- من از زندگی چه می خواهم ؟
- من چقدر از خودم شناخت دارم؟ استعداد، هوش و توانایی های من چیست؟
- آیا می خواهم از حداکثر استعداد، هوش و توانایی های خود استفاده کنم؟
- چقدر به یادگیری نیاز دارم؟ به چه شیوه هایی می توانم یاد بگیرم؟ کسب دانش، تجربه دیگران یا تجربه خودم؟
- برای رسیدن به خواسته هایم حاضرم چه کارهایی انجام دهم؟ یا چه کارهایی را انجام ندهم؟
- می خواهم بین رضایت آنی و رضایت در آینده کدام را انتخاب کنم؟ همینطور بین رنج آنی و رنج آینده؟
- آیا من ارزش را در ک ار و تلاش سخت برای داشتن زندگی راحت می دانم یا راحتی و تلاش کم ولی در عوض زندگی سخت؟
- آیا من راحت تر هستم که مسئولیت تمام زندگی خود را بر عهده بگیرم یا فقط بخشی از آن بر عهده من است؟
- آیا روند کنونی زندگی من در سالهای پایانی زندگی برای من رضایت به بار می آورد؟ آن موقع از تصمیمات و عملکرد اکنون ام راضی هستم.
- نوع انتظار و رابطه من با بقیه جامعه چیست؟ قرار است آنها بیشتر در خدمت من باشند؟ من بیشتر در خدمت آنها باشم؟ یا تعامل دو طرفه داشته باشم؟
- من می خواهم در کجا قرار بگیرم؟ خط مقدم باشم؟ در میان لشکر باشم یا در ته صف نبرد قرار بگیرم؟
- آیا قبول دارم هر تصمیمی که می گیرم بهایی دارد؟ هر چیزی را که انتخاب کنم مساوی است با از دست دادن چیزی دیگر؟ آیا حاضرم بهای هر تصمیمی که می گیرم را بپردازم؟
مهم ترین راز موفقیت چیست؟
راز موفقیت چیست؟ سوالی که به یکی از مهم ترین دغدغه های ما انسان ها تبدیل شده است. می دانیم که رسیدن به موفقیت قوانین خاص خودش را دارد. اما بیشتر ما به دنبال یک فرمول سری و منحصر به فرد برای رسیدن به موفقیت می گردیم. اگر یک فرمول ساده و سریع نیاز دارید، این فرمول را به خاطر داشته باشید: شکست هایتان را دو برابر کنید. ما معمولا به شکست به عنوان نقطه مقابل موفقیت نگاه می کنیم، اما رمز موفقیت در همین شکست ها نهفته است. از شکست هایتان یاد بگیرید و آنقدر این کار را ادامه بدهید تا جایی که موفقیت را پیدا کنید. اما چه رازهای نگفته ای برای موفقیت باقی مانده است؟
در زندگی شلوغ امروزی، همه ی ما لحظاتی را داشته ایم که با خودمان فکر کردیم که می خواهیم به کجا برسیم. آیا زندگی که الان داریم همان چیزی است که همیشه می خواستیم؟ می توانیم بگوییم که زندگی موفقی داریم یا برای رسیدن به آن در حال قدم برداشتن هستیم؟ برداشت ما از موفقیت چیست؟ یک شغل پردرآمد، یک ازدواج خوب و یا هر چیز دیگری؟ اگر کمی بیشتر فکر کنیم، یک شغل پردرآمد بیشتر اوقات با استرس بالا، مسئولیت های سنگین، کار کردن تا دیروقت و نداشتن وقت برای خود و خانواده همراه است. آیا با این وجود می شود داشتن شغلی پردرآمد را رسیدن به موفقیت دانست؟ یک ازدواج خوب هم لحظات سخت خودش را دارد. لحظاتی که باید با واقعیت های ازدواج و زندگی با فرد دیگر و روی بد قضایا کنار بیاییم. آیا در این لحظه از زندگی، می توانید خودتان را فرد موفقی بنامید؟
راز موفقیت چیست؟
رسیدن به موفقیت در وهله ی اول بستگی به این دارد که برداشت ما از موفقیت چه باشد. در واقع داشتن شغلی پردرآمد و یا به دست آوردن عشق زندگی مان، برای رسیدن به موفقیت کافی نیست. موفقیت از نظر هر کسی می تواند تعریف متفاوتی داشته باشد. اما اگر تعریفی کلی بخواهید، موفقیت را می شود رسیدن به صلح درونی و آرامش ذهنی و داشتن یک زندگی پر معنا دانست. دلیل اینکه بسیاری از افراد از زندگی خود لذت نمی برند و احساس شادی نمی کنند، عدم وجود هدفی در زندگی شان است. بعد از اتمام دوره ی 12 ساله ی تحصیل، ما تلاش می کنیم تا در دانشگاه خوبی قبول بشویم، بعد به دنبال یافتن کار خوب هستیم، بعد سعی می کنیم خودمان را با انتظارات کار تطبیق بدهیم، پس از آن هم به دنبال راهی هستیم تا بتوانیم بین زندگی شخصی و حرفه ای مان تعادل برقرار کنیم و درنهایت با افکاری درگیر می شویم که وادارمان می کنند از خود بپرسیم آیا زندگی موفقی داریم یا نه؟ بنابراین مهم ترین رمز موفقیت را می توان شناخت و درک درست نسبت به مفهوم موفقیت دانست.
برای به دست آوردن زندگی نکنید
چرا این عنوان را انتخاب کردم؟ بسیاری از افراد راز موفقیت را در پیدا کردن شغلی با درآمد بالا می دانند. اگر از این افراد بپرسی راز موفقیت چیست؟ بدون شک اولین پاسخی که به تو می دهند داشتن پول و ثروت بیشتر است. اما چیزی که اکثر ما فراموش کرده ایم این است که داشتن یک شغل برای این است که بتوانیم زندگی راحت تری داشته باشیم. نه برای اینکه فراموش کنیم چگونه زندگی کنیم. فایده ی کسب درآمد بالا چیست اگر نتوانید فرصتی را برای وقت گذرانی با عزیزانتان پیدا کنید؟ در نهایت شما برای آسایش و راحتی خودتان و عزیزانتان می خواهید درآمد داشته باشید، پس نگذارید که زندگی تان وقف به دست آوردن بشود. بلکه به دست بیاورید تا زندگی کنید.
صلح درونی و رضایت
عامل دیگری که به کمک آن می توانید بفهمید تا چه اندازه در زندگی تان موفق هستید، این است که متوجه بشوید چه میزان از زندگی تان رضایت دارید. زمان هایی که احساس سردرگمی و غم می کنیم، نگاه کردن به عزیزانمان می تواند حال ما را خوب کند. چرا که به یادمان می آورند زندگی چقدر می تواند زیبا باشد. به همین دلیل انتخاب یک شریک زندگی مناسب، شخصی که همیشه حامی تان باشد اهمیت زیادی دارد. من به شما قول می دهم که اگر کار پردرآمدی نداشته باشید اما خانواده و دوستان مهم و بسیار عزیزی در زندگی تان داشته باشید، بیش از هر زمان دیگر احساس خوشبختی، شادی و موفقیت را تجربه خواهید کرد. در نهایت پاسخ به سوال راز موفقیت چیست برایتان بسیار ساده خواهد شد: عشق.
رمز موفقیت در داشتن حال خوب است. در حس رضایت و شادی است. در زندگی کردن تک تک لحظه ها و در حضور بودن است. لذت بردن راز موفقیت است. فارغ از اینکه چه شرایطی دارید، در کجای مسیر اهدافتان قرار گرفتید و چه مقدار ثروت دارید، اگر عشق به زندگی و لذت بردن از تک تک لحظه های آن را یاد بگیرید، بدون شک موفق ترین انسان روی زمین خواهید بود. رمز موفقیت در زندگی برای افراد مختلف متفاوت است، اما در نهایت لذت بردن از مسیر است که حس موفقیت را در شما ایجاد می کند، نه رسیدن به مقصد.
چگونه موفق شویم؛ 7 راز موفقیت در زندگی و کار چیست
موفقیت چیست و چگونه موفق شویم ؛ راه ها و راز موفقیت در زندگی و کار خود با 7 نکته ساده و کابردی که افراد موفق انجام میدهند را در سلام دنیا بیاموزید.
موفقیت به معنای پیشبرد تمام فاکتورهای انسان از جمله سلامتی، معنویت، ثروت، آرامش، عشق و خدمت به دیگران است. ما دارای ابعاد مختلفی هستیم که برای رسیدن به موفقیت باید تمام فاکتورهای خود را پیشرفت دهیم. تنها با پرورش یک بعد وجودی، ما موفق محسوب نمی شویم بلکه باید تمام زوایای وجود خود را پرورش دهیم تا به هدف نهایی برسیم. ما در این مطلب سلام دنیا درباره اینکه چگونه موفق بشویم و راز موفقیت در زندگی و کار چیست را بررسی کردیم. با ما همراه باشید.
چگونه موفق شویم
باید دارای باورهای مثبت باشیم و همواره خود را فردی ببینیم که آرزو داریم باشیم. افکار منفی ما را از رسیدن به خواسته ها و اهدافمان دور می کند. این افکار از کودکی درون ذهنمان لانه کرده و ما را به سمتی پیش می برد که نمی خواهیم ولی هیچ کس جز خود ما نمی داند که چه قدر موفق هستیم چرا که موفقیت یک حس درونی است که تا باور نداشته باشیم کسی نمی تواند بگوید که رازهای موفقیت چیست؟ ما فرد موفقی هستیم یا نیستیم.
پس باید سعی کنیم که نظر اطرافیان نسبت به خود را بشنویم و مورد تحلیل قرار دهیم. اگر با واقعیت زندگی ما همخوانی دارد و ضعف هایی در مسیر موفقیت ما وجود دارد، آنها را برطرف کنیم و با آغوشی گشوده نظرات دیگران رازهای موفقیت چیست؟ را بپذیریم ولی چنانچه با سوگیری همراه است، فقط شنونده باشیم و در نهایت مسیر خود را دنبال کنیم و اجازه ندهیم نظرات دیگران، اهداف، خواست ها و رسیدن به موفقیت ما را دچار اختلال کند.
نگاه به زندگی افراد موفق می تواند ما را در پیشبرد اهدافمان تا رسیدن به موفقیت یاری دهد. موفقیت مثلثی است که سه ضلع آن عبارتند از:
- برنامه ریزی و دقت و سرعت عمل و زمان شناسی
- سرعت عمل و زمان شناسی (مدیریت زمان)
- نظم و آرامش
نکاتی برای رسیدن به موفقیت (راز موفقیت در زندگی و کار)
1. راز موفقیت در زندگی و کار : داشتن اراده برای دستیابی به موفقیت
ما باید بدون به تعویق انداختن مستقیم به سمت اهداف حرکت کنیم. وقتی چیزی بخواهیم پس اتفاق می افتد. کسانی که بهترین چیزها را به دست می آورند، آنهایی هستند که بر روی اهداف خود تمرکز کرده و مصرانه به دنبال آن بوده و تلاش کرده اند.
2. راز موفقیت در زندگی و کار: داشتن اعتماد به نفس
به خود اعتماد کنیم. به توانایی ها و مهارت های خود یقین داشته باشیم. زمانی که ما به خود اعتماد غیر قابل انکار داریم به آسانی یک قدم به موفقیت نزدیک تر می شویم.
3. راز موفقیت در زندگی و کار: خود وابستگی
می توانیم مسئولیت کارهایمان را به عهده بگیریم و روی خودمان حساب کنیم. تصمیمات سخت بگیریم. فکر کردن در مورد خود باعث می شود خود را بهتر بشناسیم.
4. راز موفقیت در زندگی و کار: سخت کوشی
باید سخت کوش تر از آنچه که تا به حال بوده ایم، باشیم. چنانچه کاری را به اتمام برسانیم، به خود افتخار خواهیم کرد. لازم است سرعت بگیریم، خود را به سمت هدف برانیم و خود را با بهترین ها هم تراز کنیم.
5. راز موفقیت در زندگی و کار: داشتن شور زندگی
اگر می خواهیم موفق شویم و اگر می خواهیم زندگی کنیم، شور داشته باشیم. شور زندگی 10 درصد چیزی است که ما تجربه می کنیم و 90 درصد در پاسخ های ما به این تجربه نهفته است.
6. راز موفقیت در زندگی و کار: برای موفق شدن باید صبر داشته باشید
در هر چیزی شکست و ناامیدی وجود دارد. صبر و شکیبایی پیشه کنیم. وقتی نهالی را می کارید و تمام شرایط رشد آن را فراهم می کنید و به طور دایم مراقب آن هستید، برای به بار نشستن و میوه دادن، چقدر زمان لازم دارد؟ اگر این زمان به طور مثال؛ 2 سال باشد، شما در طی این 2 سال چه کارهایی برای نهال خود انجام می دهید؟ منظور از صبر کردن این است که بگذارید کارها دوره خود را طی کنند!
7. راز موفقیت در زندگی و کار: مثبت اندیشی
ما می دانیم چه چیزی ارزش جنگیدن دارد. مثبت اندیشی تکنیکی برای ساختن آینده بهتر است.
چون در بیشتر موارد مثبت اندیشی دچار کج فهمی می شود. با یک مثال این موضوع را تشریح می کنیم؛ فرض کنید خانه شما بسیار شلوغ و بی نظم شده است و شما باید آن را تمیز و مرتب کنید. (فرض بر این است که شما نمی توانید این کار را به کس دیگر محول کنید). در این حالت یکی از این 2 حالت زیر رخ می دهد:
1. انجام می دهید
الف) با غر غر و اعصاب خراب این کار را انجام می دهید. (نگرش منفی).
- در این زمان چه تصویری از این کار در ذهن شما نقش بسته است؟
ب) با حال خوب و شور و شوق این کار را انجام می دهید. (نگرش مثبت)
- در این زمان چه تصویری از این کار در ذهن شما نقش بسته است؟
ج) بدون هیچ احساسی این کار را انجام می دهید. (نگرش خنثی)
- در این زمان چه تصویری از این کار در ذهن شما نقش بسته است؟
2. انجام نمی دهید
الف) از انجام نشدن آن ناراحت و عصبی هستید. (نگرش منفی)
- در این زمان چه تصویری از این کار در ذهن شما نقش بسته است؟
ب) برای انجام این کار زمان مناسب دیگری را در نظر گرفته اید. (نگرش مثبت)
- در این زمان چه تصویری از این کار در ذهن شما نقش بسته است؟
ج) انجام نشدن این کار هیچ اهمیتی برای شما ندارد. (نگرش خنثی)
- در این زمان چه تصویری از این کار در ذهن شما نقش بسته است؟
سخن آخر
برای رسیدن به موفقیت باید با راز های موفقیت در زندگی و کار ، آشنا باشید این راز چیزی جز رعایت چندین نکته ساده ولی مهم و موثر در رسیدن به موفقیت نیست. ما به شما در این مطلب 7 راز موفقیت در زندگی و کار که افراد موفق آنها را به کار می برند را بیان کردیم. امیدوارم که دوست داشته باشید. و برایتان مفید بوده باشد و آن را در شبکه های اجتماعی با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
راز موفقیت در زندگی
چگونه میتوان در زندگی موفق بود: ۶ نکته در مورد موفقیت در زندگی
تعریف موفقیت در زندگی
برخی افراد وقتی به موفقیت در زندگی میاندیشند، ثروت را تصور میکنند. دیگران قدرت میخواهند و برخی فقط میخواهند تأثیر مثبتی بر جهان بگذارند. همه اینها کاملاً صحیح هستند و در واقع موفقیت مفهومی است که برای افراد مختلف معانی مختلفی دارد.
هرچند ممکن است تعاریف متفاوتی از موفقیت در ذهن داشته باشید، اما مطمئناً موفقیت به راحتی حاصل نخواهد شد. برای موفق شدن راهنماییها و کتابهای بیشماری وجود دارد، زیرا موفقیت شخصی و منحصر به فرد است. در نتیجه پیروی از توصیههای یک تجربه فردی اغلب نمیتواند مفید نباشد. برخلاف این موضوع، توصیههای مشترکی که حاصل تجربه افراد مختلف است، ممکن است در زندگی شما نیز به موفقیت بیانجامد. آنچه در زیر میآید، لیستی از ۶ توصیه از موفقترین افرادی است که تاکنون زندگی کردهاند. اگر میخواهید یاد بگیرید چگونه موفق باشید، انجام این نکات ضروری است.
موفقیت برای شما چه مفهومی دارد؟ چگونه میتوان موفق بود؟
۱- بزرگ فکر کنید
هنرمندان معدودی را در تاریخ پیدا میکنید که به اندازه میکل آنژ تأثیرگذار بوده باشند. امروز قرنها پس از مرگ او، کار او هنوز هم الهامبخش مردم بسیاری است. کارهای او شهرت جهانی دارد و کافی است فقط به مجسمه حضرت داوود یا نقاشی دیواری در کلیسای سیستین در واتیکان فکر کنید.
حال تصور کنید اگر میکل آنژ تصمیم نداشت که به عنوان یک هنرمند کار کند، چه آثاری را از دست میدادیم! یک هنرمند موفق بودن، همیشه بسیار دشوار است. تصور کنید اگر او تصمیم میگرفت این جاهطلبی را به نفع کار آسانتری کنار بگذارد، چه اتفاقی میافتاد.
اغلب اوقات، مردم تصمیم میگیرند رویاهای خود را برای چیزی «واقعگرایانهتر» کنار بگذارند. از رویای خود به خاطر کاری راحتتر دست میکشند، اما شما به جای چنین تفکری سعی کنید بلندپرواز باشید.
۲- کاری که دوست دارید را پیدا کرده و انجام دهید
تصور کنید که تا جای ممکن در شغل فعلی خود موفق باشید. با ادامهی کارتان، در حالی که آن را دوست ندارید، در نهایت احتمالاً خواهید دید که بسیار سخت کار میکنید و بیشتر وقت خود را برای آن تلف میکنید. اگر شغلی است که از آن متنفرید، موفقیت در آن فقط به معنای پر کردن زندگی با کاری است که از انجام آن متنفر هستید. این موضوع چه حسی دارد؟
در عوض، چرا روی انجام کاری که دوست دارید تمرکز نکنید؟ وقتی به آنچه علاقهمند هستید پی ببرید، انگیزهای برای ادامه حرکت پیدا میکنید. موفقیت در آن کار به معنای تحقق آرزوهای شماست.
حتی اگر موفق هم نشوید، باز هم وقت خود را با کاری که دوست دارید گذراندهاید. بسیاری از نوازندگان موفق سالها از زندگی خود را صرف اجراهای بدون مزد کردند و تنها دلیلی که مدام به نواختن ادامه دادند، این بود که عاشق اجرا بودند.
۳- یاد بگیرید زندگیتان را متعادل کنید
اغلب اوقات مردم فکر میکنند که برای موفقیت، باید تنها هدفشان را کل زندگی خود قرار دهند. اگر کسی فکر کند که شغلش او را به موفقیت میرساند، ممکن است ساعتهای بیشماری در روز بگذرد و تا عصر به سختی کار کند و در مقابل، این موضوع به قیمت از دست دادن استراحت، سلامتی و داشتن یک زندگی لذتبخش برایش تمام شود.
از سوی دیگر، اگر موفقیت برای یک نفر داشتن یک زندگی اجتماعی قوی و یک گروه خوب از دوستان باشد، ممکن است موقعیت شغلیش آسیب ببیند. به این معنی که ممکن است شغل خود را از دست بدهد و سپس توانایی پرداخت هزینه بیرون رفتن با دوستان خود را نداشته باشد!
پس موفقیت باید ایجاد تعادل در امور باشد. به برقراری این تعادل بین زندگی و کارتان فکر کنید.
۴- از شکست نترسید
داستانی وجود دارد که درستی آن تایید نشده است، اما پیام موجود در آن بسیار مهم است: اختراع لامپ توسط توماس ادیسون نتیجه صدها تلاش ناموفق بود. در مصاحبهای از او پرسیده شد: «بعد از همه تلاشهای ناموفق خود، چه احساسی دارید؟»
ادیسون پاسخ میدهد: «من شکست نخوردم. صدها راه یاد گرفتم که به اختراع لامپ منجر نمیشوند.»
او هر «شکست» را به عنوان یک درس میدید. از آن درس یاد میگرفت که چه چیزی مفید نخواهد بود و راه دیگری را برای تلاش انتخاب میکرد. هر تلاش ناموفق، گامی اساسی در راه موفقیتش بود. به راحتی ممکن است احساس کنید بعد از شکست باید تسلیم شوید، اما شاید در آن شکست درسی برای شما نهفته باشد. به شکستهای خود توجه کنید و آنها را مطالعه کنید. در این صورت است که یاد میگیرید چگونه موفق شوید.
۵- اهل عمل باشید
شخصی مانند ویلیام شکسپیر را تصور کنید. وقتی به زمانی که او در آن زندگی میکرده فکر میکنیم، به نوعی به زمانی میپردازیم که توسط او شکل گرفته است. وقتی به دوران رنسانس ایتالیا فکر میکنیم، به میکل آنژ و لئوناردو داوینچی فکر میکنیم. یا اگر به عصر معاصر فکر کنید، بیل گیتس یا استیو جابز و یا هزاران فرد موفق و تاثیرگذار دیگر ممکن است به نظرتان بیاید. شما احتمالاً این مقاله را روی دستگاه شرکتی میخوانید که یا آنها تأسیس کردهاند یا شرکتهایی که تحتتأثیر آنها بودهاند، آن را طراحی کردهاند.
اگر این افراد کارهایشان را انجام نمیدادند و نبوغشان را به مرحله عمل در نمیآوردند، عصری که در آن زندگی میکنیم شاید به این شکل نبود.
اگر چنین افرادی اجازه دهند جهان آنها را شکل دهد، به راحتی در پس زمینه قرار میگیرند و اتفاقی نمیافتد. این در حالیست که این افراد تصمیم گرفتند تا خودشان جهان را شکل دهند. از خارج شدن از چارچوبهای مشخص نترسید. اگر برای انجام کاری میتوانید به روش بهتری فکر کنید، این کار را انجام دهید و در صورت عدم موفقیت، دوباره امتحان کنید.
۶- ارتباطات موثر بسازید
روزولت، رئیس جمهور سابق آمریکا، میگوید: «مهمترین عامل اصلی در فرمول موفقیت، دانستن چگونگی کنار آمدن با مردم است.»
بهترین و موثرترین رهبران و با نفوذترین افراد کسانی نبودند که باعث آشوب شده و با مردم جنگیده یا مردم را نادیده گرفتهاند. آنها افرادی بودند که با اطرافیانشان مهربان بودند، مردم آنها را دوست داشتند و تلاش میکردند برای مردم موثر باشند.
این موضوع، کلید رهبری خوب است.
منطقی است که اگر کسی شما را دوست داشته باشد، به شما کمک کند. اگر به آنها پیشنهادی بدهید، آنها با کمال میل میپذیرند و برعکس. علاوه بر این، ایجاد روابط خوب همیشه ایده خوبی است، چرا که هیچوقت نمیتوانید بگویید در آینده چه اتفاقی میافتد و دوستان شما در آینده چگونه ممکن است به کمکتان بیایند. به همین دلیل به مردم کمک کنید و آنها نیز به شما کمک خواهند کرد.
راز موفقیت افراد خوشبخت چیست؟
انسان ها تنها به واسطه شانس خود موفق نمی شوند، بلکه بسیاری از افراد موفق به طور مداوم در زندگی خود چند اصل مهم و اساسی را رعایت می کنند که در نهایت به موفقیت آن ها در جنبه های مختلف زندگی، منجر می شود.
به بیان دیگر، ایجاد ذهنیت صحیح و عادت های درست، مهم ترین قدم برای دستیابی به موفقیت است. اما راز موفقیت چیست؟ ما در اینجا چهار راز موفقیت در جنبه های مختلف زندگی را به شما معرفی خواهیم کرد.
داشتن بصیرت:
وارن بنیس در کتاب خود تحت عنوان "رهبر بودن"، موفقیت را این گونه تعریف می کند: "توانایی تبدیل چشم انداز به واقعیت".
این بدان معنی است که موفقیت با پاسخ دادن به یک سوال اساسی شروع خواهد شد: من واقعاً در زندگی چه می خواهم؟
بر اساس تعبیر وارن بنیس پاسخ به این پرسش می تواند ایده روشنی از اهداف و تمایلات فرد را در زندگی شخصی و شغلی فراهم آورد. یک رهبر موفق بر جنبه های مختلف اهداف خود آگاه است، در برابر شکست ها و ناملایمات مقاومت می کند و از مسیر خارج نمی شود.
در این راستا و برای داشتن مسیری روشن در راه دستیابی به اهداف، نوشتن قدمی مهم است. از نظر آماری، اکثر افراد موفق در جهان، اهداف و کارهای مهم زندگی و حتی روزانه خود را یادداشت می کنند و برای دستیابی به یک هدف خاص در بازه زمانی مشخص، متمرکز می شوند. این کار از شلوغی بی جهت و هرج مرج در زندگی می کاهد و تمام نیروی شما را در راستای دستیابی به اهداف و موفقیت در زندگی متمرکز می کند.
صداقت با خود:
افراد موفق حقیقت را می گویند. شاید این امر آنقدر واضح باشد که نیازی به تاکید بر آن وجود نداشته باشد، اما زمانی که برای خوب دیده شدن، موفقیت مجموعه و سود بالا رقابت وجود داشته باشد، صداقت می تواند به چالشی بزرگ و کالایی کمیاب تبدیل شود.
در مقیاس های حرفه ای نیز، تحقیقات نشان داده اند صداقت شرکت ها در توضیح شکست های مالی و سرمایه گذاری های اشتباه خود در طول یک سال، سبب شده است تا قیمت سهام آن ها در سال بعد با متوسط بالاتری به فروش برسد.
این امر به دلیل نشان دادن صداقت در درک شکست ها و جلب اعتماد سرمایه گذاران بوده است. در همین راستا، شرکت هایی که رازهای موفقیت چیست؟ به سیاست های باز کاری معتقد هستند و کارمندان می توانند به صورت آزادانه نظرات و انتقادات خود را به سیستم و کار وارد کنند، موفقیت نسبی بیشتری را در طول یک سال تجربه می کنند و میزان وفاداری کارمندان به مجموعه نیز بالا می باشد.
یک پیشنهاد دوستانه: اگر هنوز در دوره رایگان 7 اصل مهم در مدیریت مطلوب کسب و کار شرکت نکرده اید، کلیک نمایید.
قدردانی:
قدردانی و سپاسگزاری می تواند قدمی کوچک اما بسیار تاثیرگذار برای موفقیت در زندگی باشد. برای قدردانی از موقعیت و یا چیزی، شما باید محیط اطراف خود را به شکل هوشمندانه ای تحت نظارت داشته باشید و موقعیت های مناسب را برای قدردانی پیدا کنید.
این امر خود به افزایش آگاهی شما و موفقیت بیشتر کمک می کند. قدردانی همچنین می تواند به شما و اطرافیانتان انگیزه بیشتری بدهد تا در راستای اهداف خود گام بردارید. با این حال باید بدانید که قدردانی امری ناخودآگاه نبوده و تنها مخصوص موفقیت ها و پیروزی ها نیست، بلکه هر قدم کوچک در راستای رسیدن به اهداف بزرگ شایسته قدردانی می باشد. برای موفقیت، به شکل فعال به دنبال دلایل سپاسگزاری باشید.
سازگاری:
موفقیت به معنای جلوگیری از شکست ها نیست، بلکه به معنای یادگرفتن از تک تک آن ها است. نقل قول معروف توماس ادیسون در مورد اختراع لامپ را در نظر بگیرید: "من شکست نخوردم.
من فقط 10،000 راهی را پیدا کردم که جواب نمی دهند". شکست بخش غیر قابل انکار هر پروژه بزرگ است. اریک ریس معتقد است یادگیری معتبر به معنای پنهان کردن دلایل شکست و یا خود شکست نیست، بلکه مواجهه با آن و بررسی دقیق و موشکافانه شکست یا محدودیت است.
در چنین شرایطی است که زیربنای موفقیت نهایی شناسایی و تکمیل می شود. برای دستیابی به چنین مرحله ای، رئیس معتقد است داشتن ویژگی سازگاری در افراد می تواند تعیین کننده باشد. آنچه داستان موفقیت را از شکست متمایز می کند، یک کارآفرین آینده نگر و دقیق است که می تواند مسیر شکست را به خوبی بررسی کند، دلیل آن را پیدا کند و ضمن تطبیق خود با آن، در مسیر موفقیت گام بردارد.
افراد موفق می توانند با نظرات مخالف، انتقاد ها و تفاوت های موجود سازگار باشند و از تمام امکانات موجود برای دستیابی به اهداف خود استفاده کنند.
همه ما دستیابی به راز موفقیت تضمینی را دوست داریم، اما واقعیت این است که هیچ راز رازهای موفقیت چیست؟ سر به مهری برای موفقیت وجود ندارد. این شما هستید که می توانید با پرورش عادت های خوب و سازنده، مسیر موفقیت را برای خود هموار کنید.
راز موفقیت در زندگی چیست؟
احتمالا شما هم فیلم یا کارتونی از قصه های کهن شرقی دیده اید که فردی به دنبال نقشه خوشبختی، راز موفقیت، نسخه جادویی و یا آخرین تکنیک رزمی از این وادی به آن وادی می رود و نشانی پیری فرزانه را می گیرد که آنرا می داند یا نسخه ای از آن را در اختیار دارد. فرد جستجوگر بعد از تلاشی طولانی و طاقت فرسا و گذر از هفت خوانی سخت خود را به پیر می رساند و تمام تلاش خود را می کند تا به وی ثابت کند که شایستگی دریافت این لوح محفوظ را دارد ولی آخر داستان وقتی در صندوقچه اسرار باز می شود تا چیزی در آن نیست. یا یک تکه کاغذ سفید و بدون هیچ نوشته ای است.
این قبیل داستانها حاوی یک نکته با ارزش برای خواننده است. آن هم اینکه هیچ نسخه نهایی یا فرمول واحدی وجود ندارد . یا اگر چیزی هم هست خارج از دنیای بیرون و درون فرد نیست. یا در درون شما است یا در دنیای دور و برتان.
واقعا موفقیت در زندگی یعنی چه؟
موفقیت از آن موضوعاتی است که بی نهایت در مورد آن نوشته شده است. هر کسی از ظن خود آن را می بیند و تصور می کند. مخصوصا وقتی منظور موفقیت در زندگی باشد هنوز پیچیده تر می شود؟ واقعا چرا اینطور است؟ یک جواب دم دست این است که چون تعریف هرکس از موفقیت و زندگی متفاوت و یکتا است . هر کسی موفقیت را در یک چیز می داند و زندگی را هم یک چیز. انسان تلاشگر موفقیت را در به کار بردن حداکثر تلاش می داند و انسان راحت رازهای موفقیت چیست؟ طلب موفقیتش رسیدن به حداکثر راحتی . یکی موفقیت را در کسب حداکثر مال و دیگری در حداکثر علم . آن یکی رسیدن به بالاترین قدرت و دیگری در رساندن بیشترین خدمت به دیگران. یکی می گوید به دنیا آمده است تا منجی عالم باشد یکی رسالت خود را در پاسداری از سوزن یک ایستگاه راه آهن.
اگر از دیدگاه خرد جمعی انسانی بخواهیم به مقوله موفقیت نگاه کنیم به ما می گوید موفقیت در کار و تلاش و اثری شایسته از خود به جا گذاشتن است. چه مادی و چه معنوی. ولی سوال اینجاست که آیا آنهایی که اینطور زیسته اند در پایان زندگی شان از عملکرد خود راضی هستند؟ یا این فرمول برای تمام فرزندان بشر کاربرد دارد؟ یا این گروه موفق چند درصد کل جامعه را تشکیل می دهند؟ آیا می توان نود و هفت درصد از جامعه را محکوم کرد که به شیوه سه درصد موفق عمل کنند؟
اگر موفقیت را میزان رضایت فرد در کلیت یا پایان زندگی در نظر بگیریم شاید بتوانیم سر نخهایی بدست بیاوریم که کمی روشنگر راه باشد. ولی پیش از آن باید:
چند پیش فرض را هم در نظر بگیریم
- یک اینکه باید بپذیریم یک فرمول واحد وجود ندارد و برای هر فرد می تواند کاملا متفاوت و شخصی باشد.
- دوم اینکه ما به دلیل انسان بودنمان همواره در حال تغییر هستیم و دانش و تجربه ما در زندگی همیشه دستخوش تغییر است. یعنی آنچه الان فکر می کنیم درست است ممکن است چند سال دیگر اشتباه از آب رازهای موفقیت چیست؟ در آید یا برعکس.
- سوم اینکه ما موجوداتی احساسی هستیم و احساس ما بر منطق ما برتری دارد و بیشتر تصمیمات ما را ایشان می گیرد.
- چهارم اینکه زندگی متمدنانه و امروزی انسان فقط ده هزار سال قدمت دارد و در مقابل دویست هزار سال زندگی انسان امروزی فقط ده درصد زمان را به خود اختصاص می دهد و نود درصد باقیمانده اصلا به این شیوه نبوده است. پس اگر عقل جمعی امروز انسان می گوید راز موفقیت انسان در کار و تلاش است فقط مربوط به همین ده هزار سال عصر کشاورزی است و در صد و نود هزار سال پیش از آن زندگی ساده و راحتی داشته است.
و اما راز موفقیت در زندگی
مانند افسانه های کهن چینی متاسفانه ما هم هیچ راز یا نسخه آماده ای برای موفقیت در زندگی نداریم. ولی پرسشهایی را می توانیم طرح کرده و از خود بپرسیم که جواب آن چراغ راه ما در این مسیر باشد:
- من از زندگی چه می خواهم ؟
- من چقدر از خودم شناخت دارم؟ استعداد، هوش و توانایی های من چیست؟
- آیا می خواهم از حداکثر استعداد، هوش و توانایی های خود استفاده کنم؟
- چقدر به یادگیری نیاز دارم؟ به چه شیوه هایی می توانم یاد بگیرم؟ کسب دانش، تجربه دیگران یا تجربه خودم؟
- برای رسیدن به خواسته هایم حاضرم چه کارهایی انجام دهم؟ یا چه کارهایی را انجام ندهم؟
- می خواهم بین رضایت آنی و رضایت در آینده کدام را انتخاب کنم؟ همینطور بین رنج آنی و رنج آینده؟
- آیا من ارزش را در ک ار و تلاش سخت برای داشتن زندگی راحت می دانم یا راحتی و تلاش کم ولی در عوض زندگی سخت؟
- آیا من راحت تر هستم که مسئولیت تمام زندگی خود را بر عهده بگیرم یا فقط بخشی از آن بر عهده من است؟
- آیا روند کنونی زندگی من در سالهای پایانی زندگی برای من رضایت به بار می آورد؟ آن موقع از تصمیمات و عملکرد اکنون ام راضی هستم.
- نوع انتظار و رابطه من با بقیه جامعه چیست؟ قرار است آنها بیشتر در خدمت من باشند؟ من بیشتر در خدمت آنها باشم؟ یا تعامل دو طرفه داشته باشم؟
- من می خواهم در کجا قرار بگیرم؟ خط مقدم باشم؟ در میان لشکر باشم یا در ته صف نبرد قرار بگیرم؟
- آیا قبول دارم هر تصمیمی که می گیرم بهایی دارد؟ هر چیزی را که انتخاب کنم مساوی است با از دست دادن چیزی دیگر؟ آیا حاضرم بهای هر تصمیمی که می گیرم را بپردازم؟
این پرسشها و پرسشهای فراوان دیگر می تواند تا حدودی مسیر زندگی را برای فرد مشخص کند و تصویری کلی از موفقیت در زندگی برایش ایجاد کند. اگر بدانیم چه میخواهیم بدست آوردن آن خیلی سخت نخواهد بود.
دیدگاه شما