چشم انداز اقتصاد ایران
مصاحبه ها و یادداشتهای حمید آذرمند درباره اقتصاد ایران
نقدینگی چیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم
نقدینگی چیست؟
اقتصاد به زبان ساده - یادداشت 1
نقدينگي مجموع پول و شبه پولي است كه در اقتصاد كشور جريان دارد. پول، طبق تعريف شامل اسكناس و مسكوك در دست اشخاص به علاوه سپردههاي ديداري است و شبه پول نيز شامل سپردههاي غيرديداري است. نقدينگي در اقتصاد ضريبي از پايه پولي است كه توسط بانك مركزي خلق شده است.
عوامل موثر بر حجم نقدينگي در اقتصاد عمدتا شامل سه قلم «خالص داراييهاي خارجي سيستم بانكي»، «خالص بدهي بخش دولتي به سيستم بانكي» و «بدهي بخش غيردولتي به سيستم بانكي» است. مجموع اقلام فوق به صورت پول و شبهپول در اقتصاد به گردش درميآيد.
در اقتصاد ايران، مبلغ كل نقدينگي در پايان سال ١٣٩٦ برابر با ١٥٣٠ هزار ميليارد تومان بوده است. از كل نقدينگي در حدود ٦٦ درصد سهم بدهي بخش غيردولتي به سيستم بانكي، كمتر از ١٣ درصد سهم خالص بدهي بخش دولتي به سيستم بانكي، حدود ٢٠ درصد سهم خالص داراييهاي خارج سيستم بانكي و كمتر از ٢ درصد نيز سهم خالص ساير اقلام است.
رشد نقدينگي تحت تاثير ميزان خلق پول توسط بانك مركزي و ضريب فزاينده پول است. ضريب فزاينده، نشاندهنده نسبت بين نقدينگي و پايه پولي است كه نشان ميدهد نظام بانكي به ازاي هر واحد پول بانك مركزي چه ميزان ميتواند نقدينگي ايجاد كند.
تغييرات مقدار و تركيب نقدينگي در اقتصاد بسيار اهميت دارد. در هر اقتصادي، رشد بخش واقعي وابسته به رشد نقدينگي است ولي از طرف ديگر اگر رشد نقدينگي بيش از رشد توليد باشد، آثار آن به صورت رشد قيمتها ظاهر ميشود. نظريه مقداري پول به ما نشان ميدهد كه حاصلضرب حجم پول در سرعت گردش پول برابر است با حاصلضرب قيمتها در ستانده كل اقتصاد در يك دوره زماني معين. بر اساس اين نظريه، حجم پول در اقتصاد، تعيينكننده مقدار اسمي ستانده كل اقتصاد است. بنابراين، در هر اقتصادي سطح قيمتها برابر خواهد بود با نسبت ارزش اسمي ستانده به ارزش واقعي آن. به بيان ديگر، ظرفيتهاي واقعي توليد در اقتصاد كشور، تعيينكننده ستانده واقعي است و حجم پول تعيينكننده ستانده اسمي است. حال اگر در يك اقتصاد، ظرفيتهاي واقعي توليد افزايش نيافته باشد ولي پول جديدي توسط بانك مركزي خلق شده باشد، نسبت ستانده اسمي به ستانده واقعي افزايش مييابد كه اين به معني افزايش سطح عمومي قيمتها يا همان تورم است. به اين ترتيب ميتوان توضيح داد كه چرا در اقتصادي مانند اقتصاد ايران، متوسط نرخ تورم بالاتر از ساير كشورها است. ميانگين نرخ رشد نقدينگي در اقتصاد ايران از سال ١٣٥٣ تا ١٣٩٦ در حدود ٢٧ درصد بوده است؛ اين در حالي است كه ميانگين سالانه رشد اقتصادي در اين دوره اندكي بيش از ٢ درصد بوده است. به روشني ميتوان دريافت كه چرا در اين مدت ميانگين نرخ تورم اقتصاد در حدود ١٩ درصد بوده است. با محاسبهاي ساده ميتوان ديد كه نسبت نقدينگي به توليد ناخالص داخلي كشور با سرعت درحال افزايش است. اين نسبت در اوايل دهه هشتاد در حدود ٤٠ درصد در ابتداي دهه نود برابر با ٥٥ درصد و در حال حاضر برابر با ١٠٣ درصد است. تغييرات اين نسبت نشان ميدهد كه در اقتصاد ايران، بيش از ظرفيت توليد بر حجم نقدينگي افزوده شده است. رشد نقدينگي با سرعتي بيش از رشد ظرفيتهاي واقعي توليد در اقتصاد، زمينه تورم مزمن را در اقتصاد ايران فراهم كرده است. سوال اين است كه با وجود اطلاع از آثار تعریف نقدینگی چیست؟ تورمي خلق پول و عوارض نامطلوب افزايش نقدينگي، چرا چنين اتفاقي رخ ميدهد؟ پاسخ آن است در اقتصاد ايران عواملي مانند مشكلات ساختاري بانكها، فشار دولت به شبكه بانكي براي پرداخت تسهيلات تكليفي به بخشهاي اقتصادي و افزايش بدهي دولت به شبكه بانكي منجر به اضافهبرداشت بانكها از منابع بانك مركزي ميشود كه به معني افزايش پايه پولي است. از طرف ديگر، در مواردي نيز بانك مركزي مستقيما از منابع خود براي طرحهايي مانند حمايت از صنعت يا خريد محصولات كشاورزي و نظاير آن هزينه ميكند كه آن نيز به معني افزايش پايه پولي است. در واقع منشا رشد بيرويه نقدينگي، كسري بودجه دولت، بيانضباطي مالي دولت، عدم استقلال بانك مركزي و مشكلات نظام بانكي است. براي ايجاد ثبات اقتصادي در ايران و كاهش نرخ تورم لازم است نرخ رشد نقدينگي كنترل شود كه آن نيز نيازمند افزايش استقلال بانك مركزي، اصلاح ساختار نظام بانكي، افزايش انضباط مالي، اصلاح ساختار بودجه دولت و كاهش هزينههاي دولت است.
نقدینگی
نقدینگی یا به عبارت صحیح تر، حجم پول، مجموع پول و شبهپول است، نقدینگی در یک کشور به معنای مجموع اسکناسها و مسکوکات و سپردههای دیداری در یک کشور است. تفاوت نقدینگی با حجم پول یک کشور، در سپردههای غیر دیداری افراد نزد بانک هاست.
تورم با افزایش نقدینگی
چون میزان کالا و خدمات در جامعه محدود است، پس باید میزان نقدینگی به اندازهای باشد که با کالا و خدمات برابری کند. اگر میزان نقدینگی افزایش یابد، کالا و خدمات در جامعه کم شده و قیمتها افزایش مییابد(تورم)
کنترل نقدینگی از مهمترین خواستههای کشورها است و سیاستهای گوناگونی را بدین منظور تدوین میکنند. برای نمونه افزایش فناوری و تولید درونمرزی، که با گردآوری کالای کافی و بسنده، از تورم جلوگیری میکند درصورت رشد متناسب نقدینگی و سطح تولید در جامعه، میتوان تا حدود زیادی از بروز تورم در اقتصاد جلوگیری کرد، این موضوع توسط نظریه مقداری پول (نظریه مبادلهای) که بصورت ساده MV=PY مطرح میشود و در آن M نشان دهنده حجم نقدینگی، V سرعت گردش پول، P سطح قیمتها و بالاخره Y سطح تولید در اقتصاد است، توجیه میشود. در رابطه فوق فرض بر این است که تولید بر مبنای رشد بهرهوری، با یک نسبت معینی در طول یکسال مالی رشد میکند، درصورتیکه رشد حجم نقدینگی متناسب با رشد تولید باشد، با فرض ثبات سرعت گردش پول در طول دوره مالی، سطح قیمتها نیز ثابت میماند اما چنانچه نقدینگی بیشتر از رشد تولید رشد داشته باشد، برای برقراری تساوی در معادله فوق میبایست این نابرابری از طریق رشد قیمتها رفع شود و در صورت کمتر بودن رشد نقدینگی از رشد تولید، با توجه به کمبود منابع مالی لازم تقاضا کاهش یافته و بدنبال آن برای جلوگیری از کاهش عرضه میبایست سطح قیمتها کاهش یابد تا تساوی برقرار باشد. بدیهی است که در چنین حالتی با افزایش معین سرعت گردش پول در اقتصاد میتوان بازهم بدون ایجاد تورم تولید را افزایش داد.
مدیریت نقدینگی
مدیریت نقدینگی یکی از بزرگترین چالشهایی است که سیستم بانکداری با آن روبرو است. دلیل اصلی این چالش این است که بیشتر منابع بانکها از محل سپردههای کوتاهمدت تأمین مالی میشود. علاوه بر این تسهیلات اعطایی بانکها صرف سرمایهگذاری در داراییهایی میشود که درجه نقدشوندگی نسبتاً پایینی دارند.
وظیفه اصلی بانک ایجاد توازن بین تعهدات کوتاهمدت مالی و سرمایهگذاریهای بلند مدت است. نگهداری مقادیر ناکافی نقدینگی بانک را با خطر عدم توانایی در ایفای تعهدات و در نتیجه ورشکستگی قرار میدهد. نگهداری مقادیر فراوان نقدینگی، نوع خاصی از تخصیص ناکارآمد منابع است که باعث کاهش نرخ سوددهی بانک به سپردههای مردم و در نتیجه از دست دادن بازار میشود.
مدیریت نقدینگی به معنی توانایی بانک برای ایفای تعهدات مالی خود در طول زمان است. مدیریت نقدینگی در سطوح مختلفی صورت میگیرد. اولین نوع مدیریت نقدینگی به صورت روزانه صورت پذیرفته و به صورت متناوب نقدینگی مورد نیاز در روزهای آتی پیشبینی میشود. دومین نوع مدیریت نقدینگی که مبتنی بر مدیریت جریان نقدینگی است، نقدینگی مورد نیاز را برای فواصل طولانیتر ششماهه تا دو ساله پیشبینی میکند. سومین نوع مدیریت نقدینگی به بررسی نقدینگی مورد نیاز بانک در شرایط بحرانی میپردازد.
نقدینگی چیست و چگونه افزایش پیدا میکند؟
احسان والیان
- اشتراکگذاری
در مفاهیم اقتصادی، نقدینگی تعریف خاصی دارد. برحسب این تعریف، به جمع پول و شبه پول، نقدینگی گفته میشود. اگر دقیقتر بخواهید بدانید، منظور از پول، مجموع اسکناس و سکههای فلزی در دست مردم به علاوه سپردههای دیداری و سپردههایی است که قابل چک کشیدن هستند.
واژه نقدینگی را بارها در موقعیتهای مختلف شنیدهایم. عدهای هم برای آنکه بگویند سطح سواد بالایی دارند به جای اینکه خیلی راحت بگویند؛ «پول ندارم!» میگویند؛ «شرمنده، الان نقدینگی کافی ندارم!». گرچه این جمله به اشتباه استفاده نشده است. پول نقدی که همراه ما هست و میتوانیم در لحظه خرج کنیم هم نقدینگی به حساب میآید. به طور کلی هر دارایی که بتوانیم در کمترین زمان ممکن به وجه نقد – البته بدون تغییر در ارزش اصلی آن – تبدیل کنیم به مفهوم نقدینگی (liquidity) نزدیکتر خواهد بود. پولی که در حال حاضر در دسترس شما هست و این قدرت را به شما میدهد تا بتوانید در آن واحد معامله دلخواهتان را انجام دهید، همان نقدینگی شما است. یک موضوع دیگر که مشابه نقدینگی نوشته میشود اما با آن تفاوت دارد، نقدشوندگی است. در بازارهای سرمایهگذاری، یکی از عواملی که امتیاز بزرگی به حساب میآید، میزان نقدشوندگی است. به عنوان مثال املاک و مستغلات با تمام پیشرفتی که در افزایش قیمت داشته است باز هم آن طوری که باید از ویژگی نقدشوندگی برخوردار نیست و در بستر نقدشوندگی جایگاه خاصی به دست نمیآورد. اما تاثیر و خلق نقدینگی در زندگی و اقتصاد دارای ابعاد قابل بحثی است که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
نقدینگی چیست؟
در مفاهیم اقتصادی، نقدینگی تعریف خاصی دارد. برحسب این تعریف، به جمع پول و شبه پول، نقدینگی گفته میشود. اگر دقیقتر بخواهید بدانید، منظور از پول، مجموع اسکناس و سکههای فلزی در دست مردم به علاوه سپردههای دیداری و سپردههایی است که قابل چک کشیدن هستند. از سوی دیگر، شبه پول به داراییهایی گفته میشود که مستقیما قابل نقد شدن نیستند اما میتوان آنها را به صورت نقد یا سپردههای قابل چک کشیدن درآورد و تبدیل کرد.
خلق نقدینگی
موضوعی که قبل از خلق نقدینگی باید در نظر گرفته شود این است که حجم نقدینگی باید با میزان تولید کالا و همچنین خدمات برابر باشد. زمانی که این برابری به بار بنشیند میتوان در مورد خلق نقدینگی صحبت کرد. افزایش نقدینگی در جامعه با استفاده از ضریب فزاینده پولی محاسبه میشود. از این منظر، هر چه بانکها بیش از میزان سپردهای که دارند اقدام به خلق پول کنند، نقدینگی را افزایش دادهاند. در بخش بعد به بررسی تاثیر نقدینگی در اقتصاد میپردازیم و به اهمیت ضابطهمندی چاپ پول و خلق نقدینگی اشاره میکنیم.
تاثیر نقدینگی در اقتصاد
میتوان قبل از هر توضیحی حدسهایی در مورد تاثیر نقدینگی در چرخه اقتصاد زد. یکی از دیدگاهها و حدسهای درست در این رابطه این است که هر چه مردم قدرت نقدینگی بالاتری داشته باشند به همان مقدار هم سرعت معاملات و میزان تقاضا در جامعه بیشتر میشود. این اتفاق در صورتی که بخش عرضه هم در یک کشور پویا و فعال باشد و به طور صحیحی انجام گیرد، مساله خاصی نیست. اما اگر بخش عرضه و تولید دچار مشکل باشد یا خلق نقدینگی به صورت بیضابطهای با استفاده از چاپ پول انجام شود، بیماریهایی برای اقتصاد در پی خواهد داشت. نقدینگی بیش از حد و غیرمنطقی میتواند عاملی برای تورم باشد. حبس نقدینگی نیز مساله مهم دیگری است که میتواند به دلیل چاپ بیقاعده پول رخ دهد. در این شرایط، پول افراد به جای آن که در جاهای مناسب مانند صندوقهای سرمایهگذاری یا بخش تولید سرمایهگذاری شود و موجب رونق اقتصاد و افزایش سطح رفاه عمومی شود، در برخی گزینهها مانند مسکن حبس میشود. این موضوع در بلندمدت برای اقتصاد مناسب نیست.
نقدینگی چیست و چگونه افزایش مییابد؟
مهر نوشت: حجم نقدینگی در سال گذشته در حالی بدلیل بیتدبیری رکورد ۵۰ سال اخیر را شکست که بدلایلی،عامل مهم تشدید تورم و کوچک شدن سفره مردم است و مدیریت آن باید دستور کار مهم دولت سیزدهم باشد.
یکی از مهمترین معیارهای اندازهگیری حجم یک اقتصاد برای سیاستگذاری اقتصادی، نقدینگی موجود در کشور است. این مفهوم که به معنای کل حجم اسکناسها و اعتبارات افراد در نزد بانکها میباشد، از گذشته تا کنون با رشد نامتعارف خود، شرایط نابسامانی برای راهبری قطار اقتصاد ایران بوجود آورد.
همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، رشد نقدینگی در هر سال، نسبت به سال قبل مشخص شدهاست.
پس از انقلاب جمهوری اسلامی در ایران، نقدینگی در اقتصاد بطور متوسط سالانه حدود ۲۵ درصد افزایش یافته و در سال ۱۳۹۹، رشد نقدینگی سقف تاریخی ۴۰ درصد خود را شکست. براساس آخرین آمارهای منتشرشده، حجم کل نقدینگی کشور در اواخر سال ۹۹ در حدود ۳۵۰۰ همت (هزار میلیارد تومان) برآورد شد که نسبت به دولتهای قبلی، یک رکورد بیسابقه به حساب میآید.
در ۸ سال دولت آقای روحانی عدد نقدینگی از ۴۶۰ هزار میلیارد تومان به ۳,۴۲۱ هزار میلیارد تومان در پایان سال ۱۳۹۹ افزایش یافت که بیشترین میزان افزایش نقدینگی در پنجاه سال اخیر یعنی از ۱۳۵۲ تاکنون است که البته در نمودار بالا امار نقدینگی از سال ۱۳۵۸ تاکنون نمایش داده شده است.
نزدیکترین رقیب به این آمار، رشد نقدینگی در زمان دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی بود که حجم آن از ۱.۵ همت به ۱۱.۶ همت در پایان سال ۷۵ رسید.
نقدینگی چیست و چگونه افزایش مییابد؟
نقدینگی در یک کشور، غالباً توسط بانکها خلق میشود و با نسبتی از پایه پولی انتشار مییابد. به عبارتی بانکها در ازای اعطای تسهیلات به مردم یا به شرکتها و نهادها، تعهداتی بوجود میآورند که برای تحقق آن، باید پول جدید خلق کنند. پول جدید اما نه به صورت اسکناس بلکه در قالب اعتبارات و تسهیلات مختلف به افراد واگذار میشود. و از آنجا که بانک مرکزی، تاکنون نظارت مؤثری بر بانکها نداشته، خلق پول در بانکها رشد شتابانی گرفته است.
علاوه بر این، براساس قانون رسمی کشور، بانک مرکزی یک نهاد مستقل نبوده و زیرنظر دولت فعالیت میکند. این مسئله موجب میشود تا بانک مرکزی به یک منبع تأمین مالی قدرتمند و امن برای مصارف دولتی تبدیل شود. این اتفاقات سبب تعریف نقدینگی چیست؟ شده تا حجم عظیمی از اعتبارات و مسکوکات در اقتصاد، به پروژههای غیربهینه تخصیص یابد و یا صرف پرداخت هزینههای معوقه دولت شود.
حجم نقدینگی به تنهایی معنای خاصی به همراه نمیآورد، مگر آنکه در کنار دیگر شاخصهای اقتصادی آن را بررسی کنیم. یکی از شاخصهایی که ارتباط مستقیم با این متغیر پولی اقتصاد دارد، نرخ تورم است.
به بیان دیگر، برخی اقتصاددانان تورم را یک پدیده پولی به حساب میآورند و افزایش آن را مسبب اختلال در سیاستهای پولی کشور میدانند.
به گفته بسیاری از کارشناسان اقتصادی ایران، مهمترین علت ایجاد تورم در چند دهه اخیر، کسری بودجه و افزایش نقدینگی برای جبرانهای جزئی آن است. همچنین افزایش ساختاری و روزافزون هزینههای دولت، نه تنها از میزان استقراض دولت از بانک مرکزی کم نکرده، بلکه مقدار آن همچنان در حال افزایش است.
بهمن نقدینگی چگونه مهار میشود؟
اما برای حل چالش نقدینگی در اقتصاد کشور چه اقداماتی میتوان انجام داد؟ میتوانیم از چند منظر موضوع نقدینگی را بررسی کنیم. رویکردی کنترلی نقدینگی، رویکرد هدایت آن و رویکرد کاهش نقدینگی که در این گزارش به اختصار هر کدام از این رویکردها را مورد بررسی اجمالی قرار خواهیم داد.
اولین رویکرد، نگاه هدایت کننده به نقدینگی کشور است. در این مسیر صرفنظر از افزایش حجم پول و اعتبارات در کشور، تمرکز سیاستگذار بر هدایت مسیر حرکت نقدینگی است.
لازم به توجه است که بدانیم، افزایش نقدینگی رخدادی منفی نیست. تنها زمانی اثرات مخرب از خود برجای میگذارد، که پشتوانه افزایش آن، تولید نباشد. یا به عبارت دیگر نقدینگی جدید، صرف سرمایهگذاری برای افزایش تولید و فعالیتهای مولد در اقتصاد نشود. در این حالت اعتبارات و مسکوکات به سمت فعالیتهای سفته بازانه هدایت خواهند شد و تورم به بار میآورند.
یکی از اقدامات مهم در راستای هدایت نقدینگی، سرمایهگذاری روی صنایع مختلف سودده و همچنین بهبود زیرساخت برای تولید کالاهای صادراتی میباشد.
در حال حاضر کشورهای همسایه ایران که بیش از ده کشور هستند، فرصت بسیار خوبی برای تجارت کالاها و خدمات مختلف به شمار میآیند. اکنون سهم صادرات ایران در بازار این کشورها حدود ۲ درصد بوده، در حالی که میتواند رقم بیشتری باشد.
رویکرد دوم به مسئله نقدینگی، پیمایش مسیر کنترل نقدینگی است. در این رویکرد، هدف اصلی سیاستگذاریها بر محور کنترل میزان نقدینگی موجود برای حفظ ثبات در سایر متغیرهای اقتصادی است.
مهمترین اقدام در راستای کنترل نقدینگی، جلوگیری از افزایش بیرویه اعتباردهی بانکها به نهادها و افراد است. ترازنامه بانکی که در سالهای اخیر افزایش بیرویه داشتهاست، یکی از نتایج افزایش اعتبارات بانکی به دلایل مختلف اعم از جلوگیری از ورشکستگی، بنگاهداری شرکتهای وابسته به بانک، شرکت بانک در فعالیتهای سفتهبازانه و… شناخته میشود.
اکنون براساس قانون جدیدی که در پاییز سال گذشته ابلاغ شد، یک میزان مشخص برای رشد داراییهای بانکها در نظر گرفته شده است که برای بانکهای تخصصی دولت میزان ۲.۵ درصد در هر ماه و برای سایر بانکها و مؤسسات اعتباری ۲ درصد در هر ماه مجاز اعلام شده است.
کنترل ترازنامه بانکی از وظایف مهم بانک مرکزی در سالهای آتی است که میتواند یکی زمینه کاهش نقدینگی را بوجود آورد و مسیر کاهش تورم و کسری بودجه را هموارتر سازد.
رویکرد سوم از جنس اقدامات برای کاهش نقدینگی در اقتصاد است.
در این میان سیاستهای انقباضی برای کاهش حجم نقدینگی پررنگ میشوند. انتشار اوراق بلندمدت با سررسیدهای طولانیتر و همچنین امکان افتتاح سپردههای سرمایهگذاری برای بانکها (سپردههای بیش از یک سال) از جمله سیاستهای انقباضی به منظور کاهش نقدینگی در کشور به شمار میآیند.
مطالبه مهم از نامزدهای انتخابات
البته این اقدامات به تنهایی کارکرد خاصی ندارند و تنها ریسک انفجار نقدینگی در سالهای آتی را به تعویق میاندازند. برای جلوگیری از وقوع این اتفاق باید نقدینگی جمعشده را صرف کمک به بهبود پیشرانهای اقتصاد کنیم تا بتوانیم ضررهای بزرگ شدن حجم اسمی اقتصاد را جبران کنیم.
بنابراین، مهمترین مطالبه از نامزدهای ریاست جمهوری در حوزه اقتصاد و به خصوص برای کنترل نقدینگی بویژه با توجه به نقشی که در کاهش تورم میتواند داشته باشد، مسئله برنامهریزی برای هزینهکردهای منطقی و بهینه، جلوگیری از اعطای بیرویه اعتبارات و نظارت مستقیم بر عملکرد بانکها و توجه ویژه به مسئله تولید و بهبود زیرساختهای آن برای حرکت قطار اقتصاد و به تبع آن، افزایش اشتغال است.
اگرچه نامزدهای انتخابات بصورت جسته و گریخته در تبلیغات خود بر لزوم کنترل رشد نقدینگی تاکید کردهاند اما هیچیک از آنها برنامه خود برای نیل به این هدف را تبیین نکردهاند. براین اساس انتظار میرود هریک از نامزدها که پیروز انتخابات پیش رو شد، یکی از اقدامات اولویت دار خود را برنامه ریزی برای حل این چالش مهم اقتصادی قرار دهد.
نقدینگی چیست؟
به گزارش ایبِنا، نقدینگی به صورت کلی به داراییهای نقدی شما اشاره میکند. اسکناسهایی که برای خرید مایحتاج، روزانه با خود حمل میکنیم نقدترین داراییهای ما هستند. هرچه بتوان سریعتر دارایی را بدون به وجود آوردن تغییر بسیاری در ارزش آن، به پول نقد تبدیل کرد، نقدینگی آن بیشتر است. برای مثال شما به راحتی میتوانید پولهای نگهداری شده در حساب سپرده خود را به اسکناس تبدیل کرده و خرج کنید، اما نمیتوانید واحد آپارتمانی خود را به همین سهولت به پول نقد تبدیل کنید. پیدا کردن خریدار برای واحد آپارتمانیتان زمانبر خواهد بود. همچنین ممکن است در نهایت نتوانید آن را به قیمت دلخواه بفروشید. بنابراین، نقدینگی حساب سپرده از املاک و مستغلات بیشتر است. به صورت کلی، در اقتصاد به جمع پول و شبه پول نقدینگی (Liquidity) میگویند.
پول چیست؟
پول در واقع هر دارایی است که با آن بتوان به آسانی کالاها و خدمات را خریداری کرد. در مکالمات روزمره، کلمه پول به معنی ثروت بکار میرود. ممکن است فردی از شما بپرسد که «ایلان ماسک» (Elon Musk) چقدر پول دارد و شما پاسخ میدهید در حدود ۱۰۵ هزار میلیون دلار. این عدد شامل ارزش سهام، اوراق بهادار، املاک و دیگر داراییهایی است که ماسک مالک آنهاست.
اما منظور ما در اینجا اصطلاح فنی پول است. پول همان وجه نقد و سایر داراییهایی است که نقد کردن آنها آسان است. مواردی که شما برای پرداخت از آنها استفاده میکنید نیز جزو پول محسوب میشوند مانند چک و کارتهای اعتباری. تعریف پول شامل «سپردههای دیداری» (Demand Deposits) و سایر سپردههای بانکی که قابل چک کشیدن باشند، نیز هست. در تعریف گستردهتر، پول ممکن است شامل چکهای مسافرتی و حسابهای پسانداز هم باشد.
شبه پول چیست؟
«شبه پول» (Near-money) به داراییهایی اشاره میکند که به صورت مستقیم به عنوان وسیله مبادله قابل استفاده و نقد نیستند، اما میتوان آنها را به پول نقد یا سپردههای بانکی چک کشیدنی تبدیل کرد. حسابهای پسانداز و حسابهای مدتدار هم بسته به تعریف در نظر گرفته شده و جامعیت آن ممکن است زیر مجموعه پول یا شبه پول طبقهبندی شوند. بستگی به تحلیلی که میخواهید انجام دهید ممکن است تعریف شما از پول و شبهپول متفاوت باشد.
خلق نقدینگی
خلق نقدینگی جزو فعالیتهای تعریف شده برای بانکها است. بیشتر پول موجود توسط بانکها به شکل سپرده خلق میشود. هر زمانی که بانکها وام میدهند در واقع در حال خلق پول هستند. پولی که بانک ایجاد میکند پول کاغذی نیست که نشان بانک مرکزی روی آن باشد. پول سپردهای الکترونیکی است که زمانی که مانده حساب خود را در خودپرداز چک میکنید، بر صفحه پدیدار میشود.
بانکها در فرایند حسابداری که هنگام ایجاد وام به وجود میآورند، پول خلق میکنند. این ارقام در واقع بدهی بانک به شماست. با استفاده از کارت بانکی یا خدمات اینترنتی بانکها میتوانید این پولها را همانند اسکناس خرج کنید. بانکهای تجاری با دادن وام به خلق پول میپردازند. برای مثال بانک به فردی وام میدهد تا مبلغ رهن خانهای را بپردازد. در این زمان، الزاماً بانک به اندازه آن مبلغ به فرد اسکناس تحویل نمیدهد، بلکه بر اعتبار حساب فرد میافزاید و در این زمان پول جدید خلق میشود.
بانک ها طی سالها با این روش میزان پول موجود در اقتصاد تعریف نقدینگی چیست؟ را به طرز پیشبینی نشدهای افزایش دادهاند. این امر موجب تورم و افزایش قیمتها شده است. البته روی دیگر از این قضیه این است که با ایجاد هر وام جدید، بدهی جدیدی نیز به وجود میآید.
دیدگاه شما