گیرندگان به وام دهندگان قول می‌دهند که اصل مبلغ و بهره وام‌های خود را بازپرداخت کنند. به اهرم مالی اهرم یا معامله بر روی سهام نیز گفته می‌شود. اهرم مالی به ما می‌گوید که یک شرکت چقدر به استقراض وابسته است و چگونه از بدهی یا استقراض خود درآمد ایجاد می‌کند.

دلایل استفاده از اهرم مالی ممکن است برای افراد و شرکت‌های مختلف متفاوت باشد. شرکت‌ها ممکن است بخواهند دارایی و تجهیزاتی را برای افزایش ارزش سهامداران خریداری کنند، اما سرمایه‌گذاران فردی ممکن است از اهرم‌های مالی برای افزایش بازده سرمایه‌گذاری خود استفاده کنند. در هر صورت، اگر ارزش دارایی افزایش یابد و نرخ بهره وام کمتر از نرخ افزایش ارزش دارایی باشد، صاحب آن دارایی بازده بیشتری دریافت خواهد کرد. با این حال، اگر ارزش دارایی کاهش یابد، به این معنی است که مالک ضرر مالی بیشتری متقبل خواهد شد.

شرکت‌ها از ترکیبی از حقوق صاحبان سهام و بدهی برای تامین مالی عملیات‌های تجاری خود استفاده می‌کنند، اما برای حفظ رشد سود باید نرخ بازدهی بالاتری نسبت به نرخ بهره وام‌های خود ایجاد کنند. در عین حال، شرکت‌ها باید تمایل به استقراض و حفظ حاشیه سود عالی داشته باشند.

مزایا و معایب اهرم مالی

  • وام گیرندگان ممکن است سرمایه گذاری اولیه نسبتاً کمی انجام دهند.
  • وام گیرندگان ممکن است بتوانند دارایی‌های بیشتری را از طریق تامین مالی بدهی با وجوه اضافی خریداری کنند.
  • تحت شرایط مساعد، اهرم مالی می‌تواند بازدهی بالاتری را برای یک فرد یا کسب و کار به ارمغان آورد.
  • این احتمال وجود دارد که ارزش دارایی‌ها به سرعت کاهش یابد و زیان های مالی ممکن است با اهرم مالی افزایش یابد.
  • در صنایعی مانند خودروسازی، ساخت و ساز و تولید نفت، اهرم مالی با ریسک عملیاتی بیشتری برای این شرکت‌ها همراه است.
  • سوء استفاده از اهرم مالی می‌تواند شرکت‌ها را مجبور به ترک کردن و تعطیلی تجارت کند.

شرکت‌هایی که سود کمتری ایجاد می‌کنند و جریان درآمد قابل پیش بینی کمتری دارند، زمانی که ارزش دارایی‌هایشان کاهش یابد، ضرر بیشتری متحمل خواهند شد. این شرکت‌ها ممکن است مجبور به پرداخت نرخ بهره بالاتر برای وام‌ها شوند زیرا ریسک آن‌ها بیشتر است. اهرم مالی ابزار مفیدی برای شرکت‌هایی است که سودآور هستند و می‌توانند جریان درآمد خود را پیش بینی کنند.

نسبت های اهرمی

نسبت های اهرمی

برای تعیین سلامت و قدرت مالی یک شرکت، تحلیلگران، مؤسسات وام دهی و بانک‌ها می‌توانند از نسبت های اهرمی مختلفی استفاده کنند. نسبت اهرمی یک معیار مالی است که میزان سرمایه یک شرکت در قالب بدهی را بررسی می‌کند یا تعیین می‌کند که آیا این شرکت می‌تواند بدهی های خود را پرداخت کند یا خیر. هر نسبت بر یک یا چند عامل تمرکز دارد: بدهی، حقوق صاحبان سهام، دارایی ها و هزینه های بهره.

حداقل 10 نسبت اهرم مالی خاص وجود دارد و اکثر آن‌ها سلامت مالی یک شرکت را تجزیه و تحلیل می‌کنند:

نسبت اهرم مصرف کننده

نسبت اهرم مصرف کننده تعیین می‌کند که یک مصرف کننده معمولی نسبت به درآمد قابل تصرف خود چه میزان بدهی دارد. برای محاسبه نسبت اهرم مصرف کننده، تحلیلگران می‌توانند از این فرمول استفاده کنند:

نسبت اهرم مصرف کننده = کل بدهی خانوار تقسیم بر درآمد شخصی قابل مصرف

نسبت بدهی به سرمایه

نسبت بدهی به سرمایه، اهرم مالی یک شرکت را با مقایسه کل بدهی شرکت با سرمایه آن اندازه گیری می‌کند. در این حالت، منظور از بدهی، بدهی کوتاه مدت و بلندمدت بهره دار شرکت است و سرمایه عبارت است از مجموع تمام بدهی های دارای بهره به اضافه حقوق صاحبان سهام که ممکن است شامل همه اشکال سهام باشد. برای محاسبه نسبت بدهی به سرمایه یک شرکت، تحلیلگران می‌توانند از این فرمول استفاده کنند:

نسبت بدهی به سرمایه = بدهی تقسیم بر (بدهی + حقوق صاحبان سهام)

نسبت بدهی به تامین سرمایه

نسبت بدهی به تامین سرمایه به طور مستقیم اهرم مالی یک شرکت را با ارزیابی میزان بدهی آن شرکت در ساختار سرمایه‌ای آن اندازه گیری می‌کند. این نسبت رهن‌های عملیاتی را نیز شامل بدهی‌ها می‌کند و سهام عادی و ممتاز را به عنوان حقوق صاحبان سهام در نظر می‌گیرد. فرمول محاسبه نسبت بدهی به تامین سرمایه به شرح زیر است:

نسبت کل بدهی به تامین سرمایه = (بدهی کوتاه مدت + بدهی بلندمدت) تقسیم بر (بدهی کوتاه مدت + بدهی بلند مدت + حقوق صاحبان سهام)

نسبت اهرم بدهی به EBITDA

نسبت اهرم بدهی به EBITDA بررسی می‌کند که چگونه یک شرکت می‌تواند بدهی‌های متحمل شده خود را پرداخت کند و چقدر احتمال دارد که شرکت در پرداخت بدهی‌ها قصور کند. EBITDA مخفف درآمد قبل از بهره، مالیات، استهلاک و کاهش بها است. موسسات مالی و اعتباری معمولا از این نسبت استفاده می‌کنند و شرکت‌ها باید سعی کنند این نسبت را حداکثر روی 3.0 نگه دارند. برای محاسبه این نسبت، تحلیلگران از این فرمول استفاده می‌کنند:

نسبت بدهی به EBITDA = بدهی تقسیم بر EBITDA

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) شاید شناخته‌شده‌ترین و پرکاربردترین نسبت اهرم مالی باشد. در بیشتر صنایع، شرکت‌ها سعی می‌کنند نسبت D/E خود را روی 2.0 یا کمی پایین‌تر نگه دارند. نسبت D/E بالا ممکن است نشان دهنده یک استراتژی تامین مالی تهاجمی با بدهی باشد که منجر به نوسان درآمد، به ویژه در بین نرخ های بهره بالا می‌شود. تحلیلگران می‌توانند نسبت D/E یک کسب و کار را این گونه محاسبه کنند:

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام = کل بدهی ها تقسیم بر کل حقوق صاحبان سهام

درجه اهرم مالی

درجه اهرم مالی (DFL) یک نسبت اهرمی است و ارزیابی می‌کند که چگونه سود یک شرکت از هر سهم پس از ایجاد تغییرات در ساختار سرمایه آن، تحت تأثیر تغییرات درآمد عملیاتی قرار می‌گیرد. زمانی که درجه اهرم مالی بالا باشد، به این معنی است که شرکت تغییرات سریعی را در سود تجربه خواهد کرد. این موضوع می‌تواند منجر به بازدهی عالی شود، اما تنها در صورتی که درآمد عملیاتی شرکت افزایش یابد.

برای محاسبه DFL، تحلیلگران می‌توانند از این فرمول استفاده کنند:

درجه اهرم مالی = درصد تغییرات در سود به دست آمده از هر سهم (EPS) تقسیم بر درصد تغییرات در EBIT

EBIT نشان دهنده سود قبل از بهره و مالیات است.

از طرف دیگر، تحلیلگران می‌توانند از این فرمول استفاده کنند:

درجه اهرم مالی (DFL) = EBIT تقسیم بر (EBIT منهای بهره)

ضریب حقوق صاحبان سهام

ضریب حقوق صاحبان سهام مانند نسبت D/E است، اما به جای مقایسه کل بدهی‌های یک شرکت با حقوق صاحبان سهام، دارایی‌ها را با حقوق صاحبان سهام مقایسه می‌کند. تحلیلگران می‌توانند با استفاده از فرمول زیر، ضریب حقوق صاحبان سهام را محاسبه کنند:

ضریب حقوق صاحبان سهام = کل دارایی‌ها تقسیم بر کل حقوق صاحبان سهام

برای تعیین ارزش دارایی‌های یک شرکت، کل بدهی شرکت را به ارزش کل حقوق صاحبان سهام اضافه کنید:

کل دارایی‌ها = کل بدهی + حقوق صاحبان سهام

نسبت پوشش هزینه های ثابت

نسبت پوشش هزینه های ثابت که با عنوان نسبت تعداد دفعات تحقق بهره (TIE) نیز شناخته می‌شود، جریان نقدی شرکت را با بهره بدهی بلندمدت مقایسه می‌کند. در این مورد، شرکت‌ها تمایل دارند نسبت‌های بالاتری داشته باشند، زیرا این نسبت‌ها مطلوب هستند. برای یافتن نسبت پوشش هزینه های ثابت، تحلیلگران می‌توانند از این فرمول استفاده کنند:

نسبت تعداد دفعات تحقق بهره (TIE) = EBIT تقسیم بر هزینه بهره بدهی های بلند مدت

نسبت پوشش بهره

نسبت پوشش بهره مفاد بیشتری را به بدهی‌های شرکت اضافه می‌کند و به تحلیلگران می‌گوید که یک شرکت تا چه اندازه می‌تواند بدهی خود را تامین کند. بسته به صنعت، شرکت‌ها باید این نسبت را روی 3.0 یا بالاتر نگه دارند. فرمول محاسبه نسبت پوشش بهره از این قرار است:

نسبت پوشش بهره = درآمد عملیاتی تقسیم بر هزینه های بهره

نسبت اهرمی ردیف 1

نسبت اهرمی ردیف 1 سلامت مالی یک بانک را با مقایسه سرمایه اصلی آن با کل دارایی‌های آن اندازه گیری می‌کند. در این مورد، از دارایی‌های ردیف 1 استفاده می‌شود، زیرا این نوع دارایی‌ها به راحتی در طول یک بحران مالی نقد می‌شوند. برای یافتن نسبت اهرمی ردیف 1 یک بانک می‌توانید از این فرمول استفاده کنید:

نسبت اهرمی ردیف 1 = سرمایه ردیف 1 تقسیم بر دارایی های تلفیقی ضربدر 100

نحوه محاسبه سود پس از استفاده از اهرم مالی

نحوه محاسبه سود پس از استفاده از اهرم مالی

برای اینکه بفهمید هنگام استفاده از اهرم مالی چقدر می‌توانید سود ببرید، ابتدا باید تغییر در ارزش دارایی خریداری شده را اندازه گیری کنید، سپس کل سرمایه خود را به علاوه هر میزان بهره‌ای که روی بدهی‌ها دارید از آن کم کنید (کل سرمایه + درصد بهره بدهی).

برای پیدا کردن تغییر در ارزش دارایی، از این فرمول استفاده کنید:

دارایی ضربدر (1 + درصد تغییر در دارایی)

تغییر در ارزش دارایی باید به صورت اعشاری باشد.

برای اینکه بفهمید چقدر می‌توانید سود کنید، از این فرمول کلی استفاده کنید:

دارایی ضربدر (1 + درصد تغییر در ارزش دارایی) منهای (کل سرمایه + درصد بهره بدهی)

مثال هایی از اهرم مالی

مثال اول:

اهرم مالی می‌تواند برای یک فرد سرمایه گذار این گونه کار کند:

اگر شخصی یک ملک 25000 دلاری را به طور کامل با پول خود خریداری کند و ارزش ملک 30٪ (0.30) افزایش یابد، آن شخص می‌تواند این ملک را به قیمت 32500 دلار بفروشد و 7500 دلار سود ببرد.

دارایی × (1 + % تغییر در ارزش دارایی) – (کل سرمایه + % بهره بدهی):

25000 دلار × (1 + 0.30) – (25000 دلار + 0) = 32500 دلار – 25000 دلار = 7500 دلار

اگر این ملک تا 30 درصد مستهلک شود، ارزش ملک 17500 دلار خواهد بود و مالک 7500 دلار ضرر می‌کند.

25000 دلار × (1 – 0.30) – (25000 دلار) = 25000 دلار × (0.7) – 25000 دلار = 17500 دلار – 25000 دلار = منفی 7500 دلار

اگر همین فرد ملکی به ارزش 75000 دلار با 50000 دلار از پول خود و 25000 دلار وام گرفته شده از بانک با نرخ بهره 5 درصد خریداری کند، ریسک بیشتری را متقبل می‌شود اما به طور بالقوه پاداش بیشتری دریافت می‌کند. اگر ارزش ملک تا 40 درصد افزایش یابد، صاحب ملک می‌تواند ملک را به قیمت 105000 دلار بفروشد و سود کند (30000 دلار منهای 1270 دلار بهره بدهی به بانک).

75000 دلار × (1 + 0.40) – (75000 دلار + 0.05 × 25000 دلار) = 105000 دلار – (75000 دلار + 1250 دلار) = 105000 دلار – (76250 دلار) = 28750 دلار

برعکس، اگر این ملک 40 درصد از ارزش خود را از دست بدهد، مالک 31270 دلار پس از فروش ملک به قیمت 45000 دلار ضرر خواهد کرد.

مثال دوم:

شرکت اپل Ltd ماشین آلاتی را به قیمت 100000 دلار به صورت نقدی خریداری کرد. با استفاده از این ماشین آلات، این شرکت 150000 دلار درآمد ایجاد کرد. در همان زمان، شرکت دیگری به نام Kiwi Pvt. Ltd برای خرید همین نوع ماشین آلات وام گرفت تا درآمدی معادل 150000 دلار داشته باشد. شرکت Kiwi Pvt. Ltd از اهرم مالی برای ایجاد درآمد استفاده کرد اما با ضرر 300000 دلاری مواجه شد.

  • اگر ارزش اهرم مالی بیشتر باشد، استفاده از بدهی بیشتر می‌شود و هزینه شرکت از نظر کارمزد فرآیندها و سود پرداختی بر آن افزایش می‌یابد و این موضوع ممکن است بر EPS (سود به دست آمده از هر سهم) و سودآوری یک شرکت تأثیر بگذارد.
  • اگر ارزش اهرم مالی کم باشد، یک شرکت بسیاری از سهام و اوراق بهادار مالی را برای جمع آوری وجوه برای رشد تجارت خود منتشر می‌کند. در عین حال، ریسک نیز در حال افزایش است زیرا ریسک بازار بالا است و بازار بیش از حد در نوسان است.
  • ریسک مالی همچنین به یافتن موقعیت مالی واقعی یک شرکت و شناسایی ریسک های مرتبط با فعالیت‌های تجاری آن شرکت کمک می‌کند.
  • اهرم مالی به سرمایه گذاران اجازه می‌دهد تا اعتبار شرکت‌ها و ریسک های موجود در یک معامله پولی را درک کنند. همچنین کمک می‌کند تا سرمایه گذاران بازگشت سرمایه خود را ببینند و بازدهی بالقوه سرمایه‌گذاری‌های خود را محاسبه کنند.

همه مشاغل باید اهرم مالی را ردیابی کنند

همه مشاغل باید اهرم مالی را ردیابی کنند

اهرم مالی یک معیار مفید نظارتی برای صاحبان تمامی مشاغل و کسب و کارها است. در حالی که اهرم مالی می‌تواند به رشد کسب و کار و دارایی‌های شما کمک کند، می‌تواند خطرآفرین نیز باشد. گاهی ممکن است انتظار داشته باشید که ارزش دارایی‌های شما افزایش یابد، اما در عمل ارزش خود را از دست می‌دهند. با این حال، بازده اهرم مالی، به ویژه برای مشاغل کوچک‌تر که دارای ارزش سهام کمتری هستند، می‌تواند فوق‌العاده باشد.

اگر هنوز در درک اهرم مالی مشکل دارید، حتما با یک حسابدار متخصص مشورت کنید تا راهنمایی‌های بیشتری در مورد اهرم مالی دریافت کنید. البته برای محاسبه اهرم مالی شرکت خود باید به صورت های مالی دقیق دسترسی داشته باشید. با استفاده از نرم افزارهای حسابداری حرفه‌ای، مثل نرم افزار حسابداری محک می‌توانید به این مهم دست یابید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.