financial leverage
2. Then combined price to earning ratio and financial leverage, we constructed, and revisited the performance of the portfolio model made by the free cash flow.
[ترجمه ترگمان] سپس قیمت ترکیبی برای نسبت درآمد و اهرم مالی ساخت، و مجددا عملکرد مدل پورتفولیوی حاصل از جریان نقدینگی آزاد را بررسی کردیم
[ترجمه گوگل] سپس قیمت ترکیبی اهرم مالی(Leverage) چیست؟ اهرم مالی(Leverage) چیست؟ برای به دست آوردن نسبت و اهرم مالی، ما ساخته و بازده عملکرد مدل نمونه کارها ساخته شده توسط جریان نقدی آزاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] هسته آن اهرم مالی است که بانک می خواهد برای زندگی اقتصادی و اجتماعی تطبیق دهد
[ترجمه گوگل] هسته آن اهرم مالی است که بانک می خواهد بازی اجتماعی اجتماعی را برای زندگی بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] در حالی که سود اهرم مالی به دست می آید
[ترجمه گوگل] در حالی که مزایای مالی اهرمی را به دست می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ما مجبور به نفوذ مالی پایین تر و ثروت دوره هستیم
[ترجمه اهرم مالی(Leverage) چیست؟ گوگل] ما مجبور به اهرم مالی و ثروت کمتر از دوره می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The financial leverage is the enterprise use debt adjustment rights and interests capital income method.
[ترجمه ترگمان] اهرم مالی، شرکتی است که از حقوق تعدیل بدهی و روش سود سرمایه بهره می برد
[ترجمه گوگل] اهرم مالی شرکت استفاده از حقوق بدهی و منافع سرمایه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اما رشد ناشی از اهرم مالی و overinvestment بود
[ترجمه گوگل] اما رشد به وسیله اهرم مالی و سرمایه گذاری بیش از حد منجر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] برای تثبیت بازارهای مالی، نسبت اهرم مالی باید منطقی باشد یو
[ترجمه گوگل] برای تثبیت بازارهای مالی، نسبت اهرم مالی باید معقول باشد U
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Indeed, there are already signs that Beijing's strengthened financial leverage is paying political dividends.
[ترجمه ترگمان] در واقع، نشانه هایی وجود دارد که اهرم مالی تقویت شده پکن، سود سهام سیاسی را پرداخت می کند
[ترجمه گوگل] در واقع، نشانه هایی وجود دارد که اهرم مالی تقویت شده در پکن، پرداخت سود سیاسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ریسک مالی ناشی از اهرم مالی و دستاوردهای عدم قطعیت است
[ترجمه گوگل] ریسک مالی به دلیل اهرم مالی و دستاوردهای نااطمینانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The measure اهرم مالی(Leverage) چیست؟ of a company's financial leverage calculated by dividing long - term debt by stockholder equity?
[ترجمه ترگمان] اندازه اهرم مالی یک شرکت با تقسیم بدهی بلند مدت از طریق سهام سهامداران محاسبه می شود؟
[ترجمه گوگل] اندازه گیری اهرم مالی شرکت، محاسبه شده توسط تقسیم بدهی بلند مدت توسط سهامداران محاسبه شده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. We calculate financial leverage, LEV, as the ratio of total non-current liabilities to total assets.
[ترجمه ترگمان] ما اهرم مالی، LEV، را به عنوان نسبت کل بدهی غیر جاری به دارایی های کل حساب می کنیم
[ترجمه گوگل] ما اهرم مالی، LEV را به عنوان نسبت بدهی های کل بدهی به دارایی های کل، محاسبه می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The financial leverage ratio (total assets divided by shareholders' equity) is an all-purpose debt gauge.
[ترجمه ترگمان] نسبت اهرم مالی (دارایی های کلی تقسیم شده توسط سهامداران)یک اندازه بدهی برای تمام هدف است
[ترجمه گوگل] نسبت نفوذ مالی (دارایی های تقسیم بر سهام صاحبان سهام) یک شاخص کل بدهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اما در نتیجه قدرت نفوذ مالی بسیاری از انواع عوامل موثر است
[ترجمه گوگل] اما به عنوان یک نتیجه از اهرم مالی بسیاری از عوامل تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اهرم یا لوریج (leverage) در فارکس چیست؟
اهرم یا لوریج (leverage) در فارکس راهی برای استقراض سرمایه است تا از طریق آن تریدرهای فارکس بیشتر در معرض بازار FX قرار بگیرند. با سرمایه محدود، شخص تریدر میتواند حجم معاملات بزرگ تری را کنترل کند. این موضوع میتواند منجر به سود و زیان بیشتر شود؛ زیرا آنها بر اساس ارزش کامل پوزیشن معاملاتی عمل میکنند.
لوریج یا اهرم در فارکس تکنیکی است که تریدرها را قادر میسازد تا سرمایه «قرض» بگیرند وبا یک سپرده نسبتاً کوچک، با سرمایه بیشتری در بازار فارکس معامله کنند. اهرم این پتانسیل را برای تریدرها فراهم میکند تا سود بالقوه و همچنین زیان را افزایش دهند. به صورت کلی بازار فارکس پایین ترین نرخهای مارجین را در مقایسه با سایر داراییهای اهرمی ارائه میدهد، که آن را پیشنهادی جذاب برای تریدرهای فارکس میکند که دوست دارند با استفاده از اهرم معامله کنند.
اهرم یا لوریج در فارکس چیست؟
معامله با اهرم در فارکس، که به آن مارجین (Margin) فارکس نیز گفته میشود، به این معنی است که اگر بازارها به نفع شما حرکت کنند، میتوانید سود خود را افزایش دهید. یک تریدر با استفاده از لوریج با سرمایه محدود، میتواند حجم معاملات بزرگتری را کنترل کند؛ این موضوع میتواند منجر به سود و زیان بیشتر شود؛ زیرا در این شرایط سود و زیان بر اساس ارزش کامل پوزیشن تعیین میشود.
همانطور که گفته شد، معاملات فارکس دارای یکی از پایین ترین نرخهای مارجین در بازارهای مالی است. برای مثال، تفاوت لوریج بین فارکس و سهام بسیار بیشتر است. لوریج بازار سهام از حدود 5:1 شروع میشود، که باعث میشود معاملات در بازار سهام کمی کمتر مستعد ریسک سرمایه باشد.
کال مارجین (call margin) در فارکس چیست؟
هر گونه سپردهای که برای باز نگهداشتن پوزیشنها استفاده میشود توسط بروکر نگهداری میشود و به آن « مارجین استفاده شده » گفته میشود. هرگونه وجوه موجود برای باز کردن پوزیشنهای بیشتر به عنوان « available equity » و زمانی که به صورت درصد بیان میشود، « سطح مارجین » شناخته میشود. کال مارجین ( call margin ) زمانی اتفاق میافتد که سطح مارجین شما به زیر یک مقدار از پیش تعیین شده کاهش یابد و در معرض خطر لیکویید شدن پوزیشن قرار بگیرید.
ماشین حساب لوریج فارکس
یک ماشین حساب لوریج فارکس به تریدرها کمک میکند تا تعیین کنند که برای باز کردن یک پوزیشن جدید به چه میزان سرمایه نیاز دارند و همچنین معاملات خود را مدیریت کنند. همچنین با تعیین اندازه بهتر پوزیشن به آنها کمک میکند تا از کال مارجین جلوگیری کنند.
فرمول لوریج فارکس به صورت زیر است:
لوریج = مقدار مارجین / مقدار دارایی
همچنین میتوانید با مقدار مارجین شروع کنید و نسبت لوریج را برای تعیین اندازه پوزیشن اعمال کنید. در این حالت فرمول به صورت زیر نوشته میشود:
مقدار دارایی = مقدار مارجین × لوریج
خطرات استفاده از لوریج در معاملات فارکس
به همان اندازه که ممکن است استفاده معامله اهرمی راهی برای افزایش سود شما باشد، ریسک شما را نیز افزایش میدهد. به همین دلیل، وجود یک استراتژی مدیریت ریسک موثر برای استفاده از لوریج در فارکس ضروری است. بروکرهای فارکس با لوریج بالا معمولا ابزارهای کلیدی مدیریت ریسک ارائه میدهند که در مدیریت ریسک به تریدرها کمک میکند.
تریدرها میتوانند با استفاده از تکنیکهای مدیریت ریسک، ریسک کال مارجین را کاهش دهند.
سفارش حد ضرر (Stop loss)
هدف از سفارش استاپ لاس، محدود کردن ضرر شما در بازار نامطلوب با قیمتی است که از قبل مشخص کردید. این کار با بستن پوزیشنی انجام میشود که بر خلاف معامله شما حرکت میکند. شما مبلغی را که مایلید در معامله ریسک کنید مشخص می کنید. این سفارش انواع مختلفی از جمله حد ضرر شناور (trailing stop loss) و حد ضرر تضمینی (guaranteed stop loss order) را نیز شامل میشود.
حد ضرر شناور (trailing stop loss)
حد ضرر شناور مشابه یک حد ضرر معمولی عمل میکند. با این حال، زمانی که بازار به نفع شما حرکت میکند، حد ضرر شناور نیز با آن حرکت میکند و هدف آن تضمین هرگونه حرکت مطلوب در قیمت است.
حد ضرر تضمینی (GSLO)
یک دستور توقف حد ضرر تضمینی (GSLO) بدون توجه به نوسانات یا گپهای بازار، دقیقاً با قیمتی که میخواهید اجرا میشود. برای این مزیت، حق پریمیوم قابل پرداخت در هنگام اجرای سفارش شما وجود دارد که در اوردر تیکت سفارش نمایش داده میشود. در صورتی که GSLO فعال نشود، این مبلغ بازپرداخت میشود.
سفارش تیک پروفیت
یک دستور سیو سود یا تیک اهرم مالی(Leverage) چیست؟ پروفیت (take profit) مانند یک لیمیت اوردر عمل میکند؛ زیرا همیشه با قیمت هدفی که شما مشخص میکنید اجرا میشود. در جایی که بازار با قیمت مطلوب تری نسبت به قیمت هدف شما باز شود، سفارش شما در سطح بهتری اجرا میشود.
جمع بندی
در حالی که مارجین مقدار سپرده مورد نیاز برای باز کردن یک معامله است، اهرم یا لوریج سرمایهای است که از بروکر به منظور قرار گرفتن در معرض پوزیشنهای معاملاتی بزرگتر قرض گرفته شده است.
بنابراین، معامله در فارکس با مارجین به تریدر این امکان را میدهد تا پوزیشنهای بزرگ تری را با سرمایه نسبتاً کوچک باز کنند. مهم است که به یاد داشته باشید که معامله با استفاده از لوریج میتواند با افزایش زیان و همچنین سود، و ریسک از دست دادن سرمایه و کال مارجین همراه باشد.
نسبتهای اهرمی چیست؟ تعریف، فرمول و کاربرد
در تجزیهوتحلیل صورتهای مالی پس از بررسی آیتمها و اقلام مختلف حسابداری و تحلیل و مقایسهی آنها بین شرکتهای مختلف یا تحلیل یک آیتم از یک شرکت در طول یک بازهی زمانی، ممکن است هنوز به دیدگاه صحیح و درست در تحلیل نرسیده باشیم. از این رو به مفهوم نسبتهای مالی برای بررسی موشکافانهتر روی میآوریم. نسبتهای مالی انواع مختلفی دارند که در مقالات جداگانه به آنها اشاره کردهایم و در این مقاله به سراغ نسبتهای اهرمی خواهیم رفت. برای این منظور سعی خواهیم کرد تا تعریف و کاربرد نسبتهای اهرمی در تحلیل بنیادی را بیان کنیم و همینطور به اثر اهرمی و فرمولهای محاسبهی نسبت اهرمی اشاره کرده و در پایان این نسبتها را برای یک نماد منتخب بورسی محاسبه کنیم.
ساختار سرمایه ی شرکت و اهمیت آن در نسبت اهرمی
پیش از تعریف و صحبت دربارهی نسبت مالی اهرمی لازم است تا ابتدا با ساختار سرمایهی شرکتها آشنا شویم. اگر شما اهرم مالی(Leverage) چیست؟ قصد تأسیس یک شرکت و یا راهاندازی یک کسبوکار را داشته باشید با روشهای مختلفی برای ایجاد سرمایهی لازم بابت تأسیس شرکت روبهرو خواهید بود. اینکه از چه طریقی میتوان این سرمایه را تأمین کرد و یا راههای دستیابی به آن چیست موضوعی است که در مقالهی مربوط به فعالیتهای تأمین مالی مفصلاً به آن اشاره کردیم.
تأمین مالی میتواند هم از طریق سهامداران شرکت تحت عنوان حقوق صاحبان سهام صورت گیرد و هم میتواند از طریق خلق بدهی یا افزایش آن صورت گیرد. وجه افتراق نحوهی تأمین مالی شرکتها دقیقاً همان عاملی است که سبب میشود تا ساختار سرمایهی شرکتها نیز متفاوت باشد. ممکن است برخی از شرکتها ساختاری مبتنی بر حقوق صاحبان سهام داشته باشند و برخی دیگر مبتنی بر بدهی باشند. با ذکر این نکته که شرکتها میتوانند هر یک از این دو روش و یا ترکیبی از آنها را در ایجاد سرمایهی خود داشته باشند به سراغ تعریف نسبتهای اهرمی خواهیم رفت.
نسبت مالی اهرمی (Leverage Ratio) به چه معناست؟
نسبتهای مالی اهرمی ابزاری سودمند برای بررسی و سنجش قدرت مالی شرکتها در بازپرداخت دیون میانمدت و بلندمدت است. از جمله پارامترهای مهم سنجش میزان قدرت بازپرداخت دیون میانمدت و بلندمدت در شرکتها طبیعتاً پارامتر بدهی آنها است. اما وجه تسمیهی نسبت مالی اهرمی آن است که اگر شرکتی برای خلق دارایی و بهرهگیری از آن در راستای ایجاد سود به سراغ خلق و یا افزایش بدهی برود در واقع از اهرم مالی بدهیها برای خلق سود استفاده کرده است. البته طبیعتاً خلق بدهی حامل برخی هزینههاست و انتظار داریم تا سود حاصل از ایجاد دارایی ایجاد شده از طریق افزایش بدهی، هزینههای استقراض را پوشش داده و حتی بیشتر از آن نیز باشد تا عواید مدنظر نصیب شرکت شوند.
آیا بهرهگیری از اهرم مالی همیشه سودمند است؟
باید به این نکته نیز توجه داشت که استفاده از اهرم مالی در عین سودمندی میتواند حاوی خطراتی نیز باشد. اساساً خلق بدهی و یا افزایش آن از طرق مختلف (به طور مثال دریافت تسهیلات بانکی) تعهداتی را برای شرکت به بار میآورد. این تعهدات هزینههای قطعی شدهای هستند که شرکت باید در زمانهای مشخصی بهعنوان هزینه بهره پرداخت کند. درحالیکه اطمینانی بابت سود حاصل از دارایی هایی که از طریق بدهی ایجاد شدند وجود ندارد. بنابراین وجود هزینههای قطعی و نااطمینانی در جریان درآمدی یا سود حاصل از خلق بدهی عاملی است که میتواند خطر استفادهی بدون برنامهی دقیق و هوشمندانه از اهرم مالی را گوشزد کند.
این موضوع میتواند بهوضوح در صورتهای مالی نیز جلوه پیدا کند و سود عملیاتی را پس از کسر هزینههای مالی که نشأتگرفته از اهرم مالی هستند، تبدیل به زیان خالص کند. دربارهی این موضوع در مقالهی مربوط به جریان نقدی فعالیت تأمین مالی توضیحات بیشتری ارائه دادهایم.
نسبت اهرمی در بانکها
یکی از محلهایی که در آن نسبتهای اهرمی اهمیت بالایی پیدا میکنند مسائل مربوط به بانکها است. همانطور که میدانیم یک از وظایف اصلی بانکها دریافت وجوه از افرادی که با مازاد وجوه مواجهاند و پرداخت تسهیلات به متقاضیان آن وجوه است. طبیعتاً بانکها در ازای وجوهی که از سپردهگذاران دریافت میکنند تعهداتی را مبنی بر ارائهی سود در قبال آنها خواهند داشت. بدین ترتیب در بانکها جریان هزینهای قطعی ایجاد میشود. اگر بانکها در اعطای تسهیلات و دریافت بازپرداختها موفق نباشند با خطر بهرهگیری از اهرم مالی مواجه خواهند بود.
در این بین بانکها باید سودی مازاد بر سود اعطایی به سرمایهگذاران را به دست آورند تا هم هزینههای خود را پوشش دهند و هم پوششی برای ریسک نکول بدهی و عدم بازپرداخت آن توسط برخی از متقاضیان وام را فراهم کنند. در کنار این موارد فراموش نکنیم که بانکها قادر به وامدهی به اندازهی کل سپردههای جذب شده نیستند چرا که طبق مقررات باید ذخیرههای قانونی و اضافی را نزد بانک مرکزی تأمین کنند. بدین ترتیب نسبتهای اهرمی و تحلیل و مقایسهی آن-ها برای بانکها از اهمیت بالایی برخوردار است.
انواع نسبت اهرمی
در قالب سنجش شرکتها در بهرهگیری از اهرم مالی و همینطور میزان قدرت آنها در بازپرداخت دیون میانمدت و بلند مدتشان نسبتهای متفاوتی را با پارامترهای متفاوتی میتوان محاسبه کرد که در ادامه به تعریف و تشریح پنج نسبت اهرمی مهم خواهیم پرداخت.
نسبت بدهی یکی از انواع نسبت اهرمی:
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام یکی از انواع نسبت اهرمی:
برای محاسبهی این نسبت کل بدهی را به حقوق صاحبان سهام تقسیم میکنیم. این نسبت ممکن است به فراخور سیاست توسط شرکت بزرگتر یا کوچکتر از یک باشد. این نسبت بهنوعی وضعیت ترکیب دارایی مبتنی بر حقوق صاحبان سهام یا مبتنی بر بدهی را نشان میدهد. اگر این نسبت عدد بالایی داشته باشد نشانهی بالا بودن ریسک شرکت از منظر هزینههای مالی تحمیلشده بر آن است و اگر این نسبت مقداری کمتر از یک داشته باشد نشاندهندهی آن است که در تشکیل داراییها، خلق و افزایش بدهی در موضع ضعف بودهاند و تأکید بیشتر بر حقوق صاحبان سهام بوده است که چنین امری برای قرضدهندگان به شرکت مثبت ارزیابی میشود.
ضریب مالکانه یکی از انواع نسبت اهرمی:
نسبت اهرم مالی(Leverage) چیست؟ بدهی بلندمدت یکی از انواع نسبت اهرمی:
در این نسبت اهرمی، میزان بدهی بلندمدت را بر مجموع میزان این بدهی و حقوق صاحبان سهام تقسیم می-کنیم. همانطور که میدانیم بدهی بلندمدت آن دسته از بدهیهایی هستند که سررسید بازپرداخت آنها در بیش از یک سال آتی است. طبیعتاً بالا بودن این نسبت بیانگر استفادهی بیشتر از اهرم مالی در بلندمدت و همینطور از طرفی دیگر متحمل ریسک شدن شرکت است.
نسبت پوشش هزینه بهره یکی از انواع نسبت اهرمی:
بدین ترتیب به پنج نوع از مهمترین نسبتهای اهرمی اشاره کردیم. با دیدگاههای مختلف میتوان از منظرهای دیگری نیز نسبتهای اهرمی متعددی را برای شرکتها تعریف کرد.
نمونهی تحلیل نسبت اهرمی
در ادامهی این مقاله، نسبتهای اهرمی را در یک بازهی چهارساله برای شرکت ماشینسازی اراک محاسبه و تحلیل میکنیم.
نسبتهای اهرمی در این شرکت غالباً روندی نوسانی داشتهاند. از اولین نسبت که همان میزان بدهیها تقسیم بر داراییها است شروع میکنیم. همانطور که مشخص است این نسبت روند منظمی نداشته است و در برخی از سالها بیشتر داراییها از خلق بدهی و در بعضی از سالها بیشتر از حقوق صاحبان سهام خلق شده است.
در کل برقراری ترکیب مناسب بین بدهیها و حقوق صاحبان سهام سبب شده تا شرکت هم بتواند از مزایای اهرم مالی بهره ببرد و هم اینکه گرفتار مخاطرات اهرم مالی و افزایش چشمگیر هزینه-های مالی نشود. این استفاده توأمان از هر دو کانال بدهی و حقوق صاحبان سهام در دومین نسبت، یعنی نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام نیز پرواضح است. در این نسبت نیز در سال از سنوات مورد بررسی نرخ حدود صد درصدی دیده میشود که نشان از برابری بدهی و حقوق صاحبان سهام دارد. در سال ۹۹ بدهی به حقوق صاحبان سهام ترجیح داده شده و مجدداً در سال ۱۴۰۰ سعی شده تا این بار حقوق صاحبان سهام مورد توجه قرار گیرد.
ضریب مالکانه نیز میزان قابلتوجه و نسبتاً مطلوبی را در طول سنوات مورد بررسی داشته است و تنها در سال پایانی کاهشی بوده است. همچنین این شرکت بدهیهای بلندمدت چشمگیری نداشته است و از همه مهمتر خصوصاً در دو سال پایانی مورد بررسی توان خوبی درپوشش هزینه بهرهی خود داشته است.
سخن پایانی آکادمی دانایان پیرامون نسبت اهرمی
همانطور که بارها در طول مقاله به آن اشاره کردیم بهرهگیری از اهرم مالی در عین سودمندیهایی که میتواند داشته باشد ممکن است از طریق خلق جریانات هزینهای قطعی در مقابل جریانات احتمالی درآمدی شرکت را با ریسکهایی مواجه کند. بنابراین پیبردن به وضعیت اهرم مالی شرکتها، رهگیری روند آن در طول چند سال و حتی مقایسهی این وضعیت بین شرکتهای مختلف اطلاعات سودمندی را از منظر ریسک شرکتها در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد. بنابراین توجه به نسبتهای اهرمی و بهرهگیری از آن در کنار سایر ابزارهای تحلیلی بسیار مفید خواهد بود.
اهرم مالی چیست؛ سود بیشتر با سرمایه کمتر
سرمایهگذاران با تکیه بر این ابزار مالی میتوانند بازدهی بیشتری را از سرمایه خود به دست آورند. اما در عین حال باید شرایط را به درستی بسنجند تا با در نظر گرفتن مزایا و معایب اهرم مالی از آن استفاده کنند. در ادامه این مطلب درباره فرصتها و تهدیدهای استفاده از اهرم مالی و تاثیر
سرمایهگذاران با تکیه بر این ابزار مالی میتوانند بازدهی بیشتری را از سرمایه خود به دست آورند. اما در عین حال باید شرایط را به درستی بسنجند تا با در نظر گرفتن مزایا و معایب اهرم مالی از آن استفاده کنند. در ادامه این مطلب درباره فرصتها و تهدیدهای استفاده از اهرم مالی و تاثیر آن در سرمایهگذاری و عملکرد شرکتها صحبت خواهیم کرد.
اهرم مالی چیست؟
اهرم مالی (Leverage) اصطلاحی است که به بهرهگیری از ابزارهای مالی یا بدهی اشاره دارد. به این ترتیب کسب سود بیشتر از طریق سرمایهگذاری ممکن خواهد بود. در واقع سرمایهگذاران یا شرکتها با استفاده از اهرم مالی میتوانند سرمایههای خود را به طریقی قرض بگیرند و به این ترتیب فعالیتهای مالی خود را گسترش دهند. شاید این سوال برایتان به وجود آید که با در نظر گرفتن بدهکار شدن شرکت در این روش، سود اهرم مالی چیست. در پاسخ به این پرسش باید گفت، به این ترتیب دیگر نیازی به افزودن سرمایهگذار جدید نخواهد بود. یعنی صرفا با ایجاد بدهی میتوان از سرمایه موجود بهره بیشتری کسب کرد.
چندین سال است که اهرمهای مالی از جمله پراستفادهترین ابزارهایی هستند که در بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرند. در بازار مسکن، افرادی که قصد خرید خانه یا زمین را دارند این کار را از طریق قرض یا به کمک وام انجام میدهند. هر چه مقدار وامی که میگیرند بیشتر باشد، طبیعتا مبلغ سرمایهگذاری نیز به همان میزان بیشتر خواهد بود. البته این امر به افزایش ریسک بازپرداخت وام و قرض منجر خواهد شد. در دیگر بازارهای مالی هم افراد برای اینکه بتوانند در فرصتهای بهتری سرمایهگذاری کنند و فعالیتهای مالیشان به کسب سود بیشتر منجر شود، به وامگرفتن روی میآورند. همچنین دریافت اعتبار به منظور خریداری سهام و اوراق بهادار نیز شکل دیگری از اهرم مالی محسوب میشود.
بهرهگیری از اهرم مالی در شرکتهای بورسی
در ابتدای این مطلب گفتیم که شرکتها برای اینکه بتوانند منابع مالی جدید را تامین کنند از اهرم مالی استفاده میکنند. یعنی به جای آنکه تعداد سرمایهگذاران را افزایش دهند، از ابزارهایی نظیر اوراق قرضه بهره میبرند. از جمله مزایایی که در بهرهگیری از این شیوه وجود دارد، میتوان به این مورد اشاره کرد که سودهایی که از محل سرمایهگذاریهای جدید به دست میآیند، در بین شمار زیادی از سهامداران تقسیم نمیشوند. زیرا نیازی به انتشار سهام جدید و دعوت کردن از سرمایهگذاران تازه وجود ندارد.
البته نباید فراموش کرد چنانچه برنامههای شرکت و پیشبینیها در خصوص سودهای حاصل درست از آب در نیاید، شرکت متحمل بدهیهای فراوانی خواهد شد. در چنین شرایطی شرکت ناگزیر خواهد بود تا بدهیها را از محل سود سهامداران تسویه کند.
بهرهگیری از اهرم مالی همچنان که باعث کسب سود و بازدهیهای بیشتر توسط افراد و شرکتهای مختلف میشود، موجب افزایش ریسک سرمایهگذاری نیز خواهد شد. هرچه میزان استفاده از این ابزار بالاتر برود، باید ریسک بیشتری را نیز قبول کرد. از همین رو زمانی که از این ابزار در سرمایهگذاری استفاده میشود و شرایط مطابق پیشبینیها رقم نمیخورد، زیان محتمل بسیار فراوان خواهد بود. به طوری که اگر از اهرم استفاده نمیشد، ضرر کمتری متوجه شرکت میشد. اهرم همانقدر که میتواند به کسب سود بیشتر کمک کند، میتواند زیان بیشتری را نیز رقم بزند.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام
توجه به اهرمهای مالی در تحلیل و بررسی شرکتهای بورسی و به ویژه در تحلیل بنیادی بسیار حائز اهمیت است. چرا که این ابزار نشاندهنده میزان رشد شرکت از طریق طرحهای توسعه و فعالیتهای مختلف به کمک منابع مالیای است که قرض گرفته شدهاند. با بررسی نسبت بدهی به حقوق سهامداران میتوان این موضوع را به وضوح بررسی کرد. اما بالا یا پایین بودن نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام در صورت استفاده شرکت از اهرم مالی نشانه چیست؟ چنانچه این نسبت بالا باشد، حاکی از بالا بودن بدهی شرکت است که خود نشاندهنده استفاده فراوان از اهرم مالی است. در سمت مقابل کم بودن این میزان بیانگر آن است که شرکت به شکلی بهینه از سرمایه سهامداران و منابع مختلف بهره برده است.
نسبت بدهی به حقوق سهامداران در هر شرکت متفاوت خواهد بود. اما این میزان باید با توجه به شرایط شرکت در نظر گرفته شود تا وقوع ضررهای احتمالی کم شود.
درجه اهرم مالی
درجه اهرم مالی (Degree of Financial Leverage) یا DFL معیاری است که تحلیلگران هنگام بررسی شرکتها از آن استفاده میکنند. همچنین DFL را میتوان به حساسیت سود هر سهم (EPS) نسبت به نوسانهای درآمد عملیاتی نیز اطلاق کرد. یعنی بالا بودن اهرم مالی نشان از این دارد که سود سهام نوسان بیشتری دارد.
درجه اهرم معاملاتی را میتوان از تقسیم درصد تغییر درآمد شرکت به ازای هر سهم بر درصد تغییر سود پیش از بهره و مالیات طی یک دوره، به دست آورد. به طور مشابه، میتوان با تقسیم سود قبل از بهره و مالیات شرکت بر درآمد قبل از بهره و مالیات منهای بهره هزینهها، درجه اهرم معاملاتی را به دست آورد.
بهرهگیری از اهرم مالی در قراردادهای مشتقه
اهرم مالی در ابزارهای مشتقه نیز کاربرد دارد. ابزار مشتقه به مجموعه ابزارهای مالیای گفته میشود که یک دارایی پایه اساس آنها را تشکیل میدهد. از جمله ابزارهای مشتقه میتوان به اهرم مالی(Leverage) چیست؟ قراردادهای اختیار معامله و همچنین قرارداد آتی اشاره کرد. قرارداد آتی از اهرم مالی برخوردار است.
اما روش عملکرد اهرم مالی در ابزارهای مشتقه چیست؟ در بازار آتی قراردادهای مربوط به هر یک از داراییها در آغاز دارای اهرم ۱۰ هستند. اما شرایط بازار و تغییر در مبالغ وجوه تضمین موجب تغییر این میزان خواهد شد.
مثلا اگر فردی تصمیم داشته باشد که از این بازار یک کیلو زعفران خریداری کند، با توجه به اندازه قرارداد آتی زعفران – که ۱۰۰ گرم است- باید ۱۰ قرارداد خریداری کند تا مجموع آن برابر یک کیلوگرم شود. برای خرید این ۱۰ قرارداد، فرد موظف است که مبلغی معادل ۱۰ برابر وجه تضمین اولیه را به حساب عملیاتی واریز کند. اگر وجه تضمین اولیه قراردادهای آتی زعفران را برابر ۲۰۰ هزار تومان در نظر بگیریم، فرد باید مبلغ ۲ میلیون تومان واریز کند.
از سوی دیگر اگر قیمت گواهی سپرده زعفران پوشال را -که خود معادل یک گرم زعفران است- برابر با ۱۰ هزار تومان در نظر بگیریم، این فرد برای اینکه یک کیلو زعفران خریداری کند باید ۱۰۰۰ واحد گواهی بخرد. در نتیجه هزار گواهی به مبلغ ۱۰ هزار تومان برابر خواهد بود با ۱۰ میلیون تومان.
اهرم مالی و معاملات اعتباری
تا به اینجا دریافتیم که درصدی از معاملات بازار سرمایه به کمک اهرم مالی (اهرم بدهی) انجام میشود. این میزان از معاملات را خریداران به منظور کسب سود بیشتر از فرصتهای موجود انجام میدهند. آنها همزمان با تثبیت شرایط رشد و رونق بازار، در پی بهرهگیری از فرصت ایجادشده در جهت رشد سریع قیمتها هستند. این افراد همچنان بر این عقیده استوارند که بازار سرمایه بازدهی بالایی دارد. آنها در صدد آن هستند تا به کمک منابع مالی که از کارگزاریها میگیرند، سود بیشتری به دست آورند.
از آنجا که این منابع ناپایدار هستند و ریسک فراوانی برای خریداران دارند، معاملات مذکور ممکن است به ضررهای فراوانی منتج شوند.
بسیاری از سهامداران حقیقی و حقوقی در سال ۱۳۹۲، با استفاده از این ابزار توانستند به سودی بیش از سرمایه اولیه خود دست پیدا کنند. در نتیجه روند صعودی شاخص کل بورس نیز فراتر از حد معمول بود. همین امر منجر به آن شد که در سال ۱۳۹۳ شاهد افت فراوانی در شاخص کل باشیم. در این هنگام سرمایهگذارانی که در زمانهای نادرست به استفاده از این اهرمها روی آورده بودند، بسیار متضرر شدند.
به طور کلی هر زمان که هیجان و رشد فراوان در بازار سرمایه دیده میشود، استفاده از اهرمهای مالی نظیر خرید اعتباری، موجب افزایش این هیجانها میشود. به همین ترتیب نگرانیهایی در خصوص اضافه جهش (Overshoot) به وجود میآید. همین تجربههای ناخوشایند باعث میشود افراد تصورهای نادرستی در خصوص بازار سرمایه داشته باشند. یعنی آنها این بستر را برای سرمایهگذاری مناسب نخواهند دانست. اما سازمان بورس به عنوان یک نهاد ناظر، کوشیده است تا در سالهای اخیر شرایطی مطلوب را فراهم کند.
تلاشهایی که این سازمان برای قانونمند کردن اعطای اعتبارات در کارگزاریهای کشور انجام داده، تا حد زیادی مشکل این بازار را برطرف کرده است. سازمان بورس درصدد است تا همچنان نسبتهای کفایت سرمایه و همچنین دریافت وثایق کافی از مشتریان را در دستور کار قرار دهد. هرچند باید همچنان در خصوص حجم منابع اعتباری در شبکه کارگزاری، مدیریت بهتری انجام شود.
مزایا و معایب استفاده از اهرم مالی
شرکتها در راستای طرحها و پروژههای خود قطعا نیازمند منابعی هستند تا بتوانند مبلغ لازم را برای اجرای این موارد تامین کنند. از همین رو از اعتبار و یا وامهای مختلف استفاده میکنند. به عبارت دیگر آنها اقدام به افزایش اهرم مالی خود میکنند. اما مزایا و معایب استفاده از اهرم مالی برای شرکتها چیست؟
مزایا
بدیهی است که اهرم مالی بیشتر برای یک شرکت، مساوی است با سرمایه کمتر. بهرهگیری از اهرم مالی موجب میشود کسب سود یا زیان بر پایه کمتری استوار باشد. اما به همان میزان نسبت بالاتری را تشکیل دهد.
همانطور که گفته شد، شرکتها از این طریق میتوانند سرمایههای خود را قرض بگیرند.به این ترتیب دیگر نیازی به افزودن سرمایهگذار جدید نخواهد بود. یعنی صرفا با ایجاد بدهی میتوان از سرمایه موجود بهره بیشتری کسب کرد. همچنین سودهایی که از محل سرمایهگذاریهای جدید به دست میآیند، در بین شمار زیادی از سهامداران تقسیم نمیشوند. زیرا نیازی به انتشار سهام جدید و دعوت کردن از سرمایهگذاران تازه وجود ندارد.
معایب
استفاده از اهرم مالی عالی به اهرم مالی(Leverage) چیست؟ نظر میرسد و میتواند بسیار سودآور باشد. اما عکس این موضوع نیز صادق است. زیرا اهرم، هم سود و هم ضرر را بیشتر میکند. اگر یک سرمایهگذار از اهرم برای ایجاد یک سرمایهگذاری استفاده کند و این سرمایهگذاری بر خلاف پیشبینی سرمایهگذار پیش رود، زیان او از زمانی که از اهرم استفاده نشده باشد، بسیار بیشتر خواهد بود. به همین خاطر، سرمایهگذاران معمولاً در ابتدای کار خود، از بهکارگیری اهرم اجتناب میکنند تا زمانی که به تجربهی لازم دست پیدا کنند.
در دنیای تجارت، یک شرکت میتواند از اهرم برای توسعهی سرمایهی سهامدار استفاده کند؛ اما اگر این عمل موفقیتآمیز نباشد، بهره هزینهها و ریسک اعتباری پیشفرض، ارزش سهامدار را نابود خواهد کرد.
جمعبندی
اهرم مالی ابزاری است که موجب میشود فرصتهای موجود در بازارهای مالی به کسب سودهای بیشتری منجر شود. علاوه بر شرکتها، سرمایهگذاران و فعالان بازار سرمایه نیز میتوانند از اهرم مالی استفاده کنند. ابزارهای مشتقهای مانند قراردادهای آتی نیز دارای اهرم مالی هستند. درست است که این ابزار موجب افزایش موقعیتهای سودآوری میشود، اما ریسک سرمایهگذاری را نیز بالا میبرد. به همین دلیل باید همواره در استفاده از این اهرمها دقت لازم را به خرج دهیم تا مبادا به جای سود بیشتر، متحمل ضررهای فراوان شویم. یعنی اگر با استفاده از این ابزار، سود مورد انتظار ما محقق نشود، زیان ما بسیار بیشتر از شرایطی خواهد بود که در آن بدون بهرهگیری از این ابزار سرمایهگذاری کردهایم.
معاملات اهرمی (Leverage) چیست؟
اولین قدم های خود را در دنیای کریپتو برمیدارید و بدنبال استفاده از معاملات اهرم دار هستید؟ پس مطلب زیرمیتواند برای شما بسیار مفید باشد.
“از اهرم استفاده کنید یا از آن استفاده نکنید؟ ” در بازار کریپتو جایی که نوسانات همیشه وجود دارد ، ریسک پذیری می تواند سود شما را بیشتر کند اما می تواند ثابت کند بسیار هم خطرناک است. یکی از بزرگترین خطرات در معاملات کریپتو، استفاده از اهرم است ، به ویژه هنگامی که در این زمینه به خوبی شناخت ندارید.
اهرم(leverage) دقیقا چیست؟ چرا اهرم خطرناک است؟ چگونه باید از آن استفاده کرد؟ اینها همه سوالات خوبی هستند که در پایین درباره آن ها توضیح میدهیم.
اهرم(leverage)چیست؟
با استفاده از اهرم ، شما در اصل از بروکر برای انجام یک سرمایه گذاری بهتر پول قرض می کنید. مثلا شما میخواهید به مبلغ ۱۰۰۰ دلار بیتکوین بخرید اما پول آن را ندارید. پس میتوانید از اهرم ۱۰ برابر استفاده کنید و فقط با ۱۰۰ دلار به ارزش ۱۰۰۰ دلار بیتکوین بگیرید.
حالا چه اتفاقی می افتد؟
شما در حال حاضر ۱۰۰۰ دلار BTC روی حساب معامله خود دارید و شما اساسا سوار یک اسب وحشی به نام “معاملات اهرمی” هستید. هدف از اهرم این است که نوسانات بازار سود بیشتری بگیرید.
مثلا بگوییم که شما با ۱۰۰۰ دلاری که وام گرفته اید شرط می بندید که ارزش بیتکوین بالا میرود که به آن معامله long میگویند. حالا اگر قیمت بیتکوین ۲۰ درصد بالا برود شما ۲۰۰ دلار سود میکنید.
اما اگر قیمت آن ۲۰ درصد کاهش یابد چه اتفاقی می افتد؟ ممکن است آن را درست حدس زده باشید ۲۰۰ دلار کاهش می یابد (به یاد داشته باشید که در ابتدا فقط ۱۰۰ دلار داشتید). این بدان معناست که از هر اعتباری که در حساب خود دارید استفاده می شود که آن ضرر را جبران کند. به عبارت دیگر ، شما لیکویید میشوید.
پوزیشن long یا short؟
ما قبلاً “long و short ” را توضیح دادیم. آنها دقیقاً چه هستند و چگونه با اهرم ارتباط دارند؟
پوزیشن long اساساً شرط بندی بر این واقعیت است که یک ارزش دارایی در حال افزایش است در حالی که در پوزیشن short کاملا در مقابل ، شرط می بندید که ارزش دارایی در حال کاهش است. بنابراین long اساساً خرید یک دارایی و انتظار برای رشد آن است تا سود حاصل شود. Short کاملا برعکس آن است.
انجام این کار با اهرم ، در واقع به معنای استفاده از این تاکتیک ها با وام های قرض گرفته شده است. اگر چه جذابیت یک پاداش بزرگ با اهرم بالا است ، اگر بازار برخلاف پیشبینی شما حرکت کند شما در معرض لیکویید شدن قرار میگیرید.
چرا اهرم خطرناک است؟
ممکن است بپرسید لیکویید چیست؟
لیکویید زمانی اتفاق می افتد که صرافی به اجبار پوزیشنی که شما برای ترید باز کرده اید را میبندد زیرا معامه اهرم دار شما با توجه به نوسانات شکست خورده است.
این پدیده زمانی رخ میدهد که قیمت یک ارز کریپتو درجهت مخاف قیمت پیشبینی شده شما حرکت میکند. مثلا اگر شما در یک معامله از اهرم ۱۰۰ استفاده کنید اگر قیمت آن ارز تنها ۱ درصد در جهت مخالف پیشبینی شما حرکت کند شما لیکویید میشوید و کل سرمایه خود را از دست میدهید.
۲. REKT شدن به دلیل نوسانات :
اولین چیزی که ممکن است متوجه شده باشید این است استفاده از اهرم در بازارنوسانی ، به طور بالقوه اگر کسی تجربه نداشته باشد به نتایج ناخوشایندی منجر می شود. بزرگترین ریسکی که هنگام استفاده از اهرم ممکن از با آن مواجه شوید REKT شدن است.
بسته به مبادله ، هر کارگزار اجرای یک “سپرده گذار ایمنی” را انجام میدهد. به عنوان مثال Binance ،اجازه می دهد که کاربران هنگام معامله با اهرم از ارزهای کریپتو خود به عنوان وثیقه استفاده کنند.
اگر ترید شما شکست بخورد بایننس از ارزهایی که شما به عنوان وثیقه گذاشتید استفاده میکند تا ضرر شما را جبران کند. نکته مهم این است که استفاده از اهرم در معاملات به تجربه و دانش زیادی نیاز دارد. همچنین ریسک آن با استفاده از لوریج های بالاتر افزایش میابد مثلا ریسک اهرم۱۰۰ بیشتر از ۵۰ است.
۳. بازکردن پوزیشن بدون دانش کافی ریسک زیادی دارد :
اگر به آمار نگاه کنیم ، می توانیم یک روند واضح را مشاهده کنیم ،اکثر معاملات اهرم دار شکست خورده به وسیله معامله گران بی تجربه انجام شده اند. اگر در کریپتو و ترید کردن تازه وارد هستید سعی نکنید از اهرم استفاده کنید. زیرا شما دربیشترین خطر ابتلا به REKT شدن هستید.
به منظور کار صحیح با یک ابزار خطرناک مانند اهرم ، فرد نیاز به دانش زیادی در رابطه با بازار دارد.
اگر به دنبال وارد شدن به معاملات اهرمی هستید ، توصیه می کنیم با آموزش درست و اصولی ترید کردن را شروع کنید. فقط پس از گذراندن مطالب آموزشی جدی و کار کردن با حساب های دمو ، باید ترید با لوریج را انجام بدهید.
چگونه با اهرم ترید کنیم؟
۱. بیاموزید ، بیاموزید و هرگز دست از یادگیری برندارید :
اهرم یک ویژگی بسیار خطرناک و پیشرفته در معاملات است صرف نظر از اینکه در حال معامله ارزهای کریپتو، سهام ، طلا ، فارکس و غیره هستید ، قبل از اینکه شروع کنید باید بسیار آموزش ببینید.
در دوره های آموزشی تریدرهای برجسته شرکت کنید از ویدیوهای آموزشی در یوتیوب استفاده کنید و تا میتوانید اطلاعاتی جذب کنید که پایه شما را در آموزش معامله گری قوی کند.
۲. قبل ازمعامله تمرین کنید :
برخی از صرافی ها امکان کار با پول کاغذی را ارائه می دهند.یعنی چه؟
“پول کاغذی ” اساسا پول بازی است. شما یک حساب جداگانه خواهید داشت جایی که می توانید از پول بازی خود استفاده کرده و با ریسک ۰ شروع کنید.
شما به همان ویژگی های معامله زنده دسترسی خواهید داشت ، اما پول خود را به خطر نمی اندازید. تمرین کنید تا قبل از شروع به ترید با سرمایه شخصی خود ، اعتماد به نفس کافی پیدا کنید.
۳.با همه سرمایه وارد نشوید :
هنگامی که شروع به ترید با پول خود می کنید ، هرگز بیشتراز چیزی که توان از دست دادنش را دارید وارد بازار نکنید. از آنجا که بازار ارزهای دیجیتال دارای نوسانات زیادی است ، توصیه می شود که هرگز با لوریج بالا کار نکنید.
فقط پس از یادگیری کامل معامله با پول واقعی و اهرم های کوچک به سراغ معامله های بزرگتر بروید.
اگر حواستان پرت شود ، ضرر می کنید! حتی با وجود اینکه معاملات اهرم دار برای مبتدیان جذاب به نظر میرسد و به ظاهر میتواند پیروزی های بزرگی را به دنبال داشته باشد ، این معاملات میتوانند سرمایه شما را نابود کنند.
توصیه ما – با هیچ چیز پرریسکی بدون اطلاع دقیق از آن کار نکنید اگر تصمیم گرفتید کار کنید خیلی مواظب باشید. این یک توصیه مالی نیست!
دیدگاه شما