آشنایی با الگوهای بازگشتی



واکنش بازار بعد از شکل گیری الگوی وج نزولی

الگوهای قیمتی بازگشتی؛ پترنهای کلاسیک

الگوهای کلاسیک اشکالی معنی دار تشکیل شده از امواج تغییرات قیمتی در بازار می باشند که از روی تشکیل آنها میتوان موجها یا هدف های قیمتی جدیدی را پیش بینی کرد. در استفاده از الگوها حتما آشنایی با الگوهای بازگشتی باید تا تشکیل کامل الگو صبر کرد و در نقطه صحیح و پیش بینی شده وارد شد. حتی برای کم کردن احتمال زیان و بالا بردن سود روش هایی وجود دارد که با مدیریت سرمایه بتوان از الگوها بیشترین استفاده و کمترین خطرات را متوجه شد. قبل از تشکیل هیچ الگویی آنرا تکمیل شده فرض نکنید و پس از تکمیل نیز در صورتی که قصد معامله بر اساس الگو را دارید زمان و قیمت مناسب را با شک و تردید از دست ندهید. از ایرادات دیگری که عموما معامله گران مبتدی مرتکب می شوند این است که پس از تشکیل الگو و از دست رفتن قیمت ورود مناسب، وارد بازار می شوند. این مساله خطر بسیاری را برای معاملات و سرمایه ایشان در بر دارد بنابراین اگر با تاخیر به نمودار نگاه می کردید یا الگویی را تشخیص دادید که زمان ورودش از دست رفته بود به هیچ عنوان وارد بازار نشوید.

اصول استفاده ازالگوی سر و شانه Head and shoulders Patern

الگوی سر و شانه یا همان Head and Shoulder یکی از معروف ترین الگوهای کلاسیک در بازارهای سرمایه می باشد. این الگو در انتهای یک روند رخ می دهد و روند صعودی را به نزولی آشنایی با الگوهای بازگشتی و روند نزولی را به صعودی تبدیل می کند.
همانطور که در شکل مشاهده می شود اولین نشانه ایجاد این الگو با شکسته شدن خط روند صعودی به وجود می آید. پس از شکسته شدن خط روند روند نزولی (موجCD) تا حدود قیمت کف یا سقف قبلی که قیمت در محدوده نقطه B بازگشته بوده می رود و از آنجا روند صعودی جدید کوتاه مدتی آغاز می شود. غالبا این روند جدید در نقطه E به محدوده خط روند قبلی که مترادف با نقطه A باشد می رسد و روند جدیدی را آغاز می کند. رد شدن قیمت از خط گردن که امتداد نقاط B و D می باشد نشانگر تغییر جهت روند از حالت صعودی به نزولی یا بالعکس است. نقطه ورود به معامله مناسب بازگشت قیمت برای لمس خط گردن در نقطه G می باشد. در عین حال در بازارهایی مثل مبادلات ارز که فراریت بالا است بسته شدن شمع پشت خط گردن (امتداد B و D) گواهی بر ورود به معامله است.

در صورت آغاز معامله در نقطه G حد ضرر این معامله کمی بیشتر از نقطه C می باشد. حد سود اولیه در این معامله فاصله بزگترین قله یا دره که سر الگو باشد را تا خط گردن اندازه گرفته و به همین میزان انتظار داریم بازار با شکست خط روند در خلاف روند قبلی پیش روی نماید. حد سود دوم این معامله نیز نقطه آغاز روند قبلی می باشد که می توانیم انتظار داشته باشیم بازار تا نقطه آغاز روند قبلی پیش روی نماید.

head&sholders

head&sholders-inverter

در زیر نمونه ای از الگوی سر و شانه را می بینید که با شکسته شدن خط گردن در امتداد خطوط B و D بازار یکبار دیگر در نقطه G خط گردن را لمس کرده و سپس به سمت هدف های قیمتی حد سود اول و دوم پیش روی کرده که هر دو این هدف های قیمتی لمس شده است.

اصول استفاده ازالگوی Double Top and Bottom

الگوی سقف دوقلو یا الگوی کف دوقلو نیز در انتهای روند صعودی یا روند نزولی تشکیل می شود. در این الگو دو قله داریم که دره ای بین این دو قله ایجاد شده است. تفاوت این الگو با الگوی سر شانه بدین صورت می باشد که سر(قله میانه) را نداریم. با شکسته شدن دره بین دوقله میتوان انتظار داشت که روند تغییر پیدا کند. اغلب موارد با شکسته شدن دره بین دوقله قیمت دوباره به خط دره (نقطه E) باز می گردد اگر چه در بازارهای با فراریت بالا مانند مبادلات ارز امکان برنگشتن قیمت به امتداد دره بین دو قله نیز وجود دارد.
حد ضرر این معامله کمی بیشتر از نقاط A و C می باشد. حد سود اولیه به اندازه فاصله نقاط A یا C تا B می باشد و حد سود دوم از تا نقطه آغاز روند می باشد.

doubletop

doublebottom

در شکل زیر نمونه ای از الگوی سقف دوقلو را می بینید که با شکسته شدن امتداد خط B بازار یکبار دیگر در نقطه E به این محدوده قیمت رسیده و سپس به روند نزولی خود ادامه داده است. شایان ذکر است دسترسی به هدف قیمتی حد سود اول در شکل زیر نمایان است.

اصول استفاده ازالگوی Triple Top and Bottom

tripletop

triplebottom

الگوی سه سقف و الگوی سه کف تشابه بسیاری با الگوی سقف های دوقلو و کف های دوقلو دارد با این تفاوت که به جای دو قله یا دو دره سه قله و سه دره ایجاد شده است. این الگو نیز در انتهای روند ایجاد می شود و شاهد سه سقف یا سه کف در نقاط A، C و E هستیم. دو دره در بین این سقف ها وجود دارد و با شکسته شدن دره ها(نقاط B و D) می توان انتظار داشت بازار از حالت صعودی به نزولی تبدیل شود.
در شکل زیر نمونه ای از الگوی سقف سه قلو را مشاهده می کنید که با شکسته شدن امتداد خطوط B و D بازار یکبار دیگر در نقطه G این خط را لمس کرده و سپس به روند نزولی جدیدی را در پیش گرفته است.

اصول استفاده ازالگوی ۱,۲,۳

الگوی ۱۲۳ (یا ABC) بسیار شبیه به الگوی سقف و کف دوقلو می باشد. با این تفاوت که سقف یا کف دوم به سقف یا کف پیش از خود نمی رسد. با رد شدن قیمت از محدوده بین دو سقف یا دو کف(خط شانه) که در امتداد نقطه B می باشد میتوان انتظار داشت که جهت روند تغییر یابد. حد ضرر معامله ورودی به این الگو با لحاظ مقداری فاصله از نقطه A می باشد. حد سود اول این معامله به اندازه فاصله نقطه A تا B از نقطه شکسته شدن نقطه B می باشد حد سود دوم این معامله نیز نقطه آغاز روند اصلی قبلی است.

abc

abc02

در زیر نمونه ای از الگوی ABC را می بینید که با شکسته شدن نقطه B روند نزولی بازار تبدیل به روند صعودی می شود. هر دو هدف قیمتی حد سود اول و دوم در این شکل این مثال دیده می شود.

آصول استفاده از الگوی لوزی Diamond Patern

الگو لوزی نیز در انتهای روند به وجود می آید. بعد از یک روند صعودی یا نزولی در ابتدا شاهد سقف و کف های کوچک هستیم. به مرور دامنه حرکت سقف و کف ها بزرگتر می شود دوباره در اواخر الگوی اندازه سقف و کف ها بزرگتر می شود. با شکسته شدن سقف یا کف الگو وارد معامله می شویم. حد ضرر معامله ورودی از طریق این الگو با لحاظ مقداری فاصله از بالاترین سقف در حالت صعودی و با لحاظ مقداری از پایین ترین کف در حالت نزولی قرار می گیرد. حد سود اول به اندازه فاصله بزرگترین سقف و کف داخل الگو می باشد و حد سود دوم محدوده آغاز روند است.

diamond-bearish

diamond-bullish

نمونه الگوی الماس در بازار مبادلات ارز غالبا کم پیدا می شود با این حال می توانید نمونه ای را در نمودار زیر ببینید که با شکسته شدن امتداد خط گردن عمیقترین دره بازار به هدف قیمتی حد سود اول رسیده است.

اصول استفاده ازالگوی وی V

الگوی “وی” V با شکسته شدن خط روند تکمیل می شود و میتوان وارد معامله شد. شاخصه اصلی این الگو بازگشت ناگهانی قیمت می باشد و بازگشت های داخل الگو بسیار کوتاه و موقت است. مشخصه دیگر الگوی V شیب زیاد موج آخر حرکت روند قبلی می باشد و بازگشت ها معمولا با همان زاویه ای بر می گردد که بازار با آن شیب حرکت اصلی را آغاز کرده است. حد ضرر در این الگو زیر نقطه زیرین یا رویین V می باشد و حد سود اضافه شده اندازه فاصله نقطه ورود تا نقطه آغاز الگوی V می باشد. در شکل خطوط قرمز رنگ اندازه و هدف قیمتی گرفتن حد سود را به ما نشان می دهند.

v-formation

v-formation-bearish

الگوهای برگشتی کلاسیک دیگری نیز در بازار وجود دارد که فعلا در بحث ما نمی گنجد و عمومیت و استفاده زیادی ندارد.
در زیر آخرین مثال که الگوی V باشد را می بینید. با شکسته شدن خط روند قبلی بازار از حالت نزولی تبدیل به صعودی شده و هدف قیمتی حد سود نیز تحقق پیدا کرده است.

مکدی و الگوهای بازگشتی

با الگوهای بازگشتی کلاسیک در بخش مقدماتی از همین کتاب آشنا شدید. معروف‌ترین این الگوها عبارت بودند از الگوهای سقف و کف دوقلو، سر و شانه‌های مستقیم و معکوس، و کنج‌های صعودی و نزولی. با توجه به ماهیت بازگشتی این الگوها انتظار داریم اندیکاتور مکدی نیز به موازات آنها یک سیگنال واگرایی تولید نماید. به عنوان مثال در تصویر زیر می‌توانید وقوع واگرایی منفی را بر روی مکدی همزمان با تشکیل الگوی سقف دوقلو بر روی نمودار زوج ارز دلار آمریکا به فرانک سویس ملاحظه نمایید.

کاهش اندازه قله‌های مکدی، در حالی که سقف قله‌های قیمت تقریبا در سطح یکسانی قرار داشته است، حاکی از کاهش قدرت صعودی بازار است که در نهایت منجر به بازگشت روند نمودار گشته است. می‌توان از وقوع واگرایی در کنار الگوی سقف دوقلو به عنوان یک سیگنال مکمل و تاییدکننده برای اطمینان از صحت و اعتبار الگو استفاده نمود. در مورد سایر الگوهای بازگشتی نیز می‌توانید از وجود واگرایی به عنوان سیگنال تاییدگر مبنی بر تشخیص صحیح الگو استفاده کنید. به عنوان مثال در تصویر زیر می‌توان واگرایی بر روی مکدی را همزمان با تشکیل الگوی سر و شانه معکوس، به عنوان سیگنال تاییدکننده الگو تلقی نمود.

بطور کلی می‌توان دو نکته زیر را در خصوص ارتباط بین اندیکاتور مکدی با الگوهای سروشانه مستقیم و معکوس بیان نمود. توجه به این نکات می‌تواند تحلیلگر را در تشخیص بهتر الگوهای معتبر کمک نماید:

1- در الگوهای سرو شانه مستقیم و معکوس باید حتما شاهد تشکیل واگرایی بین سر و شانه چپ باشیم.

2- علامت جبری مکدی بین شانه‌های چپ و راست باید تغییر فاز بدهد.

به عنوان مثال در تصویر فوق تشکیل الگوی سر و شانه معکوس را بر روی نمودار قیمت جهانی مس(C#Copper) ملاحظه می‌کنید. هر دو نکته فوق برقرار هستند و بنابراین اعتبار الگوی سر و شانه معکوس توسط مکدی تایید می‌گردد.

آشنایی با الگوی وج (Wedge)

یکی از الگو هایی که در نمودار بازار های مالی شکل می گیرد، الگوی وج می باشد. این الگو با نام های الگوی گوه و الگوی کنج نیز شناخته می شود. شکل گرفتن الگو های این چنینی در نمودار نشانه این است که معامله گران هنوز تصمیم نگرفته اند که در مرحله بعد در چه نقطه ای و در کدام جهت بازار وارد معامله شوند. الگوهای وج در بازار در مواقع در موقعیت های مختلف می تواند نشانه ادامه روند یا بازگشت روند باشد. این الگو دارای دو نوع است الگوی کنج نزولی و الگوی کنج صعودی که در ادامه به معرفی هر کدام خواهیم پرداخت.
الگوی وج نزولی در روند هایی شکل می گیرد که قیمت روند افزایشی داشته باشد. در یک روند صعودی زمانی که خطوط حرکت قیمت به سمت پایین متمایل شده و شیب نزولی پیدا کرده اند، الگوی کنج نزولی تشکیل می شود.
الگوی وج صعودی نیز یک الگوی نموداری است که در روند های نزولی دیده می شود. زمانی که خطوط حرکت قیمت در روند نزولی به سمت بالا شیب پیدا می کنند، امکان شکل گیری این الگو وجود دارد.

الگوی وج صعودی

الگوی وج صعودی زمانی پدیدار می شود که در جریان یک روند حرکت قیمت، در بین یک حمایت و مقاومت با شیبی به سمت بالا تثبیت می شود. در این موقعیت شیب خط روند حمایتی، بیش از شیب خط مقاومت می باشد. بنابراین در چنین شرایطی اصطلاحا گفته می شود که الگوی کنج صعودی شکل گرفته است. زمانی که چنین شرایطی پیش می آید و قیمت ها به این شکل تثبیت می شود، انتظار داریم که در بازار شاهد تغییرات ناگهانی قیمت در نمودار باشیم.
نکته ای که در مورد الگوی وج باید به آن توجه داشته باشیم این است که روند اصلی حرکت قیمت، برای تحلیل این موقعیت اهمیت زیادی دارد. اگر قیمت در یک روند صعودی قرار دارد و الگوی صعودی در نمودار ایجاد شده باشد، می توان انتظار برگشت قیمت را داشت. در واقع الگوی کنج صعودی در بازار صعودی یک الگوی بازگشتی تلقی می شود و احتمال نزولی شدن قیمت در این شرایط وجود دارد.
حال اگر الگوی وج صعودی را در بازار نزولی مشاهده نمودید می توانید آن را یک الگوی ادامه دهنده در روند در نظر بگیرید. تصویر زیر را با دقت ملاحظه نمایید.

در این تصویر قیمت حرکتی رو به بالا داشته و دارای روند صعودی می باشد. در انتهای حرکت قیمت، الگوی وج صعودی شکل گرفته است. حال تصویر زیر را مشاهده نمایید. ملاحظه می کنید که قیمت پس از شکل گیری الگوی کنج صعودی حرکتی رو به پایین را آغاز نموده است. این نمودار نشان می دهد که تعداد تریدر هایی که تمایل دارند وارد پوزیشن فروش شوند بیشتر از خریداران می باشد. به این ترتیب قیمت پائین آمده و خط روند در این بازار شکسته می شود.


واکنش بازار به الگوی وج صعودی

حال این پرسش مطرح می شود که ما تا چه نقطه ای از نمودار می توانیم انتظار برگشت قیمت را داشته باشیم. در بازار پس از این که شاهد تغییرات ناگهانی در حرکت قیمت هستیم می توانیم به اندازه ارتفاع الگوی کنجی که در نمودار شکل گرفته است انتظار بازگشت قیمت را داشته باشیم.
عکس زیر یک مثال دیگر از تشکیل الگوهای کنج صعودی می باشد. که در یک روند نزولی شکل گرفته است اما این بار این الگو نشانه ادامه روند نزولی در بازار می باشد.آشنایی با الگوهای بازگشتی

الگوی وج صعودی در روند نزولی

در عکس بالا مشاهده می شود که در یک روند نزولی کف ها و سقف های بالاتری در کنار هم شکل گرفته و الگوی کنج صعودی را ایجاد نمودند.


واکنش بازار به الگوی وج صعودی

در ادامه حرکت قیمت می بینیم که الگوی وج صعودی باعث شده است که قیمت روند نزولی خود را از سر گرفته و به روند خود ادامه دهد.
نتیجه گیری: الگوی کنج افزایشی در یک روند صعودی هشداری برای بازگشت روند و نزولی شدن بازار می باشد. در حالی که اگر در یک بازار نزولی شاهد الگوی کنج صعودی باشیم، می توان به ادامه روند نزولی در بازار بیشتر امیدوار بود.

الگوی وج نزولی

الگوی وج نزولی نیز مانند الگو های صعودی می تواند هم نشانه بازگشت روند باشد و هم نشانه ادامه روند. به این ترتیب اگر در کف یک روند نزولی مشاهده کردید که الگوی وج نزولی شکل گرفته است، این احتمال که در حرکت بعدی قیمت، جهت روند قیمت به سمت بالا باشد بیشتر است. بنابراین در یک روند نزولی شکل گرفتن الگوی وج نزولی نشانه بازگشت روند می باشد.


الگوی وج نزولی

حال اگر این الگو در سقف یک روند صعودی شکل بگیرد نشانه ادامه روند صعودی خواهد بود. در عکس بالا شکل گیری الگوی وج نزولی را در یک بازار نزولی مشاهده می کنید.


واکنش بازار بعد از شکل گیری الگوی وج نزولی

در این عکس سقف ها و کف های پایین تر شکل گرفته و شیب خط مقاومت در این حرکت قیمت، بیشتر از شیب خط حمایت آن می باشد. منظور از خط مقاومت در این الگو خطی است که سقف ها را به یکدیگر وصل می کند. عکس بالا ادامه حرکت قیمت در بازار پس از تشکیل الگوی وج نزولی را نشان می دهد. می بینید که قیمت پس از این الگو روند افزایشی داشته به خود گرفته است.


الگوی وج نزولی در روند صعودی

در عکس بالا الگوی کنج نزولی را در یک روند صعودی مشاهده می کنید. می بینید که قیمت پس از یک روند صعودی قوی کمی تثبیت شده است.


ادامه روند صعودی پس از شکل گیری الگوی وج نزولی

در ادامه یک الگوی وج نزولی می بینیم که قیمت به راحتی خط مقاومت را شکسته و به سمت بالا اوج می گیرد.

آشنایی با الگوی کندل معکوس کلیدی (Key Reversal Bar) و تشخیص الگوی صعودی و نزولی

آشنایی با الگوی کندل معکوس کلیدی (Key Reversal Bar) و تشخیص الگوی صعودی و نزولی

الگوی کندل معکوس کلیدی یا Key Reversal Bar از الگوهای Price Action است که در ظاهر نشانه هایی از حالت های بازگشتی دارد، در ادامه این مقاله قصد داریم شما را با کندل معکوس کلیدی صعودی و نزولی و روش تشخیص آن آشنا کنیم. همراه داتیس نتورک باشید.

آشنایی با الگوی کندل معکوس کلیدی (Key Reversal Bar) و تشخیص الگوی صعودی و نزولی

آشنایی با الگوی کندل معکوس کلیدی (Key Reversal Bar) و تشخیص الگوی صعودی و نزولی

در فارسی می توانیم این الگو را کندل معکوس کلیدی بنامیم.

این الگو در ظاهر نشانه هایی از حالت های بازگشتی دارد، اکثر الگوهای Key Reversal Bar بیشتر در تایم فریم های روزانه و بالاتر قابل مشاهده هستند یا بهتر است بگوییم این الگوها در تایم فریم های بالاتر اعتبار بیشتری دارند.

این الگو با یک گپ قیمتی شکل می گیرد، یعنی:

  • در نوع صعودی یا Bullish Key Reversal Bar ، کندل دوم که صعودی است از زیر Low کندل قبل باز شده و بالاتر از High کندل قبل بسته می شود.
  • در نوع نزولی یا Bearish Key Reversal Bar ، کندل دوم که نزولی است از بالای High کندل قبل باز شده و پایین Low کندل قبل بسته می شود.

وقتی که گپی به سمت پایین باز می شود یعنی فروشندگان قدرت را در دست گرفته اند و زمانی که بازار این حرکت نزولی آغاز شده را تایید نکند قیمت به سمت بالا می کشاند و امکان اینکه تمایلات بازار به حالت صعودی تغییر کند وجود دارد.

در مقابل وقتی که گپی به سمت بالا باز می شود یعنی خریداران قدرت را در دست گرفته اند و در نهایت با یک مقاومت مستحکم رو به رو شده و نزول می کند، پس در حالت کلی این الگو نشان دهنده قدرت تمایلات بازار است.

استراتژی معامله با الگوی کندل معکوس کلیدی

برای معامله با این الگو می توان در بالای الگوی Bullish Key Reversal Bar اقدام به خرید نمود و در صورت عدم اطمینان می توان صبر کرد تا در بالای قیمت بسته شدن کندل دوم اقدام به خرید کرد.

در پایین الگوی کندل معکوس کلیدی نزولی می توان اقدام به فروش نمود و در صورت عدم اطمینان می توان صبر کرد تا در پایین قیمت بسته شدن کندل دوم اقدام به فروش کرد.

امیدواریم مقاله آشنایی با الگوی کندل معکوس کلیدی و تشخیص الگوی صعودی و نزولی مفید بوده باشد.

الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال چیست؟

الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال چیست؟

الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال (Continuation Pattern) الگویی است که نشان‌دهندهٔ ادامهٔ حرکت قیمت در جهت روند غالب می‌باشد.

تعداد زیادی از الگوهای ادامه‌دهنده وجود دارند که تحلیل‌گران تکنیکال از آن‌ها جهت دریافت سیگنال حرکتی روند استفاده می‌کنند.

الگوهای ادامه‌دهنده شامل مثلث‌ها (Triangles)، پرچم‌ها (Flags)، پرچم سه‌گوش (Pennant) و مستطیل (Rectangle) می‌باشند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تحلیل تکنیکال می‌توانید از مطلب آموزشی «تحلیل تکنیکال چیست» دیدن نمایید.

نکات کلیدی:

  • الگوی ادامه‌دهنده الگویی است که نشان‌دهندهٔ تمایل حرکت قیمت در جهت روند غالب خود می‌باشد.
  • تمامی الگوهای ادامه‌دهنده لزوماً باعث ادامهٔ روند نمی‌شوند. در بسیاری از آن‌ها بازگشت روند شکل می‌گیرد. با صبر برای شکست قیمتی (Breakout)، معامله‌گران می‌توانند نتیجهٔ حاصل شده توسط این الگوها را بررسی کنند.
  • نحوهٔ ایده‌آلِ معامله با الگوهای ادامه‌دهنده، معامله در جهت حرکت روند قیمتی می‌باشد. اما باید معامله‌گران تا شکست قیمتی و مشخص شدن جهت حرکت قیمت صبر کنند.

درک مفهوم الگوی ادامه‌دهنده

یک الگوی ادامه‌دهنده نامش را از تمایل روند برای ادامهٔ مسیر در جهت سابق خود، پس از تکمیل الگو گرفته است.

لزوماً تمامی الگوهای ادامه‌دهنده به ادامهٔ روند منجر نمی‌شوند. برای مثال، ممکن است قیمت‌ها پس از شکل‌گیری یک الگوی مثلث و یا پرچم سه‌گوش، باز هم بازگشت قیمتی را تجربه کنند.

الگوهای ادامه‌دهنده زمانی از اتکا بیشتری برخوردارند که روند حرکتی قیمت در این الگوها قدرتمند باشند.

به یاد داشته باشید که الگوهای ادامه‌دهنده در مقایسه با موج‌های روندی (trending waves)، کوچک‌تر می‌باشند.

برای مثال، قیمت‌ها با قدرت زیادی رشد کرده، یک مثلث کوچک را تشکیل داده، سطح فوقانی مثلث را شکسته و به حرکت در سطوح بالاتر ادامه می‌دهند.

اگر الگوی ادامه‌دهنده به اندازهٔ موج روندی‌ باشد که پیش از آن شکل‌گرفته است، این موضوع نشان‌دهندهٔ افزایش نوسان بازار (market volatility) و عدم قطعیت در جهت حرکت بازار و وجود حرکات بزرگ‌تر در خلاف جهت روند می‌باشد.

همگی این نشانه‌ها، به‌عنوان یک هشدار در خصوص جهت حرکت روند در نظر گرفته می‌شوند.

مورد دیگری که باید در نظر داشته باشید، موج‌های روندی کوچکی است که یک الگوی ادامه‌دهنده، پس از آن‌ها تشکیل می‌شود.

اگر قیمت‌ها یک حرکت بسیار آهسته به سطوح بالاتر داشته باشند، سپس یک الگوی ادامه‌دهنده تشکیل داده، و دوباره یک حرکت بسیار آهسته به سمت بالا انجام دهند و یک الگوی ادامه دهنده دیگر بسازند، این دسته از حرکات قیمت از اتکاپذیری پایینی برخوردار خواهد بود.

به‌خصوص زمانی که آن‌ها را با الگوهای ادامه‌دهنده‌ای مقایسه می‌کنیم که پس از حرکات قوی قیمتی شکل گرفته‌اند.

الگوهای ادامه‌دهنده‌ای که پس از حرکات قدرتمند قیمت شکل می‌گیرند، نشان‌دهندهٔ قدرت بالای خریداران بازار می‌باشند.

اما الگوهای ادامه‌دهنده‌ای که پس از حرکات آهسته قیمتی تشکیل می‌شوند، نشان‌دهندهٔ تردید خریداران برای بالا بردن قیمت‌ها است.

معمول‌ترین تکنیک معامله‌گری با استفاده از الگوهای ادامه‌دهنده، صبر برای تشکیل الگو، رسم خط روند در اطراف الگو، و سپس ورود به معامله پس از شکسته شدن این الگو – در جهت روند غالب – می‌باشد.

انواع الگوهای ادامه‌دهنده

الگوهای معمول ادامه‌دهنده شامل مثلث‌ها، پرچم سه‌گوش، پرچم و مستطیل می‌باشد. در ادامه، مشخصاتی از هر یک از الگوهای ادامه‌دهنده را بیان کرده‌ایم.

مثلث‌ها

الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال چیست؟

یک مثلث (Triangle) زمانی شکل می‌گیرد که حرکات قیمت در یک سهم، با گذشت زمان متراکم‌تر شود.

سه نوع اصلی از مثلث‌ها وجود دارد: مثلث صعودی (Ascending Triangle)، مثلث نزولی (ِDescending Triangle)، و مثلث متقارن (Symmetrical Triangle).

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی مثلث می‌توانید از مطلب آموزشی «الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.

یک الگوی مثلث صعودی زمانی شکل می‌گیرد که قیمت با تشکیل نقاط بازگشتی کف‌های بالاتر (rising swing lows)، یک خط روند صعودی تشکیل دهد.

در چنین الگویی، نقاط بازگشتی سقف همگی در یک سطح مشابه قرار می‌گیرند، که باعث تشکیل یک خط روند افقی (horizontal trendline) می‌شود.

در یک الگوی مثلث نزولی، نقاط بازگشتی سقف‌های پایین‌تری (lower swing highs) تشکیل می‌شوند که یک خط روند با شیب منفی می‌سازد.

نقاط بازگشتی کف همگی در یک سطح مشابه قرار دارند، که باعث تشکیل یک خط روند افقی می‌شود.

یک مثلث متقارن، دارای نقاط بازگشت قیمتی سقف پایین‌تر (lower swing highs) و نقاط بازگشت قیمتی کف بالاتر (higher swing lows) می‌باشد.

بنابراین در چنین الگویی، شما هم‌زمان یک خط روند صعودی و یک خط روند نزولی را مشاهده می‌کنید.

برای رسم یک الگوی مثلث، شما حداقل نیاز به دو نقطهٔ برگشتی سقف و دو نقطهٔ برگشتی کف دارید.

تشکیل نقطهٔ برگشتی سقف و یا کف سوم (و یا در برخی از مواقع چهارم)، پیش از وقوع شکست قیمتی معمول می‌باشد.

الگوی پرچم سه‌گوش

الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال چیست؟

پرچم‌های سه‌گوش (Pennants) یک فرم از الگوی مثلث می‌باشند، اما از اندازهٔ بسیار کوچک‌تری برخوردارند.

در حالی که الگوی مثلث دارای نقاط بازگشتی سقف و کف بوده و قیمت‌ها بین این دو ناحیه نوسان می‌کنند، یک الگوی پرچم سه‌گوش معمولاً به شکل یک رِنج قیمتی کوچک (small price range) و یا تثبیت قیمتی کوچک‌ (consolidation) دیده می‌شود.

الگوی پرچم سه‌گوش پیش از یک حرکت قدرتمند صعودی – نزولی در بازار تشکیل می‌شوند، و نشان‌دهندهٔ استراحت بازار پیش از شکست دوباره قیمت می‌باشد.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی پرچم سه گوش می‌توانید از مطلب آموزشی «الگوی پرچم سه گوش در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.

الگوی پرچم

الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال چیست؟

پرچم‌ها (Flags) از شباهت زیادی نسبت به الگوی پرچم سه گوش برخوردارند. این الگو پس از حرکات قدرتمند صعودی یا نزولی قیمت، یک محدودهٔ معاملاتی باریک را تشکیل می‌دهد.

تفاوت الگوی پرچم با الگوی پرچم سه‌گوش، در این است که در الگوی پرچم، قیمت در بین دو خط موازی حرکت می‌کند.

دو خطی که می‌توانند صعودی، نزولی و یا افقی باشند. در حالی که در الگوی پرچم سه‌گوش، شاهد فرمی مثلثی شکل هستیم.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی پرچم می‌توانید از مطلب آموزشی «الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.

الگوی مستطیل

الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال چیست؟

مستطیل‌ها (Rectangles) یک الگوی ادامه‌دهنده معمول می‌باشند و نشان‌دهندهٔ توقفی کوتاه در جهت حرکت روند هستند.

در چنین الگوهایی، حرکت قیمت در بین محدودهٔ حمایت و مقاومت تعیین‌شده انجام می‌شود.

معامله‌گری با استفاده از الگوهای ادامه‌دهنده

نکات بسیاری در خصوص معامله‌گری با استفاده از الگوهای ادامه‌دهنده وجود دارد. اولین قدم، تشخیص صحیح روند پیشین است.

برای مثال، باید در نظر بگیریم که قیمت‌ها پیش از تشکیل یک الگوی مثلث، حرکت صعودی داشته‌اند آشنایی با الگوهای بازگشتی یا به سمت پایین حرکت می‌کرده‌اند؟

قدم بعدی، تشخیص الگوی ادامه‌دهنده و پیدا کردن نقطهٔ شکست می‌باشد. برخی از معامله‌گران تنها در صورتی وارد معامله می‌شوند که شکست قیمتی، در جهتی مشابه با روند پیشین باشد.

هر چند دستهٔ دیگری از معامله‌گران، حتی اگر شکست قیمتی در خلاف جهت روند پیشین انجام شود نیز وارد معامله می‌شوند.

این معامله‌گران با وجود اینکه وارد معاملاتی با احتمال موفقیت پایین‌تری شده‌اند، اما در صورت تغییر جهت روند از سود زیادی برخوردار خواهند شد.

زمانی که یک شکست قیمتی اتفاق می‌افتد، یک معامله در جهت شکست قیمتی انجام می‌شود. برای مثال، اگر یک شکست قیمتی در سطح فوقانی یک الگوی پرچم سه‌گوش انجام شود، می‌توان از یک دستور استاپ حفاظتی (stop loss order) در سطح زیرین این الگو، استفاده کرد.

یک دستور استاپ حفاظتی، در محدودهٔ خارج از الگو و در جهت مخالف با شکست قرار داده می‌شود.

هدف سود (Profit Target) می‌تواند براساس ارتفاع (Height) الگوی ادامه‌دهنده تعیین شود. برای مثال، اگر یک الگوی مستطیل با ارتفاع قیمتی 2 دلار (فاصلهٔ بین سطح مقاومت و سطح حمایت) تشکیل شود، آن‌گاه پس از شکست قیمتی به سمت پایین، هدف قیمتی تخمین زده شده، «2 دلار – سطح حمایتی قیمت» می‌باشد.

اگر قیمت شکست به سمت بالا انجام دهد، شما می‌توانید هدف قیمتی را با اضافه کردن 2 دلار به قیمت سطح مقاومت، به دست آورید.

همین مفهوم در خصوص الگوی مثلث نیز صدق می‌کند. ارتفاع مثلث را به سطح قیمتی شکست (Breakout) اضافه کنید تا بتوانید هدف قیمتی را به دست آورید.

یا در صورت شکست قیمتی در خلاف جهت روند غالب، آن را از نقطهٔ شکست کم کنید تا بتوانید هدف قیمتی روند نزولی را به‌دست آورید.

برای الگوی پرچم سه‌گوش و پرچم، به اندازه‌گیری دستهٔ پرچم (Flagpole) بپردازید. اگر شکست قیمتی به سمت بالا انجام شد، مقدار اندازه‌گیری شده را به کف الگوی پرچم/پرچم سه‌گوش اضافه کنید تا بتوانید هدف قیمتی بالا را به‌دست آورید.

اگر قیمت‌ها به سمت پایین شکسته شد، میزان اندازه‌گیری شده را از سقف پرچم/پرچم سه‌گوش کم کرده تا بتوانید هدف قیمتی را در این حالت را به‌دست آورید.

اِشکال اساسی معامله‌گری با استفاده از الگوهای ادامه‌دهنده و یا کل الگوهای نموداری، شکست‌های کاذب (False Breakout) می‌باشد.

یک شکست کاذب زمانی رخ می‌دهد که قیمت به محدوده‌ای خارج از الگو حرکت کند اما پس از مدت‌کوتاهی به محدودهٔ الگو بازگردد.

به همین دلیل است که ما از دستورهای استاپ حفاظتی برای کنترل میزان ریسک استفاده می‌کنیم.

در حین معامله‌گری با استفاده از الگوهای ادامه‌دهنده، قدرت حرکت پیشین را در نظر بگیرید. الگوهایی که پس از حرکات قدرتمند قیمتی تشکیل می‌شوند، نسبت به الگوهایی که پس از حرکات ضعیف و یا متلاطم قیمتی تشکیل می‌شوند، از اعتبار و اتکاپذیری بالاتری برخوردار خواهند بود.

الگوی ادامه‌دهنده باید نسبت به موج روندی پیشین خود، از اندازه‌ای کوچک برخوردار باشد. هرچه اندازهٔ الگو نسبت به موج روندی پیشین بزرگ‌تر باشد، از اتکاپذیری آن الگو می‌کاهد.

ممکن است که الگوی ادامه‌دهنده تشکیل شده، همچنان به مانند الگوهای عادی رفتار کند اما نوسان و حرکات افزایش‌یافته در خلاف جهت روند یک هشدار برای معامله‌گران می‌باشد.

بسیاری از معامله‌گران در حین شکست قیمتی، به دنبال افزایش حجم معاملات می‌گردند. اگر حجم معاملات در حین شکست کم باشد، احتمال کاذب بودن شکست قیمتی بالاتر می‌رود.

مثال‌هایی از الگوی ادامه‌دهنده در بازار سهام

نمودار زیر، نمودار شرکت آمازون (Amazon Inc. – AMZN) می‌باشد که نشان‌دهندهٔ سه الگوی پرچم/پرچم سه‌گوش می‌باشد. اولین الگو یک پرچم سه‌گوش است و دو الگوی بعدی الگوی پرچم می‌باشند.

دو الگوی اول، تکنیک اندازه‌گیری برای تشخیص هدف سود را به نمایش می‌گذارند. هدف سود، یک سطح تخمینی می‌باشد و بدین معنی نیست که قیمت حتماً به آن سطح قیمتی می‌رسد، و یا لزوماً به این معنی نخواهد بود که قیمت پس از رسیدن به آن سطح، دیگر به حرکت خود ادامه نخواهد داد.

الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال چیست؟

مثال سوم یک نقطهٔ شکست را نشان می‌دهد، که یک سیگنال خرید می‌باشد. سیگنال خرید صادرشده، خود را با روند آشنایی با الگوهای بازگشتی صعودی پیشین هم‌جهت کرده است.

یک دستور استاپ حفاظتی در زیر الگوی شکل‌گرفته قرار داده شده، زیرا که شکست قیمتی به سمت بالا انجام شده است.

ارتفاع حرکت موج قیمتی موجود پیش از تشکیل الگو، اندازه‌گیری شده و سپس به سطح قیمتی کف الگو اضافه می‌شود.

تا بتوانیم با استفاده از آن هدف سود را مشخص کنیم. هدف سود مشخص شده تخمینی می‌باشد، و برای تنظیم میزان ریسک به سود احتمالی (Potential Risk / Reward) یک معامله، کاربردی است.

ممکن است در برخی از معاملات، از دستور استاپ دنبال‌کننده (trailing stop) پس از شکست قیمتی استفاده شود.

اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید می‌توانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.

شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش داده‌اید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید.

مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاس‌های آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاس‌ها متعاقبا از طریق وب‌سایت اعلام خواهد شد.)

تیم تحریریه دیجی کوینر

این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.