برای بررسی میزان پول لازم برای خرید ۱ سهم از شرکت کافیست سود سالهای آینده را جمع کنید:
حسابداري تخصصى
میانگین موزون تعداد سهام عادی چگونه محاسبه میشود؟
برای محاسبه سود هر سهم (EPS) لازم است میانگین موزون تعداد سهام عادی را نیز داشته باشیم .
اما میانگین موزون تعداد سهام عادی را چگونه باید بدست آورد ؟
نحوه محاسبه میانگین موزون تعداد سهام عادی در بیشتر کتاب ها تشریح شده است اما آنچه در اکثر کتب اشاره ای به آن نشده است حالتی است که در طول دوره توزیع سودسهمی ، تجزیه سهام و یا تجزیه معکوس اتفاق افتاده است.
بر اساس استاندارد حسابداری شماره ۳۰ ایران :
در مواردی که تعداد سهام عادی بدون تغییر در منابع و تعهدات ، افزایش یا کاهش یابد ( نظیر سودسهمی ،تجزیه سهام ،تجزیه معکوس و …) فرض میشود این رویداد در ابتدای دوره رخ داده است و کلیه رویدادهای قبل از خودرا تحت تاثیر قرار می دهد.
حالتی که موارد مذکور در طی دوره رخ نداده است :
اطلاعات ( تعدادسهام ابتدای سال ۸۰۰۰سهم – تعداد سهام صادره در اول مرداد ۳۰۰۰سهم –تعداد سهام خزانه تحصیل شده در اول دی ۱۲۰۰سهم)
میانگین تعداد سهام عادی طی دوره ؟
۱/۱ تا ۱/۵ تعداد۸۰۰۰سهم (۴ماه از سال) = ۲۶۶۷سهم
۱/۵ تا ۱/۱۰ تعداد ۳۰۰۰+۸۰۰۰ سهم (۵ماه از سال) = ۴۵۸۳سهم
۱/۱۰تا ۲۹/۱۲ تعداد ۱۲۰۰-۳۰۰۰+۸۰۰۰سهم (۳ماه از سال) = ۲۴۵۰سهم
میانگین تعداد سهام = ۲۴۵۰+۴۵۸۳+۲۶۶۷ =۹۷۰۰سهم
حالتی که موارد مذکور در طی سال رخ داده است :
اطلاعات (تعدادسهام ابتدای سال۱۰۰۰۰سهم – فروش سهام جدید در اول تیر ۱۰۰۰سهم – توزیع سودسهمی دراول شهریور ۱۰۰درصد – فروش سهام جدید در اول آذر ۲۰۰۰سهم)
میانگین تعداد سهام عادی طی دوره ؟
۱/۱ تا ۱/۴ تعداد ۱۰۰۰۰سهم ضرب در ۲ (۳ماه از سال) = ۵۰۰۰ سهم
۱/۴ تا ۱/۹ تعداد ۱۰۰۰+۱۰۰۰۰ سهم ضرب در ۲ (۵ماه از سال ) = ۹۱۶۷سهم
با توجه به اینکه توزیع سود سهمی در شهریور ماه به میزان ۱۰۰درصد رخ داده است و این افزایش تعداد سهام بدون تغییر در منابع و تعهدات رخ داده است لزا طبق استاندارد، این رویداد ،کلیه رویدادهای قبل از خود را تحت تاثیر قرار داده و فرض میشود که توزیع سود سهمی در ابتدای سال واقع شده است ، به همین دلیل است که تعداد سهام در بالا در عدد ۲ ضرب میشود.
۱/۹ تا ۲۹/۱۲ تعداد ۲۰۰۰+۲۲۰۰۰ سهم (۴ماه از سال ) = ۸۰۰۰ سهم
میانگین تعداد سهام = ۸۰۰۰+۹۱۶۷+۵۰۰۰ = ۲۲۱۶۷ سهم
باسلام خدمت شما اوقات خوشی روبراتون ارزومندیم
امیدوارم مطالب وبلاگ موردعلاقه ونظرشماباشد
ازحضور گرمتان بسیارخرسندیم
نظریادتون نره ممنون میشم
قیمت سهام چگونه محاسبه میشود
این روزها بحثهای زیادی دربارهی سهام و سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار میشنویم. بنابراین داشتن اطلاعاتی دربارهی بازار سهام و مهمتر از آن، روشهای تعیین قیمت سهام بسیار مفید خواهد بود.
شرکتها و سازمانهای امروزی به سرمایههای هنگفتی نیاز دارند که فراتر از داراییهای یک یا چند نفر است. بازار سهام به جذب سرمایه و تأمین مالی این شرکتها کمک میکند. همچنین سرمایهگذاران همگی و به طور جمعی ارزش سهام این شرکتها را تعیین میکنند. وقتی عدهی انبوهی هر یک برای خود اقدام به ارزشگذاری سهمی میکند، قیمت سهام آن شرکت به قیمت ایدهآل نزدیک میشود. این مقاله را بخوانید تا با نحوهی ارزشگذاری آن آشنا شوید.
تاریخچهی بازار سهام
در گذشتهی دور شرکتها فقط با پول صاحبان شرکت راهاندازی و اداره میشدند. کسبوکارهای کوچک به سرعت رشد کرده و تنها با تکیه بر سودآوریشان به حیات خود ادامه میدانند. اما ممکن نیست بتوان همهی کسبوکارها را تنها با بهره گرفتن از آوردهی بنیانگذاران راهاندازی کرد. مثلا برای ساختن یک کارخانه به پول هنگفتی نیاز دارید! اگر بانکها به شما وام ندهند و نتوانید از دوست و آشنا هم چنین پولی قرض بگیرید، چه خواهید کرد؟
با آغاز اکتشافات اروپاییان در قرن ۱۵ و ۱۶ میلادی، نیاز آنها به پول افزایش پیدا کرد، اما پادشاهان علاقهای به پشتیبانی از آنها نداشتند. مالکین و ثروتمندان با بهرههای بالا حاضر به دادن وام بودند. بنابراین آنها تصمیم گرفتند از مردم عادی کمک بگیرند. و به این ترتیب شرکت هلندی هند شرقی، در سال ۱۶۰۲ نخستین شرکت سهامیای بود که اوراق سهامش در بازار سهام آمستردام منتشر و معامله شد.
سهام چیست؟
برگهی سهام یک شرکت شما را به نسبت میزان سرمایهگذاریتان (خرید برگه سهام) در سود آتی آن شرکت سهیم میکند. مثلا اگر شما یک سهم را از سهام شرکت اپل بخرید، با توجه به تعداد سهام ۱ میلیاردی آن، به اندازه یک میلیاردم از سود سالانهی شرکت اپل نصیب شما خواهد شد.
فهرست شرکتها
شرکتهای عرضهکنندهی سهام در قالب فهرست شرکتهای پذیرفتهشده در بازار سهام (و یا بورس اوراق بهادار) معرفی میشوند. پذیرش این شرکتها دارای شرایطی بوده و آنها را موظف به ارائه و انتشار کلیهی اطلاعات مهم و اثرگذار به عموم مردم میکند. در مقابل نام (یا نماد) این شرکتها در تابلوی سهام قرار میگیرد و هر سهمی که توسط بازدیدکنندگان بازار خریداری شود به تأمین مالی آنها کمک خواهد کرد. پدیدار شدن سهام یک شرکت برای نخستین بار در بازار سهام، «عرضهی اولیه» نام دارد.
کارگزاران سهام
کارگزاران سهام بین شرکتهای پذیرفتهشده (فروشندگان) و خریداران رابطه برقرار میکنند (همانند یک فروشگاه اینترنتی). معاملهی میلیونها سهم در روز، مواجههی مستقیم شرکتها با خریداران را غیرممکن کرده است. بنابراین فرمول محاسبه ی EPS کارگزاریها به عنوان رابطی بین شرکتها و خریداران بالقوه عمل میکنند.
ارزشگذاری سهام
مفاهیم اولیه
یکی از مفاهیم پایهای در تعیین ارزش یک سهم «سود هر سهم» یا همان EPS است. همانطور که از نامش پیداست مقدار سود متعلق به یک سهم شرکت، از تقسیم کل سود سالانهی شرکت بر تعداد سهام شرکت به دست میآید. مثلا اگر شرکتی ۱ میلیون سهم داشته باشد و سود سالانهی آن ۵ میلیون تومان باشد، از تقسیم ۵ میلیون بر ۱ میلیون به سود ۵ تومانی برای هر سهم میرسیم.
محاسبهی قیمت سهام
برای بررسی میزان پول لازم برای خرید ۱ سهم از شرکت کافیست سود سالهای آینده را جمع کنید:
قیمت سهام = EPS سال اول + EPS سال دوم + …
البته میدانیم که ارزش ۱ تومان امروز با ۱ تومانِ ۱۰ سال بعد یکی نیست. به دلیل نرخ سود (i)، پول شما پس از ۱۰ سال ارزش کمتری خواهد داشت. پس فرمول پیشین نیاز به بهبود دارد:
… + (۲^(EPS ÷ (i+۱ سال دوم) + ((EPS) ÷ (i+۱ سال اول)) = قیمت سهام
حالا که بحث کمی پیچیده شد، کار را ساده میکنم و راه میانبری برای دو وضعیت نشان میدهیم:
۱. شرکتهای بالغ به حدی بزرگ شدهاند که به سختی و کندی رشد میکنند
نرخ سود ÷ EPS = قیمت سهام
نرخ سود مورد انتظار را میتوان با توجه به میزان ریسک مربوط به شرکت، ریسک بازار و نرخ سود درازمدت اعلامشده توسط دولت محاسبه کرد.
قیمت سهام این شرکتها معمولا به کندی تغییر میکند. تنها تغییر نرخ سود رسمی، ریسکهای مربوط به شرکت (مثل سیل یا حملهی آفات برای شرکتهای حوزهی کشاورزی) و یا تغییر ریسک بازار (مانند بحران مالی سال ۲۰۰۸) است که باعث تغییر قیمت قابل توجه میشود. اما در شرایط عادی هیجان چندانی وجود نخواهد داشت.
۲. شرکتهای در حال رشد
(نرخ رشد مورد انتظار شرکت – نرخ سود) ÷ EPS سال بعد = قیمت سهام
اجازه دهید از یک مثال ساده استفاده کنیم. فرض کنیم EPS سال آینده شرکتی ۴۸ تومان است، نرخ سود مورد انتظار را با توجه به ریسکی که برای آن محتمل میدانیم، ۲۰ درصد در نظر میگیریم و نرخ رشد سالانهی شرکت هم ۵ درصد است. بنابراین طبق فرمول، قیمت ایدهآل سهام ۳۲۰ تومان خواهد بود:
۳۲۰ = (۵٪ – ۲۰٪) ÷ ۴۸
اما نرخ رشد (در اینجا ۵٪) را چگونه پیدا کنیم؟
یافتن نرخ رشد
برای یافتن نرخ رشد شرکت، سود آن در سال آینده و سالهای بعدی، روش علمی دقیق و پاسخ کاملی وجود ندارد. به همین دلیل ما به بازار سهام نیاز داریم. در این بازار همهی بازیگران هوششان را به کار میگیرند تا میزان نرخ رشد شرکتها و در نتیجه قیمت فعلی سهام آنها را کشف کنند.
برای تحقق پیشبینی جامع و روشن کردن مسیر آینده، همیشه به دادههای جدید و پروژههای پیشِ رو نیاز داریم. مثلا اگر شرکتی مدیر خلاق و باهوشی استخدام کند، آیندهی روشنی را برایش پیشبینی میکنیم. اطلاعات سودمند دیگری هم برای سرمایهگذاران وجود دارد؛ از جمله:
۱. صورتهای مالی دورهای شرکتها که شِمایی از شرایط کاری و مالی شرکت به ما میدهد
۲. صورتهای مالی شرکتهای مشابه (شرکتهای یک صنعت) یا شرکتهای اثرگذار بر شرکت مورد نظر. مثلا اگر شرکتهای تولید و عرضهی فلزات اساسی دچار مشکل شوند، میتوان انتظار بروز مشکل را در شرکتهای تولیدکنندهی انواع محصولات فلزی و آلیاژها داشت.
۳. تغییر روندها. مثلا وقتی گزارشاتی مبنی بر میل روزافزون مردم به استفاده از گوشیهای هوشمند دریافت میشود، میتوان انتظار رشد شرکتهای نرمافزاری فعال در زمینههای اپلیکیشنهای موبایل را داشت.
۴. بروز تغییرات در بازارهای گستردهتر
۵. تغییرات در اقتصاد جهانی
پیشبینی شرایط بازار
بنابراین ما سعی میکنیم تا جایی که میتوانیم اطلاعات کسب کنیم و با تکیه بر آنها نرخ رشد شرکت و قیمت سهام آن را تعیین کنیم. مثلا اگر اخباری مبنی بر کاهش فروش آیپد منتشر شود، نه تنها اپل بلکه احتمالا سامسونگ هم به مشکل خواهد خورد زیرا میدانیم فروش گلکسیتبِ سامسونگ کمتر هم خواهد شد.
پیشبینی و تخمین نرخ رشد بیش از اینکه مبتنی بر علم باشد، یک هنر است و این کاری است که میلیونها نفر به طور جمعی در بازار سهام انجام میدهند. چون نرخ رشد بر اساس اطلاعات جدید پیوسته تغییر میکند، قیمت سهام هم به طور مداوم در حال تغییر است.
مزیتهای بازار سهام
۱. راهاندازی کسبوکار: بازار سهام امکان جذب و تأمین سرمایه را از طریق فروش سهام به عدهی زیادی از مردم فراهم میکند که به معنای افزایش گزینههای موجود برای تأمین مالی یک کسبوکار است.
۲. تقسیم ریسک: در بازار سهام ریسک یک شرکت را میان انبوهی از مردم (سهامداران) تقسیم میکنید. چون افراد بخش کوچکی از سهام یک شرکت را در اختیار دارند، در صورت ورشکستگی آن شرکت هر کس به اندازهی میزان سهام خود متضرر میشود.
۳. پیشبینی جمعی ارزش سهام
وارن بافِت میگوید:
«بازار سهام در کوتاه مدت یک ماشین نظرسنجی و در درازمدت یک ترازوی دیجیتال است.»
درجه اهرم مالی (DFL)
تعریف درجه اهرم مالی چیست؟
نسبتی که حساسیت سود هر سهم (EPS) شرکت را نسبت به نوسانات درآمد عملیاتی اش، درنتیجه تغییرات ساختار سرمایه اندازهگیری میکند. درجه اهرم مالی (DFL) درصد تغییر EPS را برای یک واحد تغییر در درآمدها قبل از بهره و مالیات (EBIT) اندازه میگیرد و میتواند به صورت ریاضی به شکل زیر محاسبه گردد:
این نسبت نشان میدهد که هر چه درجه اهرم مالی بالاتر باشد، EPS نوسان پذیر تر است. ازآنجاییکه بهره (I) یک هزینه ثابت است، اهرم سودها و EPS را بزرگنمایی میکند که وقتی درآمد عملیاتی افزایش مییابد، نشانه خوبی است، اما میتواند در طول دوران سخت اقتصادی و زمانی که درآمد عملیاتی تحتفشار است، مشکلساز باشد.
توضیحات مدیر مالی در مورد درجه اهرم مالی
مثال زیر را برای روشن کردن این مفهوم در نظر بگیرید. فرض کنید شرکتی به نام شناسا دارای درآمد عملیاتی یا سوده قبل از بهره و مالیات ۱۰۰ میلیون تومان در سال اول و بهره ۱۰ میلیون تومانی بوده و ۱۰۰ میلیون سهم عادی داشته باشد. (برای واضحتر شدن، فعلاً از اثر مالیات صرفنظر میکنیم.)
سود هر سهم برای شرکت شناسا در سال اول به شکل زیر خواهد بود:
این یعنی برای هر ۱ درصد تغییر در EBIT یا درآمد عملیاتی، سود هر سهم ۱٫۱۱ درصد تغییر خواهد کرد.
حالا فرض کنید شرکت شناسا دارای افزایش ۲۰ درصدی در درآمد عملیاتی برای سال دوم باشد. به خاطر داشته باشید که بهره همچنان بدون تغییر و ۱۰ میلیون تومان باقی میماند. EPS برای شرکت شناسا در سال دوم اینگونه خواهد بود:
در این نمونه، EPS از ۰٫۹ تومان در سال یک به ۱٫۱۰ تومان در سال دوم افزایش یافته است که یک تغییر ۲۲٫۲ درصدی را نشان میدهد.
این نتیجه میتواند از طریق عدد اهرم مالی و به این شکل نیز محاسبه گردد:
۱٫۱۱* ۲۰%(تغییر درآمد بعد از بهره و مالیات)= ۲۲٫۲%
اگر EBIT در سال دوم به ۷۰ میلیون تومان کاهش یافته بود، تأثیر آن بر EPS چگونه میشد؟
EPS به میزان ۳۳٫۳ درصد کاهش مییافت (در این مثال، درجه اهرم مالی ۱٫۱۱* (۳۰%) تغییر در EBIT). این نتیجه بهراحتی میتواند تائید شود، چون EPS در این مورد ۰٫۶ تومان خواهد بود که ۳۳٫۳% کاهش را نشان میدهد.
بنابراین، DFL یا درجه اهرم مالی در کمک به شرکت برای تخمین میزان بدهی یا اهرم مالی که باید در ساختار سرمایه خود انتخاب کند، فوقالعاده ارزشمند خواهد بود. اگر درآمد عملیاتی نسبتاً ثابت باشد، درآمدها و EPS هم ثابت خواهند بود و شرکت میتواند از پس قبول مقدار قابلتوجهی بدهی برآید؛ اما اگر شرکت در بخشی که در آن درآمد عملیاتی کاملاً نوسان پذیر است عمل نماید، کار محتاطانه ممکن است محدود کردن بدهی تا یک سطح قابل مدیریت باشد.
معادل انگلیسی درجه اهرم مالی عبارت است از:
Degree of Financial Leverage – DFL
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سوالات مالی مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این نوشته در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
قیمت سهام چگونه محاسبه می شود
ساعد نیوز: به دلیل اینکه صنعت های بزرگ برای رسیدن به اهداف خود که غالبا کلان می باشد به سرمایه های فراوانی نیاز دارند و از سوی دیگر افراد با داشتن سرمایه های اضفی در دست خود مایل به کسب سود بیشتر می باشند، بازار سرمایه نظیر بورس و شرکت های سرمایه گذاری با جممع اوری این سرمایه ها به اهداف خود موجودیت می بخشند. بخاطر همین امر دانستن قیمت سهام مهم است
به دلیل اینکه صنعت های بزرگ برای رسیدن به اهداف خود که غالبا کلان می باشد به سرمایه های فراوانی نیاز دارند و از سوی دیگر افراد با داشتن سرمایه های اضفی در دست خود مایل به کسب سود بیشتر می باشند، بازار سرمایه نظیر بورس و شرکت های سرمایه گذاری با جممع اوری این سرمایه ها به اهداف خود موجودیت می بخشند. بخاطر همین امر دانستن قیمت سهام مهم است.
یکی از مفاهیم پایه ای در تعیین ارزش یک سهم «سود هر سهم» یا همان EPS است. همان طور که از نامش پیداست مقدار سود متعلق به یک سهم شرکت، از تقسیم کل سود سالانه ی شرکت بر تعداد سهام شرکت به دست می آید. مثلا اگر شرکتی ۱ میلیون سهم داشته باشد و سود سالانه ی آن ۵ میلیون تومان باشد، از تقسیم ۵ میلیون بر ۱ میلیون به سود ۵ تومانی برای هر سهم می رسیم.
برای بررسی میزان پول لازم برای خرید ۱ سهم از شرکت کافیست سود سال های آینده را جمع کنید:
قیمت سهام = EPS سال اول + EPS سال دوم + …
البته می دانیم که ارزش ۱ تومان امروز با ۱ تومانِ ۱۰ سال بعد یکی نیست. به دلیل نرخ سود (i)، پول شما پس از ۱۰ سال ارزش کمتری خواهد داشت. پس فرمول پیشین نیاز به بهبود دارد:
… + (۲^(EPS ÷ (i+۱ سال دوم) + ((EPS) ÷ (i+۱ سال اول)) = قیمت سهام
۱. شرکت های بالغ به حدی بزرگ شده اند که به سختی و کندی رشد می کنند
نرخ سود ÷ EPS = قیمت سهام
نرخ سود مورد انتظار را می توان با توجه به میزان ریسک مربوط به شرکت، ریسک بازار و نرخ سود درازمدت اعلام شده توسط دولت محاسبه کرد.
قیمت سهام این شرکت ها معمولا به کندی تغییر می کند. تنها تغییر نرخ سود رسمی، ریسک های مربوط به شرکت (مثل سیل یا حمله ی آفات برای شرکت های حوزه ی کشاورزی) و یا تغییر ریسک بازار (مانند بحران مالی سال ۲۰۰۸) است که باعث تغییر قیمت قابل توجه می شود. اما در شرایط عادی هیجان چندانی وجود نخواهد داشت.
2. شرکت های در حال رشد
(نرخ رشد مورد انتظار شرکت – نرخ سود) ÷ EPS سال بعد = قیمت سهام
اجازه دهید از یک مثال ساده استفاده کنیم. فرض کنیم EPS سال آینده شرکتی ۴۸ تومان است، نرخ سود مورد انتظار را با توجه به ریسکی که برای آن محتمل می دانیم، ۲۰ درصد در نظر می گیریم و نرخ رشد سالانه ی شرکت هم ۵ درصد است. بنابراین طبق فرمول، قیمت ایده آل سهام ۳۲۰ تومان خواهد بود:
۳۲۰ = (۵٪ – ۲۰٪) ÷ ۴۸
عوامل موثر بر قیمت سهام در بورس شامل سه دسته عوامل: 1- عوامل محیطـی یا کلان، 2- عوامل مرتبط با صنعت و 3- عوامل درونی، هستند.
هر سهم، چهار نـوع قیمت دارد:
الف: قیمت اسمی: قیمت اسمـی یک سهم، قیمتی است که عرضه اولیه سهام شرکت براساس آن قیمت انجام می شود. قیمت اسمی هر یک از سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس در ایران، یکصد تومان (1000 ریال) است. مبلغ قیمت اسمی، بر روی برگه های سهام درج می شود. همانطور که می دانید، کل سرمایه شرکت، تعداد سهام منتشر شده و قیمت اسمی هر یک از سهام، به علاوه تعداد سهامی که سهامدار در اختیار دارد، بر روی برگه سهام درج می شود.
ب: قیمت دفتـری: اگر مجموع بدهی های شرکت را از مجموع دارایی های شرکت کم کنیم، مبلغ باقیمانده نشان دهنده مجموع ارزش سرمایه سهامداران شرکت یا به تعبیر دقیق تر، مجموع حقوق صاحبان سهام شرکت خواهد بود. حال اگر مبلغ حقوق صاحبان سهام شرکت را بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنیم، عدد حاصل بیانگر قیمت دفتری هر سهم است.
برای مثال، فرض کنید مجموع ارزش دارایی های شرکت الف در پایان سال اول فعالیت شرکت، 10 میلیارد تومان است. این شرکت همچنین در مجموع 7 میلیارد تومان به بانکها و سایر شرکتها، بدهی دارد. بنابراین، مجموع حقوق صاحبان سهام این شرکت 3 میلیـارد تومان خواهد بود (3=7-10). حال اگر شرکت مذکور در مجموع تعداد 20 میلیون سهم منتشر کرده باشد، ارزش دفتری هر سهم این شرکت 150 تومان خواهد بود. (150=20000000/3000000000)
شاید برای شما این سوال بوجود آمده باشد که چطور قیمت اسمی سهام شرکت الف 100 تومان است، در حالیکه قیمت دفتری سهام این شرکت 150 تومان؟ پاسخ این است که میزان سودی که شرکت در پایان سال اول فعالیت خود بدست آورده است نیز به عنوان حقوق سهامداران محسوب و باعث شده است تا ارزش دفتری سهم، از 100 تومان به 150 تومان افزایش یابد.
دلیل ذکر کلمه "دفتر" در قیمت دفتری سهم هم این است که اعداد و ارقام مربوط به دارایی ها و بدهی های شرکت، براساس ارقام ثبت شده در دفاتر حسابداری شرکت، مدنظر قرار می گیرند.
ج: قیمت بازار: قیمت بازار یا قیمت معاملاتی، قیمتی است که سهام بر اساس آن، در بورس معامله می شود.. اگرچه قیمت اسمی هر سهم در بورس 100 تومان است، اما سهام اغلب شرکت ها در بورس بر اساس قیمت اسمی و حتی ارزش دفتری، معامله نمی شود. آنچه که قیمت سهم در بورس را تعیین می کند، میزان عرضه و تقاضا برای یک سهم است. برای مثال، ممکن است به علت عملکرد خوب یک شرکت، سرمایه گذاران زیادی متقاضی خرید سهام آن شرکت در بورس باشند. بنابراین، قیمت آن در بورس بر اساس میزان تقاضا، افزایش خواهد یافت و حتی ممکن است این افزایش، تا چند برابر قیمت اسمی هم باشد. در نقطه مقابل، عملکرد ضعیف یک شرکت ممکن است باعث بی رغبتی سرمایه گذاران به خرید یا نگهداری سهم مذکور و در نتیجه، افزایش عرضه آن در بورس باشد. طبیعتاً با افزایش عرضه، قیمت سهم کاهش یافته و اگر این روند ادامه یابد، ممکن است قیمت سهم حتی به زیر قیمت اسمی، یعنی 100 تومان برسد. بنابراین، قیمت بازار یک سهم، قیمتی است که در بورس، برای سهم تعیین می شود.
د: قیمت ذاتی: منظور از قیمت ذاتی یک سهم، ارزش واقعی آن سهم است. شاید برای شما این سوال بوجود آید که چه تفاوتی بین قیمت بازار و قیمت ذاتی یک سهم وجود دارد. اجازه بدهید با یک مثال توضیح دهیم. فرض کنید قیمت بازار سهم شرکت الف، هم اکنون 200 تومان فرمول محاسبه ی EPS است، به بیان دیگر، سهام شرکت الف هم اکنون با قیمت 200 تومان در بورس در حال خرید و فروش است. اما سرمایه گذاران زیادی همچنان متقاضی خرید این سهم هستند. اگر از این سرمایه گذاران سوال کنید که چرا قصد دارید سهام این شرکت را خریداری کنید؟ پاسخ همه آنها این خواهد بود که "به نظر ما، این سهم بیشتر از 200 تومان ارزش دارد". معنی این جمله این است که ارزش واقعی سهام شرکت الف، بیشتر از قیمت بازار این سهم است.
بنابراین، در یک تعریف ساده، قیمت ذاتی یک سهم، بیانگر ارزشی است که سرمایه گذاران برای سهم قائل هستند. طبیعتاً اگر از دید سرمایه گذاران، ارزش ذاتی یک سهم بالاتر از قیمت بازار آن سهم باشد، گزینه مناسبی برای خرید خواهد بود، اما اگر ارزش ذاتی یک سهم کمتر از ارزش بازار آن باشد، سهم مذکور گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری به شمار نمی رود.
EPS یا سود هرسهم
سود هر سهم (EPS) یکی از آماره های مالی بسیار مهم است که مورد توجه سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی می باشد. EPS از تقسیم سود پس از کسر مالیات شرکت، بر تعداد کل سهام، محاسبه می شود. که نشان دهنده سودی است که شرکت در یک دوره مشخص به ازای یک سهم عادی بدست آورده است (نوو، 1385). اولین جزء محاسبه ی EPS درآمد (درآمد اختصاصی سهامداران عمومی) است. در واقع درآمد سهامداران عمومی، باقی مانده سود، پس از توزیع سهم کارفرمایان، عرضه کنندگان، ارائه دهندگان خدمات، صاحبان سهام ممتاز و بستانکاران می باشد. دومین جزء EPS تعداد سهم منتشر شده در بازار توسط شرکت است. لازم به ذکر است، تعداد سهام موجود بازار را به عنوان جزئی از EPS شرکت تلقی می شود تا بتوان میزان مطالبات سهامداران عمومی را نسبت به درآمد در هر واحد اندازه گیری نمود به عبارت دیگر EPS مقدار سودی است که به هر سهم اختصاص می یابد با محاسبه سطح درآمد شرکت از این روش می توان به میزان درآمدی که هر فرد کسب می کند، دست یافت. با اینکه اجزای EPS ظاهرا ساده به نظر می رسد اما در واقعیت این طور نیست و این عناصر کاملا پیچیده اند. به عنوان مثال، تخمین تعداد سهام در بازار کاری ساده نیست چرا که به مرور زمان تعداد سهام دایما در حال تغییر یا جابه جایی است به طوری که انتشار سهام یا بازخرید سهام توسط شرکتها، تعداد سهام موجود در بازار را تغییر می دهد و با عرضه مقدار زیادی سهام توسط یک شرکت در انتهای یک دوره مالی، تعداد متوسط سهام در انتهای دوره بسیار بیشتر از اوایل دوره خواهد بود که به این ترتیب در محاسبه EPS مشکل ایجاد می کند.
DPS چیست؟
DPS یا Dividend Per Share DPS به مقدار سودی گفته می شود که به ازای هر سهم به سهامداران پرداخت می شود. مقدار این سود (سود تقسیمی هر سهم) با توجه به تصمیم هیئت مدیره و آراء سهامداران * حاضر در مجمع عمومی سالانه تعیین می شود. لازم به ذکر است سود تقسیمی (DPS) نباید کمتر از ۱۰% سود تحقق یافته (EPS تحق یافته) باشد و شرکت ها موظف هستند سود تقسیمی تصویب شده را حداکثر تا ۸ ماه پس از برگزاری مجمع عمومی سالانه به سهامداران پرداخت نمایند.
* حق رای هر سهامدار به نسبت درصد مالکیت وی از شرکت است.
لازم به ذکر است بخشی از سود تحقق یافته شرکت (معادل ۵% سود خالص هر سال) تحت عنوان اندوخته قانونی ذخیره می شود. این مقدارطبق قانون تجارت تعیین شده و تا زمانی که به ۱۰%سرمایه شرکت برسد، لازم اجرا است.
گزارش های میان دوره ای شرکت ها:
شرکت ها موظف هستند در دوره های ۳ ماهه، میزان تحقق سود پیش بینی شده (EPS) خود را اعلام نمایند. در این میان گزارش های اولین پیش بینی درآمد ۶ ماهه، آخرین عملکرد ، باید به تایید حسابرسان معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار برسد.
تعدیل EPS
پیش بینی درآمد هر سهم (EPS) در هر زمان می تواند نسبت به آخرین پیش بینی اعلام شده، تغییر مثبت یا منفی (افزایش یا کاهش) داشته باشد. تعدیل و یا تغییر پیش بینی درآمد هر سهم، ارتباطی با دوره گزارش دهی ندارد. شرکت ها باتوجه به تعدیل صورت گرفته طی گزارشی تغییرات پیش بینی را از طریق سامانه کدال اعلام می نمایند.
فرمول محاسبه درصد سود یا زیان
1- کم کردن قیمت فروش از قیمت خرید، مقدار سود یا ضرر را مشخص می کند.
2- از تقسیم مقدار پولی سود یا زیان حاصل بر قیمت خرید، رقمی اعشاری به دست خواهد آمد. این عدد، سود کسب شده را با مقدار اولیه سرمایه گذاری مقایسه می کند و نتیجه را به نمایش می گذارد.
3- ضرب رقم به دست آمده در 100 تنها برای جا به جایی اعشار و ارائه درصد سود یا ضرر نسبت به مبلغ سرمایه گذاری اصلی است.
محاسبات درصد سود یا ضرر یک سرمایه گذاری، بدون فروش سرمایه گذاری نیز روندی بسیار مشابه دارد.در زمانی که هنوز دارایی موردنظر (مثلا سهم) به فروش نرفته، قیمت فعلی بازار جایگزین قیمت فروش می شود.نتیجه نیز سود (یا ضرر) غیر واقعی خواهد بود که به عنوان سود/زیان محقق نشده نیز شناخته می شود. دلیل این که به حاصل محاسبه، سود (یا زیان) غیرواقعی یا محقق نشده گفته می شود، این است که سرمایه گذاری هنوز فروخته نشده است.به عبارت دیگر شما تا زمانی که سرمایه گذاری خود را نفروخته اید (دارایی تان چه سهام باشد و چه یک خانه) نمی توانید بگویید سود محقق شده است.
نسبت قیمت به درآمد پیشرو
نسبت قیمت به درآمد پیشرو (Forward P/E) نسخهای از نسبت قیمت به درآمدP/E) ) است که از درآمدهای پیشبینیشده برای محاسبه P/E استفاده میکند. درحالیکه درآمدهای مورد استفاده در این فرمول تنها یک برآورد هستند، و به اندازهی دادههای مربوط به درآمدهای جاری یا درآمدهای گذشته قابلاعتماد نیستند، درآمدهای پیشبینیشده که در فرمول مورد استفاده قرار میگیرند معمولا از درآمدهای پیشبینی شده برای ۱۲ ماه آینده یا برای کل دورهی سال مالی آینده FY) ) استفاده میکنند.
تحلیلگران دوست دارند به نسبت P/E بهعنوان تگ قیمت نگاه کنند، این روش برای محاسبهی ارزش نسبی شرکت براساس سطح درآمد آن شرکت مورد استفاده قرار میگیرد. از لحاظ تئوری، ۱ دلار درآمد در شرکت A به اندازهی همان ۱ دلار درآمد در شرکت B ارزش دارد. اگر چنین باشد، هردوی این شرکتها باید با یک قیمت یکسان معامله کنند، اما این اتفاق بهندرت رخ میدهد.
اگر شرکت A به قیمت ۵ دلار معامله کند و شرکت B به قیمت ۱۰ دلار، به این معنی است که ارزش بازار، درآمد شرکت B را بیشتر ارزشگذاری میکند. تعابیر متفاوتی میتواند وجود داشته باشد، که چرا شرکت B ارزش بیشتری دارد. این میتواند به این معنا باشد که درآمدهای شرکت B ارزش بیشتری دارند.
همچنین میتواند به این معنا باشد که شرکت B به دلیل مدیریت برتر و یک مدل کسب وکار بهتر سزاوار سود به فرمول محاسبه ی EPS دست امده میباشد. با محاسبهی ضریب P/Eعقبرو، تحلیلگران قیمت روز سهم را در مقایسه با درآمد آن برای ۱۲ ماه گذشته، یا سال مالی گذشته مقایسه میکنند؛ با این حال، هر دو براساس قیمتهای گذشته هستند.
تحلیلگران از برآورد درآمدها برای تعیین اینکه ارزش نسبی این شرکت در آینده چگونه خواهد بود، استفاده میکنند. P/E پیشرو مقدار نسبی درآمد را تخمین میزند.
به عنوان مثال، اگر قیمت فعلی شرکت B مبلغ ۱۰ دلار باشد، و درآمد در سال آینده دو برابر یعنی ۲ دلار برآورد شود، ضریب P/E پیشرو ۵X خواهد بود، یا نصف مقدار زمانی است که شرکت ۱ دلار درآمد داشته باشد.
اگر P/E پیشرو کمتر از نسبت P/E فعلی باشد، به این معنی است که تحلیلگران انتظار افزایش درآمدها را دارند؛ اگر P/E پیشرو بیشتر از نسبت P/E فعلی باشد، تحلیلگران انتظار کاهش درآمدها را دارند.
تفاوت بین P/E پیشرو و P/E عقبرو (Trailing)
P/E پیشرو از EPS پیشبینیشده استفاده میکند. در عین حال، P/E عقبرو به عملکرد گذشته با تقسیم قیمت سهم فعلی توسط کل درآمد EPS در ۱۲ ماه گذشته اشاره دارد. این رایجترین معیار P/E است، زیرا واقعی است، یعنی درآمدهای گزارش شدهی شرکت را بهصورت دقیقی بر عهده میگیرد.
برخی سرمایهگذاران ترجیح میدهند به P/E عقبرو توجه کنند، چون آنها به پیش بینی درآمدی فرد دیگری اعتماد ندارند. اما P/E عقبرو نیز دارای کاستیهایی است. یعنی، عملکرد گذشتهی یک شرکت رفتار آیندهی آن را نشان نمیدهد.
از این روی، سرمایهگذاران باید بر روی رفتار گذشته سرمایهگذاری کنند و نه رفتار آینده. این حقیقت که عدد EPS ثابت باقی میماند، در حالیکه قیمت سهام نوسان دارد، نیز یک مشکل است. اگر یک رویداد بزرگ در شرکت قیمت سهام را به طور قابلتوجهی بالاتر یا پایینتر هدایت کند، در این صورت P/Eعقبرو کمتر تحت تاثیر این نوسانات قرار خواهد گرفت.
محدودیت های P/E پیشرو
- از آنجا که P/E پیشرو به درآمدهای تخمین زده شدهی مربوط به آینده تکیه دارد، به همین دلیل در معرض محاسبات اشتباه یا جانب دارانهی تحلیلگران قرار دارد.
- مشکلات ذاتی دیگری با P/E نیز وجود دارد: شرکتها میتوانند درآمدهای خود را کمتر تخمین بزنند، به منظور اینکه در هنگام اعلان سودهای سه ماههی بعدی بتوانند بر تخمین P/E به توافق برسند. سایر شرکتها ممکن است دربارهی این تخمین غلو کرده و بعد آن را با اعلان سود بعدی خود تطبیق دهند.
- علاوه بر این، تحلیلگران خارجی نیز ممکن است برآوردی ارائه دهند که با برآوردهای شرکت متفاوت است و باعث ایجاد سردرگمی میشود.
اگر شما از P/E پیشرو بهعنوان رکن اصلی پایاننامه سرمایهگذاری خود استفاده میکنید، تحقیقی کامل از شرکتها به عمل آورید. اگر شرکت راهنمای خود را بروزرسانی کند، این کار بر روی P/E پیشرو به نحوی تاثیر خواهد گذاشت که ممکن است باعث شود شما ایدهی خود را مورد بازبینی قرار دهید. استفاده از هر دو P/E پیشرو و عقبرو برای رسیدن به یک رقم قابل اعتماد اقدام مناسبی است.
P/E روبهجلو نسخهای از نسبت قیمت به درآمد است که از درآمدهای پیشبینیشده برای محاسبهی P/E استفاده میکند.
از آنجا که P/E پیشرو از EPS پیشبینیشده استفاده میکند، ممکن است نتایج نادرست یا جانبدارانهای ایجاد کند، اگر که ثابت شود سودهای واقعی متفاوت هستند.
تحلیلگران اغلب P/E پیشرو و عقبرو را با هم ترکیب میکنند تا قضاوت بهتری داشته باشند.
دیدگاه شما