ارزش پول چیست ؟


چه عواملی سبب کاهش ارزش پول ملی شده است؟

بزرگ شدن حجم نقدینگی طی هفت سال اخیر از ۶۰ هزار میلیارد تومان به بیشتر از ۴۰۰ هزار میلیارد تومان از مهمترین اشتباهات محاسباتی سیاست پولی و مالی بوده که دولتهای گذشته به شیوه های مختلف و با بی توجهی به توصیه های کارشناسان از کنار آن گذشتند.

از دو منظر متفاوت می‌توان به ارزش پول ملی نگاه کرد؛ از یک سو وضعیت اقتصادی داخل کشور و میزان دارایی و مقدار پول و اعتبارات بانک مرکزی و از سوی دیگر نرخ برابری با ارزهای سایر کشورها.

امروزه بررسی‌ها بیشتر از نگاه دوم مورد توجه قرار می‌گیرند. واضح است که ارزش برابری پول ملی با سایر ارزها، نتیجه معاملات و مراودات در مقادیر عرضه شده و خریداران ارز است. مهم‌ترین بخش‌های تأمین عرضه ارز، انواع مختلف صادرات اعم از کالا و خدمات، و بیشترین هدف خریدران ارز، واردات انواع کالا است. متأسفانه در نتیجه جنگ روانی دشمنان و ایجاد نگرانی‌های عمومی به غیر از صادرات و واردات معمول، دلالان و افرادی که به جهت نگهداشت میزان ارزش دارایی خود اقدام ارزش پول چیست ؟ به تبدیل دارایی ریالی خود به ارز سایر کشورها می‌کنند نیز به جمع عرضه کنندگان و متقاضیان ارز اضافه می‌شوند. واضح است که گروه‌های اشاره شده، خریدار یا فروشنده دائمی بازار ارز نبوده، لیکن بیشتر به تبع تغییرات نرخ ارز که عمدتاً با نابسامانی خرید و فروش ارز رخ می‌دهد، در این بازار متلاطم دخالت می‌کنند که البته باید اعتراف کرد که تأثیر بسزایی در ایجاد هرج و مرج در این مراودات را نیز دارند.

فراهم کردن ارز لازم برای بخش عمده‌ای از نیاز وارداتی اقلام مصرفی و سرمایه‌ای را شامل می‌شود وابستگی تقریباً کاملی به ارز حاصل از صادرات نفت، گاز و فرآورده‌های پتروشیمی دارد و زمانی که به هر علت صادر کردن و یا دریافت وجوه ارزی آنها با اشکال مواجه شود، وظیفه فراهم کردن ارز لازم برای واردات به عهده صادرات غیر نفتی شامل فرش، پسته و … قرار می‌گیرد. بدیهی است که در چنین شرایطی، سایر درخواست‌های تأمین ارز همچون ارز مسافرتی، دانشجویی و… مزید بر نیازهای اقلام وارداتی شده و سبب افزایش فشار بر ارز حاصل از صادرات غیر نفتی خواهد شد.

مسلماً اگر صادرکنندگان غیر نفتی تمایل به فروش ارز ناشی از صادرات خود داشته باشند - که متأسفانه در حال حاضر شاهد آن هستیم که اغلب صادر کنندگان عمده تمایل به عرضه آن را از خود نشان نمی‌دهند - باز هم توان پاسخ به تقاضای بسیار بازار ارز را نداشته و به ناچار با کمبود ارائه ارز و در نتیجه افزایش نرخ آن و در پی آن کاسته شدن شدید ارزش پول ملی روبرو خواهیم شد.

با این تفاصیل می‌توان دریافت که تقلیل ارزش پول ملی که این روزها در مقابل ارزهای سایر کشورها رخ می‌دهد، عمدتاً ناشی از محوریت در سبد صادراتی کشورمان بوده که در ۵۰ سال اخیر، وابسته شدید به صادرات نفت و ارز به دست آمده از آن بوده است.

چه عواملی موجب کاهش ارزش پول ملی شده است؟

الف- در صورت که پرداخت‌ها بر دریافت‌های ارزی برتری پیدا کنند، یا به عبارتی خرج بیشتر از دخل باشد، در آن صورت نرخ ارز در برابر پول ملی افزایش خواهد یافت.

ب- افزایش نرخ تورم داخلی به هر دلیل که باشد - از چاپ پول بی پشتوانه ارزش پول چیست ؟ و افزایش اعتبارات بانکی گرفته تا کاهش رشد اقتصادی - در نهایت سبب کاهش ارزش پول ملی خواهد شد. مفهوم تورم، تقلیل ارزش پول کشور بوده که در نتیجه آن کاهش ارزش نسبی پول ملی در برابر ارزهای خارجی نیز مؤثر خواهد بود.

ج- در کشور ما که متأسفانه دارای اقتصاد دولتی بوده و درآمد عمده ارزی توسط دولت و از فروش نفت و فراورده‌های آن تأمین می‌شود، علت دیگر کاهش ارزش پول ملی، نگاه دولت به نرخ ارز خارجی است. دولت به علت‌های بسیاری، از کاهش ارزش برابری پول ملی حمایت می‌کند. البته به دلیل کاهش قدرت خرید افراد دارای حقوق ثابت، دولت کاملاً این موضوع را کتمان می‌کند. لیکن واضح است که ارزش برابری ارز خارجی در برابر پول ملی، باتوجه به تسلط دولت بر چاپ پول ملی، ایجاد اعتبارات بانکی و تسلط بر بخش اعظم درآمد ارزی، توسط دولت تعیین می‌شود.

د- از جمله دیگر عوامل کاهش ارزش پول ملی، کسری در بودجه عمومی کشور و محقق نشدن درآمدهای پیش بینی شده در بودجه و افزایش هزینه‌های مقرر شده در آن است. در این شرایط دولت برای جایگزینی کسری درآمد، ارز را بطور مستقیم وارد بازار کرده و با افزایش قیمت، آن را به فروش می‌رساند. بدین ترتیب در برابر ارز ارائه شده، پول ملی بیشتری دریافت کرده و سبب کاهش ارزش آن می‌شود.

ه- همانگونه که در شرایط فعلی کشورمان شاهد آن هستیم، وضعیت و دورنمای سیاسی و اقتصادی فعلی ما بر ارزش پول ملی تأثیر مستقیم گذاشته و با وضعیت سیاسی نابسامان و ابهام در آینده اقتصادی که با آن مواجه هستیم، طبیعتاً موجب غیرقابل اطمینان شدن پول ملی و کاهش ارزش آن در مقابل ارز دیگر کشورها خواهیم بود.

و- بزرگ شدن حجم نقدینگی طی این هفت سال از ۶۰ هزار میلیارد تومان به بیشتر از ۴۰۰ هزار میلیارد تومان، از جمله مهمترین اشتباهات محاسباتی سیاست پولی و مالی بانک مرکزی و دولت بوده که دولت‌های نهم و دهم به شیوه‌های مختلف با بی‌توجهی به توصیه‌های کارشناسان اقتصادی از کنار آن گذشتند.

ز- کاهش تولید ملی و افزایش واردات از دیگر دلایل کاهش ارزش پول ملی بوده و علت اصلی آن دخالت زیادتر از حد دولت در کلیه ارکان اقتصادی بوده و عملاً بخش خصوصی را در سرمایه گذاری در تولید و تجارت به حاشیه رانده و به عنوان راه حل سریع برای مرحم گذاشتن بر مشکلات به واردات بی رویه اقلام مصرفی روی آورده است.

ح- از طرفی ورود وجوه ناشی از هدفمندی یارانه‌ها به جامعه به جای تزریق به بخش تولید، سبب افزایش نقدینگی و تقلیل ارزش پول ملی شده است. بدیهی است که کاهش ورود کالا به دلیل کاهش تولید از یک طرف و ورود حجم بالای نقدینگی ناشی از یارانه نقدی سبب کاهش ارزش پول ملی خواهد شد.

ت- افزوده شدن سالیانه بخش‌های غیر مولد به بودجه دولت موجب فربه شدن بدنه دولت و سازمان‌ها و ارگان‌های هزینه‌ای غیر مفید شده، بودجه جاری دولت را هر ساله حجیم‌تر و غیر کاراتر کرده و سبب کاهش ارزش هر چه بیشتر ارزش پول ملی شده است.

ی- مزید بر آنچه گفته شد، مصائب ایجاد شده به واسطه تحریم ظالمانه آمریکا علیه ملت ایران، باعث شدت گرفتن کاهش ارزش پول ملی شده و جو روانی آینده مبهم اقتصادی را ایجاد کرده است. البته این موضوع که علت اصلی مشکلات اقتصادی ما نیست، به حربه‌ای برای توجیه ضعف برنامه ریزی و سو مدیریت مسئولین ما تبدیل شده است. بدیهی است که دشمن با شناسایی نقطه ضعف ما که همانا وضعیت اسفبار اقتصادی ما است، این بخش را مورد حمله قرار داده و می دانسته که مدیران اقتصادی به جای مقابله با این یورش جهت استفاده تبلیغاتی و روپوشانی ضعف خود با آن همراهی خواهند کرد.

باید بپذیریم که علت اصلی و اساسی کاهش ارزش پول ملی سیاست‌های غلط و ناشیانه دولتی بوده که تحریم فقط در بروز و تشدید آن مؤثر بوده است. چاره این درد که فضای تنفس قشر متوسط و ضعیف را هر روزه تنگ‌تر کرده، فقط و فقط در دستان مدیران انتخابی خود ماست ارزش پول چیست ؟ نه در دست دشمنان ما.

چه کسانی از کاهش ارزش پول ملی سود می‌برند؟

اولین سوالی که باید از مسئولین اقتصادی کشور پرسید، آن است که چرا کشورهایی که دارای اقتصادهای قدرتمند هستند با تمام قدرت در ثبات ارزش پول ملی کشورشان تلاش می‌کنند و خط قرمز آنان حفظ ارزش پولشان است؟ ناتوان‌ترین و ضعیف‌ترین اقتصادهای جهان در کشورهای فقیر هم نسبت به پول ملی خود تعصب داشته و تلاش نمی‌کنند که ارزش آن را به نفع پول ملی دشمن کاهش داده یا از آن استقبال کنند. مدیران اقتصادی «شاید پیش خود حساب کرده باشند که درآمد دولت به دلار بوده و درآمد مردم به ریال است و ریال را که هر موقع بخواهند می‌توانند چاپ کنند؛ پس بهتر است دنبال افزایش ارزش درآمد خود که به دلار است باشند، نه به فکر افزایش ارزش پول ملی». فقط یک ذهن بیمار یا کسی که همه دارایی خود را به دلار تبدیل کرده و به دلار کسب درآمد می‌کند می‌تواند به قیمت فقیر کردن یک شبه بیش از ۹۰ درصد جمعت کشور، این چنین افکار درخشانی را ارائه کند!

رئیس صنف آجیل و خشکبار در دفاع از گرانی انواع آجیل و خشکبار اظهار می‌کند که آیا مردم حاضرند پراید خود را که تا دیروز ۲۰ میلیون تومان بوده کمتر از ۵۰ میلیون بفروشند که ما آجیل را ارزان بفروشیم؟! این هم از برکات افزایش ناگهانی قیمت خودروست که در حقیقت ناشی از خدمات متقابل دلالان و خودروسازان به یکدیگر بود. خودرو ساز جیب دلال را پر می‌کند و دلال به دلیل تلاش برای افزایش قیمت حاشیه بازار، جیب خودرو ساز را پر خواهد کرد!!»

آیا کسانی که در شرایط جنگ اقتصادی ناجوانمردانه آمریکا علیه ملت ایران عملاً از شرایط بحرانی کشور سوء استفاده کرده و به مال اندوزی مشغول شده‌اند و در عمل به کاهش ارزش پول ملی و ایجاد فقر عمومی مشغول شده و در جهت شکست ساختار اقتصادی کشورمان تلاش می‌کنند، در حقیقت پیاده نظام دشمن نیستند؟ آیا این مدیران و مسئولین و دلالان فرصت طلب که همگام با دشمن در ایجاد جنگ روانی علیه مردم ایران مشارکت می‌کنند، به واقع مستحق مجازات به جرم همکاری با دشمن نیستند؟

دیگر متقاضیان تبدیل دارایی‌های ریالی به ارزی و طلا، بانک‌ها هستند که بیشترین تأثیر را در ایجاد آشوب در این دو بازار را داشته‌اند. این در حالی است که به سپرده‌های مردم که ارزش آن هر روزه در حال کاهش است، مقادیر ثابت سود را ارائه کرده و به کمک شورای پول و اعتبار هر از چند گاهی مقدار این سود را کاهش داده و سبب ورود هر چه بیشتر این دارایی‌ها به بازار و افزایش حجم نقدینگی و در نهایت کاهش ارزش پول ملی شده و از این کاهش ارزش پول ملی سود می‌برند.

راه احیای ارزش پول ملی چیست؟

الف- ارزش پول ملی موقعی اضافه می‌شود که ارز مورد نیاز برای واردات به جای درآمد ناشی از فروش نفت و فراورده‌های آن، از بخش تولیدات داخلی و سایر بخش‌های غیر نفتی تأمین شود. ایجاد و افزایش هر ساله نهادها و بخش‌های غیر مفید و ناکارآمد که از بودجه عمومی کشور ارتزاق می‌کنند، نتیجه درآمدهای دلارهای نفتی است. بدیهی است که زدن این شاخ و برگهای زائد در بودجه عمومی کشور حجم بودجه را تا یک سوم کاهش داده و نیاز دولت برای تأمین بودجه، و ورود دلارهای نفتی به بازار از طرفی و استقراض از بانک مرکزی از سوی دیگر، کاهش ارزش پول ملی را به حد زیادی تقلیل خواهد داد.

ب- کشور ما در شرایط فعلی برای نگهداشت یا ارتقای ارزش پول ملی دو راهکار مختلف در مقابل خود دارد؛ اول: تزریق و ادامه روند معیوب دلارهای نفتی به اقتصاد. دوم: قطع وابستگی به درآمدهای نفتی و تلاش برای تداوم تولید و تسلط بر بازار داخل و خارجی بوسیله کالا و خدمات ملی با هدف حذف تمرکز ویران کننده‌ای که در حال حاضر در سبد بخش صادراتی تجارت خارجی کشور وجود دارد. کسانی که خواهان حفظ ارزش پول ملی هستند باید ابتدا مشخص کنند که نگرانی آنان فقط نگه داشتن ارزش پول است یا ارزش پول چیست ؟ دستیابی به این منظور از راه درست و عقلانی؟

ج- تصمیمات جزیره‌ای که هر از گاهی توسط وزارتخانه‌های مختلف بدون توجه به مصلحت عمومی کشور گرفته می‌شود، مانند افزایش چند برابری قیمت خودرو توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت که به صورت دومینو اسباب گرانی‌های وحشتناک روزهای اخیر را ایجاد کرده، از جمله نگرش بخشی وزارتخانه‌ها است که می‌بایست توسط رئیس دولت مهار و هدایت شود؛ البته در صورتی که اراده‌ای برای منظور وجود داشته باشد.

اگر سه راهکار اساسی برای حفظ ارزش پول ملی و حل معضلات اقتصاد نابسامان کشور وجود داشته باشد، همانا تولید است. هدفی که نابود کردن آن در دستور کار دشمنان خارجی کشور و مردم از یک سو و مدیران نالایق داخلی از سوی دیگر است.

چرا طلا نمی‌تواند پشتوانه محکمی برای یک کشور باشد؟

چرا طلا نمی‌تواند پشتوانه محکمی برای یک کشور باشد؟

باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: رئیس اسبق کانون صرافان ایران گفت:در حال حاضر برخی کشورها هنوز طلا را پشتوانه ارزش پول ملی می‌دانند، ولی بهترین پشتوانه‌ برای پول ملی همان اعتبار است.

اصغر سمیعی با اشاره به اینکه طلا نمی‌تواند پشتوانه محکمی برای یک کشور باشد, اظهار کرد: قبل از دهه ۱۹۳۰ که بحران اقتصادی عظیم در دنیا اتفاق بیفتد، پشتوانه بیشتر پول های معتبر، طلا و گاهی جواهر بود ولی بعدها ملاک پشتوانه پول های ملی ،درآمدهای سرانه کشورها محسوب شد

سمیعی گفت: برای مثال بعد از جنگ دوم جهانی که آلمان کاملا ورشکسته و بدهکار بود، برای چاپ اسکناس جدید هیچ طلا یا جواهری نداشت، سران وقت آن کشور تصمیم گرفتند اتوبانی را که از وسط کشور می‌گذشت را به عنوان پشتوانه پول جدید تعیین کنند، و همین کار را هم کردند.

وی ادامه داد: در حال حاضر برخی کشورها هنوز طلا را پشتوانه ارزش پول ملی می دانند، ولی بهترین پشتوانه برای پول ملی همان اعتبار است.

رئیس اسبق کانون صرافان ایران گفت:در حال حاضر آمریکا خیلی بیشتر از مقدار معادل طلایی که باید پشتوانه ارزش دلار باشد، اسکناس چاپ و در بازارهای دنیا عرضه کرده است و معادل آن پول یا کالا می گیرد و همه هم آن را می پذیرند؛ وقتی می‌گوییم باید پشتوانه پول طلا باشد مثل این است که بگوییم کسی که چک صادر می کند معادل آن در بانک پول داشته باشد.

سمیعی بیان کرد: اگر فردی ۱۰۰ میلیون تومان در بانک داشته باشد و حق صدور چک به همان مبلغ را داشته باشد، قدرت مانور او خیلی کمتر از زمانی است که ده میلیون بیشتر در بانک ندارد اما در بانک دارای اعتبار است و هر چقدر چک به مردم بدهم کسی چک های مرا بانک نبرد و مردم بین خودشان چک های او را مانند ورق زر خرج کنند و آن را از پول نقد با ارزش تر بدانند.

او بیان کرد:در این صورت مهم نیست که فرد چقدر پول در بانک داشته باشد اما می تواند ده ها یا شاید صدها برابر مبلغی که در بانک دارد چک صادر کند، بدون آنکه نگران باشد زیرا می داند مردم از چک او بهتر از پول نقد استقبال می کنند.

رئیس اسبق کانون صرافان ایران گفت: اسکناس کشورهای دارای پول معتبر هم به همین صورت است زیرا حمل و نقل و جابجایی اسکناس و حواله پول بسیار آسانتر از طلا است و مردم معامله و مبادله با پول را به طلا ترجیح می‌دهند.بنابراین برای اسکناس، چک و حتی یک ورق کاغذ اعتبار مهم است.

تاریخچه‌ی پول؛ پول چرا به وجود آمد و چگونه کار می‌کند؟

تاریخچه‌ی پول؛ پول چرا به وجود آمد و چگونه کار می‌کند؟

تصور بسیاری از ما درباره‌ی نحوه‌ی به دست آوردن پول این است که باید کار کنیم تا پول در بیاوریم و با آن پول نیازهایمان را رفع و خواسته‌هایمان را برآورده کنیم. در واقع تعداد کمی از ما ماهیت واقعی پول را درک می‌کنیم.

پول در واقع آن‌طور که خیلی‌ها تصور می‌کنند، «ذخیره‌ی ارزش» نیست، بلکه پول معیاری است برای بدهی هر فرد نسبت به کسی است که پول دارد. بنابراین:

هرچه پول بیشتری داشته باشید، در حقیقت تعداد بدهکاران به شما بیشتر است.

پذیرش این مفهوم حتی برای بسیاری از اقتصاددانان مدرن نیز دشوار است. برای درک این ایده، بهتر است نگاه کوتاهی به اصل و ریشه‌ی پول داشته باشیم.

بهتر است مفهوم پول وجود داشته باشد

دادوستد کالا با کالا

تقریبا همه‌ی نظریه‌های اقتصادی مدرن درباره‌ی پول اشتباه است. دلیل آن این است که این نظریه‌ها از کتاب «ثروت ملل» آدام اسمیت مشتق شده‌اند. اسمیت این کتاب را در سال ۱۷۷۶ منتشر کرد و پس از آن بود که پدر علم اقتصاد نام گرفت. به طور خلاصه، این کتاب نشان می‌دهد که در گذشته چگونه انسان‌ها تعاملات خود را از طریق داد و ستد کالا به کالا انجام می‌دادند. در این نوع دادوستد به عنوان مثال، فردی که یک گاو داشت می‌توانست آن را با سی عدد جوجه که متعلق به شخص دیگری بود معامله کند.

محدودیت‌های این نوع دادوستد آشکار است: به ندرت می‌توان هماهنگی بین نیازها و کالاها پیدا کرد. به عبارت دیگر، این‌طور نیست که فرد همیشه کالایی برای معاوضه با کالای دیگر که متعلق به فرد دیگری است داشته باشد. به دلیل همین محدودیت، نظریه‌ی اقتصاد سنتی مفهوم پول را پدید آورده است.

هنگامی که فردی چیزی را از کسی می‌خواهد اما در قبال آن ما به ازای مناسبی برای عرضه ندارد، باید چیزی را به فرد فروشنده ارائه کند که او بعدا بتواند از آن برای تهیه‌ی مایحتاج خودش استفاده کند. بنابراین بهتر است مفهوم پول وجود داشته باشد.

اقتصاد رایج می‌گوید در گذشته ابتدا دادوستد پایاپای به وجود آمد و سپس به خاطر نیاز موجود، پول ایجاد شد؛ در نهایت نیز مبحث اعتبار شکل گرفت. درک این موضوع بسیار آسان است و منطقی به نظر می‌رسد.

این روند به این شکل کار می‌کند: من به چیزی که شما دارید نیاز دارم، اما پول کافی یا چیزی برای مبادله با آن ندارم. با توجه به این‌که پول در حال حاضر به عنوان وسیله‌ای برای اندازه‌گیری ارزش هر چیزی به کار می‌رود، می‌توانم در ازای مبادله‌ی جنس به شما یک گواهی با عنوان «گواهی پرداخت بدهی» بدهم. شما بر اساس اعتباری که نزد شما دارم ،اقلام مورد نیازم را به من خواهید داد، با این شرط که در موعد مقرر در آینده پول آنها را پرداخت کنم. اگر در زمان مشخص شده پول را پرداخت نکردم، هر دو می‌دانیم که شما حق دارید ارزش اعتبارم را (به هر شکلی که با معیارهای جامعه مطابقت دارد مثل زندان انداختن یا توقیف اموال) کاهش دهید. در این مدل، پول به عنوان ابزار نماینده‌ی ارزش شناخته می‌شود و در مرکز مداری قرار می‌گیرد که تراکنش‌های اقتصادی حول آن می‌چرخند.

اعتبار، بنیان اقتصاد است

تاریخچه‌ی پول؛ پول چرا به وجود آمد و چگونه کار می‌کند؟

اعتبار را باید اساس و بنیان اقتصاد دانست و مدت‌ها پیش از آنکه پول به صورتی که امروز می‌شناسیم مرسوم شود، وجود داشته است. اگر فردی می‌خواست یک گاو را از شخصی بخرد اما کالایی را که صاحب گاو در ازای آن مطالبه می‌کرد نداشت، به احتمال زیاد صاحب گاو آن را به فرد می‌داد به شرطی که در زمان مقرر بهای آن را با کالای مناسبی پرداخت کند. با وجود این‌که در برخی از دوره‌های تاریخ بشر، سیستم پولی معینی وجود نداشته است که از طریق آن بشود قیمتی برای گاو تعیین کرد، باز هم انجام این معامله امکان‌پذیر بوده است. این بدان معناست که صاحب گاو برای فرد مورد نظر خدمتی انجام داده است و او بابت آن به صاحب گاو بدهکار است.

شواهد مختلف دانش انسان‌شناسی نشان می‌دهد که در واقع بیشترین تعاملات اقتصادی انسان (قبل از این‌که پول و دادوستد به صورت فعلی رایج شوند) بر اساس اعتبار صورت می‌گرفت.

نمونه‌های بی‌شماری در پژوهش‌های انسان‌شناختی وجود دارد که نشان می‌دهد از نظر تاریخی همیشه بدهکاران در صورت عدم پرداخت بدهی، مدیون طلبکاران بودند. در بسیاری از فرهنگ‌های قدیمی (و نیز فرهنگ برخی مناطق دورافتاده و فاقد ارتباط با تمدن مدرن در عصر کنونی) اگر فردی بدهی‌اش را پرداخت نمی‌کرد، طلبکار می‌توانست هر چه را مناسب می‌داند (حتی جان شخص یا اعضای خانواده‌ی او) را از او بگیرد.

به عبارت دیگر، از دیرباز طلبکاران بر بدهکاران تسلط کامل داشتند. در عصر حاضر نیز با چنین موضوعی مواجه هستیم، اما شرایط انسانی‌تری برای آن وضع شده است. به عنوان مثال، اگر به بانک بدهکار باشید و آن را پرداخت نکنید، بانک می‌تواند خانه یا بخشی از حقوق‌تان را به جای بدهی‌اش بردارد. در بعضی موارد، حتی می‌تواند شما را وادار کند برخی از دارایی‌های‌تان را بفروشید و بدهی‌تان را بپردازید.

پول، نشانگر اعتبار

پول نشانگر اعتبار است

از آنجا که اعتبار حتی پیش از خلق پول وجود داشت، سؤال اینجاست که پول چگونه به وجود آمد و واقعا نماینده‌ی چیست؟

فرض کنید فردی می‌خواهد یک گاو را از شخصی خریداری کند. هم او و هم صاحب گاو می‌دانند که این فرد چیزی را که در حال حاضر مورد نیاز صاحب گاو است، ندارد تا در ازای مبادله به او بدهد. فرد خریدار به طور شفاهی به صاحب گاو می‌گوید که بدهی‌اش را به او پرداخت خواهد کرد. این کار شاید در یک جامعه‌ی کوچک بدوی مشکلی ایجاد نکند، اما در جامعه‌ای که به مراتب بزرگتر و پرجمعیت‌تر است چطور؟ حال اگر صاحب گاو نیاز فوری داشت و می‌خواست بلافاصله مایحتاجش را با گاو مبادله کند چه می‌شد؟ احتمالا از او می‌خواست که روی قطعه کاغذی بنویسد و امضا کند که به اندازه‌ی ارزش یک گاو ارزش پول چیست ؟ به او بدهکار است.

آنچه در ادامه می‌آید بسیار مهم است.

صاحب گاو می‌تواند این قطعه کاغذ را به شخص سومی بدهد و چیزی را که نیاز دارد از او بگیرد. البته هم صاحب گاو و هم شخص سوم فرض می‌کنند که خریدار گاو (که کاغذ را امضا کرده) خوش‌حساب است. حال خریدار گاو باید بدهی‌اش را به اندازه‌ی ارزش یک گاو به شخص سوم پرداخت کند.

اما اگر شخص سوم به جای گرفتن بدهی از خریدار گاو، این قطعه کاغذ امضا شده را در ازای مایحتاجش به فرد چهارم و او نیز آن را با فرد پنجمی مبادله کنند چه می‌شود؟ هر کسی که در نهایت این قطعه کاغذ را دارد می‌تواند مقدار آن را از خریدار اصلی گاو مطالبه کند.

کل این سیستم فرض می‌کند که خریدار گاو خوش‌حساب است و در صورتی که فردی بخواهد آن کاغذ را نقد کند، بلافاصله مبلغ مندرج در آن را به او پرداخت خواهد کرد. این دقیقا چگونگی عملکرد سیستم پولی مدرن ما را توضیح می‌دهد. اگر پول ارزش دارد به این دلیل است که ما فرض می‌کنیم صادرکننده‌ی آن (یعنی دولت) مسئولیت بدهی را که نماینده‌ی آن است خواهد پذیرفت.

بنابراین واقعا پول چیست؟

تاریخچه‌ی پول؛ پول چرا به وجود آمد و چگونه کار می‌کند؟

حال که می‌دانیم هر واحد پولی که در دست من و شماست، در واقع نشانگر «بدهکاری» فرد دیگری است، می‌توانیم مفهوم پول را به خوبی توضیح دهیم.

اگر فردی ۱۰۰ دلار پول داشته باشد، در واقع سندی در دست دارد که نشان می‌دهد دیگران ۱۰۰ دلار به او بدهکار هستند.

بنابراین افزایش ثروت فرد به معنای این است که عملکرد او به عنوان طلبکار در جامعه قوی‌تر می‌شود؛ دلیل آن این است که تعداد بدهکاران او بیشتر می‌شود. می‌دانیم که طلبکاران بیشتر از بدهکاران قدرت دارند. هر کسی به اندازه‌ی مقدار پول دیگران به آنها بدهی دارد. هر کسی هم که پولی ندارد، به اندازه پولی که در جیب شماست به شما بدهکار است.

بسیاری از افراد از اینکه ۱۰۰,۰۰۰ دلار با خود همراه داشته باشند احساس قدرت می‌کنند. چرا؟ زیرا وقتی پول دارند می‌توانند به هر فروشگاهی بروند و هر چه می‌خواهند بخرند. به این ترتیب، می‌توانند از فروشنده‌ی آنجا دقیقا هر چه را می‌خواهند درخواست کنند، زیرا این فروشنده به اندازه‌ی ۱۰۰,۰۰۰ دلار به آنها بدهکار است.

بنابراین پول در حقیقت نشانگر قدرت بر دیگران است. به همین دلیل است که ما به دیده‌ی احترام یا سوءظن به افراد ثروتمند می‌نگریم. زیرا یا دلیل این حس‌مان را می‌دانیم یا به طور ناخودآگاه درک می‌کنیم که به آن شخص به اندازه‌ای بدهکاریم که بسیار بیشتر از قدرت پرداخت ماست. فردی که ۱۰۰ میلیارد دلار موجودی دارد به احتمال زیاد می‌تواند هر چیزی را که ما داریم با پیشنهاد یک قیمت عالی از ما بگیرد. بنابراین جمله معروفی که می‌گوید «هر کس قیمتی دارد» واقعا درست است!

چرا این‌طور است؟ زیرا هر چیزی که یک فرد ثروتمند از ما بخرد سبب افزایش دارایی ما می‌شود و قدرت‌مان را به عنوان طلبکار در جامعه افزایش می‌دهد.

بنابراین، تا زمانی که همگان پول را به عنوان نشان‌دهنده‌ی بدهی شخصی دیگر که تمایل به پرداخت آن را دارد پذیرفته‌اند، پول نماینده‌ی قدرت بر دیگران است. به همین دلیل است که پول تا این حد جذاب است. پول به معنای واقعی کلمه، نوعی قدرت است.

چرا باید پول داشته باشیم تا پول در بیاوریم؟

تاریخچه‌ی پول؛ پول چرا به وجود آمد و چگونه کار می‌کند؟

همه‌ی ما شنیده‌ایم که «پول، پول میاورد» و جذب سرمایه اولیه سخت ترین کار ممکن است. اما چرا این‌طور است؟ زیرا یک فرد پس از کسب یک میزان مشخص پول می‌تواند با استفاده از سرمایه‌ی موجود، جامعه را نسبت به خود بدهکار کند، بدون اینکه اصلا کاری انجام دهد.

یک فرد یا شرکت ثروتمند با داشتن سرمایه‌ی کافی می‌تواند مردمی را که ثروتی ندارند به خود بدهکار کند. اما چگونه این کار را انجام می‌دهد؟ کافی است آنها را به خدمت بگیرد و در ازای کار و زمان‌شان به آنها دستمزد پرداخت کند. البته دستمزدی که مؤسسات ثروتمند به این افراد پرداخت می‌کنند، همیشه کمتر از ارزش کاری است که آنها به خاطر دستمزد انجام می‌دهند.

داشتن سرمایه و پول زیاد به یک فرد یا شرکت ثروتمند اجازه می‌دهد تا زیرساخت‌های ضروری را به منظور کسب ارزشی بیشتر از دستمزد پرداختی به کارگر ایجاد کند. این نشان می‌دهد که مردم، شرکت‌ها یا دولت‌هایی که پول بیشتری دارند، قدرت بیشتری نیز بر مردم بی‌بضاعت دارند.

هر چه پولی که شخص دارد بیشتر باشد و بنابراین میزان بدهی افراد جامعه به او بیشتر باشد، برای آن فرد آسان‌تر است که بدهی‌ها را به روشی از جامعه بگیرد که برایش ثروت بیشتری به ارمغان بیاورد. این الگو تا زمانی که ایده‌ی اعتبار و بدهی وجود داشته باشد هرگز تغییر نخواهد کرد. طرفداران ارز دیجیتال که بیت‌کوین و سایر پول‌های مجازی را به عنوان یک سیستم پولی جدید و مناسب قبول دارند نیز این موارد را به خوبی درک می‌کنند.

چرا نگرانی‌ها درباره‌ی «بدهی ملی» بی‌اساس است

ایالات متحده مسئولیت حجم زیادی از بدهی‌ها را به عهده دارد و این سبب بحث‌های سیاسی بی‌پایان می‌شود. به همین دلیل، به نظر می‌رسد بسیاری از شهروندان واقعا فکر می‌کنند ایالات متحده به زودی ورشکست خواهد شد یا این بدهی در نهایت به گردن مردم این کشور می‌افتد. اما این اتفاق رخ نخواهد داد و نباید درباره‌ی آن نگران باشیم.

همان طور که در بالا هم دیدیم، پول صرفا نشان‌دهنده‌ی یک «گواهی پرداخت بدهی» است که مردم به طور مداوم با آن دادوستد می‌کنند، زیرا فرض بر این است که مؤسسه‌ای که در اصل آن پول رسمی را منتشر کرده خوش‌حساب است. شاید رفتن به ارزش پول چیست ؟ سراغ این نهاد منتشرکننده پول رسمی و تقاضای ارزش اسمی آن ضروری نباشد، چرا که این ارزش را می‌توان از هر کس دیگری نیز دریافت کرد. برای دلار آمریکا، اساسا می‌توان گواهی‌های پرداخت بدهی را در هر جای دنیا مبادله کرد. بنابراین ایالات متحده عملا مانند یک بانک جهانی کار می‌کند.

اگر یک طلبکار به طریقی همه‌ی بدهی‌های‌مان را به طور مستقیم و در یک زمان از ما وصول می‌کرد، آیا در موقعیت بدی قرار می‌گرفتیم؟ مسلما بله. اما آیا هرگز این اتفاق می‌افتاد؟ پاسخ منفی است. زیرا اگر این‌طور بود کل اقتصاد جهان به معنای واقعی از عملکرد صحیح خودش باز می‌ماند. کشوری که می‌خواهد همه بدهی‌های ایالات متحده را وصول کند، ظاهرا می‌خواهد دست به خودکشی اقتصادی بزند.

بنابراین بدهی ملی آمریکا (که سیاستمداران بی‌عقل همواره درباره‌ی آن بحث می‌کنند) یک نقطه‌ی عطف مهم در اقتصاد به شمار می‌رود.

ارز دیجیتال با پول رسمی (ارز رایج یا فیات) تفاوت دارد

ارز دیجیتال با پول رسمی تفاوت دارد

طرفداران ارز دیجیتال به بسیاری از مزایای فناوری بلاکچین و ماهیت غیرمتمرکز سکه‌هایی که تحت این زیرساخت قرار دارند اشاره می‌کنند. از نظر فناوریِ صرف، چنین بلاکچین‌هایی می‌توانند بسیاری از مشکلات را حل کنند. اما به نظر می‌رسد بسیاری از مردم گمان می‌کنند ارزهای دیجیتال عملکرد بهتری نسبت به پول های رایج فعلی (فیات) خواهند داشت. این کاملا نادرست است.

سکه‌های رمزنگاری شده دقیقا نشان‌دهنده‌ی همان چیزی هستند که پول رسمی نشان می‌دهد: اندازه‌ی بدهی قابل دریافت از مردم دیگر. بنابراین انباشت ارز دیجیتال توسط هر نهاد، قدرت آن نهاد را برای دریافت بدهی از جامعه افزایش خواهد داد.

در حال حاضر، برخی ممکن است ادعا کنند که ارزهای دیجیتال بهتر از پول رسمی هستند چرا که مستعد تورم نیستند. این هم اشتباه است. ارزهای دیجیتال نیز مانند پول رسمی مستعد تورم هستند. اما برخلاف پول رسمی که مستعد تورم موجودی است، ارز دیجیتال مستعد تورم ارزش است. در عمل، اینها هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند: هر دو مقدار بدهی جامعه را افزایش می‌دهند.

برای مثال، ارزش بیت‌کوین در بسیاری از موارد در مقایسه با دلار آمریکا اندازه‌گیری می‌شود. این قیمت به عنوان تغییرات تقاضا تغییر می‌کند. بنابراین، ارزش بیت‌کوین در هر زمان، بی‌معنی است زیرا به عرضه و تقاضا بستگی دارد.

هر کسی که تصور می‌کند ارزهای دیجیتال احتمالا به زودی جایگزین پول رسمی خواهند شد، به نوعی سطحی‌نگر است. زیرا این واقعیت را که ارزش‌گذاری دارایی‌های رمزنگاری شده بدون مقایسه با پول‌های رسمی بی‌نهایت دشوار است نادیده گرفته است.

نتیجه

دیدیم که اعتبار (نه پول) اساس تعاملات اقتصادی انسان را تشکیل می‌دهد و پول واقعا نشان‌دهنده‌ی بدهی قابل پرداخت جامعه به فردی است که پول دارد. همچنین دانستیم از این چارچوب به پول نگاه کردن، برای درک اینکه «چرا پول پول می‌آورد» و «چرا ارزهای دیجیتال (یا هر چیز دیگری که جایگزین پول رسمی باشد) احتمالا نمی‌تواند مشکلات نابرابری ثروت را حل کند» آسان‌تر است. همچنین یاد گرفتیم چرا نگرانی درباره‌ی بدهی ملی آمریکا فقط نوعی اتلاف وقت و انرژی است.

پیام اصلی این است: به پول به عنوان یک ابزار برای مدیریت «اعتبار» که واقعا در تعاملات اقتصادی انسان مهم است فکر کنید. همه‌ی سیستم‌های اقتصادی به عنوان توسعه‌دهنده‌ی اعتبار و بدهی عمل می‌کنند. بنابراین فکر کردن درباره‌ی پول به عنوان چیزی که ذاتا ارزشمند نیست، اما می‌تواند به عنوان وسیله برای تعامل با دیگران به کار رود مفید است. پول می‌تواند به ما در درک جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم و فکر کردن به روش‌های جدید درباره‌ی نحوه‌ی رشد و افزایش ثروت کمک کند.

سقوط ارزش ریال: هزار تومان شاهنشاهی امروز چقدر می‌ارزد؟

در هفته‌های اخیر، صحبت از حذف چهار صفر از پول ملی ایران بالا گرفته است. اگر این تصمیم نهایی شود، هزار تومان (۱۰ هزار ریال) به یک تومان تبدیل می‌شود .

رئیس کل بانک مرکزی ایران در توجیه این تصمیم گفت که پول ایران «در ۵۰ سال اخیر ۳۵۰۰ برابر افت کرده است» و حذف چهار صفر از پول ملی که هزار تومان را به یک تومان تبدیل می‌کند «پاسخ به عرف» است، یه این معنی که با افت ارزش پول، دیگر ریال در معاملات روزمره کاربردی ندارد.

ارزش یک اسکناس هزار تومانی

روند کاهش ارزش پول ایران، به دلیل بالا بودن تورم، از اواخر دهه ۱۳۷۰ شدت گرفت. تا سال ۱۳۸۲ درشت‌ترین اسکناس ایران، بدون در نظر گرفتن چک پول‌ها، هزار تومانی بود. اما این اسکناس در مرداد ۱۳۸۹ با معرفی سکه‌های ۵۰۰ تومانی، عملاً به کم‌ارزش‌ترین اسکناس اقتصاد ایران تبدیل شد.

نگاهی به روند قدرت خرید یک اسکناس هزار تومانی در چهار دهه اخیر، افت ارزش پول ملی ایران را در این مدت به روشنی نشان می‌دهد.

برای محاسبه، از روش تعدیل کردن ارزش پول با «شاخص قیمت مصرف‌کننده» استفاده شده است. این شاخص درصد تغییر قیمت مجموعه‌ای از کالاها و خدمات مصرفی معمول در جامعه است که هر ماه در بانک مرکزی (و مرکز آمار ایران) محاسبه می‌شود.

این محاسبه نشان می‌دهد که یک اسکناس هزار تومانی در سال ۱۳۵۶، به اندازه یک میلیون و ۳۵۰ هزار تومان، قدرت خرید داشته است. یعنی در ۱۳۵۷ با یک اسکناس هزار تومانی می‌شد به اندازه یک میلیون و ۳۵۰ هزار تومان امروز در بازار خرید کرد.

البته این رقم براساس برآوردهای رسمی و متوسط قیمت‌ها است و امکان دارد که با تجربه شما متفاوت باشد.

ارزش یک دلار آمریکا

تورم به عنوان یک واقعیت در اقتصاد وجود دارد و حتی نبود آن باعث معضل می‌شود. تورم در طول زمان ارزش همه ارز‌های جهان را کم می‌کند. اما آنچه باعث افت قابل توجه ارزش پول می‌شود، ادامه تورم بالا و ناتوانی حکومت‌ها در کنترل آن طی دهه‌های ارزش پول چیست ؟ متوالی است.

محاسبه افت ارزش دلار آمریکا، به روش مشابه اسکناس هزار تومانی نشان می‌دهد که طی زمان مشابه (۱۹۷۷ تا امروز) قدرت خرید یک دلار آمریکا در سال ۱۳۵۶ برابر با قدرت خرید حدود ۴ دلار امروز بوده است.

آیا حذف صفر چاره کار است؟

حذف چهار صفر از پول ملی ایران، محاسبات را ساده‌تر می‌کند. و آن طور که رئیس کل بانک مرکزی ایران گفته، پاسخی به «عرف» است که حتی در اوایل دهه ۱۳۸۰، در محاوره، به یک هزار تومان «یک تومان» گفته می‌شد. از طرفی آن طور که بانک مرکزی می‌گوید، تعویض اسکناس‌ها و سکه‌ها هزینه سنگینی هم برای دولت ندارد.

اما تجربه کشورهای دیگر نشان می‌دهد که حذف صفر از پول، اگر در شرایط بحران اقتصادی و تورم بالا انجام شود، دوباره صفرها به پول جدید هم اضافه می‌شوند و باید دولت دوباره صفرها را حذف کند. برای مثلاً در مورد ایران و طبق محاسبات بالا، ارزش یک هزار تومان در سال ۱۳۸۰، معادل ۱۹ هزار تومان امروز است. یعنی در دو دهه از نظر ارزشی یک صفر به پول ملی اضافه شده است.

اسکناس‌های جدید ترکیه پس از حذف صفر

حالا در شرایطی که تورم ایران در حال ثبت رکوردهای تاریخی است، حذف صفر از پول، اگرچه در کوتاه‌مدت می‌تواند محاسبات را ساده کند، اما تضمینی برای ظاهر نشد دوباره صفرها نیست.

ترکیه به عنوان یک نمونه موفق، در سال ۲۰۰۵ شش صفر از پول ملی خود حذف کرد و در سال‌های بعد موفق شد تورم را زیر ۱۰ درصد نگه دارد. اگرچه این کشورها هم سه سال اخیر شاهد بالا رفتن تورم بوده است.

16x9 Image

رادیو فردا

رادیو فردا یکی از بخش‌های رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی است که در تلاش است اخبار و گزارش‌های دقيق و عينی و بی‌طرفانه را با هدف گردش آزاد اطلاعات در چارچوب اصول روزنامه‌نگاری حرفه‌ای به مخاطبان فارسی‌زبان ارائه کند.

علل کاهش چشم‌گیر ارزش پول ایران در برابر ارزهای خارجی

نوید جمشیدی روزنامه‌نگار اقتصادی ایرانی کاهش صادرات، هزینه‌های خارجی و عدم بازگشت پول‌های حاصل از صادرات به ایران را دلایل اصلی کاهش ارزش ریال ایران در روزهای اخیر عنوان کرد

علل کاهش چشم‌گیر ارزش پول ایران در برابر ارزهای خارجی

ارزش ارزهای خارجی نسبت به ریال ایران در هفته‌های اخیر شاهد افزایش چشمگیری داشته است، به عبارتی ارزش واحد پول این کشور در برابر ارزهای خارجی دچار افت شدید شد.

نوید جمشیدی، روزنامه‌نگار اقتصادی و سردبیر روزنامه آسیا در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار آناتولی در تشریح این وضعیت گفت: کم ارزشتر شدن واحد پول ایران دو دلیل عمده؛ مولفه‌های اقتصادی مانند رشد منفی اقتصادی، کاهش اشتغالزایی و اختلالات سیستم بانکی، کاهش تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه کشور و دوم مهمتر از همه کاهش ذخایر ارزی بانک مرکزی است. دولت و حاکمیت جمهوری اسلامی ایران همواره سعی می‌کرد با تزریق ارز به بازار کنترل آن را در دست داشته باشد. این کنترل البته به دو وجه بالا بردن و پایین آوردن استفاده می‌شود.

این روزنامه‌نگار اقتصادی با بیان این که هر دلار آمریکا طی چند روز گذشته تا بالای 200 هزار ریال ایران رسید، در رابطه با علل کاهش میزان حجم ارز در این کشور گفت: کالاهای صادراتی ایران عمدتا مواد پتروشیمی و نفت که به دلیل تحریم‌ها، ضعف مدیریتی و شیوع کرونا به حداقل خود در این روزها رسیده است.

وی هزینه‌های کلان ایران در زمینه حمایت از گروه‌های منتسب به خود در خارج از کشور را یکی دیگر از دلایل کاهش میزان ذخیره ارزی این کشور دانست و عنوان کرد: ولخرجی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور یکی از اصلی‌ترین مسائل پیش‌روی کاهش میزان ارز خارحی در کشور است. به طور مثال حسن نصرالله رهبر حزب‌الله لبنان بارها اعلام کرده که مخارج آنها از سوی ایران تامین می‌شود که این هزینه‌ها به طور ارز پرداخت می‌شود. همنیطور چندی پیش حشمت الله فلاحت پیشه مسئول کمیسیون امنیت ملی مجلس ایران عنوان کرد که 30 میلیارد دلار به رژیم اسد پول پرداخت شده است.

جمشیدی در این زمینه افزود: دلیل سوم بازنگشتن ارز حاصل از صادرات به کشور است. طبق گزارش ، آمار ایران در دو سال گذشته 72 میلیارد دلار توسط 15 هزار شرکت حقیقی و حقوقی انجام گرفته و تنها 45 میلیارد دلار برگشته و 27 میلیارد دلار که معادل نیاز ارزی دو ساله کشور برای واردات کالاهای اساسی است، بازنگشته است.

او با استناد به گزارش آسوشیتد پرس در این زمینه گفت: سالانه 40 میلیار دلار ایران صادرات غیر نفتی دارد که تنها 50 درصد آن را دریافت کرده و مابقی در بانک‌های خارجی مانده است. این یک معضل جمهوری اسلامی شده است که توسط برخی از سیاستمداران در داخل نیز انجام می شود چون اطمینانی برای آینده خود ندارند و به همین دلیل پول را به شکل ارز در بانک‌های خارجی نگه می‌دارند. به بهانه صادرات سرمایه‌ مردم ایران از کشور خارج می‌شود.

جمشیدی در خصوص دستورالعمل «عملیات بازار باز و اعطای اعتبار در قبال اخذ وثیقه توسط بانک مرکزی» که به مبنای نرخ سود سپرده‌گذاری نزد بانک مرکزی را با 2 واحد درصد افزایش در سطح 12 درصد تعیین شد، گفت: این عملیات موضوع جدیدی نیست و در تاریخ 26 دی ماه 1398 حسن روحانی، رئیس جمهور ایران در سامانه معاملاتی بازار باز بانکی این عملیات را استارت زدند که زیاد هم تاثیرگذار نبود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.