آموزش کامل اندیکاتور مکدی (MACD) و نحوه استفاده از آن در تحلیل تکنیکال
فراگیری مهارت تحلیل تکنیکال در بازار های مالی از اهمیت بالایی برخوردار است و برای فراگیری این نوع تحلیل یادگیری ابزارهای مختلفی لازم است که یکی از این ابزارها اندیکاتور های مختلف می باشد.
یکی از محبوب ترین اندیکاتورها که بیشتر معامله گران تکنیکالی از آن استفاده می کنند و میتوان آن را در همه بازه های زمانی مورد استفاده قرار داد، اندیکاتور مکدی می باشد که توسط فردی به نام جرالد اپل (Gerald Appel) در سال 1979 به وجود آمده است و بعد از 6 سال توسط فردی به نام توماس آسپری (Thomas Aspray) که یک تحلیل گر در بازارهای مالی بود، هیستوگرام به این اندیکاتور اضافه شد.
این اندیکاتور را میتوان به منظور محاسبه قدرت، جهت و شتاب یک روند و همچنین به عنوان شاخص روند یا حرکت مورد استفاده قرار داد.
اندیکاتور مکدی مخفف عبارت ( Moving average convergence divergence ) یا همان (میانگین متحرک همگرایی_واگرایی) است، که استراتژی کراس اوور adx در دسته ساده ترین اندیکاتورها در زمینه تشخیص مومنتوم یا همان قدرت بازار به کار میرود.
پيشنهادمطالعه: افت مومنتوم
اندیکاتور مکدی یک نوع اندیکاتور برای تشخیص مومنتوم یا همان قدرت بازار است، که نشان دهنده سرعت و قدرت تغییرات قیمت در نمودار میباشد، این مومنتوم حرکتی در مکدی نشان از تغییر حرکات قیمتی در دوره ای مشخص شده را نشان می دهد و به معامله گران در تشخیص قدرت روند حرکتی یک نمودار کمک میکند.
تنظیمات اندیکاتور MACD
هنگامی که اندیکاتور مکدی بر روی نمودار قیمت ظاهر میشود، به طور معمول سه پارامتر زمانی در تنظیمات این اندیکاتور مشاهده میشود که شامل انواع زیر است.
1. اولین عدد از سمت چپ تعداد دوره های که برای محاسبه میانگین متحرک سریع تر استفاده میشود، که معمولا عدد 12 استفاده میشود.
2. دومین عدد تعداد دوره هایی که در میانگین متحرک کند تر استفاده میشود، که معمولا از عدد 26 استفاده میشود.
3. در نهایت تعداد میله هایی که برای محاسبه میانگین متحرک است که از استراتژی کراس اوور adx تفاوت میانگین های سریع و کند در آن استفاده میشود، که معمولا از عدد 9 در آن استفاده میشود.
پیشتهاد مطالعه: اندیکاتور ADX
اجرا و فرمول محاسبه اندیکاتور MACD
انواع مختلفی استراتژی و سیگنال معاملاتی میتوان از اجزای مختلف اندیکاتور مکدی دریافت کرد، که این سیگنال ها میتواند در جهت پیدا کردن نقاط معاملاتی موجود بازار کمک کند.
این اجزا عبارتند از: خط MACD ، خط سیگنال، هیستوگرام.
پيشنهاد: مطالعه فاركس
خط MACD
تفاضل میانگین متحرک نمایی کند تر که معمولا عدد 26 میباشد از میانگین متحرک نمایی سریع تر که معمولا عدد 12 است را خط سیگنال میانگین متحرک خط MACD میگویند.
معمولا میانگین متحرک 26 مدت زمان طولانی تر و کند تری، نسبت به تغییر قیمت ها واکنش کمتری نشان میدهد، خط مرکزی در بالا و زیر خط صفر در حال نوسان است و زمانی که خط مکدی در بالای خط صفر قرار بگیرد روند صعودی و هنگامی زیر خط قرار بگیرد نشان روند نزولی میباشد.
خط سیگنال MACD
خط سیگنال یک میانگین متحرک از خط مکدی میباشد، که یکی از رایج ترین سیگنال ها در مکدی کراس اوور کردن خط سیگنال نیز میباشد.
کراس اوور در روند صعودی زمانی رخ میدهد که خط مکدی به سمت بالا حرکت کند و خط سیگنال را رو به بالا قطع میکند.
کراس اوور در روند نزولی زمانی رخ میدهد که خط مکدی به سمت پایین حرکت کند و درخط سیگنال را قطع کند.
هیستوگرام MACD
هیستوگرام مکدی یک نما از تفاضل بین خط سیگنال و مکدی میباشد که به صورت نمودار میله ای آن را نمایش میدهند.
زمانی که خط مکدی در بالای خط سیگنال قرار داشته باشد هیستوگرام مکدی به بالای صفر میرود و مثبت میشود و زمانی که این میله ها شروع به رشد کند روند صعودی نمودار قدرتمند خواهد شد، و زمانی که فاصله خط مکدی و خط سیگنال کم شود، روند صعودی قدرت خود را از دست میدهد و میله های هیستوگرام کوچک میشود.
پيشنهاد:مطالعه بروكر
در روند نزولی هم به همین شکل میباشد یعنی زمانی که هیستوگرام مکدی به پایین خط صفر میرود و میله ها شروع به بزرگ شدن در زیر خط کنند نشان از قدرت گرفتن روند نزولی دارند.
پیشتهاد مطالعه: اندیکاتور RSI
واگرایی در مکدی
از دیگر سیگنال هایی که میتوان به وسیله اندیکاتور مکدی دریافت کرد و آن را میتوان جزو اصلی ترین کاربرد های مکدی عنوان کرد، بحث واگرایی آن با نمودار قیمتی میباشد.
به صورت کلی میتوان واگرایی را به این شکل تفسیر کرد که هر گاه روند قیمتی بر خلاف روند اندیکاتور بود، میتوان گفت واگرایی رخ داده است.
حال این واگرایی ها را میتوان به دو نوع معمولی و مخفی تقسیم کرد.
واگرایی معمولی را میتوان در هر دو روند صعودی و نزولی مشاهده کرد، و آن را نشانه ای برای استراحت یا پایین روند دانست.
واگرایی معمولی در روند صعودی به این صورت است که اگر سقف ها بالاتر از یک دیگر تشکیل شوند و در همان راستا در اندیکاتور مکدی و دو سقف هیستوگرام پایین تر از یک دیگر باشد، نشان از واگرایی معمولی در روند صعودی دارد.
و در روند نزولی بالعکس این قضیه یعنی دو کف نمودار پایین تر از هم باشد و دو کف در همان راستا در مکدی بالاتر از یک دیگر باشد نشان از واگرایی معمولی در روند نزولی دارد.
واگرایی مخفی بر خلاف واگرایی معمولی که نشانه ای برای تغییر روند بود، این نوع واگرایی نشانه ای برای ادامه روند است، به این صورت که در روند صعودی دو کف نمودار قیمتی را با دو کف همراستا آن در هیستوگرام مکدی مقایسه میکنیم و اگر خلاف جهت همدیگر بودند نشان از واگرایی دارند.
در روند نزولی هم باید دو سقف نمودار را با دو سقف همراستا آن در هیستوگرام مکدی بررسی کنیم که اگه خلاف یک دیگر باشند، نشان از واگرایی مخفی دارند.
جمع بندی کلی
اندیکاتور مکدی یکی از شناخته شده ترین اندیکاتور ها در زمینه تحلیل تکنیکال است، زیرا میتوان توسط آن امکان تشخیص سریع و آسان جهت روند را فراهم کرد.
این اندیکاتور در تحلیل تکنیکال مورد اعتماد بسیاری از معامله گران است که توسط آن میتوانند به آسانی در هر استراتژی از آن استفاده کنند.
به صورت کلی میتوان زمانی که واگرایی معمولی در هیستوگرام و خط مکدی رخ داد هشداری برای استراحت یا تغییر روند باشد و زمانی که واگرایی مخفی در آن مشاهده شد، آن را نشانی برای ادامه روند تلقی کرد.
همچنین در زمان تقاطع خط سیگنال و خط مکدی، نیز میتوان نوعی سیگنال خرید و فروش دریافت کرد.
از اندیکاتور مکدی در موج شماری امواج الیوت نیز میتوان کمک گرفت.
کلام آخر این که سیگنال هایی که در اندیکاتور مکدی (MACD) گفته شد، به تنهایی قابل استفاده نیست و حتما باید برای تایید آن از اندیکاتورهای مختلف دیگر استفاده کرد و با تلفیق آن ها سیگنال مطمئن تری را دریافت کرد.
تحلیل تکنیکال – راهنمای مبتدیان: بخش دوم
پیش بینی حرکت احتمالی قیمت اوراق بهادار در آینده براساس دادههای بازار را تحلیل تکنیکال مینامند.
تحلیل تکنیکال – راهنمای مبتدیان
اندیکاتورهای تکنیکال – میانگینهای متحرک
معامله گران تکنیکال میتوانند علاوه بر مطالعه سازههای شمعی از یک منبع تقریباً بی پایان یعنی اندیکاتورها یا نوسان نماهای تکنیکال برای کمک به تصمیم گیریهای معاملاتی استفاده کنند.
میانگین متحرک یا مووینگ اورج احتمالاً اندیکاتور تکنیکالی است که بیشترین کاربرد را دارد. بسیاری از استراتژیهای معاملاتی از یک یا چند میانگین متحرک استفاده میکنند. یک استراتژی معاملاتی بر اساس میانگین متحرک ساده میتواند چیزی مانند این باشد: «خرید تا زمانی که قیمت بالاتر از میانگین متحرک نمایی (EMA) ۵۰ دوره است و فروش تا زمانی که قیمت زیر میانگین ۵۰ حرکت میکند.
کراس اوور (برخورد) میانگینهای متحرک یکی دیگر از استراتژیهای تکنیکالی است که به کار گرفته میشود. یک استراتژی معاملاتی بر اساس کراس اور ممکن است سیگنال خرید در زمانی باشد که میانگین متحرک ۱۰ دورهای از میانگین متحرک ۵۰ دوره عبور کند.
هرچه دوره زمانی یک میانگین متحرک بالاتر باشد، حرکت قیمتی قابل توجهتری در رابطه با آن شکل میگیرد. به عنوان مثال، عبور قیمت از میانگین متحرک ۱۰۰ یا ۲۰۰ دوره معمولاً بسیار مهمتر از عبور قیمت از میانگین متحرک ۵ دوره است.
اندیکاتورهای تکنیکال – پیووتها و اعداد فیبوناچی
اندیکاتورهای پیووت روزانه که معمولاً چندین سطح حمایت و مقاومت را علاوه بر نقطه محوری مشخص میکنند توسط بسیاری از معامله گران برای شناسایی سطوح قیمت جهت ورود یا بستن معاملات استفاده میشود. سطوح پیووت اغلب سطح حمایت یا مقاومت قابل توجهی را نشان میدهند. اگر قیمت از سطوح پیووت عبور کند از نظر بسیاری از معامله گران برک آوت یا شکست رخ داده است که باعث میشود قیمت در جهت شکست به طور قابل توجهی بسمت بالاتر یا پایینتر حرکت کند.
نقاط پیووت روزانه و سطوح حمایت و مقاومت متناظر آنها با استفاده از قیمتهای باز و بسته شدن و حداکثر و حداقل قیمت روز معاملات قبلی محاسبه میشود. محاسبه این اعداد به راحتی امکان پذیر است اما در واقع نیازی به این کار نیست زیرا سطوح پیووت بشکل گستردهای در هر روز معاملاتی منتشر میشوند و اندیکاتورهای برای پیووت پوینت وجود دارد که تنها کافی است آنها را بر روی نمودار بارگذاری کنید تا محاسبات را برای شما انجام داده و سطوح محوری را نشان دهند. بیشتر اندیکاتورهای پیووت پوینت، پیووت روزانه را به همراه سه سطح حمایت و سه سطح مقاومت نشان میدهند.
فیبوناچی بازگشتی (ریتریسمنت)
سطوح فیبوناچی یکی دیگر از ابزارهای تحلیل تکنیکال محبوب هستند. فیبوناچی ریاضی دان قرن ۱۲ بود که مجموعهای از نسبتها را کشف کرد، نسبتهایی که بسیار مورد علاقه معاملهگران تکنیکال هستند. نسبتها یا سطوح فیبوناچی معمولاً برای مشخص کردن فرصتها و اهداف معاملاتی که در طی روندهای پایدار بوجود میآیند استفاده میشوند.
نسبتهای اولیه فیبوناچی ۰.۲۴، ۰.۳۸، ۰.۶۲ و ۰.۷۶ است. اینها اغلب به صورت درصد بیان میشوند: ۲۳٪، ۳۸٪ و غیره. توجه داشته باشید که نسبتهای فیبوناچی سایر نسبتهای فیبوناچی را تکمیل میکنند: ۲۴٪ برعکس یا باقیمانده ۷۶٪ و ۳۸٪ برعکس یا باقیمانده ۶۲٪ است. .
همانند سطوح پیووت، اندیکاتورهای تکنیکال بیشماری در دسترس هستند که به طور خودکار سطوح فیبوناچی را بر روی نمودار محاسبه و بارگذاری استراتژی کراس اوور adx استراتژی کراس اوور adx میکنند.
فیبوناچی بازگشتی معمولاً پرکاربردترین اندیکاتور فیبوناچی است. پس از مدتی که یک سهم یا جغت ارز در روند صعودی یا نزولی پایدار قرار داشت، قبل از اینکه قیمت روند بلند مدت را از سر بگیرد، مرتباً اصلاحی در جهت مخالف وجود دارد. فیبوناچی بازگشتی برای شناسایی نقاط ورود خوب و کم ریسک در چنین اصلاحاتی استفاده میشود.
به عنوان مثال فرض کنید که قیمت سهام الف به طور مداوم از ۱۰ دلار به ۴۰ دلار افزایش یافته است. سپس قیمت سهام کمی افت میکند. بسیاری از سرمایه گذاران در چنین اصلاح قیمتی به دنبال سطح ورود خوبی برای خرید سهام خواهند بود.
اعداد فیبوناچی نشان میدهد که احتمالاً قیمت بازگشتی معادل ۲۴٪، ۳۸٪، ۶۲٪ یا ۷۶٪ از روند صعودی قبلی که از ۱۰ دلار به ۴۰ دلار بوده را طی خواهد کرد. سرمایه گذاران این سطوح را مشاهده میکنند تا سطحی را که بازار در حال یافتن حمایت است و دوباره شروع به افزایش میکند را پیدا کنند. به عنوان مثال اگر امیدوار بودید که پس از حدود ۳۸٪ اصلاح قیمت، فرصتی برای خرید سهام داشته باشید، ممکن است سفارش خرید در سطح ۳۱ دلار وارد کنید.
فیبوناچی اکستنشن
در ادامه مثال بالا، حال سهام را با قیمت ۳۱ دلار خریداری کردهاید و میخواهید هدف سود خود را برای فروش تعیین کنید. برای این منظور، میتوانید به فیبوناچی اکستنشن نگاه کنید که نشان میدهد با شروع مجدد روند صعودی کلی، قیمت تا چه سطوحی ممکن است افزایش یابد. سطوح فیبوناچی اکستنشن عبارتند از: ۱۲۶٪، ۱۳۸٪، ۱۶۲٪ و ۱۷۶٪ که از پایینترین سطح بازگشتی محاسبه میشوند.
باز هم لازم به ذکر است که هرگز مجبور به انجام هیچ یک از محاسبات مرتبط با سطوح فیبوناچی نیستید. شما فقط یک اندیکاتور فیبوناچی را در نرم افزار خود نصب میکنید و این اندیکاتور تمام سطوح مختلف فیبوناچی را نمایش میدهد.
سطوح مربوط به پیووت و فیبوناچی ارزش رصد کردن را دارند حتی اگر معاملهگر از آنها به عنوان شاخصی در استراتژی معاملاتی خود استفاده نکند. از آنجا که بسیاری از معاملهگران خرید و فروش خود را بر اساس سطوح پیووت و فیبوناچی انجام میدهند فعالیت معاملاتی قابل توجهی در این نقاط قیمتی وجود خواهد داشت، فعالیتی که به شما کمک میکند تا حرکت احتمالی قیمت در آینده را بهتر تعیین کنید.
اندیکاتورهای تکنیکال – اندیکاتورهای مومنتوم
میانگینهای متحرک و بیشتر اندیکاتورهای تکنیکال در درجه اول معطوف به تعیین جهت احتمالی بازار بسمت بالا یا پایین هستند.
دسته دیگری از اندیکاتورهای تکنیکال وجود دارد که هدف اصلی آنها تعیین جهت بازار نیست بلکه تعیین قدرت بازار است. این اندیکاتورها شامل ابزارهای محبوبی مانند استوکاستیک، شاخص مقاومت نسبی (RSI)، شاخص میانگین متحرک همگرایی – واگرایی یا مکدی (MACD) و شاخص میانگین حرکت جهت دار (ADX) هستند.
با اندازه گیری قدرت حرکت قیمت، اندیکاتورهای مومنتوم به سرمایه گذاران کمک میکنند تا تشخیص دهند که آیا حرکت قیمت فعلی به احتمال زیاد نمایانگر معاملات نسبتاً محدود یا یک روند واقعی و قابل توجه است. از آنجا که اندیکاتورهای مومنتوم قدرت روند را اندازه گیری میکنند، میتوانند به عنوان سیگنالهای هشدار دهنده اولیه در مورد پایان یافتن روند عمل کنند. به عنوان مثال، اگر یک سهم یا جفت ارز برای چندین ماه در یک روند صعودی قوی و پایدار معامله شده باشد اما حال یک یا چند شاخص مومنتوم نشان میدهند که روند به طور مداوم در حال از دست دادن قدرت خود است ممکن است زمان فکر کردن به برداشت سود و خروج از پوزیشن باشد.
از آنجا که اندیکاتورهای مومنتوم به طور کلی تنها از قدرت ضعف حرکت قیمت خبر میدهند اما با جهت روند کاری ندارند لذا اغلب به عنوان بخشی از یک استراتژی کلی معاملاتی با سایر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال ترکیب میشوند.
تحلیل تکنیکال – جمع بندی
این واقعیت را بخاطر داشته باشید که هیچ اندیکاتور تکنیکالی بی نقص نیست. هیچ یک از آنها سیگنالهایی ارائه نمیکنند که در تمام ادوار و ۱۰۰٪ دقیق باشند.
باهوش ترین معاملهگران همیشه مراقب علائم هشدار دهندهای هستند که نشان میدهد سیگنالهای اندیکاتورهای منتخب آنها گمراه کننده هستند. تحلیل تکنیکالی که به خوبی انجام شده باشد مطمئناً میتواند سودآوری شما به عنوان یک معاملهگر را بهبود بخشد. با این حال، آنچه ممکن است از افزایش ثروت شما در معاملهگری مهمتر باشد، صرف وقت و تلاش بیشتر برای این است که اگر بازار برخلاف حرکت شما باشد چطور میتوانید امور را به بهترین شکل اداره کنید نه اینکه فقط خیال پردازی کنید که چگونه میلیونها دلار پول خود را خرج خواهید کرد.
اندیکاتور آرون چیست و چه کمکی به معاملات شما میکند؟
اندیکاتور آرون ابزار موثری است که در تجزیه و تحلیل فنی قیمت انواع داراییها مورد استفاده قرار میگیرد. این نشانگر زمانی که یک روند صعودی یا نزولی قوی وجود دارد سیگنال ارائه میدهد. همچنین میتواند در تشخیص هر گونه تغییر در روندها به شما کمک کند. اگر تمایل دارید با نحوه عملکرد این اندیکاتور آشنا شوید، تا انتهای این مقاله ما را همراهی کنید.
اگر به دنبال بهترین اندیکاتور در فارکس یا سایر بازارهای مالی هستید، بایستی که با نوع کارکرد و هدف استفاده از آنها را مسلط باشید تا بتوانید با توجه به استراتژی خود، مناسبترین را انتخاب کنید.
اندیکاتور آرون (Aroon) چیست؟
اندیکاتور Aroon یک نشانگر فنی است که به شما کمک میکند هر تغییر روند را از همان ابتدا مشاهده کنید. علاوه بر این، نشان میدهد که آیا رفتار قیمت فعلی دارایی یک روند را طی میکند یا در یک محدوده نوسان میکند. بنابراین، با استفاده از این اندیکاتور، معاملهگر میتواند استراتژی معاملاتی خود را برای سودآوری بیشتر اصلاح کند.
یک روند در معاملات مالی قابل توجه است زیرا همه استراتژیهای معاملاتی زمانی که با روند همراه شوند به خوبی کار میکنند. اما در مقابل آن، قیمت میتواند سطوح نوسان جدیدی را در یک بازار متغیر با شکستهای کاذب متعدد ایجاد کند که اغلب معاملات را دشوار میکند. دقیقا اینجاست که نشانگر Aroon وارد عمل میشود.
اندیکاتور آرون زمانی را نشان میدهد که یک قیمت احساس خود را از روند به محدوده تغییر میدهد. تعیین میکند که قیمت چه مدت پس از رسیدن به اوج یا پایینترین حد جدید، حرکت خود را حفظ میکند. این اندیکاتور با خطوط Aroon Up و Aroon Down به راحتی بر روی پنجره نشانگر قابل مشاهده است. توجه داشته باشید که مانند سایر نشانگرها، نشانگر آرون کمی تاخیر دارد.
در سال ۱۹۹۵، نشانگر آروون توسط توشار چاند به عنوان بخشی از خانواده نوسانگرهای تکانهای توسعه یافت. در زبان سانسکریت، آرون به معنای «نور اولیه سپیده دم» است. همانطور که از نام آن مشخص است، هدف اصلی این اندیکاتور شناسایی روند شکلگیری است.
نوسانگرهای مومنتوم سنتی نشان میدهند که فشار خرید و فروش به یک سطح فوقالعاده میرود، که از آن به شدت انتظار میرود که معکوس شود. بنابراین، تصمیم گیری معاملاتی بر اساس اندیکاتورهایی مانند RSI، Stochastic یا ADX اغلب سود کمتری دارد. از سوی دیگر، استفاده از نشانگر آرون به شما دید واضحتری از احساسات بازار میدهد، به خصوص زمانی که روند جدید شروع میشود.
روش تشخیص اندیکاتور آرون
نشانگر Aroon در یک پنجره جداگانه با دو خط پویا نشان داده میشود – خطوط Aroon Up و Aroon Down
این دو خط بر اساس شرایط زیر نوسان میکنند و جهت ممکن را نشان میدهند:
- زمانی که Aroon Up از Aroon Down عبور میکند، بازار روند صعودی جدیدی را آغاز میکند
- هنگامی که Aroon Down از Aroon Up عبور میکند، بازار روند نزولی جدیدی را آغاز میکند
- تا زمانی که Aroon Up در سطح ۱۰۰ باشد، روند صعودی قوی است
- تا زمانی که Aroon Down در سطح ۱۰۰ باشد، روند نزولی قوی است
ویژگیهای نشانگر آرون
در این بخش، به یک مثال عملی از اندیکاتور Aroon نگاه خواهیم کرد که به ما کمک میکند تا درک عمیقتری از آن داشته باشیم. در مثال بالا، میتوانیم نمودار ۱۵ دقیقهای BTC/USDT را ببینیم، جایی که نشانگر Aroon در یک پنجره جداگانه با حرکت از صفر به ۱۰۰ نشان داده میشود. همانطور که در تصویر میبینید خط آبی Aroon Up و خط قرمز Aroon down است.
اگر با دقت به نشانگر نگاه کنید، خواهید دید که این خطوط مرتبا موقعیت خود را تغییر میدهند. هر تغییر موقعیت با یک تقاطع اتفاق میافتد که مهمترین بخش این اندیکاتور است.
فرمول اندیکاتور آرون
فرمول نشانگر آرون بر قیمتهای بالا و پایین در یک دوره معین متمرکز است. فرمول نشانگر اولیه به شرح زیر است:
- Aroon Up = ((دوره مشخص شده – تعداد دورهها از بالاترین حد بالا)/دوره مشخص شده) * ۱۰۰
- Aroon Down = ((دوره مشخص شده – تعداد دورهها از پایینترین حد پایین)/دوره مشخص شده) * ۱۰۰
بر اساس محاسبات فرمول Aroon، Aroon Up اندازهگیری میکند که خریداران چه مدت موقعیت خود را حفظ میکنند، زیرا قیمت در بازه زمانی مشخص شده بالاترین سطح جدیدی را ثبت کرده است. زمانی که شمع فعلی به بالاترین حد خود برسد، ارزش آن به ۱۰۰ خواهد رسید. در غیر این صورت، به مقدار درصدی باز میگردد که نشان دهنده زمان پس از زمان وقوع یک اوج جدید است.
از سوی دیگر، Aroon Down اندازهگیری میکند که فروشندگان تا چه مدت، موقعیت خود را از زمانی که قیمت در بازه زمانی مشخص شده به پایینترین حد خود رسیده است، حفظ میکنند. زمانی که شمع فعلی به کمترین مقدار خود برسد، مقدار آن به ۱۰۰ خواهد رسید. در غیر این صورت، به مقدار درصدی منتقل میشود که نشاندهنده زمان پس از وقوع یک پایینترین حد جدید است.
دوره اولیه این اندیکاتور ۱۴ است، اما معاملهگران میتوانند به راحتی این تعداد دوره را با توجه به سبک معاملاتی خود تغییر دهند.
نحوه قرائت نشانگر آرون
اندیکاتور Aroon برای اکثر پلتفرمهای معاملاتی مانند TradingView در دسترس است. مانند سایر نشانگرهای مبتنی بر حرکت، در یک پنجره جداگانه در زیر نمودار قیمت نمایش داده میشود.
تا کنون، درباره اینکه اندیکاتور آرون چگونه میتواند روند یا نوسان قیمتی را نشان دهد صحبت کرده ایم. با این حال، مانند سایر اندیکاتورها، هیچ تضمینی وجود ندارد که نشانگر Aroon حرکت تایید شده را نشان دهد. معاملهگران باید بدانند که چگونه از این اندیکاتور با خواندن صحیح آن به بهترین شکل استفاده کنند.
اندیکاتور Aroon بین ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است، جایی که سطح ۷۰ تا ۱۰۰ به عنوان یک بازار روند در نظر گرفته میشود و از ۰ تا ۳۰ به عنوان یک بازار دارای محدوده در نظر گرفته میشود.
نمونههای موردی
در این بخش، ما از یک رویکرد گام به گام برای تجزیه و تحلیل یک دارایی دیجیتال با نشانگر Aroon استفاده خواهیم کرد.
مرحله اول: کراس اوور را پیدا کنید
هنگامی که Aroon Up به بالای Aroon Down حرکت میکند، نشان میدهد که خریداران از فروشندگان قویتر شدهاند. آنها در حال حاضر یک روند صعودی را آغاز کردهاند.
تصویر بالا نشان میدهد که قیمت بیت کوین به محض اینکه یک تقاطع در اندیکاتور آرون رخ میدهد، بالاتر میرود. قیمت خرسها را در سطح حمایت ۴۸۰۰۰ دلاری رد میکند و روند صعودی را آغاز میکند که قیمت را مستقیما به سطح ۵۹۰۰۰ دلار میرساند.
مرحله دوم: روند قوی را پیدا کنید
در مرحله اول، دیدیم که چگونه یک روند نزولی به صعودی تغییر میکند، اما برای اینکه آن را به عنوان روندی معتبر در نظر بگیریم کافی نیست. قبل از اینکه بتوانیم کراس اوور را تایید کنیم، باید منتظر باشیم تا Aroon Up به عدد ۱۰۰ نزدیک شود. به یاد داشته باشید که Aroon Up تنها زمانی به ۱۰۰ میرسد که قیمت یک نوسان جدید ایجاد کند.
در تصویر بالا میتوانیم همان نمودار بیت کوین را مشاهده کنیم. پس از کراس اوور، Aroon Up به ۱۰۰ میرسد و قیمت شروع به حرکت بالاتر میکند که نشان دهنده قوی بودن روند صعودی است.
مرحله سوم: معکوس را پیدا کنید
زمانی که Aroon Up به ۱۰۰ رسید، روند صعودی قوی میشود. اما تا کی میتوان آن را حفظ کرد؟
تا زمانی که ارزش Aroon Up بین ۷۰ و ۱۰۰ باقی بماند، روند صعودی قوی باقی خواهد ماند. بعدا، اگر Aroon Up پایین بیاید و از زیر Aroon down عبور کند، روند صعودی شروع به از دست دادن حرکت خواهد کرد.
در اینجا میتوانیم ببینیم که قیمت بیتکوین با ایجاد اوجهای بالاتر در حال افزایش است در حالی که Aroon Up بین ۷۰ تا ۱۰۰ باقی میماند. هنگامی که Aroon Up به زیر Aroon Down حرکت کرد، قیمت جهت خود را از صعودی به نزولی تغییر میدهد.
این نما از اندیکاتور آرون نشان دهنده این است که خریداران در حال از دست دادن شتاب خود هستند و معاملهگران باید موقعیتهای خرید خود را ببندند یا مقداری سود کسب کنند.
همین احساسات بازار برای بازار نزولی نیز قابل اعمال است، جایی که جهت قیمت قوی با شرایط زیر تعیین میشود:
- Aroon Down بالاتر از Aroon Up = روند نزولی در حال شکل گیری است
- Aroon Down بین ۷۰ تا ۱۰۰ = روند نزولی قوی است
- Aroon Down از زیر Aroon Up عبور میکند = روند نزولی تمام شده است
در مثال بالا، میتوانیم نحوه عملکرد اندیکاتور Aroon را به عنوان یک قیمت نزولی مشاهده کنیم. زمانی که Aroon Down به بالای Aroon Up حرکت کرد و به ۱۰۰ رسید، این روند جهت خود را تغییر میدهد.
بعدا، هنگامی که Aroon Down به زیر Aroon Up حرکت میکند، روند ضعیفتر میشود و قیمت شروع به حرکت بالاتر میکند.
چه نشانگرهایی به بهترین وجه با اندیکاتور آرون جفت میشود؟
اندیکاتور Aroon تمام ویژگیهای لازم برای عملکرد به عنوان یک فشارسنج قیمت قوی را دارد، اما عاقلانه نیست که تنها به این اندیکاتور بسنده کنید. همانطور که میدانید در معاملات مالی، حرکت قیمت را بر اساس محاسبات متعدد پیشبینی میکنیم. زمانی که احتمال زیاد است، قیمت شانس بیشتری برای دنبال کردن جهت دارد. بنابراین، زمانی که چندین شاخص را بر اساس عملکرد آنها ترکیب کنیم، میتوانیم شانسها را به نفع خود جمع استراتژی کراس اوور adx کنیم.
منطقی نیست که به سادگی از هر نشانگر تصادفی با Aroon استفاده کنید زیرا هیچ تضمینی وجود ندارد که آنها با هم کار کنند یا سودآور باشند. بر اساس عملکرد و بک تست قبلی، اندیکاتورهای آرون با اندیکاتورهای زیر به خوبی کار میکنند.
اندیکاتور میانگین متحرک MA
میانگین متحرک (MA) میانگین قیمت شمعهای یک دوره مشخص را نشان میدهد. بنابراین، زمانی که قیمت به بالای ۲۰ EMA (میانگین متحرک نمایی) حرکت میکند، میتوانیم روند اساسی را صعودی در نظر بگیریم. در این بین، اگر اندیکاتور آرون همان جهت قیمت را نشان دهد، میتوان معامله را معتبر دانست.
تصویر بالا نشان میدهد که قیمت ۲۰ EMA پویا را رد میکند در حالی که Aroon Down روی ۱۰۰ است. بنابراین، قیمت از ۵۰۰۰۰ دلار به ۳۱۰۰۰ دلار در یک نوسان کاهش مییابد.
اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی MACD
نشانگر Aroon با MACD به خوبی کار میکند. زمانی که MACD و Aroon جهت یکسانی را ارائه میدهند، میتوانید جهت روند را قوی در نظر بگیرید. به مثال زیر توجه کنید.
در تصویر بالا، Aroon Up در ۱۰۰ صعودی است، در حالی که هیستوگرام MACD صعودی است و اوجهای جدیدی ایجاد میکند. در نتیجه، قیمت با ایجاد نوسانات جدید، به فشار صعودی ادامه میدهد. بعدا، زمانی که هیستوگرام MACD و اندیکاتور Aroon یک سیگنال نزولی را نشان دهند، احساس صعودی ضعیف میشود.
اندیکاتور پرایس اکشن Price Action
معاملهگران پرایس اکشن معاملات را بر اساس رفتار قیمت، حمایت/مقاومت و شاخصها انجام میدهند. بنابراین، اگر میخواهید بر اساس رد قیمت از هر سطح پشتیبانی پویا یا استاتیک، معامله خرید را انجام دهید، میتوانید از اندیکاتور آرون به عنوان تأییدیه ورود استفاده کنید.
از این رو باید ابتدا جهت قیمت را بر اساس استراتژی اقدام قیمت خود پیدا کنید و منتظر بمانید تا اندیکاتور Aroon سیگنال را تایید کند. اگر Aroon Up سیگنال خرید را نشان داد، وارد معامله شوید.
تصویر پایین نشان میدهد که Aroon Up سیگنال خرید را با حرکت به ۱۰۰ نشان میدهد. در روز بعد، قیمت پایینتر میرود و فروشندگان را در سطح رویداد رد میکند. در نتیجه، قیمت با فشار صعودی قوی به سمت بالا حرکت میکند.
اندیکاتور آرون تا چه میزانی قابل اعتماد است؟
هیچ شاخصی در دنیا وجود ندارد که سود ۱۰۰% را برای شما تضمین کند. علاوه بر این، هر استراتژی پیروی از روند، زمانی که قیمت در حال رسیدن به اوج یا پایینترین سطح جدید خود است، به خوبی عمل میکند. از سوی دیگر، در یک بازار بیثبات، هر استراتژی معاملاتی معکوس به خوبی کار میکند.
نقطه قوت نشانگر آرون این است که هم در بازارهای پرطرفدار و هم در بازارهای متغیر به خوبی عمل میکند. با این حال، این ابزار همچنین میتواند سیگنالهای سودآوری را هنگامی که قیمت در یک روند حرکت میکند، تولید کند. همچنین محدوده قیمتی را نشان میدهد که معاملهگران باید معاملات خود را متوقف کنند و منتظر بمانند تا قیمت به حرکت خود ادامه دهد.
اهمیت اندیکاتور Aroon در این است که روی زمان نسبت به قیمت تمرکز میکند، نه فقط روی خود قیمت. در معاملات ارزها، شکستن سطح بالا یا پایین کوتاه مدت برای در نظر گرفتن یک روند قوی کافی نیست. اگر قیمت پس از رسیدن به اوج/فرودهای جدید، حرکت خود را حفظ کند، احتمالا یک قله/دره دیگر را ایجاد خواهد کرد.
به طور کلی، اندیکاتور Aroon در هر دارایی مالی قابل اعتماد و مؤثر است، اما شما باید از آن با سایر اندیکاتورها مانند MA یا MACD استفاده کنید. از طرف دیگر، میتوانید از این اندیکاتور در کنار استراتژی معاملاتی خود برای اطمینان بیشتر استفاده کنید.
مزایا و معایب اندیکاتور آرون
با تمام این تفاسیر و قید مزیتهای قابل توجه این اندیکاتور محبوب در بازارهای مالی، میتوان معایبی را به آن وارد کرد؛ از جمله مزایا و معایب این اندیکاتور میتوان به این موارد اشاره داشت:
مزایا
- درک آسان – تفسیر خطوط آن نسبتا ساده است و شامل عبارات پیچیده ریاضی نیست.
- به طور موثر تغییرات در روندها را نشان میدهد – خطوط متقاطع میتوانند سیگنال افزایش یا کاهش حرکت را به معاملهگران نشان دهند.
- انعطاف پذیری در انتخاب بازه زمانی – معاملهگران میتوانند طول دوره زمانی محاسبه خطوط آرون را بر اساس تعداد دفعات معامله تغییر دهند.
معایب
- آرون مانند سایر شاخصهای فنی دارای محدودیتهایی است. اغلب به دلیل انتشارات اساسی یا عدم قطعیت اقتصادی، سیگنالهای نادرستی ارائه میدهد. اندیکاتور آرون راه حل کاملی برای معامله نیست.
- نقطه ضعف اصلی این اندیکاتور، قدرت آن در روند است. وقتی خط Aroon Up یا Aroon Down به سطح ۱۰۰ میرسد، روند را قوی در نظر میگیریم که همیشه صحیح نیست.
در تصویر بالا، با وجود رسیدن Aroon Up به ۱۰۰، قیمت قادر به حرکت بالاتر نیست. نقطه ضعف دیگر زمان بندی است. بیشتر نشانگرها از نظر ماهیت زمانی عقب هستند، بنابراین ممکن است پس از وقوع حرکت، سیگنالهایی را ارائه دهند.
هر اندیکاتور زمانی قابل اعتماد است که تمام عناصر آن را درک کنید و بدانید که چگونه حرکت قیمت را از طریق ترکیب آن اندیکاتور با سایر اندیکاتورها پیشبینی کنید.
استفاده از اندیکاتور آرون میتواند در معاملات بازارهای ارز بسیار سودآور باشد. آرون این ظرفیت را دارد که هم محدوده و هم رفتار معاملاتی بازار را نشان دهد که این مشخصهای منحصر به فرد برای اندیکاتور است. با این حال، مانند سایر شاخصها، محدودیتهایی نیز به همراه دارد. بنابراین، معاملهگران باید استراتژیشان را با استفاده از نشانگر آرون به همراه قوانین مدیریت پول دنبال کنند تا حداکثر خروجی را به دست آورند.
بررسی جامع الگوی کف دو قلو و تفاوت آن با الگوی سقف دو قلو
در معامله الگوی کلاسیک کف دوقلو پیشنهاد میشود که حد سود را چند پیپ زیر مینیمم کف قیمتی دوقلو قرار داد. حد نهایی سود به اندازه ضلع کوچک W را امتداد داده و هدف قیمتی این نوع از الگو را پیدا میکنیم. همانطور که در باشگاه پرورش مهارت های معامله گری به هنرورزان خاطر نشان میشود با در نظر گرفتن مدیریت ریسک وارد معاملات با نسبت احتمالی ضرر به پاداش کمتر از ۱ به ۳ نشوید.
کف دو قلو نشان دهنده ی چه حرکتی هست؟در صورت تشکیل چه واکنشی را باید انتظار داشت؟
کف دوقلو یکی از الگوهای کلاسیک قیمت در تحلیل تکنیکال میباشد. رویت آن در هر تایم فریم یکی از شروط تشکیل موقت کف قیمتی است. همانطور که میدانید هیچ کف یا سقفی در بازار دایمی نیست. دقت شود که گفته شد یکی از شروط میباشد. از این رو باید دلایل دیگر تکنیکال برای مجاب شدن به ورود به معامله را جستجو کرد.
آیا کف دوقلو برای اسکلپ مناسب هست؟ معمولا برای چه بازه هایی بهتر جوابگو هست؟
پیشنهاد میشود که این نوع نگاه را در کنار استراتژی چند زمانه ببینید. در استراتژی چند زمانه عنوان شد که بهتر است که حداقل ۳ بازه زمانی را دوشادوش هم ببینید. پیشنهاد میشود که کف دوقلو را در بازه زمانی بالادست خود به عنوان یکی از دلایل ورود داشته باشید.
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis ) یک اصول معاملاتی است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی از طریق تجزیه و تحلیل روند آماری حاصل از فعالیت های معامله گری، مانند تحرکات قیمتی و حجم معاملات به کار می رود. تحلیل فنی با این فرض انجام می شود که فعالیت های معاملاتی در گذشته و تغییرات قیمتی یک اوراق بهادار می تواند شاخص ارزشمندی برای تحرکات قیمتی آن در آینده باشد.
در تحلیل تکنیکال، روند های صعودی و نزولی اغلب با یک الگوی قیمتی مشخص می شوند. طبق یک تعریف ثابت، الگوی قیمتی مجموعه ای از تحرکات قیمت است که با استفاده از یک سری خط روند و یا منحنی ها مشخص می شود.
هنگامی که یک الگوی قیمتی تغییری را در خط روند نشان دهد، آن را به عنوان یک الگوی برگشتی یا (reversal pattern) می شناسیم. زمانی یک الگوی ادامه دهنده (Continuation Pattern) به وجود می آید که هنگام تشکیل شدن این الگو، روند پس از یک استراحت کوتاه به حرکت در جهت قبلی خود ادامه دهد. ولی لزوماً تمامی الگو های ادامهدهنده به ادامهٔ روند منجر نمی شوند.
در این مقاله قصد داریم تا با تعریف الگوی کف دوقلو در تحلیل تکنیکال و مقایسه آن با الگوی سقف دوقلو، روش تشخیص آن را با ذکر مثال به شما آموزش دهیم. پس تا انتهای مطلب همراه ما باشید.
فهرست عناوین مقاله:
در ادامه ویدیو آقای دکتر حامد آقاجانی (موسس آکادمی ترید سیر تا پیاز تکنیکال) به معرفی اجمالی الگوی کف دوقلو بعنوان یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی میپردازند.
تعریف الگوی کف دوقلو در تحلیل تکنیکال
الگوی کف دوقلو (double bottom) یک الگوی نموداری در تحلیل تکنیکال است که استراتژی کراس اوور adx تغییر در روند و حرکت بازگشتی قیمت را توصیف می کند. این الگو قابلیت این را دارد که افت یک سهام یا شاخص، یک جهش، یک بازگشت به همان سطح بالا یا مشابه افت اولیه و در نهایت یک بازگشت قیمتی دیگر را توصیف کند. الگوی کف دوقلو مانند حرف “W” است. دو سطح پایینی این الگو نشان دهنده محدوده حمایتی کف دوقلو هستند.
الگوی کف دوقلو نشان دهنده چیست؟
اکثر تحلیلگران تکنیکال معتقدند که اولین روند نزولی در الگوی کف دوقلو باید ۱۰ تا ۲۰ درصد نسبت به قیمت قبلی خود افت داشته باشد. در حالیکه دومین روند نزولی باید بین ۳ تا ۴ درصد از پایین ترین سطح روند قبلی تشکیل شود و حجم معاملات بعدی طبعا باید افزایش پیدا کند.
درست مثل بسیاری از الگو های نموداری، الگوی کف دوقلو برای تجزیه و تحلیل میان مدت تا بلند مدت از یک بازار مناسب است. در واقع، هرچه فواصل زمانی بین دو کف به وجود آمده در این الگو بیشتر باشد، احتمال درست بودن الگوی نموداری نیز بیشتر است.
برای این که صحیح بودن الگوی کف دوقلو تایید شود، حداقل یک مدت زمان سه ماهه برای تشکیل کف مناسب این الگو در نظر گرفته می شود. بنابراین بهتر است هنگام تحلیل بازار ها برای این الگوی خاص، از نمودار های قیمتی با داده های روزانه یا هفتگی استفاده کنید. اگرچه ممکن است این الگو در نمودار های روزانه قیمتی وجود داشته باشد، اما تشخیص اعتبار الگوی کف دوقلو در هنگام استفاده از نمودار های قیمتی با داده های روزانه کمی دشوار است. زیرا قیمت در طول روز دچار نوسانات بسیاری شده است.
الگوی کف دوقلو همیشه از یک روند نزولی بزرگ یا کوچک در قیمت سهام و شاخص ها پیروی می کند؛ و نشان دهنده برگشت قیمت و آغاز یک روند صعودی پر قدرت است. سپس، این الگو باید توسط داده های بنیادی بازار برای سهم مورد نظر و همچنین بخشی از صنعتی که این سهام به آن تعلق دارد و به طور استراتژی کراس اوور adx کلی تاثیر آن در بازار تأیید شود.
اطلاعات بنیادی باید ویژگی های یک تغییر شرایط در آینده بازار را به ما نشان دهد. همچنین ، باید در هنگام شکل گیری این الگو، حجم قیمت کاملا کنترل شود. افزایش حجم به طور معمول طی دو روند حرکت قیمتی رو به بالا در الگو رخ می دهد. این افزایش حجم نشان دهنده فشار قیمت صعودی است و به عنوان مهر تأییدی بر صحیح بودن الگوی کف دوقلو عمل می کند. آن هم به این دلیل که تمایل بازار برای افزایش قیمت سهام را نشان می دهند.
هنگامی که قیمت در حال بسته شدن در مرحله بازگشت قیمتی دوم قرار بگیرد و به بالاترین سطح اولین بازگشت قیمتی نزدیک شود، در حقیقت این اتفاق یک افزایش محسوس حجم همراه با داده های بنیادی است که نشان می دهد شرایط بازار برای یک روند جدید مناسب خواهد بود. در چنین شرایطی معامله گران باید حد ضرر یا stop loss خود را در ناحیه حمایتی الگوی کف دوقلو تعیین کنند . همچنین هدف سود(profit target) این الگو مساوی با دو برابر فاصلهٔ قیمتی بین قیمت ورودی و محل قرارگیری حد ضرر است.
نمونه ای از الگوی کف دوقلو
بیایید به یک نمونه تاریخی از الگوی کف دوقلو در نمودار قیمتی ودافون گروپ (Vodafone Group Inc) در نوامبر ۲۰۱۸ نگاهی بیندازیم. سهام ودافون( VOD ) پس از گزارش های خوب مالی فراتر از حد انتظار شرکت، بیش از ۹ درصد افزایش یافت. از همه مهم تر، مدیرعامل جدید با وجود تلاش برای مهار بدهی ۲۲ میلیارد دلاری این شرکت نشان داد که سود سهام Vodafoneبا امنیت بالا توزیع می شود.
از دید تحلیل تکنیکال، سهام وودافون یک الگوی کف دوقلو کوتاه مدت تشکیل داده بود که هدف صعودی تا قیمت ۲۱.۵۰ دلار داشت. شاخص های دیگر تکنیکالی هم این الگو را تأیید کردند. شاخص قدرت نسبی (RSI) با قیمتی معادل ۵۵.۰۰ دلار در همان محدوده باقی ماند، اما میانگین های متحرک همگرایی / واگرایی در اندیکاتور(MACD) در کراس اوور bullish باقی ماند که قدمت آن به اوایل ماه مربوط می شد.
تفاوت بین یک الگوی کف دوقلو و یک الگوی سقف دوقلو
قبل از بررسی تفاوت این دو الگو باید بدانیم که یک الگوی سقف دوقلو یا (double top)، زمانی به وجود می آید که قیمت سعی کند دو بار از محدوده مقاومتی الگوی سقف دوقلو رد شود. اگر قیمت موفق به گذر از این محدوده نشود، فشار فروش در بازار بیشتر شده و تعداد فروشندگان نسبت به خریداران افزایش می یابد.
الگو های کف دوقلو مخالف الگو های سقف دوقلو عمل می کنند. یک الگوی سقف دوقلو از دو الگوی قله گرد تشکیل می شود که اولین سقف قیمتی یک الگوی U وارونه را می سازد. بالاترین سطح قله گرد می تواند شاخصی برای شروع یک روند نزولی باشد؛ زیرا اغلب پس از یک افزایش صعودی در قیمت اتفاق می افتد. در الگوی سقف دوقلو، قسمت بالای سقف دوم معمولاً کمی زیر اولین سقف گرد قرار دارد که نشان دهنده محدوده مقاومت و ناتوانی سهم برای رسیدن به قیمت های بالاتر است.
یک قله گرد یک قله U معکوس شکل است که به آن “نعلبکی معکوس” هم می گویند. این قله بسیار گرد با کف صاف است.
الگوی سقف دوقلو به ندرت اتفاق می افتد و شکل گیری آن اغلب نشان دهنده این است که سرمایه گذاران به دنبال کسب آخرین سودشان از یک روند صعودی هستند. این الگو معمولاً منجر به ایجاد یک روند نزولی می شود که در آن معامله گران می توانند از فروش سهام در روند نزولی سود ببرند.
برای آشنایی با دیگر الگوهای قیمتی مقاله بررسی جامع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را از دست ندهید.
محدودیت های الگوی کف دوقلو
واضح است که اگر الگو های کف دوقلو درست و به موقع تشخیص داده شوند، تاثیر بسیار مهمی در تحلیل رفتار یک سهم خواهند داشت. با این وجود، اگر هم اشتباه تشخیص داده شوند می توانند ضرر های بسیاری برای معامله گران به دنبال داشته باشند. پس خیلی مهم است که قبل از اقدام به خرید و فروش یک سهم ابتدا نحوه تشخیص اصولی این الگو را آموخته و بعد دست به معامله بزنید.
نکته های کلیدی الگوی کف دوقلو در تحلیل تکنیکال
- الگوی کف دوقلو مانند حرف “W” انگلیسی در نمودار ظاهر می شود. این الگو دو سطح پایینی دارد که آن سطوح را به عنوان محدوده حمایتی الگوی کف دوقلو در نظر می گیرند.
- مقدار پیشروی روندِ نزولی در این الگو باید در حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد از بالاترین سطحِ قیمتِ قبلی باشد؛ و دومین افت قیمتی باید در محدوده ۳ یا ۴ درصدی بالاتر و یا پایین تر از افت قیمتی قبلی قرار بگیرد. البته دقت کنید که حجم معاملات برای آخرین حرکت صعودی قیمت در این الگو افزایش می یابد.
- الگوی کف دوقلو همیشه از یک روند نزولی بزرگ یا کوچک در نمودار یک سهام پیروی می کند و نشان دهنده بازگشت قیمتی و آغاز یک روند صعودی بالقوه است.
هیچ الگوی نموداری در معاملات رایجتر از double bottom یا double top نیست. در واقع، این الگو بهقدری ظاهر میشود که به تنهایی ممکن است به عنوان مدرکی اثبات شود که عمل قیمت آنقدر که بسیاری از دانشگاهیان ادعا میکنند تصادفی نیست. نمودارهای قیمت بهسادگی احساسات معاملهگران را بیان میکنند و نشاندهنده آزمایش مجدد افراطهای موقت است.
الگوی کف دوقلو یک الگو نمودار تحلیل تکنیکال ارز است. این الگو افت یک سهام یا شاخص یک بازگشت، به همان سطح یا مشابه با افت اولیه و در نهایت یک بازگشت مجدد را توصیف میکند.
الگوی کف دوقلو : الگوی بازگشتی و ارتباط آن با الگوی کف و سقف دوقلو
در واقع الگوهای بازگشتی فارکس، شکلهایی روی نمودار هستند که در پیشبینی نواحی بازگشت با احتمال بالا به ما کمک میکنند. این الگوها به ما نشان میدهند که به احتمال زیاد بازار در آینده چه نوسانات و تغییراتی را تجربه خواهد کرد. به زبان ساده تر هنگامی که قیمت پس از یک توقف، معکوس میشود، یک الگوی معکوس اتفاق افتاده است. الگوی کف و سقف دوقلو یکی از معروفترین و مهمترین الگوهای بازگشتی در فارکس هستند.
الگوی سقف دوقلو چیست؟
این الگو یکی از معروفترین و مهمترین الگوهای بازگشتی است. در الگوی سقف دوقلو، قیمت یک بار به سقف خود میرسد و دیگر نمیتواند این نقطه اوج را پشت سر بگذارد. به همین خاطر هم یکروند نزولی پیدا میکند.
پس از مدتی روند نزولی متوقف میشود و بازار فارکس تلاش میکند که آن را به سطح مقاومت قبلی برساند و از این رو بار دیگر روند صعودی را در پیش میگیرد. متأسفانه باز هم بازار پس از کلی تلاش نمیتواند سطح مقاومت را بشکند و پس از رسیدن به آن سطح دوباره نزولی میشود.
شما باید بهقدری حرفهای و هوشیار باشید که سفارش حد ضرر خود را در بالای سقف دوم قرار دهید. توجه داشته باشید که سقف دوم کمی پایینتر از سقف اول قرار میگیرد و ممکن است کاملاً با هم برابر نباشند.پایینترین سطح در الگوی سقف دوقلو، خط گردن نامیده میشود تا زمانی که قیمت، این خط را نشکند الگوی سقف دوقلو تکمیل نمیشود. زمانی میتوانیم از وجود این الگو صحبت کنیم که خط گردن شکسته شود.
الگوی کف دوقلو : تحلیل
از دیدگاه تحلیل تکنیکال این سهام یک الگوی کف دوقلو (Double Bottom) را در بازهٔ زمانی کوتاهمدت به ثبت رسانده بود و هدف قیمتی روند روبهبالای آن در حدود ۵/۲۱ دلار بود.
دیگر اندیکاتورهای تکنیکالی هم این الگو را تأیید کردهاند. شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index – RSI) در سطح سابق خود در محدودهٔ ۵۵ باقی ماند، استراتژی کراس اوور adx استراتژی کراس اوور adx اما اندیکاتور همگرایی و واگرایی میانگینهای متحرک (Moving Averages Divergence Convergence – MACD) همچنان فرم تقاطع روبهبالای خود (Up Cross) که از اول این ماه شکلگرفته بود را حفظ کرده بود.
الگوی کف دوقلو : اعتبار و نقض آن
الگوها همیشه آنطور که میخواهیم عمل نمیکند. به تصویر زیر دقت کنید:
در نمودار بالا یک الگوی کف دوقلو با کندلهایی با سایههای بلند تشکیل شده و تمام ویژگیهای یک الگوی کف دوقلوی مناسب را داشته است. قیمت از خط گردن عبور میکند، بالای آن تثبیت شده، اما نتوانسته به هدف قیمتی خود برسد و بعد از کمی بازی بالای خط گردن، آن را شکسته و به سمت پایین حرکت کرده است. حتی قیمت به کمتر از حد ضرر ما نیز رسیده است. در این استراتژی یک ایراد بزرگ وجود دارد و آن هم محل در نظر گرفتن حد ضرر یا همان stop loss است.
پیشنهاد میشود مقاله آموزش جامع اندیکاتور سایک را از دست ندهید.
درصد خطای الگوی کف دوقلو
دو ایراد بزرگ در این الگو وجود دارد که باعث به خطر افتادن سرمایه ما میشود که در ادامه به آن اشاره میکنیم: زمانی که میخواهیم یک موقعیت معاملاتی بگیریم، مهمترین نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که میزان ریسک به ریوارد ما چقدر است. یعنی طی این معامله، نسبت سودی که به دست میآوریم به ضرر احتمالی ما چقدر است؟
همانطور که دیدید در این استراتژی حد ضرر ما زیر آخرین کف در نظر گرفته میشود و هدف قیمتی (حد سود) ما نیز بهاندازه ارتفاع کف تا خط گردن است.
یعنی مقدار ضرر و سود احتمالی ما در نقطهای که وارد موقعیت خرید میشویم، با هم برابر است. درحالیکه عقل حکم میکند در چنین معاملهای با این میزان ریسک وارد نشویم. هر چه میزان سود احتمالی نسبت به ضرر احتمالی ما بیشتر باشد، ورود به معامله منطقیتر میشود.
ایراد دوم الگوی کف دوقلو مربوط به زمان ورود به معامله است. این استراتژی ما را دیر وارد معامله میکند.یعنی چیزی حدود نصف سود از دست رفته و ما تازه وارد معامله میشویم.
الگوی کف دوقلو : استراتژی و دریافت سیگنال خرید و فروش
زمانی که خط گردن (NL) شکسته و قیمت بالای آن سطح تثبیت شد، میتوانیم برای گرفتن موقعیت خرید، اقدام کنیم. هدف قیمتی ما (Target Price)، به اندازه فاصله کفها تا خط گردن است.
در تصویر فوق ابتدا دنبال دو کف همتراز در انتهای یک روند نزولی میگردیم. در انتهای موج X تا A، دو کف همتراز پیدا میکنیم؛ کف اول A و کف دوم C.
سطح B خط گردن ما در نظر گرفته میشود، چون قیمت به آن سطح واکنش نشان داده، پس فعلاً نقش یک سطح مقاومتی را ایفا میکند. در این حالت حد ضرر ما کمی پایینتر از کف C در نظر گرفته میشود.
فراموش نکنید باید بررسی کنیم که آیا طول موجها، ارتفاع آنها و فاصله زمانی، با شرایطی که بالاتر گفتیم همخوانی دارند یا خیر. در این مثال: فاصله بین دو کف برابر با ۲۴ روز است. ارتفاع کفها تا خط گردن، ۲۳ درصد ارتفاع روند نزولی قبلی بوده است. هدف قیمتی ما به اندازه ارتفاع کفها تا خط گردن است.
الگوی کف دوقلو : تعریف حد ضرر یا سود مناسب در این الگو
در معامله الگوی کف دوقلو پیشنهاد میشود که حد سود را چند پیپ زیر حداقل کف قیمت الگو قراردهید. حد نهایی سود را به اندازه ضلع کوچک W امتداد داده و هدف قیمتی این نوع از الگو را پیدا میکنیم. با در نظر داشتن مدیریت ریسک، وارد معاملات با نسبت احتمالی ضرر به سود کمتر از ۱ به ۳ نشوید.
حرکت میانگین کراس اوور
هنگامی که بازرگانان شروع به مطالعه تجزیه و تحلیل فنی از قیمت عمل ، آنها اغلب با معرفی می شوند میانگین متحرک ، که می تواند در پیش بینی آینده مفید باشد روند قیمت . وقتی معامله گرها میانگین متحرک را درک کردند ، سپس می توانند دو میانگین متحرک را به نمودار اعمال کنند و پتانسیل خود را پیدا کنند نقطه ورود و بر اساس یک کراس اوور خارج شوید. در اینجا ، ما بررسی می کنیم که کراس اوورهای متحرک میانگین چیست و چگونه می توان از آنها برای اطلاع رسانی تصمیمات در بازارها استفاده کرد.
کراس اوور میانگین متحرک چیست؟
کراس اوور میانگین متحرک به نقطه ای از نمودار اشاره دارد که در آن تلاقی از میانگین کوتاه مدت یا سریع ، بالاتر یا کمتر از متوسط بلند مدت یا حرکت کند وجود دارد. حرکت متوسط کراس اوورها می تواند به معامله گران کمک کند تا الگوهای روند را از جمله جهتی که ممکن است روند روند داشته باشد ، جایی که می توان یک نقطه ورود بالقوه ایجاد کرد و اگر پتانسیل وجود دارد که روند رو به پایان باشد یا معکوس ، شناسایی کنند.
همانطور که می توانید تصور کنید ، بیش از یک نوع میانگین متحرک وجود دارد. برخی از میانگین های متحرک ، مانند میانگین متحرک نمایشی ، بر جدیدترین قیمت تأکید بیشتری کنید تا به شما کمک کند سریعتر در برابر تغییرات احتمالی روند واکنش نشان دهید. از هر نوع میانگین متحرک که استفاده می کنید ، قوانین ورود و خروج به همان صورت باقی می ماند.
معاملات میانگین کراس اوورهای متحرک
وقتی نوبت به معاملات کراس اوورهای متحرک می رسد ، بیشتر استراتژی های معامله گران با ورود و خروج زمان شروع و پایان می یابد. این سیستم ساده نام هایی را برای صلیب ها ایجاد کرده است مانند "صلیب طلایی" - جایی که یک میانگین متحرک کوتاه مدت از یک بلند مدت عبور می کند و "صلیب مرگ" ، که میانگین متحرک کوتاه تر از یک بلند مدت عبور می کند .
بازارها تمایل دارند که در یک محدوده یا روند کاملاً مشخص نوسان داشته و تجارت کنند. معامله گران به زودی می آموزند که پیروی از روندها توانایی ارائه بیشترین پاداش برای کمترین کار را دارد و میانگین متحرک متقاطع یک بخش اصلی از این تحقق است. میانگین کوتاه تر و واکنش پذیر اغلب پیش بینی کننده دقیق تری از جهتی است که بازار می تواند طی کند.
همچنین از اهمیت برخوردار است که ارزها و ابزارهای قابل معامله به درجات مختلف روند می یابند. با این حال ، وقتی یک جفت ارزی پیدا کردید که دارای سابقه روند است و یک کراس اوور میانگین متحرک را مشاهده می کنید ، می توانید با تنظیم توقف خود در بالا یا پایین کراس اوور ، همانطور که در زیر نشان داده شده است ، با یک ریسک کاملاً مشخص معامله کنید.
مزایا و خطرات استفاده از استراتژی متقاطع متحرک
یکی از مزایای استفاده از یک استراتژی متقاطع میانگین متحرک این است که معامله گران می توانند سیگنالهای عینی بگیرند که بازتاب دهنده قدرت بازار باشد.
با این حال ، اگرچه این به عنوان ساده ترین استراتژی تجارت شناخته می شود ، استراتژی Crossover میانگین متحرک برای پیروی از روندها خالی از لطف نیست خطر . میانگین های متحرک در تمام دوره های انتخاب شده هنگام استفاده از شاخص ، وزن یکسانی را به همه قیمت ها می دهند ، بنابراین توانایی شاخص برای پاسخ به تغییرات قیمت ماهیت عقب افتاده ای دارد. هنگامی که زمان پاسخ آهسته تری وجود دارد ، این می تواند به این معنی باشد که تاجران پاداش کمتری را می کشند و خود را در معرض خطر بیشتری قرار می دهند. به طور خلاصه ، شما نمی توانید روندها را با میانگین متحرک پیش بینی کنید - فقط می توانید در مورد روندی که قبلاً اتفاق افتاده است اطلاعات کسب کنید.
نمونه ای از این را می توان در نمودار بالا مشاهده کرد ، جایی که Death Cross این بار سیگنال کاذب را نشان می دهد در حالی که قیمت به سمت بالا حرکت می کند.
خطر دیگر استفاده از کراس اوورهای متحرک متوسط در بازارهای جانبی است ، جایی که ضرر توقف موثر نخواهد بود. به طور کلی ، استفاده از استراتژی های متقاطع در بازه های زمانی پایین ممکن است بیشترین توصیه را نداشته باشد.
متحرک میانگین متحرک: خلاصه ای
میانگین متحرک Crossover سود و م benefitثر در ورود و خروج روند تأیید شده با زمان را به همراه دارد ، در حالی که از جیب زدن در قیمت هایی که می تواند به سایر معامله گرانی که برای اقدام زودهنگام خیلی سریع عمل می کنند ، صدمه بزند ، سود می برد. از آنجا که می تواند احساسات زیادی در پس تجارت و به خطر انداختن پول وجود داشته باشد ، یک استراتژی عینی و ساده یک مزیت طبیعی دارد. اگر تاجر جدیدی هستید ، این می تواند مکان خوبی برای شروع به شما باشد تا بتوانید حرکتهای بزرگ را بدست آورید.
دیدگاه شما