ضریب بتا چه می‌‌گوید؟


ضریب بتا چیست؟ شیوه محاسبه و کاربردها در بازار بورس را بشناسیم

ضریب بتا یکی از ابزارهای برنامه ریزی برای سرمایه گذاری در بازار بورس ایران. بورس ایران، ۱۱ میلیون دارنده کد بورس داشته که ۱۰ درصد از آن ها فعال هتستند. در آخرین عرضه اولیه سال ۹۸ که مربوط به سهم هجرت بود، ۶۶۰ هزار نفر شرکت کردند که رکوردی تاریخی محسوب می شود. شاخص کل تا سال ۱۴۰۰ هجری شمسی به سقف ۵۰۰ هزار واحد می رسد و این یعنی باید تا ۲ سال دیگه، شاهد چند برابر شدن کل سهام در بازار بورس باشیم و این نوید یک سود شیرین را به سهامداران صبور می دهد.

ضریب بتاβ ، یکی از روش‌های مهم در فرآیندهای تصمیم گیری در سرمایه گذاری سهامداران در بازار بورس است تا ریسک معاملات آن ها روی یک سهم/سبد/صندوق سرمایه‌گذاری مشترک در مقایسه با ریسک بازار، از طریق یک معیار، پیش بینی و ارزشیابی شود. ضریب بتا برای تشخیص سودآوری یک سهم، یک صنعت خاص و یک صندوق سرمایه گذاری مشترک به کار می رود و عدم دانستن آن، برای سهامدار خرد، مشکل ساز نیست.

ضریب بتاβ ، به ما کمک می کند تا میزان ریسک نماد یک شرکت بورسی یا فرابورسی و سبد سهام یا پرتفو یک صندوق سرمایه گذاری مشترک را با توجه به ریسک بازار، تخمین بزنیم. برای مشاهده ضریب بتای سهام و صندوق ها، باید به سایت مرکزی پردازش اطلاعات ایران مراجعه کنید. در این گفتار، به تعریف ضریب بتا، شیوه محاسبه و کارکردهای آن اشاره کردیم. اگر تجربه ای دارید در بخش کامنت با روزیاتو به اشتراک بگذارید.

ضریب بتا

کافی است برای محاسبه ضریب بتا صندوق های سرمایه گذاری، اطلاعات آن ها را از بخش صندوق ها در سایت مرکز پردازش اطلاعات مالی شرکت مدیریت فناوری بورس تهران، استخراج کنید

با ما همراه باشید.

ضریب بتا چیست؟

هر چیزی برای بررسی و ارزشیابی و احراز صلاحیت،‌ نیاز به یک معیار با چارچوب مشخصی دارد تا آن چیز را با آن میعار، سنجیده و ارزیابی کنیم. ضریب بتا (BETA COEFFICIENT)، نقش همان معیار را دارد که توسط آن، عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بازار سرمایه، مورد بررسی قرار می گیرد. این ضریب، یک معیار آماری است و به سرمایه گذاران نشان می دهد که رابطه بین مقایسه بازده سهام مورد نظر آن ها با شاخص بازار، چگونه است.

میزان ریسک سیستماتیک سبد سهام را نسبت به ریسک پرتفو بازار توسط ضریب بتا محاسبه می شود. این ضریب، میزان نوسان قیمت سهم را در مقایسه با وضعیت کلی بازار سرمایه نشان داده و از یک فرمول ریاضی تبعیت می کند که به شرح زیر است. ضریب بتای بازار را همیشه عدد ۱ در نظر می گیرند.

بازه زمانی در محاسبه ضریب بتا سهم، یک صنعت و یک سبد و یک صندوق سرمایه گذاری، اهمیت دارد. پس، بازدهی بازار و بازدهی دارایی باید دیده شود. هر چقدر، ضریب بتای یک سهم، بیش تر باشد، قدرت بیش تری پیدا می کند و زمانی که قیمت ها در بورس کاهش می یابد، معمولا سهامی که بتای بالای ۱ دارد، با رشد بازار،‌ بیش تر حرکت می کنند و سود شما بیشتر می شود.

پس در محاسبه ضریب بتا، شما باید، بازدهی روزانه سهم و شاخص را در اختیار داشته باشید.

ضریب بتا چه چیزی را نشان می دهد؟

تفسیر ضریب بتا برای سبد گردان ها،‌ اهمیت دارد. به موارد زیر در گزارش های بورسی توجه کنید:

  • اگر ضریب بتا یک سهم، ۱ باشد، مبین این واقعیت است که تغییرات قیمت این سهام، مطابق با نوسانات بازار همراه بوده و اگر وضعیت شاخص کل، مثبت باشد، احتمالا وضعیت این سهم نیز صعودی و مثبت است.
  • اگر بتای این سهم، از یک بزرگ تر باشد، در نتیجه، افزایش قیمت سهم یا کاهش قیمت سهم، از تغییرات بازار، بیشتر خواهد بود. به این سهام، تهاجمی گفته می شود و معمولا ریسک بالاتری به نسبت دیگر سهام بازار دارند.
  • اگر بتای سهمی، زیر یک باشد اما از صفر بزرگ تر باشد، تغییرات قیمت سهم، از تغییرات روند کلی بازار،‌ کم تر است. این سهام که ضریب بتا بین صفر و یک دارند را سهام تدافعی می نامند.
  • اگر ضریب بتا سهمی،‌ برابر صفر باشد، در واقع هیچ گونه رابطه ای بین تغییرات قیمتی سهم و نوسانات بازار وجود ندارد.
  • اگر ضریب بتا سهمی، زیر صفر باشد یا منفی باشد، به این معنی است که حرکت نوسانات قیمت سهم، خلاف جهت روند کلی بازار بوه است.

اگر سهمی ، ‌ضریب بتا بزرگی داشته باشد، پتانسیل بیش تر برای بازدهی داشته اما احتمالا از ریسک سیستماتیک بیش تری نیز برخوردار است.

اگر قیمت ها در بورس افت کند، سهمی که ضریب بتا بالایی دارد، گزینه خوبی برای معامله است. چرا؟ به خاطر این که با کاهش ریسک سیتماتیک، قیمت سهم با شتاب بیش تری، افزایش خواهد یافت.

آیا ضریب بتا فقط برای یک سهم است؟

خیر. ضریب بتا یک صنعت خاص در بورس را نیز می توان با ضریب بتا محاسبه کرد و میزان بازدهی سرمایه گذاری را تخمین زد.

اگر بتا سهمی برابر با ۱.۵ باشد، یعنی پنجاه درصد بیش از متوسط بازار، قابلیت توسعه داشته و اگر بتای سهمی، هشتاد و پنج صدم باشد، یعنی این سهم (۱۰۰-۸۵)، ۱۵ درصد کم تر از متوسط بازار سرمایه، قابلیت توسعه دارد.

حال اگر ضریب بتا یک صنعت، ۱/۱ باشد، اگر شاخص کل بورس در یک مقطع زمانی، رشد کند، شاخص صنعت مورد نظر نیز ۱۰ درصد می تواند بیش تر رشد کند.

اگر بتا سهمی برابر با ۲ باشد و بازار ۱۰ درصد رشد کند، سرمایه گذارانی که ریسک پذیری پایین دارند، باید بر روی سهامی سرمایه گذاری کنند که بتای پایین دارند و بالعکس.

چگونه ضریب بتا یک صندوق سرمایه گذاری محاسبه شود؟

برای محاسبه ضریب بتای سک سبد از دارایی سهام یا صندوق سرمایه گذاری مشترک، باید بتای هر یک از سهامی که در پرتفو وجود دارد به تفکیک محاسبه شده و میانگین موزون گرفته شود و ضریب بتا آن، محاسبه شود. میانگین موزن، معادل بتای آن صندوق یا پرتفو از دارایی ها محسوب خواهد شد.

با این ضریب، می توان تشخیص داد که آیا،‌ تغییرات بازار بر روی سهام یک شرکت یا سبدی از سهام شرکت های مختلف، تاثیر مثبت یا منفی داشته است یا خیر. پس ضریب بتا چه می‌‌گوید؟ اگر، ضریب بتا صندوق سرمایه گذاری مشترک، از یک کوچک تر باشد، در زمان کاهش ارزش بازار، ارزش دارایی های آن، کم تر از بازار کاهش یافته و ریسک سبد، در مقابل ریسک بازار، پایین تر خواهد بود.

محاسبه ضریب بتا سهم و صندوق های سرمایه گذاری، نیاز به دانش آماری و تحلیل ریاضی دارد که از حوصله این بحث خارج است. عزیزانی که نیاز به اطلاعات بیش تر دارند، می‌توانند از فایل های PDF آموزشی یا ویدیوهای انگلیسی زبان آموزشی در یوتیوب استفاده کنند. بخش اموزش تالار مجازی سازمان بورس ایران، برای یادگیری عملی این مفاهیم، توصیه می شود.

پرکاربردترین اصطلاحات و مفاهیم بورس

فاینوترند

اگر شما قصد سرمایه گذاری در بازار بورس و اوراق بهادار را داشته باشید لازم است از اصطلاحات و مفاهیم پرکاربردی که در بازار بورس مورد استفاده قرار می‌گیرد آگاه باشید. در این مقاله با تعدادی از مفاهیم پرکاربرد بورس آشنا خواهیم شد.

1. بازار بورس :

بازاری است که انواع مختلفی دارد و علاوه بر خریدوفروش سهام شرکت‌ها مواردی از جمله کالا، اوراق بدهی، سکه و… نیز در آن معامله می‌گردد.

2. کارگزاری :

شرکتی که به عنوان یک واسطه بین خریدار و فروشنده است و معامله را انجام می‌دهد.

3. کد معاملاتی:

کدی که به هر شخص اختصاص می‌یابد تا با استفاده از آن در بازار به خریدوفروش و معامله بپردازد.

4. شخص حقیقی:

شخصی که با نام خود، در بازار معاملات فعالیت و انجام معامله می‌پردازد.

5. شخص حقوقی:

شخصی که به نمایندگی از نهاد یا شرکتی در بازار معاملات به فعالیت و انجام معامله می‌پردازد.

6. عرضه اولیه:

وقتی سهام یک شرکت برای اولین بار به صورت عمومی در بورس و در بین مردم عرضه می‌گردد می‌گوییم عرضه اولیه صورت گرفته‌است. سهام پیش از عرضه شدن اطلاع‌رسانی می‌شود و افراد متقاضی خرید سهام، سفارش خرید خود را ثبت نموده و پس از پایان زمان ثبت سفارش تعداد سهام عرضه شده به طور مساوی در بین تقاضاکنندگان تقسیم می‌شود. البته این امکان وجود دارد که شما تعداد کمتری از برگ سهام عرضه شده را در سفارش خود ثبت نموده و خریداری کنید.

عرضه اولیه معمولاً با هدف گسترش سرمایه یا تبدیل شدن شرکت خصوصی به سهامی عام انجام می‌گیرد.

7.سال مالی:

برابر یک سال کامل است که ابتدای آن مقارن با شروع فعالیت مالی شرکت و انتهای آن نیز پایان فعالیت مالی شرکت در یک سال محسوب می‌شود.

8. مجمع سالیانه:

هر شرکت موظف است حداکثر تا چهار ماه بعد از پایان سال مالی، مجمعی را با اطلاع‌رسانی و دعوت از سهامداران تشکیل دهد تا هیئت مدیره گزارشی در خصوص تمامی موارد و اقدامات یک سال اخیر به سهامداران شرکت داده و در مورد سود تقسیمی شرکت تصمیم‌گیری نمایند.

9.مجمع فوق العاده:

تشکیل این مجمع زمان خاصی ندارد و معمولاً در مواقع ضروری و برای تغییرات در اساسنامه شرکت، افزایش سرمایه و انحلال شرکت تشکیل می‌گردد.

10.افزایش سرمایه:

شرکت برای تامین مالی خود از منابع مالی موجود یا منابع جدید از محل تجدید ارزیابی دارایی‌ها، آورده نقدی، سود انباشته و یا روش صرف سهام افزایش سرمایه می‌دهد.

11. تحلیل بنیادی:

تحلیل بنیادی با هدف بررسی و شناخت کامل از وضعیت اقتصادی کشور و صنعت مورد نظر، شرکت مد نظر و فعالیت‌های مالی و مدیریتی شرکت صورت می‌گیرد و در نهایت منجر به محاسبه ارزش ذاتی هر سهم شرکت خواهد شد.

12. ارزش ذاتی:

ارزش ذاتی همان ارزش واقعی سهام شرکت است که بر اساس صورت‌های مالی، میزان سودآوری فعلی، پتانسیل سودآوری آتی و… تعیین می‌گردد.

فرق بین ارزش ذاتی و قیمت بازار سهم:

ارزش ذاتی توسط تحلیل‌گران بنیادی با بررسی وضعیت فعلی اقتصاد، صنعت، فعالیت‌ها، صورت‌های مالی و سودآوری آتی شرکت تعیین می‌شود اما قیمت بازار سهم قیمتی است که در حال حاضر، سهام شرکت با آن قیمت خرید و فروش می‌گردد و می‌تواند متاثر از عوامل محیطی بسیاری باشد. پس ممکن است قیمت بازار یک سهم از ارزش ذاتی آن بالاتر یا پایین‌تر باشد که همین موضوع ارزندگی سهم را تعیین می‌کند.

13.تحلیل تکنیکال:

در تحلیل تکنیکال تحلیل‌گران با مطالعه رفتار نمودار قیمت و حجم معاملات در گذشته و استفاده از اندیکاتورها و اسیلاتورها، سعی می‌کنند الگوهایی بیابند که حرکت آینده قیمت سهم را نشان دهد. آن‌ها بر این اعتقادند که همه چیز در قیمت‌ها لحاظ شده و با بررسی قیمت‌ها و پیدا کردن روند حرکتی آن‌ها در گذشته می‌توان آینده سند را پیش‌بینی نمود.

14.نماد:

برای سهولت در نامگذاری شرکت‌ها و شناسایی آن‌ها از نامی اختصاری و مختص به هر شرکت استفاده می‌کنیم که نماد آن شرکت نامیده می‌شود. به عنوان مثال نماد تمامی شرکت‌های پالایشی با حرف (ش) آغاز می‌شود؛ مانند شتران، شبندر، شسپا، شپنا، شبریز و…

15.سهام شناور:

آن بخش از سهام شرکت که صاحبان آن به اصطلاح سهامدار راهبردی نیستند و قصد ندارند آن سهام را برای مدت طولانی نگه دارند و در آینده نزدیک آماده فروش آن هستند، سهام شناور نامیده می‌شود.

16.آخرین قیمت:

آخرین قیمت معامله شده سهم یک نماد در یک روز معاملاتی.

17.قیمت پایانی:

میانگین وزنی قیمت‌های معامله شده سهم یک نماد در یک روز معاملاتی که مبنای دامنه نوسان قیمت سهم در روز بعدی است.

18.دامنه نوسان:

بیشترین و کمترین قیمتی که یک سهم می‌تواند در طول روز به آن برسد و در این بازه افزایش و کاهش داشته باشد.

19.تعداد معاملات:

تعداد خرید و فروش یک نماد یا کل بازار، فارغ از تعداد برگ سهم‌هایی که معامله می‌شود.

20.حجم معاملات:

تعداد سهامی که در هر نماد در یک روز معاملاتی معامله می‌گردد، حجم معاملات یک نماد و تعداد سهامی که در تمامی نمادهای بازار در یک روز معاملاتی معامله می‌گردد، حجم معاملاتی کل بازار نامیده می‌شود.

21.میانگین حجم ماه:

در یک ماه گذشته، چه تعداد از سهام یک شرکت در هر روز معامله شده‌است.

22.حجم مبنا:

حداقل تعداد سهامی از شرکت که باید در یک روز معاملاتی معامله شود تا سهم اجازه نوسان در بازه مجاز خود را پیدا کند. در صورتی که حجم معاملات انجام شده یک سهم در یک روز کمتر از حجم مبنا باشد دامنه نوسان سهم نیز کاهش خواهد یافت.

23.صف خرید:

در هر معامله باید یک خریدار و یک فروشنده وجود داشته باشد تا معامله انجام شود.

صف خرید زمانی اتفاق می‌افتد که برای معامله یک سهم، خریدار وجود داشته باشد ولی شخصی مایل به فروش سهم خود نباشد یا تعداد فروشندگان بسیار کم باشد.

24.صف فروش:

این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که فروشندگان مایل به فروش سهم خود باشند ولی خریداری مایل به خرید سهم نباشد یا تعداد خریداران بسیار کم باشد.

25.حد سود:

قیمت هدفی که معامله‌گر برای خود مشخص می‌کند تا با افزایش قیمت سهم و رسیدن آن به این عدد که همان حد سود است، سهام خود را بفروشد.

26.حد ضرر:

عددی که معامله‌گر برای خود مشخص می‌کند تا با کاهش قیمت سهم و رسیدن آن به این عدد سهام خود را بفروشد.

27.پرتفوی:

به سبدی از سهام خریداری شده توسط سرمایه‌گذار گفته می‌شود که هدف از جمع‌آوری این سبد، کاهش ریسک و زیان به حداقل و افزایش سود حاصل به حداکثر مقدار ممکن است.

28.سبدگردانی:

این که شما به عنوان یک سرمایه‌گذار بتوانید به طور اصولی سبدی از سهام شرکت‌های مختلف را خریداری نموده و تشکیل دهید تا در هر شرایطی از بازار، کمترین زیان و بیشترین سود را عاید خود نمایید؛ یک مهارت است که به آن سبدگردانی گفته ضریب بتا چه می‌‌گوید؟ می‌شود و توسط یک فرد یا تیم حرفه‌ای و متخصص که سبدگردان نامیده می‌شوند انجام می‌گیرد.

سبدگردان مشخص می‌کند در چه زمانی چه سهمی باید خریداری یا فروخته شود.

29.بازار گاوی:

بازاری که در آن تقاضای زیادی وجود دارد اما عرضه انجام نمی‌شود یا به ندرت انجام می‌گردد.

در این بازار سرمایه‌گذاران امید دارند در آینده، بازار سرمایه رشد نماید. بنابراین بر مبنای همین تفکر، سهام جدید خریداری می‌کنند و از طرفی سهامداران نیز تمایلی برای فروش سهام خود ندارد.

30.بازار خرسی:

بازاری که در آن سرمایه‌گذاران امیدی به رشد سهم نداشته و بر مبنای همین تفکر علاقه‌ای به خرید سهام جدید ندارند لذا قیمت سهام کاهش می‌یابد.

البته باید توجه داشت که اصلاح قیمت‌ها با بازار خرسی اشتباه گرفته نشود. اصلاح قیمتی معمولاً در یک بازه کوتاه‌تر از دو ماه انجام می‌شود.

31. اوراق بدهی:

نوعی اوراق بهادار است که شرکت‌ها منتشر می‌نمایند و خریداران اوراق، با خرید اوراق بدهی، به نوعی به شرکت مدنظر وام می‌دهند. این خریداران مالک شرکت نیستند ولی شرکت موظف است، ساللانه سودی را به آن‌ها پرداخت نموده و در موعد مقرر نیز اصل پول سرمایه‌گذاران را به آن‌ها بپردازد.

32.سود هر سهم:

سود خالص شرکت به ازای هر سهم را در پایان سال مالی، سود هر سهم می‌نامند و آن را با EPS نمایش می‌دهند که با کسر مالیات از سود خالص شرکت و تقسیم عدد به دست آمده و تعداد سهام شرکت به دست می‌آید.

33.سود تقسیمی هر سهم:

بخشی از سود هر سهم که توسط مجمع به تصویب می‌رسد تا در بین سهامداران شرکت تقسیم گردد.

P/E .34 :

نسبت قیمت هر سهم به سود هر سهم است و دوره بازگشت سرمایه را نشان می‌دهد.

35. شاخص کل:

شاخص کل که به عنوان شاخص بازدهی و شاخص قیمت و بازده نقدی نیز شناخته می‌شود، از پرکاربردترین شاخص‌های بازار سرمایه است و نشان‌دهنده وضعیت کلی بازار و سطح عمومی قیمت سهام شرکت‌های پذیرفته شده در بورس است و هر سهم به اندازه بزرگی و کوچکی خود می‌تواند بر شاخص کل اثرگذار باشد. پس می‌توان گفت که شاخص کل به نوعی میانگین وزنی سهام پذیرفته شده در بازار بورس است و همه سهم‌ها به یک اندازه در رشد یا ریزش شاخص کل دخیل نیستند بلکه هر سهم به اندازه بزرگی خود می‌تواند بر آن اثرگذار باشد.

36. شاخص هم وزن:

شاخص هم وزن نیز نشان‌دهنده وضعیت بازار است با این تفاوت که در محاسبه آن تمام سهم‌ها دارای یک وزن هستند و تاثیر یکسانی بر شاخص هم وزن دارند. تاثیراتی که یک سهم بزرگ روی شاخص می‌گذارد با تأثیراتی که یک سهم کوچک می‌تواند روی شاخص داشته باشد یکسان است.

37. صندوق سرمایه گذاری:

در کشورهای پیشرفته، افرادی که در خصوص بازار سرمایه علم و تجربه کافی ندارند به جای ورود مستقیم بازار سرمایه، سرمایه خود را به صندوق‌های سرمایه‌گذاری واگذار نموده و سهام این صندوق‌ها را خریداری می‌کنند. با این کار بدون صرف وقت و انرژی برای تحلیل و تصمیم‌گیری در خصوص بازار و خریدوفروش سهام شرکت‌ها، با استفاده از توان و مدیریت حرفه‌ای تیم‌های متخصص صندوق‌های سرمایه‌گذاری، سود کسب می‌نمایند. این صندوق‌ها پرتفویی از سهام مختلف بازار سرمایه را به نحوی خریداری می‌نمایند که بیشترین سود نصیب صندوق و سهامداران شود.

سهام این صندوق‌ها نیز در بازار سرمایه قابل معامله است.

38.ضریب بتا:

ضریب بتای یک سرمایه‌گذاری، ریسکی است که سرمایه‌گذار با خرید آن سهم نسبت به بازار می‌پذیرد.

اگر ضریب بتای سهمی عددی کمتر از یک باشد نشان می‌دهد آن سرمایه‌گذاری نسبت به بازار ریسک و نوسان کمتری دارد ولی اگر ضریب بتای سهمی بیشتر از یک باشد نشاندهنده این است که آن سرمایه‌گذاری نسبت به بازار ریسک و نوسان بیشتری دارد.

39. ارزش خالص دارایی:

این اصطلاح که معمولاً درباره شرکت‌ها و صندوق‌های سرمایه‌گذاری به کار می‌رود، به معنای ارزش واقعی و به‌روز تمام دارایی‌های یک شرکت منهای ارزش به روز تمام بدهی‌های آن است.

40. دارایی تحت مدیریت:

دارایی تحت مدیریت در واقع ارزش بازار تمام دارایی‌هایی است که یک شرکت یا صندوق سرمایه‌گذاری، از طرف سهامدارانش بر آن مدیریت دارد. این فاکتور برای صندوق‌های سرمایه‌گذاری حائز اهمیت است و میزان موفقیت آن صندوق را نشان می‌دهد.

شرکت‌هایی که مدیریت بر سرمایه‌ی سرمایه‌گذاران را انجام می‌دهند، معمولاً برای انجام این موارد کارمزد تعیین می‌نمایند و این کارمزد بر مبنای دارایی‌های تحت مدیریت تعیین می‌شود.

41. آرتبیراژ:

آرتبیراژ در واقع کسب سود از اختلاف قیمتی یک کالا بین دو یا چند بازار مختلف است. به عنوان مثال، تفاوت قیمت فلزی مانند مس در بورس چین و بورس انگلیس می‌تواند موجب شود که معامله‌گران این دو بازار از این اختلاف قیمتی، سود کسب کند.

از مزایای آرتبیراژ این است که در صورت رشد بی‌دلیل قیمت یک کالا در یک بازار، آرتبیراژگران وارد می‌شوند و با خرید کالای مورد نظر از بازار دیگر، از رشد غیرمنصفانه کالا در این بازار جلوگیری می نمایند

42. بازار خارج از بورس:

بازاری بدون مکان فیزیکی است که معاملات در آن از طریق شبکه کامپیوتری، ایمیل و تلفن انجام می‌گیرد، محصولات مورد معامله استاندارد خاصی ندارند، طبق قراردادی توافقی بین دو نفر و بر اساس مذاکره قیمت‌گذاری و فروخته می‌شوند و لزوماً معامله قیمت نیز منتشر نخواهد شد.

آشنایی مدل CAPM یا مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای

مدل capm چیست

مدل capm چيست ؟ مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یا به‌اختصار مدل CAPM برای اولین بار در سال ۱۹۵۲ توسط هری مارکویتز توسعه پیدا کرد و یک دهه بعد توسط افراد دیگری ازجمله ویلیام شارپ بهبود داده شد. بعدها فیشر بلک نسخه جدیدی از CAPM را توسعه داد که Black CAPM یا Zero-beta CAPM نام گرفت.

CAPM مخفف Capital Asset Pricing ضریب بتا چه می‌‌گوید؟ Model به معنای مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای است.

این مدل رابطه بین ریسک و بازده مورد انتظار را توصیف می‌کند و به‌عنوان مدلی برای قیمت‌گذاری اوراق بهادار پرمخاطره به شمار می‌رود.

رابطه خطی بین بازده مورد نیاز در یک سرمایه گذاری (چه در بازار اوراق بهادار و یا در عملیات تجاری) و ریسک سیستماتیک مربوط به آن توسط فرمول CAPM تبیین می گردد،

در ارزﺷﻴﺎبی ﺑﺮای ﺑﺮآورد ﻫﺰﻳﻨﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺳﻬﺎم ﺑﻴﺸﺘﺮ از ﻣﺪل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای اﺳﺘﻔﺎده می‌شود. دلیل استفاده از این رابطه طلب بازده بالاتر سهام‌داران نسبت به بازده بازار به دلیل تحمل ریسک‌های مختص شرکت علاوه بر ریسک‌ سیستماتیک بازار است.

به تفاوت بازده مورد انتظار و بازده واقعی به دست آمده، ریسک می گویند.

رابطه میان ریسک و بازده رابطه ای مستقیم است.هر چه بازده مورد انتظار شما بالاتر باشد، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید. به همین دلیل لازم است در ابتدای تصمیم گیری مالی خود، درجه ریسک پذیری خود را تعیین کنید تا تعادل مناسبی میان ریسک و بازده ایجاد شود با الگو هارمونیک آشنا شوید.

ریسکی که مربوط به کل بازار است، ریسک سیستماتیک نامیده می‌شود. این نوع ریسک که به «ریسک غیرقابل‌حذف» یا «ریسک بازار» نیز شناخته شده، بر کل بازار و نه فقط سهام یک شرکت یا صنعت خاص تأثیر می‌گذارد. این نوع ریسک هم غیرقابل‌پیش‌بینی بوده و هم اجتناب کامل از آن امکان‌پذیر نیست.

ریسک سیستماتیک در بازار سهام از طریق متنوع‌سازی حذف نمی‌شود، بلکه تنها راه کاهش آن از طریق به‌کارگیری استراتژی‌های پوشش ریسک یا با استفاده از استراتژی تخصیص دارایی است

سرمایه گذاران تنها نیاز به بازگشت ریسک سیستماتیک برای اوراق بهادار خود هستند، چرا که خطرات غیر سیستماتیک را می توان حذف و یا نادیده گرفت. در پرتفویی که به‌خوبی تنوع‌بخشی شده باشد، ریسک غیرسیستماتیک ناچیز است و به همین دلیل می‌توان از آن صرف نظر کرد.

مدل capm

capm چیست ؟ مدل CAPM می‌گوید که نرخ بازده مورد انتظار یک ورقه بهادار یا پرتفوی از مجموع نرخ بازده بدون ریسک در بازار و پاداش ریسک حاصل از سرمایه گذاری به دست می‌آید. اگر بازده مورد انتظار محاسبه‌شده با بازده موردنیاز سرمایه گذار مطابقت نداشته یا بیشتر از آن نباشد، سرمایه گذاری انجام نخواهد گرفت.

ایده کلی CAPM بیان می‌کند که سرمایه‌گذاران به دو نوع جبران نیاز دارند: ارزش زمانی پول و ریسک.

نرخ بدون ریسک نشان داده‌شده در فرمول بیانگر ارزش زمانی پول و جبران سرمایه‌گذاران برای قرار دادن پول در هر سرمایه‌گذاری در طول زمان است. نرخ بدون ریسک معمولاً بازده اوراق بدهی دولتی است.

نیم دیگر فرمول CAPM نشان‌دهنده ریسک و محاسبه مقدار جبرانی که سرمایه‌گذار باید برای ریسک اضافه انجام دهد. شما می‌توانید این محاسبات را با ضریب بتا انجام دهید که بازده دارایی را با بازده بازار در طول زمان مقایسه می‌کند.

مدل قیمت گذاری capm چیست ؟ این مدل نشانگر یک تئوری ساده است که نتیجه ساده ای را نیز در پی دارد. این مدل می گوید تنها دلیلی که یک سرمایه گذار بازدهی بالاتر از میانگین بازار از طریق سرمایه گذاری در یک سهام به دست می آورد این است که ریسک بیشتری را متحمل شود و یا سهامی را انتخاب کند که ریسک آن بیشتر از ریسک کل بازار است .

این مدل بیان گر آن است که بازده مورد انتظار برای یک دارایی، به عوامل زیر وابسته می باشد:

  • عامل اول، ارزش زمانی پول در شرایط بدون ریسک: این عامل بر اساس نرخ بازده بدون ریسک محاسبه می گردد و پاداش آن صرفا بر اساس گذر زمان دریافت می شود و هیچ ریسکی ندارد.
  • عامل دوم، پاداش پذیرش ریسک سیستماتیک: این عامل با توجه به صرف ریسک بازار (مازاد بازده بازار)، بررسی می گردد که بازار برای پذیرش یک واحد از ریسک سیستماتیک، علاوه بر پاداش به تعویق انداختن مصرف پول به سرمایه گذار می دهد.
  • عامل سوم، مقدار ریسک سیستماتیک: این عامل بر اساس متغیر بتا مورد بررسی قرار می گیرد که در آن مقداری از ریسک سیستماتیک یک دارایی خاص نسبت به ریسک سیستماتیک پرتفوی بازار می باشد. نهادهای مالی بورس را میشناسید ؟

مفروضات CAPM :

  1. سرمایه گذاران تصمیمات خود را بر اساس بازده مورد انتظار در ریسک های بازده انجام می دهند .
  2. سرمایه گذاران افرادی منطقی و ریسک گریز هستند .
  3. سرمایه گذاران همگی برای یک دوره زمانی یکسان سرمایه گذاری می کنند .
  4. سرمایه گذاران در مورد بازده مورد انتظار و ریسک همه دارائیها ، دارای انتظاات یکسانی هستند .
  5. یک دارایی بدون ریسک وجود دارد و سرمایه گذاران می توانند با نرخ بدون ریسک ، هر مبلغی را که بخواهند وام بگیرند یا قرض بدهند .
  6. بازارهای سرمایه کاملا رقابتی است و اختلاف نظری بین سرمایه گذاران وجود ندارد .
  7. اندازه پروژه در مقایسه با اندازه شرکت سرمایه گذار، کوچک باشد.
  8. فعالیت های تجاری پروژه سرمایه گذاری، مشابه فعالیت های جاری شرکت سرمایه گذار است.
  9. ساختار تامین مالی پروژه، مشابه با ساختار جاری تامین مالی شرکت سرمایه گذار است.
  10. به علت ایجاد یک پروژه جدید، نرخ بازده مورد انتظار تامین کنندگان مالی شرکت تغییر نکند.

نمودار مدل CAPM به خط SML یا خط بازار اوراق بهادار شهرت دارد و به شکل زیر است:

فرمول capm

خط SML بیانگر رابطه ریسک سیستماتیک (β) و بازده مورد انتظار یک سهم (Ri) بوده و بیان می‌کند این دو ربطه ای مثبت با یکدیگر دارند. بطوریکه هرچه ریسک سیستماتیک سهم افزایش یابد، نرخ بازده مورد انتظار نیز افزایش می‌یابد.

مدل capm چيست

اگر ریسک تجاری پروژه سرمایه گذاری با ریسک تجاری شرکت سرمایه گذار، متفاوت باشد، مدل کپم می تواند جهت محاسبه نرخ تنزیل آن پروژه خاص مورد استفاده قرار گیرد.

هدف فرمول CAPM این است که دارایی‌ها را بر اساس ریسک‌شان قیمت‌گذاری کند. با استفاده از CAPM بررسی می‌کنیم که آیا سودی که در نهایت دریافت می‌کنیم با توجه به خطری که پذیرفته‌ایم و با در نظر گرفتن فاکتور زمان، ارزش سرمایه‌گذاری را دارد یا خیر.

مدل قیمت گذاری capm

Ra : بازده مورد انتظار سهم a

Rf: نرخ بازده بدون ریسک

Ba: ضریب بتای سهم a

Rm: بازده مورد انتظار کل بازار

در مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای، سود مورد انتظار سهام یا پرتفوی، برابر با نرخ بهره بدون ریسک به‌ اضافه پاداش ریسک‌پذیری است.

توجه داشته باشید که (Rm-Rf) همان صرف ریسک بازار می باشد. صرف ریسک، پاداش مازاد نسبت به بازده بدون ریسک را نشان می دهد.

ﺑﺮای ﺑﺮآورد نرخ بازده مورد انتظار سهام یا همان Re در روش قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای ﻧﻴﺎز ﺑﻪ داده‌هایی ﭼﻮن ﺑﺎزده ﺑﺪون رﻳﺴﻚ (Rf)، ﺑﺎزده ﺳﺒﺪ ﺑﺎزار (RM) و ﺑﺘﺎی سرمایه‌گذاری (β) دارﻳﻢ. ﻫﺮ یک از اﻳﻦ داده‌ها براساس ﺷﺮاﻳﻂ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن سرمایه‌گذاری ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺗﻐﻴﻴﺮ کند. روش ﺑﺮآورد ﻫﺮ ﻳیک از این ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﺴﻴﺎر ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ.

نرخ اوراق قرضه کوتاه مدت دولتی که بعنوان یک نرخ بازده بدون ریسک از آن استفاده می شود ثابت نیست و بطور منظم با شرایط اقتصادی تغییر می کند. بدین منظور می توان از میانگین نرخ اواق قرضه کوتاه مدت استفاده کرد تا نوسانات نسبت به نرخ محاسباتی ملایم تر شود.

مقدار پولی که یک فرد انتظار دارد تا از سرمایه گذاری های خود دریافت کند بازده مورد انتظار گفته می‌شود. به طور مثال، اگر یک نفر در سهامی که ۵۰% شانس تولید سود ۱۰ درصدی و ۵۰% شانس تولید زیان ۵ درصدی دارد سرمایه گذاری کند، بازده مـورد انتظار او ۲٫۵% خواهد بود (۰٫۰۵- * ۰٫۵ + ۰٫۱ * ۰٫۵)؛ اما لازم به ذکر است که بازده مورد انتظار معمولاً بر اساس اطلاعات مربوط به گذشته بنا شده و تضمینی برای تحقق آن وجود ندارد.

چگونه بازده مورد انتظار را به دست بیاوریم، به عوامل گوناگونی بستگی دارد.

  • یکی از کارهایی که باید انجام دهیم، بررسی و تحلیل اطلاعات و ارقام سنوات قبل سرمایه گذاری مورد نظر ما می باشد. با بررسی و تحلیل اطلاعات گذشته می توان دید خوبی نسبت به آن سرمایه گذاری به دست آورد. می توان روند آن را تحلیل کرد و در نتیجه از اطلاعات گذشته جهت برآورد آینده آن سرمایه گذاری کمک می گیریم.
  • روش دیگری که می توان استفاده کرد، تحلیل وضعیت آتی آن سرمایه گذاری می باشد. با توجه به متغیرهای اقتصادی و سیاسی و تصمیماتی که در سطح کلان در آن حوزه گرفته می شود، می توان به پیش بینی هایی در آن حوزه دست یافت.

ﻧﺮخ ﺑﺎزده ﺑﺪون رﻳﺴﻚ

نظریه پولی اروینگ فیشر:

نرخ بهره بدون ریسک مقدار کمینه بازده ای است که سرمایه گذار برای هر سرمایه گذاری انتظار دارد. در عمل اما نرخ بهره بدون ریسـک وجود ندارد چون حتی امن‌ترین سرمایه گذاری ها هم دارای مقدار کمی ریسک هستند. به همین خاطر، در محاسبات تئوریک معمولاً نرخ بهره سه‌ماهه اوراق خزانه آمریکا به عنوان نرخ بهره بدون ریسـک در نظر گرفته می‌شود.

ﻧﺮخ ﺑﺎزده ﺑﺪون رﻳسک (Rf) ﺣﺪاﻗﻞ ﻧﺮخ ﺑﺎزدهی اﺳﺖ ﻛﻪ از دارایی‌ها ﻳﺎ اوراق ﺑﻬﺎدار ﺑﺪون ریسک اﻳﺠﺎد می‌شود. هنگام ﺑﺮآورد جریان‌های ورودی و ﻧﺮخ ﺗﻨﺰﻳﻞ در ارزﺷﻴﺎبی ﺷﺮﻛﺖ ﺑﻪ ﻧﺮخ ﺑﺎزده ﺑﺪون رﻳسک ﺑﺎﻳﺪ ﺗﻮﺟﻪ ﺷﻮد.

ﻫﻢ جریان‌های ﻧﻘﺪی ﺷﺮﻛﺖ و ﻫﻢ ﻋﺎﻣﻞ ﺗﻨﺰﻳﻞ از ﺗﻮرم ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر تاﺛﻴﺮ می‌پذیرند. ﻣﻌﻤﻮﻻً اﻳﻦ ﻧﺮخ براساس داده‌های ﺑﺎﻧک ﻣﺮﻛﺰی به دست می‌آید و حداقل بازدهی است که بدون هیچ‌گونه رﻳﺴکی ﺗﻮﺳﻂ سرمایه‌گذاران دریافت می‌شود.

در ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻧﺮخ ﺑﺎزده ﺑﺪون رﻳسک، ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻳﺎ ﻗﻴﻤﺖ ﭘﻮلی اﺳﺖ ﻛﻪ در طی یک دوره ﻣﺸﺨﺺ برای فعالیت‌های اﻗﺘﺼﺎدی اﺳﺘﻔﺎده می‌شود. ﻧﺮخ ﺑﺎزده ﺑﺪون ریسک ﻣﻌﻤﻮﻻً متاﺛﺮ از ﻧﺮخ ﺗﻮرم اﺳﺖ. همان‌طوری ﻛﻪ قیمت‌ها اﻓﺰاﻳﺶ ﻳﺎ ﻛﺎﻫﺶ می‌یابند، ﻧﺮخ ﺑﺎزده ﺑﺪون ریسک ﻧﻴﺰ دﺳﺘﺨﻮش ﻧﻮﺳﺎﻧﺎت می‌شود.

اﻏﻠﺐ ﻧﻮﺳﺎﻧﺎت ﻣوﺛﺮ ﺑﺮ ﻧﺮخ ﺑﻬﺮه را در ﻋﻮاﻣﻞ پولی می‌دانند. ﻣﻌﻤﻮﻻً رﺷﺪ ﭘﻮل به رﺷﺪ قیمت‌ها و در نتیجه اﻓﺰاﻳﺶ ﻧﺮخ ﺑﺎزده ﺑﺪون ریسک ﻣﻨﺠﺮ می‌شود.

متوسط نرخ سود بدون ریسک سالانه .با توجه به اینکه خرید سهم برای سرمایه‌گذار دارای ریسک است لذا نرخ بازده مورد انتظار از سهم (Ri) به خاطر ریسک مورد نظر، نسبت به نرخ بازده بدون ریسک افزایش می‌یابد که به تفاوت آن دو صرف ریسک دارایی می‌گویند.

صرف ریسک دارایی = Ri– Rf

با توجه به توضیحات فوق به تفاوت بازده مورد انتظار بازار (Rm) و نرخ بازده بدون ریسک (Rf)، صرف ریسک بازار گفته می‌شود.

صرف ریسک بازار = Rm– Rf

به تفاوت بین شاخص بازار با بازده بدون ریسک صرف ریسک بازار گفته می شود.

برای محاسبه بتا:

بر طبق مدل CAPM بتا ، واحد اندازه گیری ریسک سیستماتیک مربوط به سهام است . در واقع بتا ، میزان بالا و پایین رفتن قیمت سهم با میزان بالا و پایین رفتن قیمت کلیه سهام بازار را اندازه گیری می کند .

اگر حرکت قیمت سهام یک شرکت کاملا منطبق با حرکت بازار سهام باشد ، گفته می شود که بتای آن سهام برابر یک است . سهامی که بتای آن 5/1 باشد در صورت کسب بازدهی 10درصد بازار ، بازدهی برابر 15درصد کسب خواهد کرد و در صورت بازدهی منفی 10درصدی برای بازار ، بازدهی منفی معدل 15درصد خواهد داشت .

مفهوم بتا :

در یک دوره زمانی مشخص مثلا یک ماهه ، بازدهی های روزانه یک سهم با بازدهی های روزانه بازار مقایسه شده و از طریق روش های آماری ارتباط حرکتی این دو بازدهی باهم مشخص می شود .

در مقایسه با صرف ریسک بازار سهام ، بتا نشاندهنده میزان پاداش مورد توقع سرمایه گذاران در بازار سهام برای تحمل ریسک اضافی است .

صرف ریسک بازار سهام عبارت است از مابه التفاوت نرخ بازدهی مورد انتظار بازار از نرخ بازدهی یا نرخ بهره بدون ریسک .

با مقایسه نرخ بازدهی مورد انتظار یک سرمایه گذاری که از مدل به دست می آید با بازدهی واقعی که به دست خواهد آمد می توان گفت که سهام به قیمت مناسبی خریداری شده است یا ضریب بتا چه می‌‌گوید؟ خیر.

بتا نشان‌دهنده این موضوع است که ریسک دارایی با ریسک کلی بازار مقایسه می‌شود و نوسان دارایی و بازار و همبستگی بین آن دو را نمایش می‌دهد.

سهامی با بتای بالا معمولاً بازده‌های بالاتری می‌دهند. بااین‌حال در یک دوره زمانی بلندمدت، سهام با بتای بالا بدترین عملکرد را در دوره سقوط بازار (دوران رکورد) خواهند داشت. درحالی‌که شما ممکن است بازده بالایی از سهام با بتای بالا دریافت کنید، اما هیچ تضیمنی وجود ندارد که بازده CAPM تحقق یابد

یکی از متداول‌ترین روش‌ها برای تخمین بتای سهام استفاده از بتای تاریخی بازار است.

در این روش با استفاده از بازده واقعی سهام و مقایسه آن با بازده واقعی سبد بازار، معادله خط رگرسیون به دست می‌آید. به این صورت که اگر ﻓﺮض ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺑﺎزده دارایی، Rj و ﺑﺎزده ﺑﺎزار، rM ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﻣﻌﺎدﻟﻪ ﺑﺎزده ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر به‌صورت زﻳﺮ ﺑﺮآورد می‌شود:

مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای(CAPM)

ﺷﻴﺐ ﺧﻂ رﮔﺮﺳﻴﻮن ﻫﻤﺎن ﻋﺎﻣﻞ ﺑﺘﺎي سرمایه‌گذاری β است.

مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای

آلفا = نرخ واقعی بازده – نرخ بازده مورد انتظار

مشکلات و نواقص مدل CAPM:

پژوهشگران این زمینه نقد های زیادی به این مدل قیمت گذاری وارد کرده اند برای مثال می توان به متغیر بتا اشاره نمود که نشان دهنده درجه حساسیت دارایی نسبت به نوسانات بازار می باشد که میزان ریسک را با نوسان قیمت سهام بررسی می کند اما این دوره انتخاب شده برای تعیین نوسان، استاندارد نمی باشد زیرا بازده و ریسک دارای توزیع یکنواخت نیستند.

همچنین انتقاد دیگری که به این مدل وارد می شود این است که جریان های نقدی آینده را می توان تخمین زده و ارزش دارایی ها را حساب نمود و اگر در این مورد، سرمایه گذار بتواند تخمین درستی برای بازگشت آینده سهام بزند، استفاده از مدل CAPM ضرورتی ندارد. میدانید معاملات الگوریتمی چیست ؟

مفروضات برای مدل CAPM زیادند و با دنیای واقعی تطبیق کمی دارند. مثال شرایط تعادلی بازار، اطلاعات کامل و بدون هزینه قابل دسترسی برای همه، نبود هزینه های معامالتی و غیره

نتیجه گیری:

آنچه مدل CAPM به ما می‌گوید این است که شرکت فرضی شناسا دارای نرخ بازده موردنیاز X% درصد است. پس اگر شما در شرکت شناسا سرمایه گذاری کنید، نرخ بازگشت سرمایه گذاری شما باید حداقل X درصد باشد. چنانچه فکر می‌کنید سرمایه گذاری در سهام این شرکت، چنین بازدهی نخواهد داشت، پس باید سرمایه گذاری در شرکت دیگری را مد نظر قرار دهید، چراکه احتمالاً ریسک سرمایه گذاری در شرکت یا همان بتا زیاد است.

حقیقت این است که با وجود گذر زمان و بروز کاستی‌هایی در نتیجه این مدل، CAPM هنوز هم به طرز گسترده‌ای کاربرد دارد و محبوبیت خود را حفظ کرده است. استفاده از این مدل آسان است و دید نسبتا خوبی از ارزش سهام و اوراق بهادار به سرمایه‌گذاران می‌دهد. بنابراین آن‌ها هنوز هم دارایی‌های سرمایه‌ای خود را با استفاده از این مدل قیمت‌گذاری می‌کنند تا بتوانند ارزیابی معقولی از آینده سرمایه‌های خود داشته باشند.

مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یا به‌اختصار مدل CAPM برای اولین بار در سال ۱۹۵۲ توسط هری مارکویتز توسعه پیدا کرد و یک دهه بعد توسط افراد دیگری ازجمله ویلیام شارپ بهبود داده شد. بعدها فیشر بلک نسخه جدیدی از CAPM را توسعه داد که Black CAPM یا Zero-beta CAPM نام گرفت. CAPM مخفف Capital Asset Pricing Model به معنای مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای است.

ضریب بتا چیست؟

ضریب بتا چیست؟


به گزارش خبر24، سهامداران بازار سرمایه همچون سایر سرمایه گذاران پیش از سرمایه گذاری باید مجموعه ای از آموزش ها را فرا بگیرند. این روزها فعالیت در بورس بیش از هر زمان دیگری به دغدغه گروهی از افراد تبدیل شده است، به همین دلیل قصد داریم شما را با یکی از مفاهیم بازار سرمایه آشنا کنیم.

برای ارزیابی عملکرد سهام مورد نظرتان در جریان حرکت کلی بازار بورس می توانید ضریب بتای آن سهم را به دست آورید و از این طریق میزان نوسان قیمتی دارایی در مقایسه با بازار کلی را محاسبه کنید.
ضریب بتا در بورس چیست؟

ضریب بتا شاخصی از ریسک سیستماتیک یک دارایی مالی یا مجموعه‌ای از دارایی‌ها نسبت به ریسک بازار است. به زبان ساده تر بتا معیاری برای ارزیابی میزان عملکرد یک سهم خاص یا گروهی از سهام ها در جریان حرکت کلی بازار تعریف می شود، به صورتی که:

۱:اگر بتا سهم مساوی با یک باشد میزان کاهش یا افزایش قیمت سهم با حرکت بازار مطابق است.

۲:اگر میزان بتا سهم از یک بزرگتر باشد و یا کاهش یا افزایش قیمت سهم بیشتر از کاهش یا افزایش بازار باشد، به این سهم، سهم تهاجمی می‌گویند. همانند سهام صنعت خودرو.

۳:اگر میزان بتا سهم از یک کوچکتر و از صفر بزرگتر باشد و یا میزان کاهش یا افزایش قیمت سهم از روند کلی بازار کوچک‌تر باشد، به این سهم، سهم تدافعی‌ می‌گویند. همانند سهم‌های صنعت غذایی.

۴:اگر بتای سهم برابر با صفر باشد، حرکت قیمت سهم هیچگونه همبستگی با حرکت بازار نخواهد داشت.

۵:اگر بتای سهم از صفر کوچکتر باشد، قیمت سهم برخلاف جهت روند کلی بازار حرکت می‌کند. همانند صنعت معادن طلا و صنعت قند.

با توجه به مطالبی که بیان شد اگر سهمی دارای بتای منفی باشد، رفتار آن عکس رفتار بازار است، به‌ طور مثال اگر میزان بتای سهمی منفی یک باشد، درصورتی‌که بازار ۱۰ درصد رشد کند، ارزش این سهم ۱۰ درصد کاهش خواهد یافت.
ضریب بتا

ضریب بتا شیب معادله‌ رگرسیون خطی بازده دارایی به نسبت بازده بازار است که این موضوع نشان دهنده نوسان قیمتی دارایی در مقایسه با بازار کلی فعال در آن است.

که در آن بازه دارایی و بازده بازار تعریف می شوند و مقدار ضریب بتا از حاصل تقسیم کواریانس بین بازدهی دارایی و بازدهی بازار بر واریانس بازار به دست می آید که فرمول آن به شرح زیراست؛

ضریب بتا با معادل انگلیسی Beta Coefficient، میزان ریسک سیستماتیک سبد سهام را نسبت به ریسک پرتفوی بازار محاسبه می‌کند و بیان کننده نوسان قیمتی سهم، در مقایسه با شرایط کلی بازاری است.
محاسبه ضریب بتا برای یک صنعت خاص

همچنین می‌توان ضریب بتا را برای یک صنعت خاص هم محاسبه کرد. با محاسبه ضریب بتا برای یک صنعت خاص، می توانید تقریبا تا حدودی میزان بازدهی یک سرمایه‌گذاری را پیش‌بینی کنید.

بطور مثال اگر بتای سهمی ۱/۵ باشد، به این معناست که این سهم به میزان ۵۰ درصد بیشتر از متوسط بازار توسعه‌پذیر یا اگر میزان بتای سهمی ۰/۸۵ باشد، به این معناست که این سهم به میزان ۱۵ درصد کمتر از متوسط بازار توسعه‌پذیر است.

اگر میزان ضریب بتای شاخص یک صنعت ۱/۱ باشد، با رشد شاخص کل بورس در یک بازه زمانی، شاخص صنعت موردنظر می‌تواند به میزان ۱۰ درصد بیشتر رشد کند.

زمانی که میزان بتای سهمی ۲ باشد و بازار ۱۰ درصد رشد داشته باشد، قیمت این سهام ۲۰ درصد رشد خواهد داشت.

سرمایه‌گذارانی که ریسک‌پذیری پایینی دارند، باید بر روی سهامی سرمایه‌گذاری کنند که بتای پایینی دارند و برعکس سرمایه‌گذارانی که ریسک پذیری بالایی دارند و تمایل به سودآوری بیشتر دارند، می‌توانند در سهامی با ضریب بتای بالا، سرمایه‌گذاری کنند.

انواع ضریب بتا و تاثیر آن در سبد و صندوق سرمایه‌گذاری

به منظور محاسبه بتای یک سبد از دارایی‌های سهام یا صندوق‌سرمایه‌گذاری مشترک ، باید بتای هر کدام از سهام سبد دارایی ذکر شده را به دست آورید و سپس به محاسبه میانگین موزون بتای آن‌ها بپردازید که معادل بتای آن صندوق یا سبد دارایی‌ها است.

ارزیابی یک ارز دیجیتال با ضریب بتا

به گزارش بازار، در زبان انگلیسی ضرب‌المثل معروفی وجود دارد که می‌گوید: «No Pain, No Gain». که معادل همان ضرب‌المثل «نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود» است. یعنی هر خوشی و راحتی با رنج و سختی همراه است. به تعبیر دیگر، کسب سود با احتمال ضرر همراه است. مفاهیمی مانند بازدهی، نوسان و ریسک، از اجزای ضروری بازارهای مالی و به خصوص بازار ارزهای دیجیتال هستند. نمی‌توان بدون وجود ریسک، انتظار کسب بازدهی داشت. در علوم مالی، مفهومی به نام ضریب بتا (β) وجود دارد که این سه مفهوم را به هم گره زده است. در واقع ضریب بتا یا عامل بتا (Beta coefficient) میزان ریسک یک سهم یا یک ارز دیجیتال را نسبت به کل بازار می‌سنجد و این ریسک با احتمال بازدهی نیز همراه است. در این مقاله قصد داریم شما را با مفهوم ضریب بتا آشنا کنیم.

ضریب بتا یا عامل بتا (Beta coefficient) معیاری برای اندازه‌گیری نوسان (یا ریسک سیستماتیک) یک سهم نسبت به کل بازار است. ضریب بتا در مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای (CAMP) به کار می‌رود که رابطه میان ریسک سیستماتیک (Systematic Risk) و بازدهی انتظاری (Expected Return) داریی‌ها را توضیح می‌دهد. CAMP یا همان مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای به طور گسترده به عنوان روشی برای قیمت‌گذاری اوراق بهادار ریسکی و تخمین بازدهی انتظاری دارایی‌ها به کار می‌رود و هر دو عامل ریسک دارایی‌ و هزینه سرمایه هم در آن لحاظ می‌شود.

روش محاسبه ضریب بتا (β) سهم
این عامل، بی‌ثباتی و نوسان یک سهم خاص را نسبت به ریسک سیستماتیک کل بازار اندازه می‌گیرد. از لحاظ آماری، بتا نمایانگر شیب خط رگرسیون مجموعه نقاط داده‌ (Data Points: مقداری عددی روی نمودار) است. در علوم مالی، هر کدام از نقاط داده نمایانگر بازدهی یک سهم خاص در مقابل کل بازار است.

در واقع عامل بتا بازدهی سهم را در واکنش به نوسانات بازار توصیف می‌کند. ضریب بتای یک سهم با تقسیم حاصل کواریانس بازدهی‌ سهم و بازدهی‌ بازار به واریانس بازدهی بازار طی یک دورۀ مشخص به دست می‌آید.

ضریب بتا به صورت زیر محاسبه می‌شود:

ضریب بتا یا عامل بتا

Re برابر است با بازدهی یک سهام خاص

Rm برابر است با بازدهی کل بازار

صورت کسر، یعنی کوواریانس بازدهی سهم و بازار (Covariance(Re,Rm)) به این معنی است که چه مقدار از ضریب بتا چه می‌‌گوید؟ تغییرات بازدهی سهم یا ارز دیجیتال به تغییرات بازدهی بازار مربوط است.

مخرج کسر، یعنی واریانس بازدهی بازار (Variance(Rm)) بیانگر میزان پراکندگی مجموعه نقاط داده از مقدار میانگین آن است.

محاسبه مقدار عامل بتا به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند دریابند که آیا حرکت قیمت یک ارز دیجیتال یا سهم با باقی بازار همراستا است یا خیر. این ضریب همچنین می‌تواند اطلاعاتی در مورد میزان نوسان (یا مقدار ریسک) یک ارز دیجیتال نسبت با رمزارزهای دیگر بازار ارائه دهد. برای اینکه اطلاعات ارائه‌شده توسط ضریب بتا مفید باشد، لازم است که سهم و بازار با هم مرتبط باشند. به عنوان مثال محاسبه ضریب بتا برای اوراق قرضه ETF و S&P ۵۰۰ نمی‌تواند اطلاعات مفیدی ارائه دهد؛ زیرا اوراق قرضه و سهام چندان شباهتی به هم ندارند. اما محاسبه این ضریب برای قیمت رمزارزها و بازدهی کل بازار کریپتو همواره اطلاعات مناسبی را ارائه می‌دهد.

برای کسب اطمینان از مناسب بودن معیاری (بازار) که در نسبت با یک سهم خاص سنجیده می‌شود، لازم است که مقدار ضریب تعیین (R-squared) آن سهم زیاد باشد. ضریب تعیین، معیاری در علم آمار است که درصد تغییر قیمت تاریخی یک رمزارز یا سهم را نشان می‌دهد.
هنگامی که از عامل بتا برای تعیین درجه ریسک سیستماتیک یک رمزارز استفاده شود و ضریب تعیین آن نسبت به بازار مقدار زیادی باشد، یعنی آن ارز دیجیتال و بازار به هم مرتبط هستند.

به عنوان مثال یک صندوق سرمایه‌گذاری مشترک (ETF) طلا مانند سهام ضریب بتا چه می‌‌گوید؟ طلای صندوق اسپایدر (GLD) به عملکرد بازار شمش طلا وابسته است. در نتیجه یک صندوق سرمایه‌گذاری مشترک (ETF) طلا نسبت به شاخص S&P ۵۰۰ ضریب بتا و ضریب تعیین پایینی دارد.

می‌توان مفهوم ریسک را به دو دسته تفکیک کرد. دسته اول ریسک سیستماتیک نام دارد که به ریسک کاهش قیمت کلی بازار مربوط است. بحران مالی سال ۲۰۱۸ به این نوع ریسک مربوط بود و تنوع سهام موجود در پرتفوی سرمایه‌گذاران نمی‌تواند از این نوع ریسک بکاهد. ریسک تنوع‌ناپذیر (un-diversifiable risk) نام دیگر ریسک سیستماتیک است.

ریسک غیرسیستماتیک یا ریسک تنوع‌پذیر (Diversifiable Risk) به نااطمینانی یک سهم یا صنعت خاص مربوط است. به عنوان مثال اعلام خبر ناگهانی و غافلگیرکننده مبنی بر وجود درصد بالایی از ترکیبات خطرناک فرمالدئید در کف‌پوش‌های چوبی محصول شرکت Lumber Liquidators در سال ۲۰۱۵ نمونه‌ای از ریسک غیرسیستماتیک است. این ریسک مختص یک سهم یا شرکت است و می‌توان مقدار آن را با تنوع‌بخشی به سهام کاهش داد.

اگر عامل بتای رمزارز یا سهمی برابر با مقدار ۱ باشد، یعنی قیمت ارز دیجیتال یا سهم به شدت با بازار همبستگی دارد. سهمی که ضریب بتای آن ۱ است، ریسک سیستماتیک دارد. باید توجه کرد که نمی‌توان با محاسبه ضریب بتا ریسک غیرسیستماتیک را تشخیص داد. افزودن سهمی با ضریب بتای ۱ به پرتفو (سبد دارایی) باعث افزایش ریسک پرتفو نمی‌شود اما از طرفی هم احتمال بازدهی اضافی آن سبد را افزایش نمی‌دهد.

β کمتر از ۱
اگر عامل بتا کمتر از ۱ باشد، به این معنی است که از منظر تئوری میزان نوسانات آن رمزارز یا سهم از مقدار نوسان بازار کمتر است. افزودن چنین رمزارز یا سهمی به یک سبد دارایی، از میزان ریسک سبد می‌کاهد.
ارز دیجیتال مطلوب، اغلب ضریب بتای کمتری دارند؛ زیرا تمایل دارند که آهسته‌تر از میانگین بازار حرکت کنند.

β بیشتر از ۱
اگر عامل بتای سهمی بزرگ‌تر از ۱ باشد، از منظر تئوری به این معنی است که بیشتر از بازار نوسان می‌کند. به عنوان مثال اگر ضریب بتای سهمی خاص ۱۰۲ باشد، یعنی ۲۰% بیشتر از بازار نوسان دارد. سهام حوزۀ تکنولوژی و همچنین سهامی که ارزش بازار پایینی دارند، معمولاً ضریب بتای بیشتری نسبت به بازار دارند. افزودن چنین سهمی به یک سبد دارایی، ریسک سبد را افزایش می‌دهد و در کنار آن ممکن است بازدهی انتظاری نیز افزایش یابد.

β منفی
بعضی از سهم‌ها ضریب بتای منفی دارند. سهمی با ضریب بتا ۱- بیانگر همبستگی معکوس سهم با بازار است. چنین سهمی می‌تواند نمایانگر معکوسی از روند بازار باشد. معاملات اختیار فروش (Put Options) و صندوق‌های مشترک سرمایه‌گذاری معکوس (Inverse ETFs) به گونه‌ای طراحی شده‌اند که ضریب بتای منفی داشته باشند. همچنین معدودی از گروه‌های صنعتی هستند که ضریب بتای منفی در آنها رایج است، مانند استخراج‌کنندگان طلا و همینطور برخی توکن های لوریج شده نیز بتای منفی دارند.

ضریب بتا در تئوری و در عمل
عامل بتا در تئوری فرض می‌کند که بازدهی ارز دیجیتال ضریب بتا چه می‌‌گوید؟ یا سهم از منظر علم آمار به صورت نرمال توزیع می‌شود؛ اما بازارهای مالی مستعد شگفتی‌های فراوانی هستند. در واقعیت بازدهی همیشه به صورت نرمال توزیع نمی‌شود. در نتیجه پیش‌بینی ضریب بتا در مورد آینده قیمت یک ارز دیجیتال سهم همیشه درست از آب در نمی‌آید و ممکن است اشتباه باشد.

سهمی با بتای پایین ممکن است نوسانات کمی داشته باشد و حتی احتمال دارد در بلندمدت هم روندی نزولی در پیش بگیرد. در نتیجه، اضافه کردن سهمی با روند نزولی، تنها زمانی ریسک سبد دارایی را کاهش می‌دهد که سرمایه‌گذار ریسک را بر اساس نوسان تعریف کند. اما در عمل، سهمی با ضریب بتای اندک که روندی نزولی دارد، به احتمال زیاد باعث بهبود عملکرد سبد دارایی نمی‌شود.

به همین ترتیب، سهمی با ضریب بتای بالا که عمدتاً به سمت بالا در نوسان است، ریسک سبد دارایی را افزایش خواهد داد؛ اما از طرفی هم ممکن است عواید آتی و بازدهی را زیاد کند. به همین دلیل توصیه می‌شود که سرمایه‌گذار برای ارزیابی یک سهم، هم از ضریب بتا و هم از وجوه دیگری مانند عوامل تکنیکال و فاندامنتال استفاده کند.

با وجود اینکه ضریب بتا می‌تواند اطلاعات مفیدی از ارزیابی یک سهم ارائه دهد اما محدودیت‌هایی هم دارد. ضریب بتا برای تعیین ریسک کوتاه‌مدت سهم و همچنین در تحلیل نوسانات برای مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای مفید است. اما از آنجایی که ضریب بتا با استفاده از نقاط داده تاریخی محاسبه می‌شود، لذا در پیش‌بینی قیمت‌های آینده چندان به کار سرمایه‌گذاران نمی‌آید.

از طرفی دیگر، در سرمایه‌گذاری‌های بلنده‌مدت نیز چندان کاربرد ندارد؛ زیرا نوسانات قیمت ارز دیجیتال یا سهم می‌تواند به طرز قابل توجهی از یک سال تا سال دیگر متفاوت باشد و بسته به مرحله رشد شرکت و عواملی دیگر تغییر کند.

سخن پایانی
ضریب بتا یا عامل بتا معیاری برای اندازه‌گیری نوسان و ریسک سیستماتیک دارایی‌های مالی است. در واقع ضریب بتا نوسان یک سهم را به نسبت نوسان کل بازار تعیین می‌کند. هرچه نوسان بیشتر باشد، ریسک بالاتر است اما احتمال کسب بازدهی نیز بیشتر می‌شود. نوسان می‌توان مثبت باشد و به سود منجر شود و البته می‌تواند منفی باشد و به ضرر بینجامد. مقدار عامل بتا از تقسیم همبستگی (کوواریانس) بازدهی سهم و بازار بر پراکندگی (واریانس) بازدهی بازار به دست می‌آید و بیانگر نسبت حرکت قیمت سهم یا رمزارز با جهت کلی بازار است.

مقادیر عامل بتا می‌تواند معادل ۱ باشد که بیانگر ارتباط قوی ضریب بتا چه می‌‌گوید؟ ارز دیجیتال با بازار است؛ می‌تواند بزرگ‌تر از ۱ باشد که نشان می‌دهد نوسانات ارز دیجیتال بیشتر از نوسانات بازار است؛ و می‌تواند کوچک‌تر از ۱ باشد که یعنی نوسانات ارز دیجیتال کمتر از نوسانات کلی بازار است و ریسک کمتری دارد و البته احتمال کسب بازدهی را به همان مقدار می‌کاهد. این مفهوم، محدودیت‌هایی هم دارد: چندان در بلندمدت به کار نمی‌آید و از آنجایی که بر اساس داده‌های گذشته ساخته شده است، قیمت‌های آینده را پیش‌بینی نمی‌کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.