پر کاربردترین کندل استیک


الگوی ابر تیره در انتهای یک حرکت صعودی تشکیل میشود و هشدار ریزش سهم و سیگنال خروج را صادر می کند. در الگوی ابر تیره کندل اول که یک کندل سفید و صعودی می باشد باید بزرگ باشد و کندل دوم که سیاه و نزولی می باشد باید 50درصد یا بیش از 50 درصد از بدنه کندل سفید قبل از خود را بپوشاند (در صورتی که این مقدار کمتر از 50 درصد باشد الگو تشکیل نمیگردد) و همچنین از بیشترین قیمت کندل اول بالاتر باشد.توجه داشته باشید که بدنه کندل سیاه حتما باید بدنه کندل سفید قبلی را پوشش دهد و سایه های بالایی یا پایینی هم بااهمیت نیستند.

ساختار کندل‌استیک چگونه است، راهنمای کامل کندل شناسی (Candlestick)

نمودار کندل استیک در حال حاضر پرکاربردترین نمودار در تحلیل بازارهای مالی به شمار می‌رود چرا که از منظر معامله‌گران این نمودار اطلاعات حداکثری را به معامله‌گران برای تحلیل می‌دهد. این نمودار از ژاپن وارد غرب شده و تاجران ژاپنی در قدیم برای تحلیل قیمت کالاهایی از قبیل برنج از این نمودار استفاده می‌کردند. ژاپنی‌ها نمودارهای دیگری را به تدریج توسعه داده‌اند از جمله نمودارهای «رنکو» و «هیکین آشی» که بسیاری از معامله‌گران در جهان این نمودارها برای تحلیل استفاده می‌کنند.

بیشتر معامله‌گران آشنا با تحلیل تکنیکال در حال حاضر برای تحلیل‌های روند از نمودار شمعی ژاپنی استفاده و استراتژی‌های معاملاتی خود را بر روی این نمودار پیاده می‌کنند. به همین دلیل ساده یادگیری الگوی کندل‌استیک برای معامله‌گران مبتدی اهمیت زیادی دارد. مهمترین جزء این نمودار همان شمع و یا «کندل» به زبان انگلیسی است که در اینجا قصد داریم ساختار یک کندل را توضیح دهیم تا درک بهتری از نمودار شمعی ارائه کنیم. با فهم ساختار کندل‌ها می‌توان الگوهای مختلف این نمودارها را به سرعت یاد گرفت.

ساختار کندل

هر کندل در واقع از دو قسمت کلی بدنه و سایه تشکیل شده است که چهار قیمت را می‌توان بر روی آن شناسایی کرد. اجزای کندل به شرح زیر هستند:

بدنه کندل در واقع حد فاصل بین قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن است و دو قیمت بالاترین و پایین‌ترین در یک بازه زمانی مشخص نیز روی سایه کندل یا همان «شدو» قرار می‌گیرند.

نکته: بعضی کندل‌ها سایه ندارند و فقط از بدنه تشکیل شده‌اند. در این حالت پایین‌ترین و بالاترین قیمت که بر روی سایه کندل قرار می‌گیرد بر روی قیمت‌های بازشدن و بسته شدن منطبق می‌گردد و با هم یکی می‌شوند. این اتفاق نشان‌دهنده یک الگوی مشخص در نمودار کندل استیک است که بعدا در نوشته‌های دیگری به آن می‌پردازیم.

نکته: هر کندل یک تایم‌فریم مشخص را نشان می‌دهد؛ بدین معنا که مثلا در تایم‌فریم یک روزه هر کندل چهار نوع قیمت روز را نشان می‌دهد. یا به عنوان مثال در تایم‌فریم یک ساعته هر کندل چهار نوع قیمت مشخص در این تایم‌فریم را نشان می‌دهد. در بازارهای جهانی تایم‌فریم‌های کوچکتر نیز مورد تحلیل قرار می‌گیرد از جمله تایم‌فریم‌های پنج دقیقه‌ای و یا حتی کوچکتر.

انواع کندل

کندل صعودی: اگر قیمت بسته شدن یک ورقه بهادار در یک تایم‌فریم مشخص بالاتر از قیمت بازشدن در ابتدای تایم‌فریم معاملاتی باشد نشان‌دهنده افزایش قیمت است. در این وضعیت کندل صعودی است و رنگ کندل در نمودار به حالت سفید (بازارهای جهانی) یا سبز (ایران) در می‌آید.

کندل نزولی: اگر قیمت بسته شدن یک ورقه بهادار در یک تایم‌فریم مشخص پایین‌تر از قیمت بازشدن در ابتدای تایم‌فریم مورد نظر قرار بگیرد نشان‌دهنده کاهش قیمت است. در این حالت کندل نزولی خواهد بود و رنگ کندل به صورت سیاه (بازارهای جهانی) و یا به رنگ قرمز (ایران) در می‌آید.

نکته: کندل‌ها بسته به اختلاف بین قیمت بسته‌شدن و بازشدن و همچنین سایه‌ها که نشان دهنده بالاترین و پایین‌ترین قیمت هستند اشکال مختلفی به خود می‌گیرند که برای معامله‌گران هر کدام از این تغییرات که گاهی الگوهای مشخصی را خلق می‌کند معناهای متفاوتی دارند. کوتاه یا بلند بودن بدنه یا سایه‌های کندل‌ها نه تنها معناهای متفاوتی دارند بلکه حتی از دل این تفاوت‌ها الگوهای متفاوتی استخراج می‌شود که در تحلیل آینده قیمت برای معامله‌گران کاربرد دارد.

نکته: بزرگ بودن بدنه کندل حاکی از این است که قدرت خریداران یا فروشندگان در بازار زیاد است و البته کاهش یا افزایش قیمت در این حالت نیز معنادار است که در تحلیل نهایی نشان‌دهنده سود و یا زیان عمده خریداران یا فروشندگان در آن تایم‌فریم است.

نکته: وجود سایه‌های بلند یا کوتاه در تایم فریم مشخص نیز نشانه وجود هیجان زیاد یا کم در بین خریداران و فروشندگان است که این سایه‌ها نیز فاکتورهای تحلیلی مهمی به شمار می‌روند. سایه‌ها در استخراج الگوهای مختلف اهمیت ویژه‌ای دارند.

نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال + 5 نمودار پرکاربرد

نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال + آموزش 5 نمودار مشهور

نمودار قیمت یک ابزار گرافیکی برای نشان دادن تغییرات قیمت یک دارایی در طول زمان است. نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال داده‌های تاریخی بازار را بر اساس ترکیبی از اطلاعات قیمت و حجم، در مقیاس‌های زمانی متفاوت نمایش می‌دهند. امروزه تحلیل تکنیکال یک روش بسیار متداول برای تحلیل بازارهای مالی است. افرادی که از این روش برای سرمایه‌گذاری استفاده می‌کنند، اصطلاحا «چارتیست» نام دارند. در ابتدا چارت‌ها به‌صورت دستی ترسیم می‌شدند اما امروزه با استفاده از کامپیوترها ترسیم شده و در دسترس عموم قرار می‌گیرند.

  • 1) انواع نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال
  • 2) خطی (Line Chart)
  • 3) میله‌ای (Bar Chart)
  • 4) کندل استیک یا شمعی (Candlestick Chart)
  • 5) رنکو (Renko Chart)
  • 6) هیکن آشی (Heiken Ashi Chart)
  • 7) نقطه و شکل (Point and Figure Chart)
  • 8) کلام پایانی

انواع نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال

مهم‌ترین نمودارهای قیمتی که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده تحلیلگران قرار می گیرد شامل موارد زیر است:

همچنین در تقسیم‌بندی دیگری بر اساس نحوه ترسیم مقدار نوسانات قیمت، نمودارها می‌توانند در مقیاس حسابی یا لگاریتمی ترسیم شوند. نوع و مقیاس نمودار بر اساس نظر چارتیست تعیین می‌شود. در واقع باید بدانیم که به‌دنبال چه اطلاعاتی در نمودارهای قیمت هستیم و سپس، بر اساس نیاز خود می‌توانیم بهترین نوع و مقیاس را انتخاب کنیم!

خطی (Line Chart)

نمودار خطی نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال

لاین چارت یا نمودار خطی ابتدایی‌ترین شکل نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال است. این نوع چارت صرفا از یک خط تشکیل شده است. نقاط قیمت شامل قیمت باز، بسته شدن، کمترین یا بیشترین در یک تایم‌ فریم مشخص از سمت چپ به راست به یکدیگر متصل شده‌اند. حین استفاده از این نمودار از قیمت پایانی دارایی مثلا در تایم ‌فریم روزانه استفاده می‌شود. اگر به گزارشات اینفوگرافیک مالی یا اخبار اقتصادی توجه کرده باشید، لاین چارت رایج‌ترین ابزار برای ارائه یک دیدگاه پر کاربردترین کندل استیک کلی از تغییرات تاریخی و وضعیت فعلی پارامترهای مالی مختلف است.

در واقع این یک ابزار ساده برای درک عمومی مسیر حرکات قیمت در بازار است که برخی معامله‌گران ترجیح می‌دهند از آن استفاده کنند. اگر شما تنظیمات نمودار را بر اساس ثبت قیمت پایانی روز (Close) تعیین کنید، اطلاعات چندانی در مورد نوسانات میان‌روزی بازار در دسترس شما نخواهد بود. برخی معامله‌گران بلندمدتی این مدل استفاده از نمودارهای قیمت را منطقی‌تر دانسته و معتقدند که قیمت پایانی روز نسبت به قیمت باز شدن، کمترین و بیشترین، مهم‌تر است!

میله‌ای (Bar Chart)

نمودار میله‌ای

نمودار میله‌ای یکی از ابزارهای اساسی برای تحلیل نموداری است. این نمودارها اغلب به‌عنوان چارت‌های OHLC (اشاره به Open-High-Low-Close) نیز شناخته می‌شوند. بار چارت از یک سری خطوط عمودی متوالی تشکیل شده‌اند که نوسانات قیمت در یک مقیاس زمانی را نشان می‌دهند.

استفاده از نمودار میله‌ای این امکان را به تحلیلگر می‌دهد تا با در نظر داشتن قیمت‌های باز، بسته شدن، کمترین و بیشترین در یک قاب، الگوهای قیمتی را راحت‌تر شناسایی کند. قیمت باز شدن به‌صورت یک خط افقی در سمت چپ و قیمت بسته شدن، به‌صورت یک خط کوچک افقی در سمت راست میله قرار می‌گیرد. اگر قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن باشد، معمولا میله با رنگ مشکی یا سبز نمایش داده می‌شود تا نشان‌دهنده شرایط صعودی باشد. در حالت معکوس، یعنی در وضعیت نزولی (قیمت بسته شدن کمتر از قیمت باز شدن) رنگ میله‌های قیمت قرمز است.

کندل استیک یا شمعی (Candlestick Chart)

نمودار کندل استیکی نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال

نوع دیگری از نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال که امروزه در میان انواع نمودارها تقریبا پرکاربردترین است، کندل استیک یا اصطلاحا شمعی نام دارد. دلیل نام‌گذاری این نوع نمودار، شکل ظاهری آن و شباهت به شمعدان است. در شکل ایده‌آل، هر کندل یا شمع قیمتی شامل یک بدنه ضخیم و دو خط نازک در بالا و پایین آن است که در اصطلاح فنی، سایه نامیده می‌شوند.

بالاترین بخش سایه بالا، نشان‌دهنده بیشترین قیمت در آن شمع قیمتی است که High یا H نام دارد. در سمت مقابل، پایین‌ترین بخش سایه پایین نشان‌دهنده کمترین قیمت در آن شمع قیمتی است که Low یا L نامیده می‌شود. الگوهای شمعی بر اساس بدنه یا سایه‌ها (یا هر دوی آن‌ها) تشکیل می‌شوند. این الگوها بیشتر برای معاملات کوتاه ‌مدتی کاربرد دارند و زمانی که در بالای یک روند صعودی یا پایین یک روند نزولی تشکیل شوند، اهمیت بیشتری دارند. به‌عبارت دیگر، زمانی به‌دنبال الگوها (البته از نوع بازگشتی) هستیم که بخواهیم نقاط بازگشت روند را پر کاربردترین کندل استیک شناسایی کنیم.

بدنه کندل استیک نشان‌دهنده اختلاف قیمت باز و بسته شدن است. زمانی که قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن (مثلا در تایم‌فریم روزانه) کمتر باشد، معمولا بدنه شمع با رنگ مشکی یا قرمز نمایش داده می‌شود. در حالت معکوس، اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن بیشتر باشد، بدنه کندل استیک سبز یا سفید می‌شود. همانطور که اشاره کردیم، سایه‌های شمع در بالا و پایین آن به‌صورت 2 خط نازک (معمولا مشکی) قرار می‌گیرند. این اعداد، بالاترین و پایین‌ترین قیمت ثبت شده در طول تشکیل کندل را نشان می‌دهند.

وضعیت و ارتباط بین بدنه شمع‌های قیمتی، در تشخیص الگوهای کندلی نقش مهمی دارد. همچنین با استفاده از نمودارهای شمعی، تشخیص گپ‌های قیمتی آسان است. به‌طور کلی، یکی از ایرادات اصلی نمودار شمعی این است که کندل‌ها نسبت به میله‌های قیمتی (OHLC) فضای بیشتری در نمودار قیمت اشغال می‌کنند. در بسیاری از پلتفرم‌های تحلیل نموداری، بیشترین مقدار داده‌ای که در نمودار شمعی می‌توانید مشاهده کنید، نسبت به نمودار میله‌ای کمتر است!

رنکو (Renko Chart)

نمودار رنکو

بر خلاف سایر نمودارها، رنکو یک تکنیک ترسیم نمودار بدون در نظر گرفتن نوسانات جزئی در مسیر حرکت قیمت است که بدون توجه به عناصر زمان و حجم، صرفا بر حرکت اصلی قیمت تمرکز دارد.

داده‌های قیمت در این نمودار به‌صورت بلوک‌ یا آجرهای سفید-سبز و مشکی-قرمز نمایش داده می‌شوند. هر بلوک قیمتی، بسته به اینکه قیمت نسبت به آجر قبلی کاهش یا افزایش یافته، در جایگاهی بالاتر یا پایین‌تر از آن قرار می‌گیرد. به‌طور کلی، زمانی که قیمت افزایش می‌یابد، آجرهای سفید-سبز در نمودار تشکیل می‌شوند. در حالت معکوس، آجرهای مشکی-قرمز همزمان با کاهش قیمت ایجاد می‌شوند.

حین استفاده از نمودار رنکو باید به یک واقعیت مهم توجه داشته باشید که ممکن است از نظر معامله‌گران مختلف یک عیب یا مزیت اصلی محسوب شود. هر آجر بر اساس قوانین نوسانی خاصی تعیین می‌شود. یعنی بلوک‌ها لزوما همانند کندل استیک یا نمودار میله‌ای به‌صورت متوالی تشکیل نمی‌شوند و فرآیند ایجاد یک بلوک در نمودار، می‌تواند در عرض چند دقیقه انجام شود یا شاید چند روز طول بکشد! به‌عبارت دیگر، زمان ایجاد یک آجر جدید در نمودار، به شرایط نوسانات بازار و برآورده شدن حداقل‌های مورد نیاز (قوانین پایه‌ای رنکو برای تشکیل بلوک جدید) بستگی دارد.

از یک طرف، این قابلیت می‌تواند برای بعضی افراد مفید باشد. استفاده از رنکو به‌عنوان یک روش ساده برای تشخیص حمایت‌ و مقاومت و همچنین روند کلی بازار، کاملا منطقی است. از طرف دیگر، این شرایط می‌تواند درک احساسات حاکم بر بازار را سخت کند. در نتیجه، استفاده از سایر ابزار تحلیلی در نمودارهای رنکو عملا تاثیر چندانی ندارد.

هیکن آشی (Heiken Ashi Chart)

نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال نمودار هیکن آشی

هیکن آشی نوعی از نمودارهای قیمت است که مبدا آن به کشور ژاپن باز می‌گردد. ظاهر نمودار هیکن آشی شبیه به نمودارهای کندل استیک است زیرا رنگ شمع قیمتی، نشان‌دهنده جهت حرکت بازار است. به‌طور کلی، نمودارهای هیکن آشی روندهای صعودی و نزولی را با وضوح بیشتری نمایش می‌دهند. مواقعی که شمع‌های هیکن آشی سبز متوالی بدون سایه پایین مشاهده کنیم، یک روند صعودی قوی وجود دارد. در شرایط معکوس، یک روند نزولی قوی زمانی ایجاد می‌شود که تعدادی شمع قرمز به‌صورت پیوسته و بدون سایه بالایی تشکیل شوند.

تفاوت اصلی بین نمودار هیکن آشی و کندل استیک این است که شمع‌های هیکن آشی بر اساس میانگین نوسانات بازار ایجاد می‌شوند و همین موضوع، ظاهر گرافیکی بهتری در نمودار به‌وجود می‌آورد. این کندل‌ها قیمت دقیق باز و بسته شدن بازار (طی یک دوره زمانی خاص مثلا کندل تایم‌فریم چهار ساعته) را نشان نمی‌دهند. نمودار هیکن آشی را می‌توان به‌صورت جداگانه استفاده کرد؛ علی‌الخصوص این نمودارها می‌تواند برای سرمایه گذاران نوسانی بسیار کاربردی واقع شود. لازم به‌ذکر است که معامله ‌گران روزانه معمولا از هیکن آشی به‌عنوان یک شاخص استفاده می‌کنند.

نقطه و شکل (Point and Figure Chart)

نمودار نقطه و شکل

استفاده از این نوع چارت در میان عموم تحلیلگران چندان شناخته شده نیست. اما سابقه استفاده از آن به اولین معامله‌گران تکنیکالی باز می‌گردد. چارت نقطه و شکل (همانند رنکو) صرفا روی حرکات مهم قیمت تمرکز می‌کند و حین استفاده از این نمودار، خبری از نوسانات جزئی بازار نیست.

تصویر شامل 2 ستون به‌نام‌های «X» و «O» است که هر کدام از آن‌ها نوعی از حرکات قیمت را به‌صورت فیلتر شده نمایش می‌دهند. ستون «X» نشان‌دهنده افزایش قیمت است و ستون «O»، کاهش قیمت را نشان می‌دهد. هر کدام از حرکات قیمتی باید مقدار حداقل مشخصی داشته باشند تا بتوانیم در نمودار علامت X یا O ثبت کنیم. عامل زمان در ترسیم چارت نقطه و شکل موثر نیست. به‌عبارت دیگر، عدم تغییرات قیمت به معنی عدم تغییر (ایجاد نقاط جدید) در نقطه و شکل است.

جزئیات نمودار نقطه و شکل نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال

حداقل مقدار تغییرات قیمتی را هم می‌توان بر اساس درصد یا مقدار ثابتی از نوسانات دارایی (طبق واحد قیمتی) تعیین کرد. ساختار نمودارهای نقطه و شکل، فرآیند ترسیم خطوط روند، حمایت‌ها و مقاومت‌ها را آسان می‌کند. بنابراین اگر در نمودار قیمت به‌دنبال این 3 فاکتور (خط روند، حمایت و مقاومت) هستید، نقطه و شکل ابزار ایده‌آلی است.

کلام پایانی

در این مقاله از داموندمگ در مورد نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال حرف زدیم و فهمیدیم که هر نوع نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال ابزار خاص خود را دارد اما اینکه از کدام نوع از آن‌ها استفاده می‌کنید، به سبک معامله‌ گری شما بستگی دارد! بنابراین داشتن اطلاعات عمومی در مورد ابزاری که حین تحلیل رفتار قیمتی یک دارایی می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید، برای شما یک مزیت محسوب می‌شود.

آموزش کندل شناسی در بورس و تحلیل تکنیکال

کندل ها بیانگر رفتار، احساسات و نوع تصمیمات خریداران و فروشندگان می باشند. با یادگیری روانشناسی کندل ها میتوانید ورود و خروج موفق یک معامله را تقریبا به درستی تشخیص دهید. ما در ین مقاله به بررسی کندل شناسی در تحلیل تکنیکال و آموزش پرکاربردترین و مهم ترین الگوهای کندل استیک میپردازیم. اگر نمی دانید منظور از کندل در بورس چیست با ما همراه باشید تا شما را با معروفترین و پرکاربردترین الگوهای کندل استیک در بورس آشنا کنیم.

کندل شناسی در تحلیل تکنیکال

قبل از بررسی کندل شناسی در تحلیل تکنیکال به بررسی کلیت کندل ها میپردازیم. کندل ها از 4 بخش تشکیل می شوند:

  • قیمت آغازین (open)
  • قیمت بسته شدن (close)
  • پایین ترین قیمت در روز معاملاتی (سایه پایینی) (low)
  • بالاترین قیمتی در روز معاملاتی (سایه بالایی) (high)

موضوعی که در کندل استیک ها بسیار پراهمیت است؛ بدنه، سایه پایین و سایه بالا می باشد همانطور که در تصویر فوق میبینید: بدنه کندل: بدنه بزرگ کندل باتوجه به رنگ بدنه نمایش دهنده قدرت خرید یا فروش بالا می باشد

  • در صورتی که شمع دارای بدنه تو خالی، سفید و یا سبز باشد به این معنی است که قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین و قدرت خریداران بیشتر می باشد.
  • در صورتی که شمع دارای بدنه تو پر، مشکی و یا قرمز باشد به این معنی است که قیمت پایانی کمتر و پایین تر از قیمت آغازین و قدرت فروشندگان بیشتر می باشد.

سایه ها: سایه‌های بالا و پایین و همچنین سایه های بلند و کوتاه در کندل معنا و مفهوم خاصی دارد:

  • اگر سایه پایینی در یک کندل بلند باشد نشان دهنده قدرت ابتدایی فروشندگان سهم است که در پایان قدرت خریداران سهم بیشتر شده و خریداران سهام های عرضه شده را خریداری کرده و قیمت را بالاتر میبرند.
  • اگر سایه بالایی در یک کندل بلند باشد، نشان دهنده قدرت ابتدایی خریداران سهم است که در پایان قدرت فروشندگان سهم بیشتر شده و با عرضه سهام قیمت را پایین می آورند.

پرکاربردترین و مهم ترین الگوهای کندل استیک

از پرکاربردترین و مهم ترین الگوهای کندل استیک میتوان به الگوهای ماروبزو، دوجی، چکش، پوشاننده، نفوذی، ابر تیره، سه سرباز سفید، سه کلاغ سیاه، ستاره صبحگاهی و ستاره عصرگاهی اشاره کرد که توضیحات آنها به شرح زیر می باشد:

1) الگوی ماروبزو (Marubozu)

الگوی ماروبزو (Marubozu)

الگوی ماربزو فقط یک بدنه دارد بدون سایه بالایی و پایینی. این الگو بیانگر این است که روند همچنان بصورت پرقدرت به راه خود ادامه میدهد و یا میتواندئ شروع قدرتمند برای آغاز یک روند باشد. ماروبزو مشکی یا قرمز : در کندل نزولی ماروبزو رنگ بدنه بصورت توپر و مشکی و یا قرمز می باشد و سایه بالایی و پایینی ندارد. در این کندل قیمت باز شدن با قیمت سقف و قیمت بسته شدن با قیمت کف برابر می باشد. کندل نزولی ماروبزو بیانگر این است که آنقدر فروشندگان سهم قوی هستند که کنترل بازار در دست فروشندگان می باشد و بازار را به پایین میکشند. این پر کاربردترین کندل استیک شمع میتواند بیانگر ادامه نزول سهم و یا اولین مرحله تشکیل یک روند نزولی (به صورت برگشتی) باشد.ماروبزو سفید یا سبز: در کندل صعودی ماروبزو رنگ بدنه بصورت توخالی سفید یا سبز می باشد و سایه بالایی و پایینی ندارد. در این کندل قیمت باز شدن با قیمت کف و قیمت بسته شدن با قیمت سقف برابر می باشد. کندل صعودی ماروبزو بیانگر این است که آنقدر قدرت خریداران زیاد می باشد که کنترل بازار در دست خریداران است و بازار را به بالا میکشند. این شمع میتواند بیانگر ادامه صعود و یا اولین مرحله تشکیل یک روند صعودی (به صورت بازگشتی) باشد.

2) الگوی دوجی (Doji)

الگوی دوجی (Doji)

بدنه دوجی‌ها به‌صورت یک خط نازک و باریک می باشد و کندل دوجی به معنی بی تصمیمی برای خریداران و فروشندگان است. اگر در روند صعودی و یا نزولی کندل دوجی ظاهر شود به معنی تضعیف روند می باشد. اگر در ی روند صعودی الگوی دوجی ظاهر شود بیانگر کاهش قدرت خریداران میباشد و برای ادامه روند صعودی سهم باید خریداران جدیدی برای سهم پیدا شود و بلعکس.تقسیم بندی دوجی‌ها: در ادامه به بررسی دوجی پایه بلند، دوجی سنگ‌قبر و دوجی سنجاقک میپردازیم: دوجی پایه‌بلند (Long leg Doji): دوجی پایه‌بلند همانطور که در تصویر فوق هم مشاهده میکنید نشان دهنده برابری قیمت شروع و پایان و برابری قدرت خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی می باشد. دوجی سنگ‌قبر (Grave Stone): همان‌طور که در تصویر هم مشاهده میکنید دوجی سنگ‌قبر بدون سایه پایین است و بیانگر برابری قیمت شروع و پایان و تمایل بیشتر فروشندگان می باشد. دوجی سنجاقک (Dragon Fly): دوجی سنجاقک دارای سایه پایین بلند می باشد و بیانگر تمایل بیشتر خریداران می باشد.

3) الگوی چکش (Hammer)

الگوی چکش (Hammer)

الگو چکش در کف و در روندهای نزولی تشکیل می شود و رنگ بدنه کندل زیاد مهم نیست ولی اگر بدنه الگوی چکش سفید باشد بیانگر قطعیت بالاتر می باشد. هرچقدر بدنه کندل کوچکتر باشد و سایه پایینی پر کاربردترین کندل استیک آن بلندتر باشد، احتمال تشکیل الگو قوی تر می باشد. این الگو نیازمند تاییدیه می باشد و هرچقدر گپ قیمتی بین کندل های قبل و بعد تشکیل شود، الگوی برگشتی قویتر خواهد بود.سه خصوصیت اصلی الگوی چکش:

  • دارای سایه پایینی بلند (دو تا سه برابر اندازه بدنه) می باشد
  • بدنه کندل در بالای الگو می باشد
  • سایه بالایی ندارد اگر هم داشته باشد مانند تصویر خیلی کوتاه است.

4) الگوی پوشاننده Engulfing

الگوی پوشاننده Engulfing

الگوی پوشاننده جزو الگوهای برگشتی می باشد و پر کاربردترین کندل استیک پس از تشکیل این الگو معمولا انتظار داریم روند بازار تغییر کند. الگوی پوشاننده همان طور که از نامش پیداست زمانی تشکیل میشود که کندل دوم، کندل اول را بصورت کامل پوشش دهد. البته توجه داشته باشید که این پوشش می تواند شامل کندل های قبلی هم شود، اما حتما باید حداقل کندل اولی را بصورت کامل پوشش دهد. هرچقدر اندازه کندل پوششی بزرگتر باشد، سیگنال قوی تر را صادر خواهد کرد، همچنین با بیشتر بودن تعداد کندل هایی که توسط کندل دوم پوشش داده می شوند، قدرت الگو هم بیشتر خواهد بود.

5) الگوی نفوذی (Piercing Pattern)

الگوی نفوذی از دو شمع در بازار کاهشی تشکیل شده یک الگوی برگشتی است. رنگ شمع اولی سیاه و شمع دوم، سفید و بلند می باشد. در الگوی نفوذی، شمع سفید پایین تر از قیمت بسته شدن شمع سیاه در روز معاملاتی قبل باز خواهد شد و سپس قیمت سهم صعود می شود و در نیمه بالایی شمع سیاه روز قبل هم بسته خواهد شد. همانطور که در تصویر زیر هم مشاهده می کنید قیمت بازگشایی کندل دوم که یک کندل صعودی می باشد پایین تر از کمترین قیمت کندل قبلی که یک کندل نزولی هم هست می باشد. از الگوی نفوذی برای تشخیص کف های قیمتی سهام مورد استفاده قرار میگیرد. شمع اول در این کندل توپر و شمع دوم توخالی می باشد و شمع دوم از پایین ترین قیمت شمع اول شروع و بدنه آن تا 50 درصد شمع اول را می پوشاند.

6) الگوی ابر تیره dark cloud

الگوی ابر تیره dark cloud

الگوی ابر تیره در انتهای یک حرکت صعودی تشکیل میشود و هشدار ریزش سهم و سیگنال خروج را صادر می کند. در الگوی ابر تیره کندل اول که یک کندل سفید و صعودی می باشد باید بزرگ باشد و کندل دوم که سیاه و نزولی می باشد باید 50درصد یا بیش از 50 درصد از بدنه کندل سفید قبل از خود را بپوشاند (در صورتی که این مقدار کمتر از 50 درصد باشد الگو تشکیل نمیگردد) و همچنین از بیشترین قیمت کندل اول بالاتر باشد.توجه داشته باشید که بدنه کندل سیاه حتما باید بدنه کندل سفید قبلی را پوشش دهد و سایه های بالایی یا پایینی هم بااهمیت نیستند.

7) الگوی سه سرباز سفید Three White Soldiers

الگوی سه سرباز سفید Three White Soldiers

الگوی سه سرباز سفید،نمودار شمعی صعودی میباشد که در روند نزولی تشکیل میشود و به منظور پیش‌بینی برگشت روند نزولی در نمودار قیمت استفاده میشود. الگوی سه سرباز سفید تشکیل شده از سه کندل استیک متوالی دارای بدنه بلند می باشد که در بدنه اصلی کندل قبلی بازگشایی شده و بالاتر از بیشترین مقدار کندل قبلی بسته خواهند شد. توجه داشته باشید که این کندل استیک‌ها نباید دارای سایه‌های خیلی بلند باشند و در بهترین حالت در بدنه اصلی کندل استیک قبلی بازگشایی خواهند شد.

8) سه کلاغ سیاه Three Black Crows

سه کلاغ سیاه Three Black Crows

الگوی سه کلاغ سیاه در انتهای روندهای صعودی تشکیل میشود و نشان دهنده ریزش شدید قیمت سهم می باشد. برای تشکیل الگوی سه کلاغ سیاه باید سه کندل نسبتا بزرگ نزولی و سیاه پشت سر هم و تقریبا هم اندازه برروی نمودار تشکیل و این سه شمع باید در داخل بدنه شمع قبلی خود بسته شوند و سایه پایینی نداشته باشند. توجه داته باشید الگوی سه کلاغ سیاه، زمانی یک الگوی برگشت قابل اعتماد به حساب می آید که توسط سایر اندیکاتورهای تکنیکال مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) تایید شود.

9) ستاره صبحگاهی morning star

الگوی ستاره صبح گاهی از الگوهای برگشتی پر قدرت می باشد و در انتهای چند کندل متوالی و نزولی و یا در ادامه یک روند نزولی تشکیل می شود. همانطور که در تصویر زیر هم مشاهده میکنید ستاره صبح گاهی تشکیل شده از سه کندل می باشد که کندل اول با بدنه بلند و نزولی و کندل دوم دارای بدنه کوتاه می باشد و کندل سوم مانند کندل اول دارای بدنه بلند ولی در خلاف جهت آن و صعودی قرار دارد. توجه داشته باشید که فرقی بین رنگ و صعودی یا نزولی بودن کندل دوم وجود ندارد و با یک گپ از دو کندل دیگر جدا می شود.

خصوصیات الگوی ستاره ی صبحگاهی

  • کندل اول باید کندل سیاه بزرگ باشد
  • کندل دوم باید کندل با بدنه ی کوچک باشد که رنگ سفید یا سیاه آن تفاوتی نمیکند
  • کندل سوم باید کندل سفید که نفوذ خوبی در بدنه ی کندل اول دارد باشد.

تشکیل الگوی سه کلاغ سیاه بیانگر تضعیف حرکت نزولی در بازار و احتمال شکست خط روند قبلی و شروع حرکت صعودی بعدی می باشد.

10) ستاره عصرگاهی Evening Star

الگوی ستاره عصرگاهی جزو الگوهای برگشتی قوی می باشد، این الگو معمولا در پایان یک روند صعودی و یا در ادامه چند کندل صعودی تشکیل میشود و بیانگر تضعیف قدرت روند می باشد و وجود احتمال تغییر روند به نزولی را نمایش می دهد. ستاره ی عصرگاهی در انتهای روند صعودی تشکیل می شود و باید دارای شرایط زیر باشد:

آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده

آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده

در این قسمت از آموزش بورس قصد داریم که با کندل ها آشنا بشویم به عبارتی “آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده” را در این قسمت از پست داشته باشیم. قطع به یقین افرادی که در بورس و فرابورس فعالیت می کنند و اقدام به خرید و فروش سهام کرده اند باید اطلاعات کاملی از بورس داشته باشند تا بتوانند سود بسیار خوبی را کسب کنند و تا جایی که میشود ضرر و ریسک را کم کرده و در عوض مقدار سود و ریوارد را افزایش داد. کندل را سرمایه گذاران و صاحبان سهام به شمع میشناسند و به عبارتی نمودار قیمتی هستند که روند بازار و قیمت یک سهام خاص را نشان می دهند. کندل ها یا شمع ها در واقع احساسات و هیجانات سرمایه گذاران و صاحبان سهام در بازار بورس را نشان می دهند. در ادامه در مورد کندل و آموزش کندل شناسی بیشتر توضیح می دهیم.

کندل و انواع آن

مواردی که در این پست مورد بررسی قرار می گیرند:

  • منظور از کندل در بورس چیست؟
  • نمودار کندل چیست؟
  • مهم ترین الگوهای کندل استیک

آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده

افرادی که در بورس فعالیت می کنند باید با اطلاعات و دانش بورس آشنا باشند و همانطور که در پست های گذشته بیان شد، هرچه با دنیای بزرگ بورس بیشتر آشنا باشید بهتر میتواند معاملات موفق تری داشته باشید. در قسمت های گذشته در مورد حد سود و حد ضرر صحبت کردیم که به هر میزان که افراد قبل از انجام هر معامله ایی حد سود و یا حد ضرر خود را مشخص کرده باشند بهتر میتوانند برای خارج شدن از سهام ( فروختن سهام )، وارد شدن ( خریدن ) و یا نظاره گر بودن در بازار تصمیم بگیرند. حتی در مورد نسبت ریسک و ریوارد در معاملات بورسی هم صحبت کردیم و تلاش کردیم که انواع اطلاعات بورسی را در اختیارتان بگذاریم. در این راستا بهتر است که به سوالاتی مانند منظور از کندل در بورس چیست؟ نمودار کندل چیست؟ از نمودار کندل چه استفاده ایی میشود؟ انواع کندل کدام اند؟ در این قسمت از پست قصد داریم که معروفترین و پرکاربردترین الگوهای کندل استیک در بورس را مورد بررسی قرار دهیم.

منظور از کندل در بورس چیست؟

منظور از کندل در بورس چیست؟

یکی از اصطلاحاتی که در بورس بسیار استفاده میشود کندل است. باید گفت که کندل در اصل برای تشخیص روند قیمت مورد استفاده قرار میگیرد و تحلیلگران با استفاده از کندل ها میتوانند روند صعودی، نزولی و یا خنثی بازار را متوجه بشوند. البته از کندل ها برای باز یا بسته شدن یک اوراق بهادار را در یک دوره زمانی مشخص هم استفاده میشود. از کندل به عنوان ” کندل استیک ” هم یاد میشود که از این کندل های زماین برای یافتن روند قیمت بازار و سهام خاص استفاده میشود. یکی از نقاط قوت و ویژگی های مثبت کندل ها این است که میتوان با اسفاده از کندل ها میتوان قیمت‌های مناسب برای خرید سهام را انتخاب کرد. اما متاسفانه نقطه ضعف الگوی کندل این است که برای قیمت‌های خروج از سهم عملکرد خوبی ندارند.

سایه: به قسمتی از کندل که بیرون از محدوده قیمت‌های باز و بسته شدن قرار دارد، سایه (shadow) می‌گویند. سایه ها را با توجه به رنگ هایشان قدرت خرید و فروش آن سهام را نشان میدهند.

برای تعریف و کندل شناسی در بورس به زبان ساده باید گفت که ساختار کندل یا شمع از دو بخش اصلی تشکلی شده است ( در قسمت فوق نمایش داده شده است ) که عبارت اند از: بدنه اصلی و سایه. همانطور که میدانید مانند یک شمع تصور میشود که یک بدنه دارد و به واسطه نور و شعله ایی که در نوک ان است سایه ایجاد میکند.

بدنه اصلی شمع نشان‌دهنده قیمت آغاز و پایان معامله است. سایه هم در واقع دو خط است که خط بالایی را سایه بالایی و خط پایینی را سایه پایینی می‌گویند. سایه پایانی در واقع به پایین ترین قیمت در روز معاملاتی هم گفته میشود و منظور از سایه بالایی، بالاترین قیمتی در روز معاملاتی است که تحلیلگران از این اصطلاحات استفاده می کنند.

تحلیلگران برای تشخیص دامنه نوسانات یک سهم در بازه زمانی مشخص که مورد معامله قرار گرفته است از سایه ها استفاده می کنند. بدین منظور که، اگر قیمت باز شدن کندل (شمع) پایین‌تر از قیمت بسته شدن آن باشد به عبارتی با افزایش قیمت روبرو شده باشد کندل تو خالی، سفید و یا سبزرنگ است.

اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت روبرو شده و کندل آن پر کاربردترین کندل استیک تو پر، مشکی یا قرمزرنگ خواهد بود. در ادامه به تعریف سایه ها میپردازیم.

نمودار کندل چیست؟

حال شاید سوال این باشد که منظور از قیمت پایین، بالا، قیمت باز شده و بسته شده چیست؟

  • منظور از قیمت باز در واقع اولین قیمتی که در یک بازه معاملاتی معامله صورت می‌گیرد.
  • به آخرین قیمتی که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله‌ای صورت گرفته است را قیمت بسته می گویند.
  • قیمت بالا به بیشترین قیمتی که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله‌ای صورت گرفته است را می کویند.
  • قیمت پایین کمترین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله‌ای صورت گرفته است.

آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده

کندل و نمودار کندل د رواقع به تحلیل گران میتواند سیگنال هایی بدهد و در اخذ تصمیم درست برای معامله کمک کند، به طور مثال بدنه سفید یا سبز شمع، نشان‌دهنده فشار قوی خرید در دوره زمانی مربوطه و معمولا نشان‌دهنده صعودی بودن قیمت است. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم موزد استفاده قرار میگیرند.

آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده

مهم ترین الگوهای کندل استیک

الگوی کندل ها از انواع محتلفی برخوردار است و به منظور ” آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده ” بهتر است که انواع کندل را بررسی کنیم اما خوب است بدانید که کهترین و پرکاربرد ترین الگوهای کندل استیک که در بازار بورس و فرابورس استفاده می کنند عبارت اند از: ماروبزو، دوجی، چکش، پوشاننده، نفوذی، ابر تیره، سه سرباز سفید، سه کلاغ سیاه، ستاره صبحگاهی و ستاره عصرگاهی.

کندل ماروبزو به چهار رنگ مشکی یا قرمز، سفید و سبز تقسیم میشود.

الگوی کندل ماروبزو

زمانی که کندل دارای روند نزولی است و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نمی‌شود و قدرت بیشتر فروشندگان نشانه الگوی ماروبزو است و در این الگوی کندل روند قیمت بازار بیشتر منفی است. ماروبزو خود به دو رنگ مشکی و سفید تبدیل میشود. این ماروبزو که توضیح داده شده مشکی است و از طرفی ماروبزو سفید نشان‌دهنده صعودی بازار است. در این حالت نیز سایه بالایی و پایینی دیده نمی‌شود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط می‌شود. درنتیجه بازار به سمت بالا است. زمانی که این نوع شمع تشکیل شود اولین مرحله از شروع روند صعودی (بازگشتی) روی‌داده است. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.

در کندل صعودی ماروبزو رنگ بدنه بصورت توخالی سفید یا سبز می باشد و سایه بالایی و پایینی ندارد. در این کندل قیمت باز شدن با قیمت کف و قیمت بسته شدن با قیمت سقف برابر می باشد.

کندل صعودی ماروبزو بیانگر این است که آنقدر قدرت خریداران زیاد می باشد که کنترل بازار در دست خریداران است و بازار را به بالا میکشند.

این شمع میتواند بیانگر ادامه صعود و یا اولین مرحله تشکیل یک روند صعودی (به صورت بازگشتی) باشد.

در نمودار دوجی قیمت شروع و پایان آن‌ها یکسان است و در واقع دوجی‌ها دارای بدنه نازک که معمولاً به‌صورت یک خط نازک و باریک نشان داده می‌شوند. تردید بین خریداران و فروشندگان سهم مهم‌ترین نتیجه‌ای است که از دوجی‌ها استنباط می‌شود.

الگوی کندل دوجی

در بعضی از حالات دوجی‌های بعد از ماروبزو سفید دیده می‌شوند. این حالت نشانگر این است که خریداران قوت خود را ازدست‌داده‌اند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است. حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود نشانگر این است که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید باقوت بیشتری است.

دوجی بعد از ماروبزو سفید: خریداران قوت خود را ازدست‌داده‌اند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است.

دوجی بعد از ماروبزو سیاه: فروشندگان قوت خود را ازدست‌داده‌اند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید است.

دوجی‌ها در چهار دسته تقسیم‌بندی می‌شوند اما ما 3 دسته مهم را نام می بریم که عبارت اند از:

الگوی کندل دوجی پایه بلند در واقع نشان دهنده برابری قیمت شروع و پایان و برابری قدرت خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی می باشد.

منظور از دوجی سنگ‌قبر این است که بدون سایه پایین است و بیانگر برابری قیمت شروع و پایان و تمایل بیشتر فروشندگان می باشد.

دوجی سنجاقک در واقع بیانگر تمایل بیشتر خریداران می باشد.

الگوی کندل چکش در واقع یک الگوی تک کندلی است و در روند نزولی نشاندهنده وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران می باشد. در واقع تشکیل کندل چکش نشانه ای از بازگشت روند می دهد که دارای یک بدنه کوچک در بالا و سایه بلند در زیر بدنه بوده و سایه پایینی حداقل دوبرابر بدنه یا بادی است. تنها شرط تشخیص صعود و یا نزولی بودن کندل تنها اندازه بدنه نسبت به سایه و محل تشکیل سایه است.

زمانی که کندل اول کندل دوم را بپوشاند در واقع الگوی کندل پوشاننده ایجاد شده است و در این زمان انتظار تغییر روند را داریم.

زمانی که قیمت باز شدن کندل دوم (که یک کندل صعودی است) پایین تر از کمترین قیمت کندل قبلی (که یک کندل نزولی است) می باشد ولی نفوذ خوبی در کندل اول دارد، میتواند گفت که در الگوی کندل نفوذی هستیم. در الگوی نفوذی، شمع سفید پایین تر از قیمت بسته شدن شمع سیاه در روز معاملاتی قبل باز خواهد شد و سپس قیمت سهم صعود می شود و در نیمه بالایی شمع سیاه روز قبل هم بسته خواهد شد.

پوشش ابر تیره یک الگوی شمعی بازگشتی نزولی است که یک کندل سیاه به وسیله آن بالاتر از انتهای یک کندل سفید و پایین‏تر از نقطه میانی آن، باز می‏شود. در الگوی ابر تیره کندل اول که یک کندل سفید و صعودی می باشد باید بزرگ باشد و کندل دوم که سیاه و نزولی می باشد باید ۵۰درصد یا بیش از ۵۰ درصد از بدنه کندل سفید قبل از خود را بپوشاند (در صورتی که این مقدار کمتر از ۵۰ درصد باشد الگو تشکیل نمیگردد) و همچنین از بیشترین قیمت کندل اول بالاتر باشد.

الگوی سه سرباز سفید در واقع نشان دهنده روند نزولی بازار است. این الگو از سه کندل استیک متولی دارای بدنه بلند تشکیل می‌شود که در بدنه اصلی کندل قبلی باز شده و بالاتر از بیشنیه کندل قبلی بسته می‌شوند. این کندل استیک‌ها نباید سایه‌های خیلی بلندی داشته باشند و در بهترین حالت در بدنه اصلی کندل استیک قبلی الگو باز می‌شوند.

سه کلاغ سیاه یک الگوی کندل استیک یا نمودار شمعی خرسی است که برای پیش‌بینی برگشت روند صعودی فعلی استفاده می‌شود. این الگو از سه کندل استیک متوالی دارای بدنه بلند تشکیل می‌شود که در بدنه اصلی کندل قبلی باز شده و پایین تر از کندل قبلی بسته شده‌اند. الگوی کندل سه کلاغ سیاه، زمانی یک الگوی برگشت قابل اعتماد به حساب می آید که توسط سایر اندیکاتورهای تکنیکال مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) تایید شود.

الگوی کندل صبحگاهی در اصل یک الگوی بصری در معاملات بورس است که از آن برای تشخیص وقوع بازگشت قیمت به سمت بالا استفاده می‌‌شود. این الگو از نمودارهای شمعی تشکیل شده است. بهتر است از این نشان‌‌گر در کنار دیگر نشان‌‌گرها استفاده شود تا ریسک کمتری تولید شود. الگوی کندل ستاره صبحگاهی ب در انتهای چند کندل متوالی و نزولی و یا در ادامه یک روند نزولی تشکیل می شود و فرقی بین رنگ و صعودی یا نزولی بودن کندل دوم وجود ندارد و با یک گپ از دو کندل دیگر جدا می شود.

ستاره عصرگاهی معکوس الگوی ستاره صبح گاهی و یک الگوی کاهشی است. در شکل مطلوب یا ایده آل این الگو لازم است بین بدنه شمع اول و شمع دوم و همچنین بین بدنه شمع دوم و بدنه شمع سوم شکاف وجود داشته باشد.اما معمولا شکاف دوم به ندرت شکل می گیرد. الگوی ستاره عصرگاهی نفوذ کافی بدنه شمع سوم در بدنه شمع اول است.

راهنمای جامع الگوی کندل استیک انگلفینگ (پوشاننده)

انگلفینگ

بر کسی پوشیده نیست که الگوهای کندل استیک بخشی ضروری از تحلیل پرایس اکشن هستند. بنابر اصول پایه تحلیل تکنیکال، این باور وجود دارد که اشکال گوناگون کندل استیک می‌توانند سیگنال‌هایی با درصد موفقیت بالا در نمودار قیمت به ما ارائه دهند. بنابراین، معامله‌گران فارکس باید ست‌آپ‌های گوناگون کندل استیک که معمولا در بازار رخ می‌دهند را کاملا بشناسند. در این مقاله درباره‌ یکی از این ساختارهای کندل استیک به طور جامع توضیح خواهیم داد. به این ساختار کندل استیک، الگوی کندل استیک انگلفینگ یا پوشاننده (Engulfing candlestick pattern) گفته می‌شود. در این مقاله عملکرد این کندل استیک را بررسی می‌کنیم و یک استراتژی برای ترکیب این الگو با دیگر شکل‌های تحلیل پرایس اکشن معرفی خواهیم کرد.

الگوی کندل استیک انگلفینگ چیست؟

الگوی کندل استیک پوشاننده، از دو کندل استیک تشکیل می‌شود. به همین دلیل در دسته الگوهای کندل استیک دوتایی قرار می‌گیرد. تشخیص شکل این کندل استیک بسیار آسان است و شامل یک کندل استیک است که توسط کندل استیک بعدی کاملا “پوشانده” می‌شود. برای به دست آوردن یک الگوی پوشاننده معتبر، اولین کندل استیک باید کاملا داخل بدنه کندل استیک بعدی قرار بگیرد. در زیر، تصویری از یک کندل استیک پوشاننده را می‌ببینید:

الگوی کندل استیک پوشاننده ژاپنی

به این ترتیب الگوی پوشاننده در نمودار ظاهر می‌شود. توجه داشته باشید که کندل نزولی به طور کامل توسط بدنه کندل بعدی که صعودی است پوشانده شده است. عکس این قضيه نیز صادق است. كندل اول می‌تواند صعودی و كندل پوشاننده می‌تواند نزولی باشد.

حرکت قیمت بعد از ست‌آپ کندل استیک پوشاننده

قطعا یکی از ویژگی الگوی کندل استیک انگلفینگ تغییر جهت قیمت است . اگر قیمت در حال افزایش باشد و یک الگوی پوشاننده در مسیر صعودی ایجاد شود، این سیگنال را می‌دهد که احتمالا یک سقف جدید قیمت در حال ساخته شدن است.

برعکس این قضیه نیز امکان‌پذیر است. اگر قیمت در حال کاهش باشد و یک الگوی پوشاننده روی نمودار ظاهر شود، نشان‌دهنده‌ این است که قیمت احتمالا در حال تشکیل یک کف جدید است.

انواع الگوهای انگلفینگ در فارکس

همانطور که احتمالا‌ حدس زده‌اید، الگوی معاملاتی پوشاننده بسته به جهت روند، به دو نوع متفاوت تقسیم می‌شود. اولین مورد الگوی پوشاننده صعودی و دیگری الگوی پوشاننده نزولی است. در ادامه به بررسی آنها می‌پردازیم:

کندل استیک پوشاننده صعودی

الگوی پوشاننده صعودی را می‌توان در طول روندهای نزولی یافت. این الگو با یک کندل نزولی در نمودار شروع می‌شود. سپس این کندل به طور کامل توسط بدنه کندل بعدی در نمودار که صعودی است پوشانده می‌شود. این الگو یک پتانسیل صعودی در نمودار ایجاد می‌کند و می‌تواند روند نزولی فعلی را معکوس کند. در شکل زیر می‌توانید طرح الگوی کندل پوشاننده صعودی را ببینید:

کندل استیک پوشاننده صعودی

توجه کنید که اولین کندل در این الگو، نزولی است و به طور کامل توسط بدنه کندل بعدی که صعودی است دربر گرفته شده است. این عمل الگوی کندل پوشاننده صعودی را ایجاد می‌کند که بر معکوس شدن روند دلالت دارد. یک الگوی پوشاننده صعودی معتبر پس از مدتی کاهش قیمت، می‌تواند نشان‌دهنده آغاز یک حرکت صعودی باشد.

کندل استیک پوشاننده نزولی

الگوی پوشاننده نزولی در مقایسه با پوشاننده صعودی عملکرد متفاوتی دارد. شکل‌گیری الگوی پوشاننده نزولی در نمودار را می‌توان در طول روندهای صعودی پیدا کرد. این الگو با کندلی صعودی شروع می‌شود. سپس این کندل به طور کامل توسط بدنه کندل بعدی که نزولی است، پوشانده می‌شود. این الگو پتانسیل قوی برای تغییر روند قیمت در نمودار را ایجاد می‌کند. به این ترتیب، روند صعودی فعلی ممکن است به یک حرکت نزولی جدید در نمودار تبدیل شود. شکل الگوی پوشاننده نزولی در زیر آمده است:

کندل استیک پوشاننده نزولی

این بار کندل اول، صعودی است و کندل پوشاننده، نزولی است. بدنه کندل دوم به طور کامل کندل اول را دربر گرفته است که شکل الگوی نزولی پوشاننده روی نمودار را تکمیل می‌کند. ست‌آپ کندل پوشاننده نزولی می‌تواند نشان دهنده شروع یک حرکت نزولی جدید در نمودار باشد.

تاییدیه برای الگوی انگلفینگ برای معامله

تاییدیه در الگوی پوشاننده، توسط کندل بعد از الگو گرفته می‌شود. برای تایید اعتبار این الگو، بدنه کندل بعدی باید بعد از کندل پوشاننده بسته شود.

یک الگوی پوشاننده معتبر صعودی با کندل سوم (صعودی) ادامه می‌یابد، که سقف کندل پوشاننده را به سمت بالا می‌شکند. یک الگوی نزولی معتبر پوشاننده با کندل سوم (نزولی) ادامه می‌یابد که کف کندل انگلفینگ را به سمت پایین می‌شکند. تایید الگوی انگلفینگ به این شکل در نمودار ظاهر می‌شود:

تایید الگوی معاملاتی پوشاننده

مشاهده می‌کنید کندلی که بعد از الگو آمده است، کندل تاییدکننده است. وقتی این کندل بعد از یک الگوی پوشاننده چنین حرکتی می‌کند، تایید کننده اعتبار آن است.

استراتژی معاملاتی بر اساس الگوی انگلفینگ

تا اینجا ساختار کندل استیک پوشاننده به طور کامل بررسی شد. اکنون یک استراتژی معاملاتی مربوط به این الگو آموزش داده می‌شود.

ورود به معامله با الگوی انگلفینگ

شما بعد از تاییدیه الگوی پوشاننده می‌توانید وارد معامله بشوید، یعنی بعد از بسته شدن سومین کندل، کندلی که بعد از کندل پوشاننده شکل می‌گیرد و قرار است کندل پوشاننده را در جهت حرکت مورد انتظار بشکند. هنگامی که کندل خارج از این سطح بسته می‌شود، تایید الگو دریافت می‌شود و می‌توان معامله مربوطه را باز کرد.

اگر سناریوی انگلفینگ نزولی باشد، شکست قیمت باید از سطح پایینی بدنه کندل پوشاننده اتفاق بیافتد. به این ترتیب، باید برای معامله‌ی فروش آماده شد. اگر سناریوی انگلفینگ صعودی باشد، شکست قیمت باید از سطح بالایی بدنه کندل پوشاننده رخ دهد. این بدان معنی است که واکنش ما می‌تواند در راستای یک معامله صعودی باشد.

حد ضرر در الگوی انگلفینگ

همیشه باید کنترل‌شده، ریسک کنید. به این ترتیب، معاملات انگلفینگ شما باید همیشه با حد ضرر (Stop Loss) محافظت شوند. حد ضرر باعث تضمین حفظ سرمایه شما می‌شود و همیشه حداکثر میزانی را که می‌توانید در یک معامله از دست بدهید را می‌دانید. محاسبه ریسک و پاداش قبل از شروع هر معامله به شما در تصمیم‌گیری در مورد اینکه آیا معامله را انجام دهید یا خیر، کمک می‌کند.

بهترین مکان برای قرار دادن حد ضرر در یک معامله انگلفینگ خارج از حد الگوی پوشاننده است، به این معنی که اگر ست‌آپ الگوی پوشاننده صعودی باشد، حد ضرر باید در زیر سایه کندل پوشاننده قرار گیرد. اگر ست‌آپ الگوی پوشاننده نزولی باشد، حد ضرر باید بالای سایه کندل پوشاننده قرار بگیرد.

حد ضرر در الگوی پوشاننده

در بالا تصویری را مشاهده می‌کنید که نشان می‌دهد هنگام معامله با الگوهای پوشاننده صعودی و نزولی در کجا باید حد ضرر خود را قرار دهید. اگر الگو نتواند در جهت مورد نظر حرکت کند و باعث فعال شدن حد ضرر شما شود، یعنی فرض شما در این معامله نادرست بوده است و حد ضرر جلوی وارد شدن ضرر بیشتر به سرمایه شما را گرفته است.

حد سود در الگوی پوشاننده

طبق قانون نانوشته الگوی انگلفینگ، معامله تا زمانی که قیمت به اندازه الگو حرکت نکرده است، باید باز نگه داشته شود. بدین معنی که حداقل حد سود شما از الگوی پوشاننده، باید با فاصله بین نوک بالای سایه کندل و نوک پایین سایه کندل پوشاننده برابر باشد. وقتی قیمت این فاصله را طی کرد، می‌توانید کل معامله یا بخشی از آن را ببندید. اگر تصمیم دارید که بخشی از معامله را باز نگه دارید، باید به دقت حرکت قیمت را برای پیدا کردن موقعیت خروج دنبال کنید که شامل شکست حمایت یا مقاومت و شکست خط روند یا کانال می‌شود. نمودار و الگوهای کندلی نیز در اینجا بسیار مهم هستند. اگر الگوی نموداری یا کندلی خاصی را مشاهده کردید که برخلاف معامله شماست، احتمالا بهتر است معامله خود را ببندید.

الگوی انگلفینگ و استراتژی پرایس اکشن

اکنون با شناخت از الگوی پوشاننده، استراتژی پرایس اکشنی که بر اساس این الگو رسم شده است در شکل زیر قابل مشاهده است:

الگوی پوشاننده و استراتژی پرایس اکشن

این نمودار یک ساعته جفت ارز GBP/USD از ۱ تا ۵ ژانویه ۲۰۱۶ است. این تصویر یک الگوی پوشاننده نزولی و برخی قوانین برای معامله آن را نمایش می‌دهد.

نمودار با افزایش قیمت شروع می‌شود که با فلش سبز رنگ روی تصویر مشخص شده است. می‌بینید که قیمت فقط کندل‌های صعودی ایجاد می‌کند. ناگهان شاهد یک کندل نسبتاً بزرگ نزولی هستید که کندل قبلی را کاملاً پوشانده است و وجود الگوی پوشاننده نزولی در نمودار را تایید می‌کند.

با این حال، قبل از اینکه بتوان در این مورد موضع‌گیری کرد، باید کندل تأیید ظاهر شود. کندل بعدی در نمودار دوباره نزولی است و در زیر بدنه کندل پوشاننده بسته می‌شود. این تاییدیه لازم، برای انجام معامله بر اساس الگوی پوشاننده نزولی است. حد ضرر برای این معامله باید بالاتر از سایه بالایی کندل پوشاننده همانطور که در تصویر نشان داده شده است قرار بگیرد.

فلش‌های زرد روی نمودار اندازه الگو و نحوه اعمال آن را به عنوان حداقل هدف در نمودار نشان می‌دهند. این هدف با کندل بعدی که پس از تایید الگوی پوشاننده ظاهر می‌شود تکمیل می‌شود.

این معامله می‌تواند برای کسب سود بیشتر ادامه پیدا کند. می‌توان از قوانین پرایس اکشن برای رسیدن به سیگنال خروج نهایی در نمودار استفاده کرد. توجه داشته باشید که قیمت در جفت ارز GBP/USD دو کندل نزولی بزرگ دیگر را در نمودار ایجاد می‌کند و می‌تواند سود حاصل از معامله را دو برابر کند. با این حال، کندل بعدی در نمودار یک کندل هامر (چکش) معکوس است که به آن پین‌بار (Pinbar) نیز گفته می‌شود. این کندل پتانسیل یک حرکت صعودی قوی را دارد، بنابراین زمانی که تایید الگوی هامر در نمودار ظاهر شد، معامله باید بسته شود.

همانطور که می‌بینید، کندل بعدی صعودی است و سطح بالایی الگوی هامر را می‌شکند و اعتبار الگوی هامر معکوس را تأیید می‌کند، که یک سیگنال خروجی برای معامله فروش ایجاد می‌کند. معامله انگلفینگ نزولی باید در پایان کندل صعودی که پس از هامر ظاهر می‌شود، بسته شود. که با فلش قرمز دوم روی نمودار نشان داده شده است. این مثال نشان می‌دهد که چگونه قوانین پرایس اکشن می‌تواند به یافتن مناسب‌ترین نقطه خروج در نمودار کمک کنند.

الگوهای پوشاننده در حمایت و مقاومت

یکی دیگر از راه‌های موثر برای معامله بر اساس الگوی پوشاننده با پرایس اکشن، مشاهده الگو در سطوح کلیدی حمایت و مقاومت است.

اگر قیمت به یک سطح مقاومتی نزدیک شود و در همان زمان یک الگوی پوشاننده نزولی در اطراف آن منطقه ظاهر شود، پتانسیل یک حرکت نزولی بسیار قوی در نمودار ایجاد می‌‌شود. همین امر در جهت مخالف نیز صدق می‌کند. اگر قیمت به یک سطح حمایتی نزدیک شود و در همان زمان یک الگوی پوشاننده صعودی روی نمودار ظاهر شود، پتانسیل یک حرکت صعودی بسیار قوی ایجاد می‌شود.

این اتفاقات احتمال موفقیت در معامله‌گری را افزایش می‌دهند. بسیاری از اوقات، وقتی این تلاقی تکنیکال را مشاهده می‌کنید و در لحظه مناسب وارد معامله می‌شوید، در واقع در ابتدای ظهور یک تغییر روند وارد معامله شده‌اید. در شکل زیر عملکرد ترکیب الگوهای پوشاننده با سطوح حمایت و مقاومت قابل مشاهده است:

الگوهای پوشاننده در حمایت و مقاومت

در تصویر بالا نمودار یک ساعته جفت ارز USD/CHF، از ۱۹ تا ۲۴ فوریه ۲۰۱۶ نمایش داده شده است. این تصویر یک معامله نزولی دیگر را نشان می‌دهد که پس از تعامل قیمت با یک سطح مقاومتی روانی (منظور عدد صحیح ۱.۰۰۰۰ است) رخ می‌دهد.

خط افقی سیاه روی تصویر مقاومت روانی بسیار قوی فرانک سوئیس در نرخ برابری ۱.۰۰۰۰ در مقابل دلار آمریکا است. پس از افزایش شدید قیمت، USD/CHF به این سطح مقاومت می‌رسد و دو بار دیگر آن را تست می‌کند. بار سوم که قیمت مقاومت را تست می‌کند، یک کندل نزولی نسبتا بزرگ ایجاد می‌کند که کندل صعودی قبلی را می‌‌بلعد و الگوی پوشاننده نزولی در نمودار ایجاد می‌کند.

تاییدیه الگوی پوشاننده نزولی، کندل بعدی است که نزولی است و سطح پایینی بدنه کندل پوشاننده را می‌شکند. بسته شدن کندل تایید، سیگنال فروش را ارائه می‌دهد.

حد ضرر باید بالاتر از سایه بالایی کندل انگلفینگ قرار بگیرد. این سطح درست بالای ۱.۰۰۰۰ است.

پس از آن قیمت شروع به کاهش می‌کند. چند کندل بعد، قیمت به حداقل هدف الگو می‌رسد (فلش های زرد). می‌توان بخشی از معامله را در اینجا بست، و بخشی را با پیش‌بینی کاهش بیشتر قیمت باز نگه داشت.

توجه داشته باشید که در مسیر نزولی، جفت ارز USD/CHF با ساختن سقف‌ها و کف‌های پایین‌تر به مسیر خود ادامه می‌دهد، که اطمینان از روند نزولی را فراهم می‌کند. ناگهان، حرکت قیمت رنج (Sideways) می‌شود و به بالای محدوده‌ای که با خط افقی سیاه و نازک روی نمودار مشخص کرده‌ایم می‌رود. به محض اینکه قیمت این مقاومت را شکست و بدنه کندل بالای آن بسته شد، معامله باید بسته شود. همانطور که می‌بینید، یک سقف بالاتر در نمودار ایجاد می‌شود، که نشان می‌دهد که روند نزولی ممکن است پایان یافته باشد.

ترکیب سطوح حمایت و مقاومت با الگوی انگلفینگ یک روش معاملاتی عالی بر اساس پرایس اکشن است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.